11232024شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۶۰۷۰۵2684

مروری بر عزاداری سرورو سالار شهیدان در روستای عمله سیف ـ کوی شهید دانش

احمد معین ـ گزارشگرشوش نیوز

عمر که می گذرد برای سال های گذشته دلتنگ تر می شویم و همش می گیم ای کاش زمان برگردد و ما می توانستیم از فرصتهای از دست رفته استفاده کنیم، ولی افسوس که چنین اتفاقی نخواهد افتاد .

یکی از آنها مرور خاطرات دوران کودکی در ماه محرم است؛ روستای عمله سیف که این روزها قابلیت یک شهر را دارد  برای من پر از خاطره است ، در دهه ۵۰ و ۶۰ هنگام ماه محرم ما که بچه بودیم و پدربزرگ و مادربزرگ تو قید حیات بودند، مدیریت مراسم عزادری محرم به عهده آنها بود ؛ آنها با دل ساده و بی غل و غششون خودشان را برای عزاداری سید الشهدا آماده می کردند ، بیرق سیاهی را که  توی صندوقچه داشتند ، علم میکردند و دست ما می دادند و  ما هم، نماد عزا داری امام حسین( ع) را بر سر در خانه نصب می کردیم .                                          

آن زمان هر کس نذری داشت، مثل این روزها نبود که با ظروف یکبار مصرف در خیابان توزیع کنند بلکه صبح همان روز  همه همسایه ها  و آشنایان را برای شام یا ناهار نذری دعوت و سفره ای پهن می کردند و به دور آن جمع می شدند و طعامی میل می کردند و عزا داری و روضه ای برپا می نمودند ( این مراسم هنوز نیز در اکثر خانواده ها پا برجاست ). سنت حسنه اطعام به نیت اهل بیت (ع) محاسنی دارد که علاوه بر ادای نذر ، دیدارها تازه میشد و اگر کسی مشکلی داشت همه مطلع و در فکر حل آن بودند و اگر کسی از اهالی کسالتی داشت، همه جویای احوال او می شدند.       

 از دیگر آیین های که در دهه اول محرم اجرا میشد و هنوز هم  ادامه دارد، مراسم علم بازی بود ، این مراسم حزین،  به یاد دلاوری های علمدارکربلا، تا شب هفتم که به روایتی شب شهادت ایشان است  ادامه داشت ، در این مراسم نوازندگان با آهنگهای مهیج و جوانانی را که توانایی بلند کردن علم را داشتند به تحرک و بازی علم ترغیب میکرند و با ریتمی خاص در میدان میچرخاندند و پس از افتادن علم با نوحه و سینه زنی و نواختن آهنگ غم و عزا (چمری ) علم را بلند می کردند.    

روضه خوان محله ما ، پیرغلام کم بینایی بود  به  نام ملا حسین که اهل دزفول  بود ، اول محرم می آمد و تا روز یازدهم محرم میهمان اهالی بود .او هر روز با روضه های حزن انگیز در رثای حضرت اباعبدالله به همراه گروهی از اهالی عزاداری میکردند ، این روند تا چند سال پیش ، تا رحلت این خادم حضرت امام حسین ادامه داشت .            

مداح و مداحی های آن دوره بسیار ساده و دلنشین بود همگی سبکی ساده داشتند که توسط پیرغلامان حضرت ابا عبدالله اجرا میشد ، نوحه های شورانگیز فارسی ، لری ، عربی ، دزفولی و چلاب همگی برگرفته از فرهنگ عاشورایی بودند و همه آحاد جامعه بی غل غش با بدنی عریان سینه میزدند ، گاهی چنان مست عزاداری و  می شدند که خون از سینه مردان سینه زن جاری میشد ، همه بی ریا بودند و گویی حسین( ع) چند روزیست که شهید شده است .  

