به قلم ـ خداداد رضایی
نمایش و تئاتر با هم تفاوت اساسی و بنیادی دارند و به لحاظ علمی و دستوری نمی توان آنها را یکی دانست. هر تئاتری می تواند نمایش باشد ولی هر نمایشی تئاتر نیست.
یک مانور نظامی، راهپیمایی یا سیرک یک نوع نمایش است ولی تئاتر نیست. مانور نظامی نمایش قدرت نظامی را نشان میدهد راهپیمایی در جهت حمایت و یاری اعتراض به نمایش در می آید و سیرک هم قابلیت نمایشی حرکات حیوانی و یا اکروباتیک آدمها را نشان میدهد پس هر سه قدرت نمایشی دارند و عده ای را به عنوان مخاطب جذب می کنند اما تئاتر نیستند زیرا تئاتر رویدادی که قصه دارد و آن قصه ساختاری محکم دارد که متشکل از دو جبهه نیروی خیر و شر و یا قهرمان و ضد قهرمان است که شخصیتهای نمایشی را شکل می دهند و بین این شخصیتها دیالکتیک صورت میگیرد که همان گفتگو است که منجر به گره افکنی و درگیری می شود و از همه مهمتر تعلیق بوجود می آورد تا مخاطب را در انتظار بگذارد و سپس اوج درگیری و غالب شدن یکی بر دیگری صورت می گیرد تا نتیجه را مشخص کند . اما در نمایش این مراحل طی نمی شود حتی در نمایش پرده خوانی و نقالی هم این چنین نیست آنها در هر فضایی اجرا می شوند و فاقد متن است و از یک خط داستانی و روایتی ساده برخوردار است و شخصیت های آن فاقد پیچیدگی های روان شناختی و جامعه شناختی است و بیشتر متکی بر مهارت صوتی و بدنیا اجراکردن است . ولی در تئاتر همه چی حساب شده و روی یک نقشه خاص که از یک متن از پیش تعیین شده بوسیله بازیگرانی ماهر اجرا می گردد که از تکنیکهای صحنه مانند نور و دکور هم برخوردار است . پس نمایش اجزایی ساده تر نسبت به تئاتر دارد که متاسفانه در کشور ما این دو واژه را بجای هم قرار می دهند که اشتباه است و با هم تفاوت دارند و حتی واژ ه نمایشنامه هم با این تفاسیر اشتباه قلمداد می گردد که واژه ای با مفهوم تئاتر باید جایگزین شود .