به قلم استاد جعفر دیناروند
رئیس کارگروه تخصصی آسیب شناسی انجمن روزنامه نگاران
امروز یکشنبه 6 فروردین 1396 برای تهیه ی اولین گزارش میدانی به سراغ غرفه های منصوب در محوطه ی موزه رفتم.انواعی از مراجعات و حرف های غرفه داران که موضوع را به دو بخش رضایت و نارضایتی تقسیم می نمود.
بیشترین افرادی که رضایت خود را بیان داشتند مربوط به تفریح و مشغول شدن به بازدید می گشت.نوعی اوقات فراغت و زمینه برای گذراندن آن مطرح بود.نارضایتی آن ها بیشتر مربوط به محل توقف وسایل نقلیه و برخورد نامناسب پارکبانان بود.
گزارش مربوط به پارکبان ها جداگانه ارائه می شود اما در مورد غرفه ها نارضایتی کامل بود.مهم ترین آن ها عبارت بودند از:
1 ـ میزان اجاره متفاوت و بسیار سنگین بود.مبلغ از پانصد هزار تومان تا هفتصد هزار تومان تعیین شده بود.
2 ـ طبق روال غلط، پیمانکاران وارد در کار بودند که نوعی اجحاف را منعکس می کرد.
3 ـ هیچکدام از غرفه داران از فروش راضی نبودند و زیان دهی را مطرح کردند.
4 ـ چهره ی خسته و ناراضی آن ها و گله مندی از سه ارگان دولتی اداره ی کار،صنعت و معدن و میراث فرهنگی مشهود بود.
5 ـ امکانات نظافت و بررسی رضایتمند نبود به طوری که از من مصرانه درخواست یاری نمودند.
با مشاهده ی این وضعیت به عنوان یک شوشی از این عملکرد ناامید شدم.نه اشتغال و درآمدی که واسطه گری و ورود پیمانکاران غالب بود.به نظر می رسد که شوش گرفتار واسطه گری گشته و این امر هدفدار ک نارصایتی ساز است.
بعضی از مردم شوش با بیانات خود خواهان اصلاح امور هستند.نشانه های تک روی و منفعت طلبی فراوان است.آبروی شهر به وسیله ی بعضی از افراد زیر سئوال رفته است.درآمدزایی به هر شکل بی در و پیکر شده است.در اطراف غرفه حتی کنار بانک ملت که مشتریان شوشی برای امور بانکی مراجعه می کنند لباس زردها قبض به دست ایستاده اند.حدی هم قائل نیستند.تا هر فضایی که اتومبیل باشد آن ها هم هستند.مسافری درد دل می کرد که ما در فلان شهر مشکل پارک نداشتیم و حتی تابلو نوشته داشتند که توقف میهمانان نوروزی مجانی است اما شوش در تمام نقاط پارکبان دارد.البته گزارش های دیگری هم قابل طرح است که آن ها نیز ارائه می شوند.با اتمام صحبت با غرفه داران به فکر فرو رفتم.آیا مسئولین شهر نمی دانند؟چرا پیمانکاران وارد چنین فضایی می شوند؟بدون آن ها کار به پیش نمی رود؟آن ها کیستند و با کدامین منافع گره خورده اند؟