                        

 هرکه دارد عشق شاه کربلاعریان شود

گر تکبر میکند از این عزا بیرون شود

ما بچه ها برای روز عاشورا بی تابی می کردیم ، چرا که قرار بود با بزرگترها برای دیدن تعزیه حسینی به شوش برویم.( البته چند سالی است تعزیه ای در حد تعزیه شوش در عمله سیف بر پا شده است) همه اش در فکر بودیم مبادا خوابمان بگیرد و این نمایش مذهبی را از دست بدهیم ، صبح روز عاشورا به بالاترین نقطه تپه های مشرف به میدان تعزیه میرفتیم تا دید مناسبی به مراسم داشته باشیم ، ابتدا کاروان اباعبدالله(ع)وارد سرزمین کربلا میشد ، "حر" راه را بر آنها می بست ، پس از آن ،" حر" نادم و اولین شهید کربلا و پیشمرگ ابا عبدالله می شد؛ پس او ، غلام و پسرش و بریر و قاسم و عبدالله و زهیر و علی اکبر وهمه شهید می شدند ، شهادت حضرت عباس(ع) از همه سخت تر و حزن انگیزتر بود . در میان جمعیت پیرزنان و پیرمردانی را می دیدم که هنگام شهادت ابوالفضل العباس چقدر بی تابی و گریه و زاری می کردند ( حالا که بزرگتر شدم متوجه حال آنها گردیدم) . پس از شهادت مردان اهل بیت و اصحاب ایشان ، نوبت امام حسین (ع) بود که وارد کارزار بشود ،او می جنگید و شهید می شد و شمر ملعون سر از تن امام جدا میکرد که ناله ای سوزناک از حضار به آسمان بر می خواست و همه بر سر و سنه خود می زدند و ندای" الله اکبر" در میدان طنین انداز می شد. پس از آن سپاهیان ظلم بر خیمه ها می تاختند آن را غارت می کردند و آتش می زدند .


در پایان مراسم ؛ مردم با نوحه خوانی و عزاداری  دسته دسته به سوی دیارشان حرکت می کردند . از حاشیه های این مراسم ، گروهی بودند مواد غذایی می فروختند ، برایم خیلی چندش آور بود و تا الان هم از این افراد بیزارم ،هرچند خدمات رسانی می کنند ولی به نظریم در این کنگره عظیم فروش کیک و نوشابه و پفک و ساندویچ جایگاهی ندارد.   ‌                   

عصر عاشورا هم مراسم شام غریبان داشتیم که به طور سنتی دسته عراداری از حسینه امام حسین (ع) به صورت پیاده روی کل خیابانهای روستا را می پیمودند و رثای سالار شهیدان عزاداری می کردند، این مراسم در حدود ۵۰ سال است که در شهرک عمله سیف به صورت سنتی برگزار میشود که همه احادازپیرو جوان و مرد و زن و کودک در این مراسم راهپیمایی شرکت می کنند.                                           

ای شیعیان امشب شام غریبان است

جسم حسین امشب اندر بیابان است

در خانه خولی زهرا پریشان است 

ای شیعیان امشب شام غریبان است

این چند بیت  که ویژه شام غریبان است ، قدمتی چند ده ساله دارند که همه ساله موقع مراسم شام غریبان از سوی مداحان خوانده  می شوند . 

پس از پایان مراسم دهه اول محرم ، بیرق های سیاه عزا تا پایان ماه صفر بر سر در خانه ها باقی می ماند و در این دو ماه کسی به خودش اجازه شادی و مراسم عروسی نمیداد و همه حرمت ائمه اطهار را نگه می داشتند( الان هم همینطور است)  .           

مطالب فوق گوشه ای از عزاداری اهالی شهرک عمله سیف (شهید دانش) است که در گذشته در مسجد روستا و حسینیه امام حسین (ع) برگزار میشد ولی اکنون با رشد جمعیت و عشق و علاقه اهالی به اهل بیت (ع) بیش از ده هیئت عزاداری و تعزیه حسینی  در این دیار فعال هستند که در ایام محرم و سایر مناسبت های مذهبی فعالیت دارند که مراسم  عزا داری سیدالشهدا (ع) را به نحو احسن برگزار می کنند .

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست