11222024جمعه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۶۰۷۰۴2680

مجموعه مقالات فریاد( قسمت بیست و هفتم ـ فریاد و هنر )

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

رئیس کارگروه تخصصی اموراجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه نگاران

دنیای انسان ها مملو از تفاوت هاست.آنکه می بیند و آنکس که می شنود در اطراف خود برداشت هایی می کنند که مانند هم نیستند.نگاه به جهان اطراف و شناخت آن یکی از زیباترین مباحث در امر معرفت شناسی است.

کسب دانایی و افزایش معرفت می تواند توانایی های آدمی را افزون نماید و او را در برخورد با مشکلات یاری دهد.این آدمی است که گاه نگاه می کند اما نمی بیند و یا می  شنود اما توجه ای ندارد.در کنار چنین وضعیتی ظرافت و ریزه کاری در اعمال هم قابل بررسی هستند.هنر در چنین وضعیتی به پیشه ی افراد گفته می شود اما این به معنای شغل نیست.معنایی خاص در درون آن نهفته است و ریزه کاری هایی مد نظر است.آن را صنعت هم گویند و البته منظور کارخانه نیست.مراد از آن ساختن و ایجاد کردن است.در واقع ابتکار و خلاقیت را اجرا نمودن است.

فن نیز واژه ای است که برای هنر کاربرد دارد.امری که به فکر و روش های انتخابی فرد مربوط می شود.هر فردی نمی تواند فنی باشد.در کنار چنین شکلی از هنر است که کار نمایان و برجسته نیز مد نظر قرار می گیرد.معرفتی که توام با ظرافت و ریزه کاری است.پس هنرمند مانند آدم عادی نیست.تمام ظرافت ها را به کار می برد تا بهترین ها را تقدیم کند.این سبک زندگی اوست و روش هایی را که در زندگی کردن به کار می برد تابع چنین نگرشی است.هنرمند که هنر را در درون خود جای داده است نمی تواند هر رفتاری را به کار گیرد و منظور خود را به هر روشی منتقل کند.برای او ظرافت اساسی برای انتقال می باشد.در این انتقال فریاد دارای جایگاهی ویژه است.فریاد یک هنرمند می تواند در قالب های مختلفی جای گیری شود.

در تئاتر به عنوان اجرایی زنده و سخت،در سینما به عنوان هنرپیشه یا نویسنده،در تهیه کنندگی و نیز در شعر و شاعری با سرودن اشعاری که بیداری را به وجود می آورد اساسی برای پرداختن به هنر می شود.فریاد در هنر هرگز سر و صدا ایجاد کردن نیست.فهم و درکی والا با دقتی فوق العاده است.نه جبر را اساس می داند و نه زور را راهی برای فهم در نظر می گیرد.هنرمند به این دلیل که با سختی ها این چنین شده است ،بهتر درک می کند که با ظرافت هایی خاص می توان بی عدالتی ها را منتقل کرد.او اهل درگیری و برخوردهای فیزیکی نیست که چنین روش هایی مخصوص عوام است و از آن ها برای رسیدن به منظورهای سطحی استفاده می شود.هنرمند فریادی رسا، گاه در گلو دارد.بیداری او دارای مراحل علمی است.برای او انسان اساسی برای رشد و تعالی است پس هوشیاری او را مد نظر قرار می دهد.

ظرافت در فهم کافی است تا به اصول فهم شناسی اشاره کنیم.امری که هرگز با جبر حاصل نمی شود.یکباره هم نیست.هنرمند با چکش کاری های هنرمندانه ی خویش جامعه را از کجروی ها به مسیرهای درست هدایت می کند.برای او ریزه کاری همراه با شناخت عمیق توام است.چون عمیق درک می کند پس سطحی ایجاد نمی نماید.گاه در قالب شعر دنیایی از فهم و درک را ایجاد و وضعیت را عینی می کند.زمانی با یک شخنرانی و در قالب کلمات دنیایی از مفاهیم را منتقل می نماید.هنر و هنرمند در چنین وضعیتی تعهد پذیر می شود.برای او هنر برای هنر نیست که اگر این چنین باشد لذت های فردی مد نظر قرار می گیرد که این برای هنرمندان دایره ای خفه کننده است.هنر برای مردم همانی است که از معنای درونی هنر بر می خیزد.بیداری برای رسیدن به منظورهای انسانی است.

هنرمند چون انسان است در پی بیداری نوع بشر است.فریاد او ظریف و کار او توام با دقت های فوق العاده است.هنرمند فریادی به بلندای انسانیت دارد اما صدایی مانند عوام در درون آن جایی نمی گیرد.هنرمند هنرمندانه بیدار می کند و چنان فریادی در سکوت دارد که هیچ صنفی قادر به ایجاد آن نیست.بر این اساس فقط هنر را هنرمندان واقعی درک می کنند.راهی که به انسانیت می رسد و روشی که برای بیداری نوع بشر کاربرد دارد.او در قالب ظریف کاری خویش افراد را بیدار می کند . فریادی در کلام و عمل دارد که سکوت ها را می شکند و حرکت های اجتماعی را به وجود می آورد.هنرمندان در طول تاریخ با هنر خویش بیشترین خدمات را داشته اند.نویسندگانی که در نگارش خود فریاد ها زدند در حالی که کلامی به کار نبردند و این معنای ظرافت کاری است.انواعی از هنرها توانستند تا ظلم ها را بشناسانند و عدالت ها را خواهان باشند.

هنرمند هنر دارد.ظرافت در درون اعمالش نهفته است.دقت در انتقال از ویژگی های اوست.او رسالتی در هنر می بیند که برای رسیدن به آن تلاش و کوشش می کند.فریاد یک هنرمند اجرای رسالتی است که بر دوش خود احساس می کند.از این نظر است که هنرمند آرام و قرار ندارد.گرچه این چنین است اما بر خود مسلط است و با دقت ،روش های خاص را پیاده می کند.به زبان ساده او مانند سایر افراد نیست.فریاد او معنایی فراتر از معنای لغوی دارد.او با فهم خویش دایره ی درک را گسترش می دهد و تاثیراتی دارد که از برونگرایی به درونگرایی می رسد.انسانیت اساس رسالت و آدمیت نهایت کوشش او برای شدن است.او خویشتن را برای لذت بردن نمی خواهد که آن را در اختیار همنوعان قرار می دهد و شاید بر همین اساس باشد که فریاد هنر از خالص ترین ها محسوب می گردد.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست