به قلم : فائقه شیرک
تنگناهای معیشتی قلب روزگارمان را آزار میدهد؛ اما آیا وقت آن نرسیده که مرهمی بیابیم؟ در این مسیر پر از پیچوخم، امید جایی در میان تاریکیها پنهان است.
ایران، کشوری که هزاران سال تاریخ و تمدن را پشت سر دارد، اکنون نیازمند آن است که با گشودن دروازههای صلح و اقتصاد، راهی تازه به سوی آینده بیابد.لبخند، گوهری گرانبهاست که مدتهاست از چهره مردم این سرزمین رخت بربسته است. اما آیا نمیتوان این لبخندهای گمشده را بازگرداند؟ توافقی که میان ایران و آمریکا، این دو ملت با تاریخهای متفاوت اما آرزوهای مشترک، برقرار شود، میتواند سرآغاز این مسیر باشد؛ جادهای که از صخرههای دشواری عبور کرده و به دشتهای آرامش میرسد.
اقتصاد، نبض حیات هر جامعهای است. توافقی هوشمندانه که پایههای آن بر احترام متقابل بنا شده باشد، میتواند دروازههای؟ بسته را به روی جهانی از فرصتها بگشاید. این تنها یک توافق نیست؛ بلکه بازتابی از آشتی و تفاهمی است که آثارش تا نسلهای آینده حس خواهد شد.
ایران، با فرهنگ غنی و مردمانی پویا، شایستهی زندگی در جهانی پُر از آرامش و شکوفایی است. این سرزمین با تمدنی کهن، امروز چشمانتظار روزی است که زنجیرهای تحریم گسسته و مسیری نو برای رشد آغاز شود. توافق با آمریکا میتواند اولین گام برای این رهایی باشد.
شادی، مانند نوری است که اگر شراکتی باشد، بیشتر و گستردهتر میتابد. مردم ایران سزاوار هستند که بار دیگر لبخند را تجربه کنند، آیندهای روشن را ببینند و نسلی امیدوار پرورش دهند. توافق، میتواند این رویای مشترک را به واقعیت تبدیل کند.
جهان، عرصه تعامل ملتهاست؛ و ایران، با همه تواناییهایش، میتواند نقش پررنگی در این دنیا ایفا کند. توافق میان ایران و آمریکا نهتنها اقتصاد را زنده میکند، بلکه زمینهساز روابطی است که پایههای آنها بر صلح و احترام استوار است. امروز فرصتی است برای نوشتن فصلی تازه؛ فصلی که در آن لبخندها دوباره بر لبهای مردم این سرزمین جاری شود.