عباس کرم الهی
کارشناسان ، ارتباطات دوران کنونی را دوره ی تسلط رسانهها میدانند که اصحاب رسانه و خبر نقش به سزایی در تحریک یا تحریف افکار عمومی به عهده دارند.
به گفته بسیاری دیگر در عصرحاضر جنگ سخت و نظامی چندان موثر نیست زیرا به دلیل خشونت آشکار و ملموس، کشور مهاجم از سوی مردم جهان به شدت مطرود میشود چنانچه این روزها آل سعود به آن گرفتار شده است و بهخاطر حملات وحشیانه نظامی هوایی به مردم بی گناه یمن ، از طرف مردم دنیا با مخالفت و انتقاد زیادی روبروگردیده است .
درحالیکه در جنگ نرم که رسانهها هدایتگر آن هستند بدون آنکه بازخورد منفی و خشنی به همراه باشد تهاجم صورت میگیرد. آنها نرم و نامحسوس حمله میکنند و بنا به فرمایش حضرت امام خامنهای « مدظله العالی » ذهن و قلب کشورهای هدف را نشانه میروند که بهمراتب خطرناکتراست چراکه اینجا دیگر تعداد تلفات جنگی وهجوم دشمن معلوم نیست .
در نتیجه باید اذعان کرد که نقش رسانهها و سربازان آن یعنی خبرنگاران در چنین نبردی بسیار اهمیت دارد چراکه گاهی نحوه پوشش یک خبر اتفاقی میتواند در بازخورد و اهمیت آن تاثیربگذارد. برای مثال در دوران فتنه ۸۸ و اتفاقات تلخی که پس از انتخابات در ایران رخ داد رسانههای متخاصم غربی از فضای ایجاد شده سوءاستفاده کردند و با انعکاس وارونه، اخبار را کاملا منفی و برعکس علیه ایران نشان دادند .
گاه خبرنگاری با قلمش ممکن است باعث زمینههای انحطاط یک جامعه را فراهم بیاورد و حتی بین دو کشور آتش جنگ بیفروزد ، و گاه با یک خبر میتواند مانع ایجاد یک فاجعه شد یا با خبری ؛ مظلومی را ظالم جلوه دهد و یا با خبری حقیقت ظالم و مظلوم را معرفی کند و با خبری دیگر ثبات اقتصادی جامعه را تثبیت نماید و… درست است که این روزها به دلیل تنوع وتعدد رسانهها و رقابت تناتنگشان، بالا رفتن سریع خبر در رسانه یک اصل است اما باید در این میان وجدان و بصیرت را هم به کار انداخت تا خبرنگاری که میتواند رسول حقیقت شود به ابزار دست شیاطین تبدیل نگردد.
ماجرای خبرنگاری را شاید قبل از همه در کتاب زبان فارسی یاد گرفته باشیم آنجا که گفتند تنها با جابهجا کردن یک « کامای ساده » میتوان جان یک انسان را گرفت و یا به او آزادی بخشید.
همان جمله معروف؛ « بخشش لازم نیست اعدامش کنید » ( کامای این جمله را خودتان بگذارید) و یا « حسن دیروز به مدرسه رفت » ( کامای این را هم خودتان تشخیص دهید ).
برای همین رسالت اهالی رسانه و خبر در کشورمان اهمیت دارد تا تحت تاثیر اخبار و اتفافات دستکاری شده رسانههای خارجی قرار نگیرند و از منابع درست خبری استفاده کنند و صد البته مسئولان و کارشناسان نیز باید با اهالی خبر و رسانه ارتباطی دوسویه توام با مهندسی اعتماد داشته باشند و اطلاعات دقیق و درستی در اختیارشان بگذارند، زیرا اینان چشمها و گوشهای مردم و جامعه هستند و باید به خصوص دراین بحبوحه نبرد نرم سربازانی مسلح و مجهز باشند.
17مرداد ماه سالروز شهادت محمود صارمی به دست مزدوران طالبان در مزار شریف روز خبرنگار نامیده گردید تا بهانه ای برای اهل قلم باشد یک روز را در مکانی دور هم جمع شوند تا علاوه بر دیداری تازه کردن و در مورد معضلات و مشکلات خبرنگاران با هم درد دل کردن ؛ به انتظار بنشینند تا شاید مسئولین دستگاه های دولتی و مؤسسات و کارخانجات دولتی ، « به خاطر یک سال تلاش » آنها را مورد تجلیل خود قرار دهند .
رسالت خطیر روزنامه نگاران و خبرنگاران :
در عصر ارتباطات و رسانه و دروان حاکمیت اینترنت و خبرگزاری ها، کار و پیشه خبرنگاری یک امر علمی و حرفه ای است و رسانه و مطبوعاتی می تواند داعیه خدمت رسانی را داشته باشد که حرفه ای بوده و حرفه ای عمل می کند.
خبرنگاری حرفه ای که اخلاق روزنامه نگاری جهانی را تحت هر شرایطی رعایت می کند ؛ مقدس است و کار خبرنگار ارتقاع آگاهی مردم است که خواست و تمنیات اعضای جامعه را شکل می دهد.
یک خبرنگار بایستی مقام قلم خود را بشناسد و بداند در چه صحنه ای وارد شده است و قصد چه کاری را دارد. یک جامعه سالم و پیشرو را مطبوعات سالم و آزاد می سازد و مطبوعات سالم و پیشرو برای روشنگری و رشد فکری جامعه و جلوگیری از سوء استفاده قدرتمندان از قدرت، نویسندگان و خبرنگارانی آگاه و بیدار می خواهد.
امروزه خبرنگار بایستی علاوه بر داشتن علم خبری قدرت تجزیه و تحلیل مسائل و اتفاقات را داشته باشد و دارای یک خودآگاهی خواص اجتماعی و سیاسی باشد تا بتواند آن را به جامعه نیز منتقل کنند و موجبات به وجود آمدن یک جامعه و ملت آگاه را فراهم سازد.
اگر بخواهیم به توضیح و تفسیر خبرنگاری در قالب و شاکله سیاسی بپردازیم لازمه آن دقت و توجه به ساختار سیاسی یک جامعه می باشد. در جوامع پیشرفته سیاست به عنوان یک مهم علمی پذیرفته گردیده و سیاستمداران آن اغلب فارغ التحصیل رشته علوم سیاسی می باشند، ضمن اینکه این افراد با فعالیت در احزاب به تمرین سیاست ورزی می پردازند، همه چیز به صورت علمی و عملی دنبال می شود اما در کشورهای در حال توسعه سیاستمداران فاقد تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی لازم در ضمیمه علوم سیاسی هستند و اغلب با علاقه و حتی بعضی ناخواسته به این وادی کشیده شده اند و به علت نهادینه نشدن احذاب در این کشورها این مشکل دو به مراتب بیشتر است. وقتی فرایند سیاسی یک کشور سیر تکامل مناسبی را طی نکرده باشد باعث تاثیرهای نامناسب و به مراتب خطرناک در عرصه جامعه می گردد و این تاثیرها در رده های پایین جامعه نمایان تر خواهد بود.
اگر بخواهیم نتیجه این فرایند معیوب را در عرصه رسانه و مطبوعات بررسی کنیم شاهد این هستیم که بدون قاعده و اصول در راستای مقاصد و منافع افراد و جریاناتی خواص عده ای با کمترین سابقه نویسندگی و مطبوعاتی با دریافت امتیاز نشریات وارد عرصه فرهنگی جامعه می شوند و آنچه موجب تاسف بیشتر را فراهم می آورد این است که با حاکم شدن هر طیف در جامعه اعتای امتیاز نشریات بدون در نظر گرفتن حداقل فاکتور ها به افراد و احذاب به اصطلاح همراه آن طیف سیر قارچ گونه ای را طی می کند.
از همین روست که در ما در جراید محلی بر شدت از کمبود نیروهای متخصص، کاردان و عدم مدیریت صحیح فرهنگی رنج می بریم و هیچ کارشناس و خبرنگاری نیست که بتواند بار فرهنگی نشریه را به دوش بکشد. آنچه به دست مردم می رسد چیزی نیست جز کاغذهای زردی که دولت ناگزیر است هر ساله یارانه بسیاری را به آن اختصاص دهد. از سویی دیگر این رسانه و نشریات با توجه به عقبه و ماهیت شکل گیری ان نمی توانند عدالت، بی طرفی و حتی اصول اولیه خبری را رعایت کنند و ما بیشتر شاهد بحث های افراد و احذاب سیاسی در این رسانه ها هستیم.
غفلت، کوتاهی نویسندگان و عدم توجه به نیازها و خواست مردم و همچنین عدم شناخت شرایط و سیاست زدگی موجبات دل زدگی و بی تفاوتی مخاطب را فراهم می آورد. به طبع آن فروش پایین می آیید. و چاپ نشریات هیچ گاه درآمدزا نمی شود، نشریه هزینه چاپ خود را در نمی آورد و پس از مدتی برای فرار از تعطیلی (اگر تا پیش از این نبوده باشد) حالا دست به دامان ادارات، شرکت ها و سازمان های خصوصی و دولتی می شود. قلم خود را برای بقا می فروشند و حاصل این می شود که می بینیم.
باید با برنامه ریزی صحیح، دقیق و آگاهانه و عاری از هرگونه مصلحت اندیشی سیاسی به درک وضعیت موجود و تلاش برای بهبود آن بپردازیم.
راه هایی برای برون رفت :
1-بررسی و تغییر قانون مطبوعات که سال ها طیف ها و گروه های مختلف خواستار تغییر آن هستند.
2-غربال تمامی رسانه ها و نشریات، بر اساس حداقل استانداردهای تعریف شده در قانون مطبوعات.
3-واگذاری تمامی امور نشریات به خانه مطبوعات ، بایستی هر کار را به اهل آن سپرد. بایستی خانه های مطبوعات جدی گرفته شود و ابزار لازم قانونی را بزای نظارت بر مطبوعات در اختیار این نهاد قرار داده شود.
4-حمایت کامل و جدی دولت از نویسندگان و خبرنگاران برای شکوفایی هرچه بیشتر در عرصه فرهنگی کشور، اگر نویسندگان و خبرنگاران بتوانند استقلال قلم خود را حفظ کنند و فقط برای رضای خدا و گام گذاردن در راه حسینی امر به معروف و نهی از منکر دست به قلم شوند ما شاهد تاثیر روز افزون در مطبوعات و جراید خواهیم بود.
این مسائل و مشکلات هرگز باعث نگردیده که برخی از خبرنگاران شریف با وجدان ها بیدار خود چشم بر روی حقیقت ببندند، هنوز هستند خبرنگارانی که با جان فشانی و ایثار پای تکلیف و رسالتشان ایستاده اند و خود را فدای آگاهی مردم این مرز و بوم کرده اند. محمودصارمی یکی از خبرنگارانی بود که راه شهادت را برگزید و آنچنان جان خود را در راه اسلام و انقلاب فدا کرد که هر انسان آزاده ای را تفکر وا می دارد که چگونه تعهد می تواند فریاد حقانیت را به گوش جهانیان برساند، پروازی ملکوتی کردند و این چنین نام خود را در تاریخ ثبت کردند.
در این سالها که روز 17مردادماه را روز خبرنگار نامیده اند نوعی سرخوشی و خوشحالی زیر پوست خبرنگارها می دود. حرف کمی نیست یکروز در سال فقط مختص تو باشد. روزی برای آنها که خبرنگارند،همه جا هستند و از همه چیز و هم کَس می نویسند اما کسی نمی بیندشان و از آنها نمی نویسد.
اگر قدم به درون دنیای خبرنگاران بگذاری،خرده فرهنگ این قشر را سرشار از « نازک اندیشی، جزیی نگری و البته همواره با چاشنی طنز می بینی.» مثلا بین خبرنگارها مرسوم است که سیاسی نویسها را بچه های تخریب چی بنامند. چون نوشتن از سیاست انگار همچون ورود به میدان مین است. اگر خبرنگار باشی و از سیاست بنویسی، هیچ دور از نظر نیست که بی هوا پایت برود روی یک مین!
دسته ی دیگر را بیشتر از روی ظاهرشان می توانی بشناسی، با موهای پریشان، لیوانی چای که مدام به دست دارند و گاه شاید سیگاری بر لب در فکر سوژه های اجتماعی! آسیبها و مشکلات جامعه بیشتر از بر این دسته تاثیر می گذارد و شاید آن موی پریشان بازتابی از پریشانی های اجتماع باشد.
بخش دیگری از خبرنگارها که عموما خوش پوش تر از بقیه اند و با لباس های اتو کشیده راه می روند، فعالان حوزه اقتصاد و بانک و بیمه هستند. این دسته بیشتر از دیگران به حوزه های اقتصادی و پول نزدیکترند و از آن حیث انگار وضعیت اقتصادی بهتری هم دارند.
حوزه ورزشی نویسی هم که پر است از لباسها و کاپشنهای ورزشی و صد البته با کمی اضافه وزن! انگار تقدیر محتومی است وقتی از ورزش می نویسی، باورهایت تنها در حد نوشته تا تحرک.
ادبی نویسها هم با قیافه روشنفکرنما که اظهار من الشمس هستند. اینان اغلب با عینک و چند جلد کتاب توی محافل پیدا می شوند و گاه پیپی هم به لب دارند!
از این دسته بندیها که بگذریم، خبرنگاران اغلب مقروض و زیر خط فقرند چون یا افتخاری هستند و در مقابل اخبار تنظیمی چیزی دریافت نمی کنند و یا حق التحریرشان به موقع پرداخت نمی شود یا ادارات دولتی که گه گاهی مطالبی به صورت رپرتاژ در اختیار آنها قرار می دهند هزینه چاپ را خیلی دیر پرداخت می کنند و یا از لحاظ بیمه و مزایا با مشکلات اساسی روبرو هستند. با این همه دل خوش ندارند که از رسالت خود چشم بپوشند و قلمشان را بفروشند.
شاید این شغل برای آنهایی که از بیرون به نظاره نشسته اند شغلی جذاب باشد اما باید درون گود باشی تا مشکلات را ببینی. شاید گزاف نباشد که بگوییم پس از کار در معدن، خبرنگاری از سخت ترین و پرمخاطره ترین مشاغل است.
اینها البته نفی کننده جایگاه بلند خبرنگاران نیست. 17 مردادماه هم بهانه ای است برای این که این قشر یک روز از سال هم که شده از خود و مشکلات خویش بنویسد.
شاید مهم ترین مشکل که بسیار بیش از تنگناهای معیشتی آزاردهنده است، ترش رویی و بی اعتنایی برخی مدیران در پاسخگویی به پرسش هاست؛ خصوصا اگر درباره مشکلات حوزه مدیریتی و ناکارآمدی در فلان اداره و سازمان باشد. این جاست که برخی مدیران از زیر بار وظیفه حتمی خود که همانا پاسخگویی به نمایندگان افکار عمومی است، طفره می روند و به سماجت و جسارت خبرنگاران نیز اهمیتی نمی دهند.
در طول سال فقط یک روز خبرنگار به مسائل و مشکلات خود می پردازد و آنهم در هفده مرداد است که درد و دلهای خود را با مسئولان و مردم در میان می گذارند، چه خوب است که مسئولان به درد و دل این قشر که هیچ حامی ندارند توجه کنند و نسبت به رفع مشکلات آنها چاره اندیشی کنند.
انعکاس وقایع، تدوین صحیح، عزم راسخ، صبری بلند، باید از آن خبرنگار و قلمش باشد، چراکه قلم خبرنگار رسانهای است که باید از دامن صداقت برخاسته باشد.
حرفهای که شب و روز ندارد، عصر ارتباطات به او نیاز وافر دارد، در اطلاع رسانی نقشش انکارشدنی نیست، باید همواره در پی خبر باشد و با خبر، باید با قبول خطرهای فراوان، از مرزها نیز گذر کرده و به واقع «خبرنگاری» کند.
خبرنگار صادقانه مینویسد، مینویسد برای ساختن فرهنگ غنی، مینویسد برای ساختن شهرستانی آباد و آزاد، برای ساختن بهترینها برای شوش و شوشی ها ؛ اینان همواره در عمق جامعه زندگی میکنند و سلامت فرهنگی و فکری هر جامعهای، مرهون تلاشهای شبانه روزی آنهاست.
روز خبرنگار، روزی است که گویی قلم، این مقدسترین عامل سوگند آسمانی بار دیگر به مظهر درخششی تبدیل شده که حکایتگر زندگی تابناک رهپویانی میشود که همواره با قلم پیوندی جاودانه بستهاند.
روز خبرنگار، سرود ماندن در ورطه نوشتن، حکایت پابرجایی در دنیای کلمات و واژهها و عامل تابندگی دگرباره اندیشههای انسانی است.
در ایران اسلامی چه در دوره هشت سال دفاع مقدس و چه پس از آن به دفعات شاهد از جان گذشتگی خبرنگاران رشید میهن عزیزمان در امر تهیه واقعیات و دفاع از آزادگی و اسلام بودیم، دفاع مقدس ملت ایران در مقابل تجاوز بیگانه فصلی تاثیرگذار در تاریخ این رمز و بوم است که بخشی از آن ماحصل تلاش خبرنگاران، نویسندگان و روزنامهنگارانی بود که با هدف اطلاعرسانی و نیز انتقال فرهنگ اسلامی انقلابی جبهه، به این معرکه وارد شده بودند .
امروزه زمان تحولی در حوزه اطلاعرسانی و ترویج مطالعه در بخش خبرنگاری و خبررسانی و روزنامهنگاری است، چرا که موضوعات مهم در حوزه نشر باید مدنظر خبرنگاران قرار گرفته و از مسئولین پرسیده شود.
خبرنگار باید برای خبر مخاطب مهیا کند؛ یعنی آنچه تولید میشود باید خواننده داشته باشد؛ این خبر باید سالم، استاندارد و خوشطعم باشد تا خواننده از خوانش آن لذت ببرد. اولین درسی که یک خبرنگار میآموزد حفظ منافع ملی است و این شتاب در ارسال خبر نباید خبر را به سویی سوق دهد که منافع ملی با خطر مواجه شود .
در حوزه ادبیات داستانی نقش خبرنگاران، مطبوعات، سایت و مراکز خبری سنگینتر و نقش پر اثرتری است، دلیل هم آنکه طرح سوال مناسب در فضای مطبوعاتی و خبررسانی کشور، نقطه آغازین و مهمی در توجه اهالی ادبیات به مسایل ادبی است.
مسایل حوزه ادبیات از تنوع قابل توجهی برخوردر است، برخی از این مسایل گرهخورده با حوزههای تصمیمگیری فرهنگی و ادبی هستند، در بخش سیاستگذاریهای ادبی توسط مراکزی که در این زمینه تامل میکنند؛ بخشی دیگر مربوط به جریانهای ادبی و اتفاقات ادبی است که در طول سال رخ میدهد، بخش سوم مربوط به نقد ادبی، رصد و نظارت و پیگیری آثاری است که در این زمینه نوشته شده است.
آنچه قابل تامل است اینکه متاسفانه مطبوعات ما در حوزه ادبیات داستانی فعال نیستند، در فضای ادبی کشور در زمان حاضر نشریه تخصصی جدی در حوزه ادبیات نداریم که به صورت خاص به نقد جدی ادبیات بپردازد؛ البته نشریاتی مانند کتاب ماه، ادبیات و فلسفه، ماهنامه ادبیات داستانی حوزه هنری منتشر میشوند اما فضای ادبی ما پایگاههای مطبوعاتی جدی در این زمینه ندارد.
امروز دوشنبه 5 تیرماه 1394 است و تا روز شنبه 17 مرداد فقط 12 روز باقیمانده و این همه گفتیم تا مسئولین دستگاه های دولنی و خصوص و کارخانجات تولیدی و صنعتی در این روز مزد این سربازان گمنام را با تجلیل از فعالیت یک ساله بدهند .
حضور خبرنگاران در اولین مسابقات کشتی ساحلی کشور ـ مسابقات زیبایی اسب اصیل عرب خوزستان ـ مسابقات استانی و انتخابی اردوی تیم اسکیت در سطح استان خوزستان ـ مسابقات چهار جانبه فوتبال و .... در بخش ورزش ـ حضور در جلسات شورای اداری ، آموزش و پرورش ، مبارزه با مواد مخدر ، مصاحبه با مسئولین ، حضور اکیپ های خبری در افتتاح پروژه های دهه ی مبارک فجر ، هفته ی دولت ، هفته ی دفاع مقدس ، هفته ی بسیج و ...... صدور بیانیه به مناسبت های مختلف ، انتشار مقاله به مناسبت های مختلف ، برگزاری مسابقات کتبی در طول سال و ..... بخش کوچکی از خبرنگارانی است که یا در انجمن روزنامه نگاران و یا در سایر رسانه ها و مطبوعات در سرمای استخوان سوز زمستان و گرمای طاقت فرسای زمستان به دون کوچکترین چشمداشتی از وقت و درآمد شخصی خود مایه گذاشته و به با ذوق و شوق رویدادهای این دیار را منعکس کرده اند .
به عنوان رئیس انجمن روزنامه نگاران شهرستان شوش که می بایست از حقانیت این قشر زحمت کش دفاع کنم ، از مدیران و روئسای دستگاه های دولتی خصوصاً « دکتر سید راضی نوری ( نماینده ی شهرستان شوش در مجلس شورای اسلامی ) مهندس رضا نجاتی (فرماندار) ـ مهندس موسوی ـ پورهاتف و سرپرست( بخشداران بخش فتح المبین ، شاوور و مرکزی) ـ مهندس زمانی (شهردار شوش ) ـ مهندس لطیفی مجد ( شهردار شهر فتح المبین ) ـ شهرداران شهرهای حر ، الوان و شاوور ـ سرهنگ بهاروند ( فرماندهی نیروی انتظامی ) ـ سروان بابایی ( فرماندهی ناحیه ی مقاومت بسیج ) ـ شریف احمدی ( رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ) ـ حجت الاسلام علی سپهوند ( رئیس اداره ی تبلیغات اسلامی ) ـ امیر بشکار ( رئیس شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی ) ـ رشید هدایت خواه (رئیس اداره ی ورزش و جوانان ) ـ علی الوار(رئیس بیناد شهید و امور ایثارگران ) ـ مهندس رحیم جلیزی ( رئیس بنیاد مسکن انقلاب اسلامی ) ـ مهندس حسن رضایی ( رئیس مرکز آموزش فنی و حرفه ای ) ـ علیرضا ملک زاده ( مدیر جهاد کشاورزی ) ـ توحیدی ( رئیس اداره ی مخابرات ) ـ فیروز کریمی ( سرپرست اداره ی آموزش و پرورش ) ـ سید ناصر حسینی ( رئیس اداره ی تعاون ، کار و رفاه اجتماعی ) ـ احمد ناصر ( رئیس اداره ی راه و شهر سازی ) ـ کیانی ( رئیس اداره ی بهزیستی ) ـ مهندس حاجی کلی ( رئیس اداره ی محیط زیست ) ـ دکتر حاذقی ( رئیس شبکه ی بهداشت و درمان ) ـ مدیرعاملان ( شهرک صنعتی ـ کشت و صنعت نیشکر هفت تپه ـ خوراک دام ـ طرح نیشکر میان آب ـ گروه صنایع کاغذپارس ) ـ حریر خوزستان و شرکت پاستوریزه ی شیر پگاه خوزستان ) ـ روئسای بانک ها ـ روئسای تأمین اجتماعی شوش و هفت تپه و .......... انتظار دارم در روز شنبه 17 مرداد 1394 با حضور در تالار نیایش از روزنامه نگاران ، مدیر مسئولان ، خبرنگاران ، مقاله نویسان و عکاسان خبرنگار تجلیل به عمل آورند .