به قلم ـ استاد جعفر دیناروند
رئیس کارگروه تخصصی اموراجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه نگاران
تربیت فعالیتی حساب شده و عمدی به منظور رسیدن به هدف های انسانی است.رشد دهندگی و گذر از مراحل آن ،اساسی برای ارزشیابی است.
این واقعیتی بزرگ است که با تربیت،آدمی به تعالی می رسد و رشد و ترقی خود را به دست می آورد.با این کوشش، نسل ها فهمیده می شوند و ادراکات انسانی بر جهان غلبه می کنند.
بدون شک امر تربیت خاص انسان است و هیچ موجود زنده ای را در بر نمی گیرد.شاید دلیل اصلی آن نیز در ناتوانی های اولیه ی نوزاد آدمی باشد.در مطالعات مربوط به این مورد هیچ نوزادی به اندازه ی آدمی ناتوان و ضعیف نیست.او حتی قادر به دفاع کردن از خود نمی باشد.در بعد دیگر آدمی مملو از استعدادها برای رشد و توانایی است.قابلیت هایی دارد که می بایست تغییر و رشد یابند تا بدین سان بتوانند در دنیای امروز آسایش و آرامش را به ارمغان آورند.
بنابراین می توان تربیت را تعالی دانست.فهم و درک همراه با هوشیاری از اثرات مهم تربیت در میان انسان هاست.استعدادها متفاوت و متعدد هستند و به همین شکل است که نوع بشر به انواعی از رشد ها دست می یابد.در این میان باید به فریاد ناشی از تربیت هم نگاهی ویژه داشت.از این نظر که رشد می تواند فریاد ساز برای رفع موانع گردد و از طرف دیگر اینکه عدم رشد انسانی می تواند درد ساز گردد.
در هر صورت فریاد سازان را می توان در دو جبهه ی مخالف قرار داد.آنکه درد می آفریند تا فریاد را ایجاد نماید و آنکه با فهم و درک فریاد را برای بهزیستی به کار می گیرد.بنابراین میان فریاد و تربیت رابطه ای مستحکم وجود دارد.همانطور که فهم را امری انسانی می دانیم و آن را با تعالی آدمی در ارتباط برمی شماریم پس فریاد نیز می تواند در همین مجموعه قرار گیرد.
فهم بیشتر درد بیشتر و لذا حرکتی حساب شده تر را ایجاد می نماید.اینکه بسیاری از فریادهای معنا دار ضد رفتارهای بشری است ناشی از فهم و هوش افراد است و می توان آن را به دانشمندانی مربوط دانست که تربیتی متعالی داشته اند.
تربیت در این میان تنها به آموزش مربوط نمی شود.بعدی عملی دارد و تئوری گری تنها مقدمه ای برای رسیدن به عملگرایی است.وقتی رشد به حدی قابل قبول رسد و تعالی گری به حدودی انسانی وارد گردد آنگاه بی تفاوتی نیز حذف می شود.
درگیری با خود و سکوت هرگز برای تربیت یافته قابل قبول نیست.گوشه گیری برای انسانی که درون خود را به ترقی رسانده است نوعی مرگ تلقی می شود.حرکات مصلحان اجتماعی به همین دلیل صورت می گیرد.رشدی که اساس آن آدمیت اوست و جوهره را مد نظر قرار می دهد.
در شکل مخالف نیز ظالمان کسانی هستند که گرچه از نظر هایی ترقی کرده اند اما بنیان آن ها انسانی نیست.زورمدارند آما آن را در راه ایجاد عدالت به کار نمی گیرند.ثروتمندند اما از راه های درست و اقتصاد سالم ایجاد نکرده اند.با رفتارهای آن هاست که دیگران را به دردکشی وادار می کنند تا بدین سان افرادی را به فریاد زدن مجبور نمایند.گرچه این بدان معنا نیست که همه ی درد دارها فریاد می زنند اما زمینه ی فریاد سازی را بدون شک حاصل می کنند.
عدم تربیت انسانی در واقع همان زمینه سازی های بی عدالتی است.فریاد از انواعی از دردها برای مردمانی که رشد یافته اند بسیار وسیع تر از سایرین خواهد بود.اینکه روشنفکران بیشترین سهم را در فریاد زنی برای اصلاح امور دارند ناشی از رشد و تعالی تربیتی آن هاست.رشد و تربیت هرگز سکوت و رضایت شخصی را برای اداره ی جامعه در بر نمی گیرد.
تربیت در واقع هوشیاری نسل ها برای یافتن خویشتن است.توازنی درونی برای ایجاد تعادل برونی است.بی تفاوتی هرگز در تربیت یافته موجود نیست و بر این اساس است که تربیت دانان میان رشد فردی و جمعی نوعی رابطه می یابند.فرد که رشد کند و تربیت یابد نمی تواند نسبت به همنوع خود بی تفاوت باشد لذا با یافتن بی عدالتی ها یا انواعی از ستم ها بر پا می خیزد و سخن می گوید.خود نیز به صورت عملی وارد در بیدارسازی می شود تا دیگران خفته را بیدار کند.هیج موردی از عقب ماندگی را نمی پذیرد و فریادی معنا دار سر می دهد.
رشد استعدادهایی مانند عدالت طلبی همیشه در تربیت ،اصل و اساس موفقیت بوده است.رشد در همنوع بینی و تعلق خاطر به نوع بشر نیز در تربیت مستتر بوده و هست و لذا هیج فریادی از تربیت یافته جنبه ی شخصی ندارد و هدف اصلی آن نوع بشر است.
فریاد فرد تربیت یافته حساب شده و هدف دار است.فریادی بدون محتوا نیست.نگاهی به آینده ی بشر دارد و نوع نژاد یا رنگ را نیز مهم نمی داند.تربیت در درون تغییرات را ایجاد می کند تا وضعیت موجود را به طور مستمر زیر نظر داشته و به وضعیت مطلوب برساند.این پیشرفتگرایی که با فریاد همراه است متعادل با رشد و تعالی درونی فرد است.
در واقع خوب می فهمد.خوب درک می کند.زیبا تحلیل انجام می دهد و هوشیار برخورد می نماید.اهل سازش با ستمگران در هر لباسی که باشند نیست و همیشه فریاد را بر سر قوی ترین آن ها سر می دهد.فریاد تربیت خاص و متعلق به کسانی است که مراحل سخت ترییت را با موفقیت گذرانده اند و خویشتن را به قله ای رسانده اند که همه را انسان بداند و بشر را همنوع خطاب نماید.فریاد ناشی از رشد تربیتی در طول تاریخ از طریق روشنفکران و دانشمندان تولید شده اند.