به قلم ـ استاد جعفر دیناروند
رئیس کارگروه تخصصی امور اجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه نگاران
فریاد امری انسانی است که نوع بشر به عنوان وسیله ای برای بیدار سازی ایجاد کرده است.بدیهی است که هدفی انسانی دارد و منظور اصلی آن نیز رسیدن به تعادل در درون جامعه و نیز بیداری نوع انسان است.فعالیتی که از طریق افرادی معین که دارای ادراکی بالا و فهمی قابل قبول هستند صورت می گیرد.
فریاد به هر شکلی که باشد نشان دهنده ی دلیلی برای ساختن است که از نظر درجه بندی به انواعی مانند غریزی و فهمی تقسیم می شود.در این باره نقش انسان نه تنها غیر قابل شک و تردید است که توانایی های او نیز اصلی ترین نکته در ایجاد می باشد.
فریاد سازی به عنوان فعالیتی که می تواند موثر بر ساختارها باشد همیشه در محافل علمی دارای جایگاهی ویژه بوده است.در این میان افرادی خاص با منظورهای انسانی وارد صحنه شده و قصد خویش را بیداری و هوشیاری مردم در نظر گرفته اند.
این مهم در طول تاریخ بوده و در آینده نیز خواهد بود.تلاش هایی که متعهدین و روشنفکران جامعه انجام می دهند تا انبوهی از مشکلات را رفع و موانع رشد و ترقی آدمی را از سر راه بردارند.نقش شناخت برای تمام فعالیت ها،اساسی و دارای تقسیم بندی های متعددی است.از شناخت خود که مقدمه ی آگاهی هاست تا شناخت دیگران در نوسان است.
شناخت دیگران در این میان نشان دهنده ی توجه فریاد به کسانی است که هم فریاد ساز و هم فریاد پردازند.دیگرانی که دارای نقش های مثبت یا منفی در جامعه ی انسانی اند.شناخت دیگران به معنای پی بردن به انواعی از شخصیت هاست که با مردم و درون مردم زندگی می کنند.گرچه شناخت همه ی مردم کاری سخت و بغرنج است اما گزینش افراد برای پی بردن و فهم آن ها چندان مشکل نخواهد بود.
بنابراین اندیشمندان می کوشند تا شناخت خویش را بر دیگران متمرکز کنند تا بدین شکل بتوانند فعالیت های خود را هدفدار نمایند.شکست یا پیروزی در این تلاش بدون شک وابسته به شناخت دقیق دیگران خواهد بود.دیگران همان مردمانی هستتند که متفکرین برای هوشیاری آن ها تلاش می کنند.فریاد برای کدامین منظور می تواند موفق باشد؟ چرا باید این شناخت صورت گیرد؟
اصلی ترین کار برای شناخت دیگران کدام است؟ این ها سئوالاتی است که ذهن فریاد رسانان را مشغول به خود کرده است.انواعی از شخصیت ها که به دو بخش تقسیم می شوند،فریاد سازان که علت آن درد سازی هاست و فریاد پردازان که مبنی کار تلاش های هوشیار سازی است.اندیشمندان نیازمند به شناخت دیگران در هر دو قالب هستند.شناخت دیگران راه را برای انتخاب روش های درست مهیا می کند.
این دیگران می توانند تحت تاثیر انواعی از فرهنگ ها و باورها باشند بنابراین همین دو نکته می توانند تفاوت هایی را ایجاد کنند.اگر فریاد متعادل با این دو نکته نباشد موفق نخواهد شد.تاریخ این را نشان داده است.به طور مثال فریادهای سقراط برای بیداری در جامعه ی یونان چنان شد که مرگ او را با زهر همراه نمود.این به دلیل عدم شناخت دیگران و پی بردن به ظرفیت ها و استعدادها بود.پرستش های مجهول و باورهایی خاص مردم که می توانست راهنمایی وی در فریاد زنی باشد.
انواع شخصیت های انسانی که البته در تفاوت سازی طبیعی است تحت تاثیر میزان رشد و آمادگی قرار دارد.فریاد اگر بدون آمادگی باشد به شکست می انجامد و به همین دلیل است که آگاهی های اندیشمندان از دیگران زیر بنایی و حیاتی خواهد بود.معلوماتی که فرد برای فریاد زنی به آن ها احتیاج دارد.کسب معلومات از طریق تلاش ها برای شناخت محقق می شود.
گرچه شناخت دیگران مهم و حیاتی است اما زوایای آن نیز قابل بررسی است.اینکه دیگران را از نظرهای مختلف باید شناخت به اندازه ای دارای اهمیت است که ادامه ی راه را با سهلی یا مشکلی همراه خواهد نمود.باید این مردم تا آنجایی که میسر است شناخته شوند.
دانایی مردم به طور مثال که نوعی شناخت برای اندیشمندان ایجاد می کند می تواند زمینه ی فعالیت هدفمند را میسر سازد.اندیشمند زمینه ای را جویاست که با شناخت می تواند دست یافتنی یا عدم در نظر گیرد.بدون شناخت مردم نمی توان توفیق حاصل نمود.این بدین دلیل است که همراهی مردم امری لازم برای بیدار سازی و رفع مشکلات خواهد بود.بیداری برای مردمی که نمی توانند باشند کاری ساده نیست.شناخت در این راه کمک دهنده است.جمع آوری معلومات می تواند شناخت عمیق تر از دیگران را به همراه داشته باشد.
شناخت دیگران را باید فعالیتی مهم قبل از فریاد زنی دانست.نوعی مقدمه ی اجباری برای ترسیم موفقیت ها و راه یابی برای رفع مشکلات در نظر گرفت.این دیگران می توانند متفاوت باشند و در درون جامعه ی خویش نیز متوازن نباشند.کسانی که خود درد سازند و در ردیف غیر انسانی ها قرار می گیرند و کسانی که درد شناس و رافعند که در ردیف انسان ها جای می گیرند.
انتظار از همه که در یک بعد باشند غیر منطقی است اما اینکه متفکران و اندیشمندان بکوشند تا دیگران خفته را بیدار کنند، اساس فعالیت هاست.نوعی تعهد که قبل از فریاد زنی شامل تلاش های علمی برای شناخت شخصیت های مختلف انسانی می گردند.فریاد بدون شناخت نوعی حرکت آزمایش و خطاست که زیان آن برای جامعه ی انسانی غیر قابل تصور است.فریاد با انواعی از شناخت ها ضامن موفقیت در رشد و تعالی جامعه است.جامعه ای که بدون شک انسانی است و آدمیت جوهره ی آن را تشکیل می دهد.