11242024یکشنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۳۰۸۱۰5302

درد بی درمان(حسادت):

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند ـ مسئول سواد رسانه ای کانون بسیج رسانه سپاه ناحیه ی شوش دانیال(ع)

حسد ورزیدن در میان انسان ها از دو سالگی شکل می گیرد.بعضی آن را محیطی می دانند و معتقدند که نوع رفتارهای خانواده است که چنین وضعیتی را ایجاد می کند.خلاف این نیز مطرح شده که قوه ای است در درون آدمی که جنبه ی ژنتیکی نیز دارد اما به واسطه ی محیط تقویت می شود.ما آن را از طریق رفتارها معین می کنیم .

این جامعه ی انسانی است که با توجه به مشاهدات خود می تواند فردی را حسود  یا غیر آن بنامدد.در هر صورت، حالتی درونی است که بعضی آن را هیجان گویند.نظر ما همان حالت درونی است زیرا هیجان رفتنی است و به صورت موقت در فرد ایجاد می شود اما حسادت ریشه دار است و به این سادگی ها تغییر پذیر نیست.

حسد ورزیدن همان بد خواستن برای دیگران است.حالتی منفی دارد و با ارزش های انسانی در تضاد است.ما آن را درد می نامیم و دلیل خود را نیز سخت بودن آن در درون آدمی و عدم توفیق حسودان در درمان در نظر می گیریم.حالتی است که عامل، هیچ نقشی در ایجاد آن ندارد و عملکرد او برای حسود سازی نیست بلکه این حسود است که حالت درونی اش بروز  و رفتارهایش را شکل می دهد.

تمنا و آرزو سازی انتقال نعمت و فضیلت از کسی به سوی خویش است و حتی از آن نیز بدتر ، ضایع شدن آن از شخص را خواهان می گردد.

در این میان، باید میان انواعی از حسودان تفاوت قائل شد.البته نه به این معنا که خوب یا بد دارند بلکه همه ی این رفتارها از نظر انسانی قابل قبول نیستند ولی می توان عدم یکسان سازی را در ریشه ها یافت.شدت حسادت در این میان، مهم تلقی می گردد به طوری که بعضی پنهان و تعدادی آشکار می گردند.


نوع اول، کسی است که حسادت را  همراه خویشتن به هر جا می برد اما قصد او این است که علاوه بر فرد دیگری، او نیز این چنین باشد.به طور مثال، تحصیلات فلانی تخصصی است او رنج می کشد و در درون خود ناآرام است اما آرزو دارد که او نیز این چنین باشد و کاری به دیگری ندارد که از آن حذف شود.این،به دلیل ناآرامی ناشی از حسادت، خطرناک توصیف می شود.گرچه بعضی این حالت را چندان خطرناک نمی دانند اما نظر ما غیر از این است.حسادت امری انسانی نیست و نباید مورد تبلیغ قرار گیرد.حسادت حسادت است چه کم و چه زیاد.این نظر ماست و معتقدیم که دردی بی درمان است زیرا هیچ رفتاری باعث حذف آن از افراد حسود نگشته است.وقتی این حالت از درون، فرد را تحت فشار قرار می دهد و نوعی بی قراری ایجاد می کند چگونه می تواند بی خطر باشد؟

نوع دوم، حسادت مربوط به کسی است که عامل را برای منفی نگری می خواهد.به زبان ساده، آنچه فرد دارد حذف و تنها شامل وی گردد.حسود، خواهان موفقیت دیگری نیست.به طور مثال، اگر عامل، مالی دارد یا ماشینی گران قیمت خریده است،می خواهد که آن ها را خود داشته باشد و طرف مقابل هرگز چنین وضعیتی را تصاحب نکند.این هم حالتی درونی است و تفاوتی با شیوه ی قبلی ندارد.هر دو حالت خطرناک و غیر قابل درمانند و به همین منظور درد نامیده می شوند.ناآرامی حتی به حدی می رسد که آرزوی مرگ را برای طرف مقابل می نماید.اینکه گفته می شود حسود با رسیدن به منظور درمان می شود، ناصحیح است زیرا استمرار این رفتارها نشان دهنده ی عکس قضیه است.از یک عامل به عامل دیگر پرداختن است.حسود هرگز آسوده خاطر نمی گردد چون بیمار است.

نوع سوم که ریشه ای بسیار قوی در فرد دارد حالتی است که می کوشد مزایایی را که آرزومند است، به دست آورد به شرطی که طرف مقابل هم نداشته باشد.این مورد دقیقا مانند نوع دوم است اما وقتی نرسیدن به او نیز مطرح می شود حاضر است که خود نیز نداشته باشد به شرطی که عامل نداشته باشد.در واقع او نرسیدن حسود و عامل را هر دو خواهان است.چنین وضعیتی متوجه ی داشته های خود نیست بلکه نگاهی به درون دارد که مرتب آزارش می دهد.طرف را می بیند زجر می کشد بنابراین به هر شکل ممکن تمنا دارد که طرف نداشته هایی را تجربه کند حتی اگر بمیرد، راضی است.خود نرسد مهم نیست اصل، نداشتن طرف مقابل است.بر این اساس است که ما حسادت را بیماری می دانیم.حالت نا آسایشی درونی که مانند مرگ در تعقیب فرد است.بعضی اوقات انواعی از افسردگی ها را نیز باعث می شود.حسادت، دردی بی درمان که فرد گرفتارش گشته است.حسود تا پایان عمر از وجود آن در درون، در عذاب است. پس،درمانی برای آن یافت نشده است.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست