کد خبر: ۹۶۱۲۰۶3087

هفتاد و پنجمین آیین شهدصلوات شهرستان شوش برگزار شد

تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی

عکس ـ فیصل خنیفری و عمار جایدری

به همت مجمع اهلبیت(ع) و بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان شوش ، هفتاد و چهارمین آیین شهد صلوات در منزل « شهید» سبزبیده رکاب» برگزار شد .

 

به گزارش شوش نیوز ؛ مهدی منصوری جانباز مدافع حرم و فرمانده گردان امام حسن(ع) شهرستان لالی سخنان خود را با دو مجوز« خاطراتی از خود و شهید علی حسینی کاهکش و هم چنین حاصل خون شهداء یعنی نعمتی به نام ولایت فقیه » تقسیم کرد و در بخش اول که به خاطرات این شهید والامقام بود خاطر نشان نمود : ما باید قدر شهدای هشت سال دفاع مقدس را بدانیم ـ شهید علی حسینی کاهکش کارهایی انجام می داد که هر کسی توان انجام آن را نداشت ، شهدا را خدا برای ما زنده نگه داشته است تا هدایتگر و راهنمای زندگی ما باشند ، برخی از شهدا این هدیه ی الهی به آنها داده شد ، این شهید علی حسینی کاهکش از آن دسته از عزیزانی بود که رابطه ی صمیمی با ما پیدا کرده بود اما من هیچ رابطه ای با ایشان نداشتم چون تفکرات خاص خودم را داشتم در واقع تریپش به ما بچه حزب الهی ها نمی خورد اما عملش بسیار انقلابی و در ردیف بچه حزب الهی ها بود و خلاصه  کارهایی قرآنی انجام می داد. حتی چراغ علاالدین را تمیز کرده و منبع آن را پر از نفت می کرد و حتی محوطه را جارو می نمود ؛ بدون این که کسی به او دستوری بدهد روزانه این کارها را انجام می داد .

وی سپس به خاطره ای از شهید کمیل اشاره کرد و خاطر نشان نمود : یک شب به ما گفته شد که باید بروید شناسایی ؛ « من بودم ، پور جوادی بود و محمدعلی قلاوند و.... » آماده شدیم که به شناسایی برویم اما قبل از آن فیلم هایی که از داعشی های نامرد دیده بودم حقیقتا استرس داشتم با خود می گفتم الان می خواهیم به عمق دشمن بزنیم ، آن هم حدود 14 کیلومتر پیاده روی و به همین اندازه هم مسافت را باید بر می گشتیم  ، و خاطره ای که از شهید کمیل دارم به همین جا بر می گردد ، قبل از این که وارد خاک دشمن شویم شهید کمیل آمد و در گوش تک تک ما چهار نفر از لشکر 7 حضرت ولیعصر(عج)  ، چهار نفر از سپاه قدس و چند نفر هم از دیگر نیروها ذکری را خواند اما متوجه نشدم این ذکر چی بود اما همین ذکر هم استرس را از ما دور کرد و یک آرامش و حس عجیبی به ما دست داد ؛ دو کیلومتر که جلو رفتیم با توجه به این که خاک و گل آنجا قرمز رنگ و چسبناک است مرتب می بایست پوتین ها خود را بتکانیم ، خلاصه پس از دو ساعت پیمودن راه ، با زبان عربی به ما گفتند بنشینید و 15 دقیقه به ما استراحت دادند ، با شنیدن این جمله آرامش ما بیشتر شد و چون خاک کف دستمان بود به محض شنیدن این فرمان ، اسلحه را زیر سرگذاشته و خوابیدم ، به خواب عمیقی فرو رفته همراه با خرو پفی که از دهان من در می آمد ، حالا نزدیک دشمن بودیم و پور جوادی که آن موقع فرمانده ی لشکر بود با لنگ ما را زد و گفت : « می خوابی بخواب ولی خروپف نکند » .

 

منصوری هم چنین اظهار داشت : شهداء آدم های بسیار خاصی هستند ، همین الان هم در جمع ما حضور دارند ، اما ما قدرآنها را نمی دانیم تا زمانی که پرواز می کنند ، آن موقع می گویم ای وای علی کی بود ، مراد و یا احمد حاجیوند چه کسانی بودند .

 

وی به خاطر این که فضا را کمی بشاش نماید به خاطره ای دیگر اشاره کرد و تصریح نمود : ما هر روز می رفتیم پیاده روی ؛ هیچ کسی برای ما صلوات نمی فرستاد ، احمد حاجیوند که بچه ی اندیمشک است ، جوانی دانشجو و حدودا 26 ساله ، وقتی که شهید شد ما به ایران برگشتیم و می خواستیم و به اتقاق بچه های گردان به خانه اش برویم ، موقعی که وارد اندیمشک شدیم ، وقتی که وارد اول اندیمشک از سمت دزفول شدیم ، مشاهده کردیم سر هر خیابان داربست بسته اند ، پیش خود گفتم ، آفرین به اندیمشکی ها که اینقدر به فکر شهدای خود هستند ، فکر کردم ادارات این بنرها را نصب کرده اند ، ولی وقتی که از برادر شهید پرسیدم که جریان این بنرها چیست ؟ گفت : « مردم این کار را انجام داده اند.» احمد آنقدر به فقرا توجه داشت که یکی از همین خانواده های فقرا آمده بود ، با فقر و تهی دستی خود آنها هم یک بنر بزرگی در خانه ی شهید  نصب کرده بودند ؛ مادر شهید برای ما تعریف می کرد و وقتی که ما قصد برگشت داشتیم این مادر خیلی بی تابی می کرد ، گذشت تا این که دو ماه بعد به تنهایی به خانه ی شهید حاجیوند رفتم دیدم پدر بی تاب است ولی مادر آرام است از برادر شهید پرسیدم مثل این که مادر آرام شده است ، گفت : «بهتر است از مادرم شخصاً بپرسید . » وقتی که از مادر دلیل آرام شدنش را پدرسیدم در پاسخ گفت : « یک شب احمد را در خواب دیدم و گفت ؛ مادر چرا بی تابی می کنی ؟ من که هر روز در خانه هستم ؛ من هر روز برای نماز صبح بیدارتان می کنم »؛ در این مادر شهید گفت : « احمد حدود 20 دقیقه شانه های مرا ماساژ داد و گفت مادر من دیگر باید بروم دوستان در خانه منتظرم هستند پس خواهش می کنم آرام باش دیگر دوست ندارم برایم گریه و زاری کنی و بدان همیشه و در هر حالی در کناتان در همین خانه هستم ،»


 

فرمانده گردان امام حسین(ع) شهرستان لالی افزود : این مادر در ادامه گفت « دیدم یک مینی بوس قرمز آمد، یک گلدسته هم جلوی آن بسته شده بود ، احمد سوار این ماشین شد و تا سر خیابان برایم دست تکان می داد ؛ و به خاطر همین است که دیگر آرام شده ام . » بدانید این شهدا تا به درجه ی خاصی نرسند ، شهید نخواهند شد .

 

مهدی منصوری جانباز مدافع حرم در ادامه به خاطره ای دیگر از خاطرات خود اشاره کرد و خاطر نشان نمود : یک بار فرجی شد و یکی آمد و گفت : سلامتی این فرمانده گروهان و سلامتی فلان و .... همه با هم بگید صلوات ؛ همین طور پشت سر هم صلوات می فرستادند ، ما خاطرات زیادی داریم و جمعی از همین مدافعین حرم در جمع حضور دارند و خاطراتی هم با یکی دو نفر از این عزیزان دارم اما چون وقت من رو به اتمام است از خاطره گویی مطلب خود را جمع می کنم و در بخش آخر به ولایت فقیه یادرگار امام خمینی(ره) و شهدای والامقام می پردازم .

 

منصوری افزود :نعمت ارزشمندی به ما هدیه شده است به نام ولایت فقیه و این ولایت فقیه چراغ راه و راهنمایی ما انسانهاست ، کلام ولایت فقیه کلام قرآن است . ما اگر یک جمله از مقام معظم رهبری پیدا کردیم که تطابق با قرآن نداشته باشد بدانید آن کلام تحریف شده است ؛ آقا هر کلامی که می فرماید با شجاعت تمام در مقابل استکبار جهانی ایستاده برگرفته از آیات قرآن است ، ما قدر این نعمت بزرگ را باید بدانیم .

 

وی   در ادامه اظهار داشت ؛ الگوی شهدای مدافع حرم ؛ شهدای هشت سال دفاع مقدس بودند و الگوی شهدای هشت سال دفاع مقدس حضرت امام حسین(ع) بود و الان هم گوش به فرمان  مقام معظم رهبری هستند و این قدرت کشور ماست  ، نه بمب هسته ای ، نه بمب اتم ، نه این موشک هایی که آزمایش می کنند ، اینها موضع قدرت ما نیستند ، مادر سوریه دیدیم ؛ هواپیماهای روسیه می رفتند دو یا سه شب مواضع دشمن را بمباران می کردند و به محض این که بمباران ها تمام می شد دوباره به سر جای خود بر می گشتند ؛ تا نیروهای مؤمن و انقلابی وارد قضیه نشدند ، پیروزی در سوریه شکل نگرفت ؛ این تکنولوژی ها که می بینید به جرأت می گویم یک پنجم قضیه است و چهار پنجم دیگر این قضیه نیروهای انقلابی و با انگیزه بودند ، انگیزه ی جوانان ما اگر قرآنی ماند و اگر ما مسلمانان همان انگیزه ی انقلابی ، قرآنی و روایات اهل بیت را انجام دادیم و برای خود و فرزندانمان الگویی برای زندگیمان و فرزندان خود را انقلابی تربیت کردیم بلانید در امنیت کامل به سر می بریم ، اما اگر خدایی نکرده این ولایت فقیه را از دست دادیم بدانید ما هم کشوری می شویم مثل کشورهای ضعیفی که اگر ارتباطشان با آمریکا قطع شود  زمین می خورند از جمله همین کشور عربستان ؛ امیدوارم خداوند همه ی ما را انقلابی نگه بدارد ، انقلابی زنده بدارد و انقلابی بمیراند .


 

سپس حاج ناصر پیوست مدیر مجمع اهل بیت(ع) شهرستان شوش  گذری به شهید سبزبیده رکاب زد و گفت : این شهید والامقام در تاریخ 4 اردیبهشت ماه 1304 در شوش دیده به جهان گشود  و دقیقا پس از گذشت یک ماه از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سن 55 سالگی در شهر شوش بر اثر اصابت ترکش خمپاره به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید و در گلزار شهدای همین شهرستان به خاک سپرده شد و ما امشب برای شادی روحش با استفاده از حروف ابجد 18632 صلوات قرائت نمودیم .

ناصر پیوست در بخش پایانی سخنان خود دلیل عدم حضور عباس کرم الهی خبرنگار ثابت انتشار سلسله آیین های شهد صلوات را تشریح نمود و در این خصوص خاطر نشان نمود : این خبرنگار خادم شهداء با توجه به این که از روز سه شنبه 8 اسفند 1396 الی روز شنبه 12 اسفند 1396 به عنوان کارگردان و بازیگر نمایش حکایت ناتمام یک زن در سالن اجتماعات شهید احمد حیاری به مدت پنج شب ساعت 20:30  اجرای عمومی دارد که انتظار دارم با حضور خود از این خبرنگار هنرمند حمایت کنید ، وی از روز یکشنبه 13 اسفند 1396 الی جمعه 25 اسفند 1396 با توجه به این که از طرف ستاد مرکزی راهیان نور به عنوان خبرنگار خادم شهداء انتخاب شده عازم یادمان عملیات کربلای4 « علقمه » می شود و با گزارش هایی از رزمندگان برمی گردد .

شایان ذکر است در این آیین ، دکتر سید راضی نوری نماینده ی شهرستان شوش در مجلس شورای اسلامی ، رشید هدایتخواه رئیس اداره ی ورزش و جوانان ، نعیم سیاحی رئیس اداره ی برق ، علی الوار رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ،  فرامرز بهرامی رئیس اداره ی صنعت ، معدن و تجارت شهرستان اندیمشک ، دکتر نوروز سواری مدیر شبکه ی بهداشت و درمان ، حجت الاسلام علیرضا طاهری مشاور فرهنگی شبکه بهداشت و درمان ، ناصر منصوری مسئول دفتر نماینده ی شهرستان شوش در مجلس شورای اسلامی ، سرهنگ عسکری جانشین لشکر عملیاتی حضرت ولیعصر استان خوزستان ، سیدمحسن فاضلی مدیریت ایثارگران شمال خوزستان ستوان دوم پاسدار کاکایی فرماندهب حوزه شهید سرلشکر حسن درویشی ، اسماعیل آزادی خواه سرهنگ بازنشسته ی سپاه و عضو هسته ی مرکزی جمنای شهرستان شوش و جمعی از اعضای ثابت و پیشکسوت مجمع اهل بیت(ع) از جمله حاج غلامرضا جوادی و..... حضور داشتند .


 

لازم به توضیح است که هفتاد و ششمین آیین شهد صلوات یکشنبه 13 اسفند 1396 ساعت 20 در منزل صفر رکاب به نام « شهید والامقام رحمان رکاب» واقع در خیابان شهید چمران ـ حد فاصل خیابان شهید مطهری و خیابان شهید محمد منتظری « وحدت و یا به عبارتی مخابرات » برگزار می شود .

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست