به قلم ـ استاد جعفر دیناروند
نام های قدیم شوش ـ گذشت زمان و استفاده از امکانات جدید گرچه امری پذیرفتنی است اما دارای اثرات جانبی بر گذشته نیز هست که گاه با فراموشی همراه و باعث محو تاریخی انواعی از مراسم ها، عرف ها و نام ها می گردد.
یادآوری گذشته و بیان آنچه وجود داشت، نه تنها بیانگر پرباری آن نزد نسل های گذشته که تجاربی آماده برای آینده هاست.شاید گذران مسیر، کلید واژه هایی برای حل مشکلات امروزی باشد. مطالعه در این زمینه و انتقال واژه های کاربردی در گذشته، بدون شک، همراه با تفکر و عمق نگری، موثر خواهد بود.این که چرا در گذشته از این کلمات و عبارات استفاده می شد؟ جای تامل دارد و نیازمند تحلیل های علمی است.
شوش قدیم که نشان دهنده گذشت زمان و موجودی نسل های پیشین است، در ابعاد مختلفی قابل مطالعه است.مقاطعی که از نظر تقسیم بندی به، پیش از تاریخ، باستانی، اسلامی و شوش جدید، نامگذاری می گردد. آنچه مد نظر ماست، واژه های به کار گرفته شده در مقطع چهارم یعنی شوش جدید بوده که قدمت آن، اندکی بیش از یک قرن است.سعی ما بر ارائه در کتابی خاص است اما نمونه آن ها را در زیر می آوریم.
آخراسفالت: وقتی در سال چهل و پنج خورشیدی، شهرداری شوش تصمیم به آسفالت کردن خیابان امام امروزی نمود، این عمل از فلکه معلم امروزی آغاز و پس از گذشتن از روبروی حرم و حسینیه اعظم، به پایین تر از کارخانه آرد، رسید و این پایان آسفالت بود.منطقه بعد از آن که از آسفالت محروم شدند به "آخر اسفالت" معروف گشت.امروز که همه منطقه آسفالت شده است، اما نام آن همچنان آخراسفالت است.
احمد آباد: در دهه چهل خورشیدی، عمده منازل مسکونی شوش، اطراف حرم و پایین تر از آن قرار داشتند و رودخانه شاوور، مانعی در پیشروی در آن دست آب گشت.تمام آن زمین ها، کشاورزی و دارای باغ های بزرگی مانند باغ احمد و باغ علا بود.با فعالیت های مرحوم سید احمد احمدی که مورد قبول مردم بود و در دهه پنجاه، ساختمان سازی آغاز و شخص وی نیز در آن مکان ساکن گردید، آن منطقه به احمد آباد مشهور گشت.گرچه بعد از انقلاب نام دیگری بر آن نهاده شد اما هنوز هم، گروهی از مردم از کلمه احمدآباد استفاده می کنند.
ابراهیم آباد: این منطقه، برگرفته از نام مرحوم حاج ابراهیم دیناروند است که در دهه پنجاه خورشیدی و با فعالیت های او، ساختمان سازی و انشعاب برق و آب، صورت گرفت.این منطقه، قبل از این، بیابان و در اطراف آن زمین های کشاورزی و صیفی جات از جمله مزرعه وسیع مرحوم عبدالجابر قرار داشت.
عمله: گرچه از نظر معنایی برابر با کارگر است و بعضی نیز علت به کارگیری آن را تامین کارگر برای کارهای باستان شناسی می دانند اما این تصوری اشتباه است.
در اصل، عمله به معنای کارگزار است و چون در زمان پهلوی اول و دوم، غلامرضا خان فیلی مامور گرفتن مالیات و اجاره زمین ها بود، روستای آن زمان را عمله غلامرضا(ابوذر امروزی) و سپس سیف الله خان فیلی در روستای دیگر(شهید دانش امروزی) همین وظیفه را بر عهده داشت به عمله سیف معروف گشت.
دکتر یه تمنی:شوش دهه سی، مصادف با تاسیس درمانگاهی به نام خدمات شاهنشاهی برای مقابله با انواع بیماری ها از جمله وبا و سل، گردید.پزشکان آن، بیشتر آلمانی و تبعیدی بودند. حق ویزیت در آن زمان یک تومان بود و کلیه داروها و تزریق ها رایگان صورت می گرفت.هر بیمار موظف بود که در یک دست، یک تومان و در دست دیگر، بطری شیشه ای برای دریافت شربت، داشته باشد.به دلیل تک مرکزی بودن و نیز مبلغ ویزیت به «دکتری یه تمنی» مشهور گشت.ساختمان آن هنوز پابرجاست.