11232024شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۶۱۱۱۹3054

انقلاب اسلامی ایران (قسمت دهم ـ دوست شناسی انقلاب)

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

انقلاب اسلامی ایران مانند هر رویدادی دارای طرفداران و مخالفینی بود.آن ها در چند شکل وارد انقلاب شدند.محبان و دوستداران که افرادی خاص یا گروه هایی معین بودند و زمانی شامل کشورها می شدند.

 

دوستان انقلاب نامی است که می توان برای این ها انتخاب کرد.آن ها یاور و کمک دهنده نبودند اما از نظر عواطف و احساسات با انقلاب بودند.

 

این نوع افراد هم در قبل از انقلاب حوادث را پیگیری می کردند و با حوادثی که منجر به موفقیت می شد شاد می شدند و هم در زمان انقلاب کلیه ی فعالیت ها را رصد می کردند و هر زمان که کفه به نفع انقلابیون بود شادمان و قبراق می شدند.گروه های سیاسی از جمله ی این قشر محسوب می شدند که کمکی به انقلاب نکردند و با نظریات خود تنها در تئوری وارد می شدند و با موج مردم نیز در صحنه نمی شدند.

 

این نوع از دوستان انقلاب را می توان در دو بعد داخلی و خارجی تقسیم بندی نمود.کسانی که در داخل می توانستند یاور باشند تنها تشویق کننده ی عاطفی بودند.بسیاری از پیران و سالخوردگان از جمله ی این افراد محسوب می گشتند.بعضی از کارگران که وضعیت خوبی نداشتند بر سر کار حاضر می شدند اما دلشان با مردم بود.روستائیان دقیقا این شکل بودند.آن ها خود را جدای از شهر تصور می کردند و با اینکه دلشان با انقلاب بود اما عملا وارد نمی شدند.بدیهی است که این دوستان در بعضی از روستاها تبدیل به انقلابیون دو آتشه شدند و فعالیت هایی را در قبل و بعد از انقلاب از خود نشان دادند اما چندان واضح نبودند.

 

در بعد خارجی سازمان هایی که مستضعف شمرده می شدند خصوصا فلسطینیان طرفدارن و محبان انقلاب بودند.شادی آن ها در پیروزی انقلاب را بسیاری از رسانه ها منعکس کردند.یاسر عرفات رئیس سازمان آزادی بخش فلسطین از شخصیت هایی بود که سریعا به ایران سفر کرد.سران بعضی از کشورها خوشحال از پیروزی بودند.نامه هایی که این نوع شخصیت ها در ابتدای انقلاب ارسال کردند تایید کننده ی این موضوع است گرچه تعدادی در ادامه ساز مخالفت را نواختند.

 

دوست شناسی انقلاب از یک نظر قابل بررسی است.ما باید تاریخ را ورق بزنیم.دلیل این محبت ها چه بود؟ چرا با گذشت زمان بعضی از این دوستان تبدیل به دشمن شدند.البته دلایلی مانند دشمنی با رژیم می تواند یکی از دلایل این دوستی ها باشد اما اینکه چرا با نظام اسلامی و انقلابی کنار نیامدند قابلیت کنگاش و تحقیق را داراست.

 

ما دوست شناسی را از این نظر مطرح کردیم تا بدین شکل بتوانیم ماهیت بعضی از محبان  راشناسایی کنیم.به طور مثال معمر قذافی بسیار حرف می زد و پیروزی را با غرور بازگو می کرد اما همین فرد عامل از بین بردن امام موسی صدر گشت.ما دوست شناسی انقلاب را امری لازم می دانیم و از تاریخ انقلاب انتظار داریم تا آن را به عنوان موضوعی مهم منعکس نماید.

 

شاید برای نسل جدید این سئوالی مهم باشد که محبان چه خدمتی به انقلاب کردند؟آیا می توانستند یاورانی جدی باشند؟ شکی نیست که میان یاوران انقلاب و محبان تفاوت از زمین تا آسمان است.چرا فلسطین خصوصا رهبریت آن با انقلاب ایران درست برخورد نکرد؟چرا ما را دوست و بعضی از دشمنان ما را برادر خطاب کرد؟ محبان انقلاب را ما از این نظر مطرح می کنیم که بدانیم انقلاب دارای موضوعی با این نام نیز هست و گرچه موضوعی ظریف و قابل اغماض محسوب می شود اما اصلا قابل فراموشی نیست.

 

این دوست شناسی را باید در ابعاد مختلف جستجو نمود.ابعاد زمانی در این رابطه مهم تلقی می گردد.قبل از انقلاب چگونه تاثیر بر ما داشت؟ در حین انقلاب و در سختی ها این دوست داشتن چه مشکلی را از سر راه برداشت؟ ما نیک می دانیم که یاوران ما تنها کمک دهندگان ما بودند.شاید نتوان دوستان انقلاب را کنار زد.البته که وجود آن ها در داخل و خارج بهتر از دشمن است اما چندان یاور نیست.

 

کسانی که در بیرون از گود ماندند اما بی تفاوت هم نبودند.البته میان کسی که در بیرون از گود است و از شکست انقلاب شادمان می شود با کسی که از آن ناراحت می گردد تفاوت وجود دارد اما عملا مشکلی از مشکلات قبل و زمان انقلاب را حل نمی کند.ما دوستان خود را تنها برای نبود دشمن مهم می دانیم اما هرگز یاور محسوب نمی داریم.باید برای شناسایی بیشتر دوستان انقلاب تلاش نمود.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست