عباس کرم الهی ( قسمت اول )
شوش شهری است با 7 کیلومتر مربع مساحت در ۱۱0 کیلومتری شمال غربی اهواز بین ۳۲ درجه و ۲ دقیقه عرض شمالی و۴۷ درجه و ۱ دقیقه طول شرقی نسبت به نصف النهار گرینویچ قرار دارد.
بلندی شهر شوش از سطح دریا ۸۷ متر و فاصله هوایی تا تهران ۴۷۹ کیلومتر است. فاصله زمینی شوش تا تهران ۷۶۶ کیلومتر، تا اهواز ۱۱0 کیلومتر، تا دزفول ۲5 تا ، شوشتر55 کیلومتر ، تا اندیمشک 40 کیلومتر و تا فکه ( نوار مرزی عراق ) 68 کیلومتر است .
شوش از سال ۱۳۲۹ هجری شمسی به مرکز بخشی از توابع شهرستان دزفول تبدیل شد و از سال 1368 با معرفی مهندس عامری به عنوان اولین فرماندار به مرکز شهرستان در تقسیمات کشوری تغییر نام یافت .
شهر باستانی شوش با7000 هزار سال قدمت به پایتخت تمدن ایران شهره ی خاص و عام است و از معروفترین و قدیمی ترین شهرها و بلاد معلومه ی عالم است . این دیار کهن ، پایتخت چند هزار ساله مملکت عیلام و همچنین پایتخت زمستانی امپراطوری هخامنشی بودهاست ؛ و ترکیبی از طوایف « عرب ، لر ، بختیاری و دزفولی » در این شهر زندگی میکنند و چون شوش از چند جهت که در بخش های بعدی به آنها اشاره می شود در سطح کشور و استان خوزستان شاخص است ، باعث شده که از لک زبانان استان ایلام و ترک زبانان استان های آذربایجان غربی ، آذربایجان شرقی و اردبیل برای اشتغال به این نگین خوزستان هجرت کنند و برای همیشه ماندگار شوند .
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
نام باستانی شوش يا دشت سوسيانا «سوس ، سوسن ، سوزا و شوشن » بوده كه بعدها تبديل به شوش شد . برخی شوش را به معنای خوب و خوش دانسته اند . نام شهرشوش به يونانی «سوسای» بوده و در تورات و قاموس كتاب مقدس آمده است که شوش يا شوشيان در عبری به معنای زنبق است. در شهر شوش که در شمال غربی اهواز واقع شده ، تپه هايی به چشم می خورد كه نشانه وجود 7000 سال تمدن بشری در اين ناحيه می باشد . تپه های باستانی مساحتی نزديک به 450 هكتار را در بر گرفته كه مجموعا 4 نقطه مهم «آكروپل»، «آپادانا»، شهر «شاهی»، شهر «صنعت گران»( پيشه وران ) را تشكيل می دهند .
آورده اند كه: « سوس از اقليم سوم و شهری وسط و گرمسيراست و اين اولين شهری است كه در خوزستان بنا كردند و هوشنگ برآن عمارت افزود و آن جا قلعه ای محكم ساخت و بر آن قلعه ای ديگر ساخت كه در غايت استحكام بود. شاپور ذوالاكتاف تجديد عمارت آن شهر كرد و شاپور خوره خواند و شكلش بر مثال باز نهاده بود. گور دانيال نبی بر جانب باختری شهر است در ميان آب و در آنجا ماهيان انسی اند و از مردم نگريزند و كس ايشان را نرنجاند».
. حمزه اصفهانی شوش را چنین توصیف نموده : شوش به معنی شهر زیبا، باصفا، خوب و لطیف. در تورات و در قاموس موسی درباره شوش آمدهاست: شوشن یا شوشان در عبری زنبق بوده، در یونان سوسنای میگفتند و نامهای دیگرش «سوسا» «سوس» بوده، قسمت بزرگی از ولایت شوش و عیلام را هم «سوسیانا» یا «سوزیانا» میگفتند. شوش یا شوشن نام همه گیاهان تیره سنبل و زنبق و نرگس و اسپرغم به شمار میرود. شوش در قرون وسطی آباد و مرکزی بزرگ برای خوزستان بودهاست که در آن روزگار چندین شهر، آبادی و حومه داشته و در آن شهر قلعهای محکم و قدیمی، بازارهایی با شکوه و مسجدی با ستونهای گرد وجود داشتهاند. این شهر به داشتن منسوجات ابریشمی خام، ترنج، انار و نیشکر معروف بودهاست. آرامگاه دانیال نبی در شهر شوش واقع گردیدهاست. شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود، هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد شوش کمکم اهمیت خود را از دست داد. در طبقات پایینتر این شهر آثاری بدست آمده که باستان شناسان آنها را مربوط به ۸ هزار سال پیش میدانند.
تاریخ شوش
شهر باستانی شوش مرکز تمدن عیلام بوده که واقع در یکصد و پنجاه کیلومتری شرق رود دجله در استان خوزستان است.
شوش یکی از قدیمیترین سکونت گاههای شناخته شده ی جهان است که تاریخ بنای لایه ی نخستین آن به 7000 سال پیش ازمیلاد می رسد و اولین آثار یک دهکده ی مسکونی در همین مدت در شوش پیدا شده اند .
شهر باستانی شوش روزگاری مرکز برخورد دو تمدن مهم بوده، که هریک به سهم خود در دیگری تأثیر داشتهاست، یکی تمدن میانرودان ودیگری تمدن عیلام. قرار گرفتن این منطقه در شمال خلیج فارس و نیز همسایگی با میانرودان در پیدایش این وضع ویژه تأثیر بسیاری داشتهاست.
شوش در دوره ی هخامنشیان شکوه گذشته خویش را باز یافته و چهار راه شرق وغرب گردید. با توجه به اهمیت و موقعیت جغرافیایی و سیاسی خاص شوش بود که راههای بسیاری و به ویژه راه بزرگ موسوم به «راه شاهی» ارتباط این شهر را به نقاط گوناگون جهان برقرار کرد.
راه شاهی که در دوره هخامنشیان و به دستور داریوش بزرگ ساخته شد، شهر شوش، پایتخت سیاسی دولت هخامنشیان را به پاسارگاد، تخت جمشید و دیگر شهرهای امپراتوری، از جمله شهر نامی سارد پایتخت کشور لیدیه پیوند میداد.
میتوان گفت اداره سرزمین پهناور ایران وحفظ امنیت آن و انتقال سریع یگانهای نظامی و گسترش بازرگانی و ترابری و تسهیل در امر مسافرت از مهمترین عوامل ساخت و گسترش شبکه راهها در این دوره بودهاست.
از سوی دیگر ایجاد راهها و برقراری امنیت و تسهیل و بازرگانی، خود موجب پیوند و آشنایی ملتهای گوناگون گردید که این امر مایه انتقال فرهنگها و باورهای گونهگون گردید و بسیاری از نظرات فلسفی و باورهای دینی از این راه میان ملتها مبادله شد .
طبق تاریخ فتح الفتوح و همچنین تاریخ طبری، اعراب به هنگام فتح شهر شوش بیشتر از ۳۰ هزار نفر را به قتل رساندند و تعداد ۲۰ هزار گاو - اسب، زن و دختر را به غنیمت بردند این شهر تا قرنها بعد از رونق افتاد.
به سبب اخلاص مسلمانان شیعه و یهودیان ایران به حضرت دانیال، شوش یک دهکده ی مسکونی است. امروزه شهر شوش در شمال استان خوزستان از یادمانهای تاریخی کهن؛ دیگر آن شکوه و اهمیت دیرین خود را دارا نیست. نامهایی مانند سوس - شوشا- سوسه - سویس و سویز که در بعضی مناطق شمال آفریقا وجود دارد نیز مرتبط با نام شهر شوش است مهاجران ایرانی و عرب که از این منطقه به شمال آفریقا مهاجرت کردهاند این نامها را در دوره اسلامی رایج نمودهاند شهر شوش در دوره قبل از اسلام شهرت بینالمللی داشته و به همان اندازه شهرت داشته که بابل، کلده، لیدی، نیل و...
بعضی از مورخین و پژوهشگران بر این عقیده هستند که شوش یکی از قدیمی ترین شهرهای بلاد معلومه ی عالم است است و حفاریهای باستان شناسی در این دیار نشان میدهد که این منطقه ۹۰۰۰ سال پیش از میلاد ؛ محل سکونت کشاورزان بوده و این کشاورزان از زندگی خود آثاری بر جای گذاشتهاند که اکنون به صورت تپههای گوناگون باستانی کشف شدهاست .
در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد در این مکان مردم در قلعه زندگی میکردند و از ۴۰۰۰ سال پیش زندگی در شوش به صورت شهری در آمدهاست . این منطقه که بین رودهای کرخه و دز قرار دارد پایتخت سیاسی ایلامیها بودهاست. قلعه ایلامیها روی تپهای در مرکز شهر شوش واقع بوده که فرانسویها روی آن قلعه جدیدی احداث نمودهاند. در کنار آن تپه شاهی قرار دارد که احتمالاً به صورت زیگورات بودهاست و در نزدیکی آن تپه صنعتگران قرار دارد. آشوربانیپال بین سالهای ۴۶۵-۴۶۰ قبل از میلاد شهر شوش را فتح کرد و آنرا مانند دیگر فتوحات آشوریها با خاک یکسان کرد. داریوش اول هخامنشی آنجا را بازسازی نمود و کاخ آپادانای خود را در تپه شاهی برپا نمود. خشایارشا نیز در شوش زندگی میکردهاست. در زمان اردشیر اول متأسفانه در اثر آتشسوزی بزرگی اکثر بناهای شوش از بین رفتند. بقایای این آثار باستانی در قرن بیستم از زیر خاک بیرون آمدند. قسمت عمدهای از آنها در اثر تسطیح دشت خوزستان برای اهداف کشاورزی از بین رفتهاست و جنگ هشت ساله ایران و عراق نیز خسارات زیادی به آثارباستانی وارد کردهاست. حفاریهای غیر مجاز ساکنین دشت و حمله باستان شناسان غربی، باعث شدهاست قسمت عمدهای از این آثار از بین برود یا به موزههایی همچون لوور برسد.
شمال دشت خوزستان که محل ورود سه « رود کارون کرخه و دز » به این دشت رسوبی و حاصلخیز است محل مناسبی برای استقرار بشر اولیه بودهاست، که به تازگی با تکثیر نباتات و اهلی کردن حیوانات آشنا شده بود . در ۵۰۰۰ سال پیش از میلاد آنها با احداث آبراهها و سدهایی مشکل آبرسانی را حل نمودند. باستان شناسانی همچون گیرشمن و ژان پرو بقایای ساختمانهای عظیمی را در تپههای شوش کشف کردند که نشان از اهمیت این تپهها در منطقه میدهد .
در کل دشت شوش تپههای فراوانی وجود دارد و نشان میدهد در پهنه عظیم این دشت اجتماعات فراوان پراکنده کشاورزی وجود داشتهاست که مرکز همه آنها در شوش بوده و همگی از نظر فرهنگ صنعت و نحوه زندگی با هم وحدت داشتهاند.
مذهب در اوایل دوران اسلامی :
مقدسی میگوید: مردم شوش و توابعش حنبلی و جبّی، و نیمی از مردم اهواز شیعه اند، حنفی بسیار نیز آنجا هست. فقیهان و پیشوایان بزرگ دارند. مردم جندی شاپور و شوشتر حنفی و شافعی هستند و در رامهرمز همه رنگ یافت میشود .
تپههای باستانی شوش
سنگنگاره ی زن ایلامی و ندیمه از آثار به جا مانده از ایلامیان که پایتخت آنها شهر شوش بود.
تپه جوی در شمال تپه جعفرآباد، تپه بند بال، بوهلان و تپه معروف آکروپل شوش از تپههای معروف پیش از تاریخ منطقه شوش هستند که آثار متعددی در آنها پیدا شدهاست و به دوره سوزیانا تعلق دارند و در این تپهها آدمیان در روستاها ساکن شدهاند و در این منطقه تپههای باستانی بسیاری دیده میشود و آنهایی که نام برده شدند معروف ترین هستند. شوش بخشی از کشور ایران است که اولین آثار شهرنشینی و تجارت در آن ظهور کردهاست و انسان در نه هزار سال پ م در این منطقه کشاورزی میکردهاست. در این منطقه پیشرفت خانه سازی و تشکیل خانواده همزمان با بینالنهرین صورت گرفتهاست. از هزاره چهارم پ م از شوش کوزههای دراز باریک به دست آمدهاست. اوایل هزاره سوم پ م بر لوحهای گلی خط تصویری نوشته شدهاست که کلید واژه آن هنوز رمز گشایی نشدهاند. این لوحها برای مصارف تجاری ساخته شدهاست. در این دوره تاریخی ایلامیها در شوش قدرت گرفتهاند .
اقتصاد شهر شوش
حیات اقتصادی شهر شوش با احداث راه اصلی تهران – خرمشهر و راه آهن سراسری آغاز گردید. اهمیت تاریخی آن نیز موجبات توجه و جذب جهانگردان و مشتاقان زیارت بارگاه دانیال نبی را فراهم آورد به نحوی که با افزایش جمعیت این شهر در سال ۱۳۳۵ دارای شهرداری گردید و با احداث سد دز شبکه خطوط انتقال انرژی، سیستم آبیاری مدرن، ایجاد کشت و صنعتها به خصوص هفت تپه و واحدهای صنعتی متعدد منطقه شمال خوزستان به خصوص ناحیه اطراف، شهر شوش شاهد تحول اقتصادی عظیمی است که جایگاه ویژهای در اقتصاد ملی و توسعه کشور بدست آورد. با فراهم شدن زمینههای مناسب سرمایهگذاری و توسعه فعالیتهای جدید اقتصادی در منطقه بخش خدمات ویژه بازرگانی و مبادله کالا از یک سو، خدمات بانکی و اداری از سوی دیگر گسترش یافت به نحوی که بخش عظیمی از نیروی انسانی شاغل در منطقه را به خود جذب نمود. در شهر شوش نقش بخش خدمات و بازرگانی برجسته تر از سایر بخشها است.
کشاورزی از رود کارون در منطقه شوش
وجود اراضی مستعد کشاورزی، رودخانههای پرآب دائمی، سفرههای آبهای زیرزمینی سطح نسبتاًوسیع جنگل در حواشی رودخانه، سواحل و آب بندهای متعدد، مراتع و مراکز کشت و صنعت در شهرستان شوش سبب شدهاند که فعالیت کشاورزی (زراعت، دامداری و صید ماهی) مهمترین فعالیت اقتصادی منطقه به شمار آید و بالاترین جمعیت فعال را به خود جذب نماید و در این میان بخش زراعت از اهمیت ویژهای برخوردار است به طوری که ۸۵ درصد شاغلین بخش کشاورزی را به خود مشغول کردهاست. در بررسی وضعیت دما و بارش شهرستان شوش مشخص شده که این منطقه حداقل در ۶ ماه از سال با کمبود بارش مواجهاست و از آنجایی که سالانه سطح وسیعی از اراضی به زیر کشت زراعتهایی چون گندم، نیشکر، ذرت، برنج، چغندرقند و دیگر میرود بهرهبرداری و توزیع آبهای سطحی منطقه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
شیوههای آبیاری زمینهای زراعی
سطح بسیار وسیعی از اراضی شهرستان شوش زیر پوشش این سیستم آبیاری میباشد که از کانالهای مدرن درجه ۱ و ۲ تشکیل شدهاست. کل زمینهای زیر پوشش این شبکه ۳۸۹۹۴ هکتار میباشد که بالاترین رقم مربوط به دهستان حسینآباد است که رقم ۱۲۸۵۵ هکتار را به خود اختصاص دادهاست.
اراضی زیر ایستگاه پمپاژ چاهها
بسیاری از اراضی غرب شهرستان شوش که در غرب رودخانه کرخه قرار دارند به وسیله چاههای عمیق و نیمه عمیق آبیاری میشوند و انتظار میرود با بهرهبرداری از سد کرخه و اجرای سیستم کانال کشی آن باعث رشد و توسعه کشاورزی و اقتصادی منطقه گردد. بیشتر محصولات کشت شده شامل گندم و ذرت میباشد ولی صیفی جات مرکبات و شالی کاری نیز در بعضی مناطق رواج دارد. کشت چغندر و نیشکر که از دیر باز در این منتطقه رواج داشتهاست به دلیل واردات بیرویه شکر و قند کشت چقندر بسیار کم و کشت نیشکر محدود به اراضی اطراف هفت تپهاست.
آب و هوا
هوای شوش گرم و خشک است. در مرکز این شهرستان بالاترین دما در تابستان بالای ۵۳ درجه سانتی گرد و کم ترین دمای ۱ درجه بالای صفر است آب و هوای این شهر متأثر از اثر پرفشار جنب حاره ای است که باعث میشود بعضی از ایام تابستان هوا شرجی باشد.
از ۲۱۹ روستای این شهرستان فقط ۱۵۵ روستا آب دارند. از چهار هزار و ۱۵ روستای خوزستان یک هزار و ۱۱۸ روستا فاقد آب هستند و فقط ۳۰۲ روستا به وسیله تانکر آبرسانی میشوند.
منابع طبیعی
وجود سه رود خانه کرخه، دز و شاوور شهرستان شوش را از نظر کشاورزی در استان خوزستان ویژه و ممتاز نمودهاست.
وجود پوشش گیاهی اطراف رودخانه کرخه و دز امکان ایجاد بزرگترین اماکن تفریحی منطقه را به وجود آوردهاست.
اماکن مذهبی شوش
آرامگاه دانیال نبی (ع)
آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شائور، رو به روی تپه ارگ، واقع و مدفن یکی از پیامبران بنی اسرائیل دانیال است که در تورات یک کتاب با دوازده باب به او اختصاص دارد. بقعه شامل دو حیاط است که دور تا دور آنها حجرهها و ایوانهایی ساخته شده است.
بقعه در انتهای حیاط دوم که بزرگتر و وسیع تر است ساخته شده است. این حیاط از سه طرف دارای اتاقهایی است که برای اقامت زوار ساخته شده است. مقبره در ضلع مقابل مربع مستطیل حیاط دوم واقع و دارای مساحت کوچکی است که دور آن را دالانی فرا گرفته است.
در این بقعه ضریحی و در زیر آن مرقدی با سنگهای زرد قدیمی بدون نوشته و لوح قرار دارد. در زیر بقعه زیرزمینی به طول و عرض ۳ در ۷ و ارتفاع ۱٫۸۰ واقع است. بنای بارگاه که بر روی زمین واقع میباشد اتاقی است که ضریحی آهنین در آن قرار دارد. سقف محوطه بقعه که ضریح در آن قرار دارد آیینه کاری است و دریچههای نورگیری بر روی هشت گوش زیر گنبد تعبیه شده است. بدنه گوشوارهها و بدنههای دیواره اتاق ضریح، گچبری قدیمی دارد که روی آن را رنگ کردهاند.
پیهای بقعه قطور و قدیمی اند. ورودی به محل اتاق ضریح شرقی است و ورودی به حیاط نیز شرقی میباشد. هشتی ورودی به بقعه ایوانی است که چهار متر عرض دارد و از دو طرف دو کفش کن بدان راه دارد و آیینه کاری شده است. دو نیم مناره کوتاه در دو طرف در ورودی و دو گلدسته بر فراز جبهههای در ورودی بنا شده است. پیشانی هشتی، منارهها، گلدستهها و همچنین سردر و پیشانی و اطراف ورودی حیاط اول با کاشیهای رنگارنگ بسیار زیبایی کاشی کاری شذه است. پیشانی ضلع شرقی بنای بقعه، کاشیکاری شده و عبارت «افوض امری الی الله و من یتوکل علیالله» بر آن نوشته شده است. در سمت چپ جبهه ورودی نیز همین نقش تکرار شده است.
اتاق ضریح به ابعاد ۷ در ۷ متر است. گنبد بارگاه دانیال پیغمبر به صورت کثیر الاضلاعی شش ضلعی در ۲۵ طبقه مضرس است که بر قاعده مدور استوار شده و در سال ۱۳۳۰ هجری قمری دو گلدسته بدان افزوده شده است. گنبد نیز بعد از خرابی گنبد اصلی در سال ۱۲۸۷ هجری قمری به دست «حاج ملا حسین معمار» - پدر معمار سازنده گلدسته ها- ساخته شده است.
بقعه دعبل بن خزایی :
یکی از بناهای تاریخی و مذهبی شهرستان شوش، آرامگاه دعبل بن خزاعی است حسن بن علی معروف به دعبل خزاعی که به شاعر اهل بیت مشهور است. گفته میشود این شاعر متولد سال ۱۳۴ هجری قمری و همزمان عصر چهار امام بود. در بخش شمالی شهر باستانی شوش، در قبرستان قدیمی این شهر و در کنار بقعه امامزاده عبدالله بن علی، آرامگاه شخصیتی واقع شده که یکی از چهرههای بزرگ فرهنگی جهان تشیع در قرون دوم و سوم هجری بشمار میرود. شخصیتی که توانست با نبوغ بی نظیر خود، شیعیان را اعتلای بیشتری بخشد. وی در روزگاری میزیست که خلفای بنی عباس ظالمانه تمام امور زندگی مردم را در دست داشتند؛ بیشتر این خلفا به سرودن و شنیدن شعر، به ویژه در مدح آنها اهمیتی وافر میدادند. شاعران زیادی در این زمان، با سرودن شعرهایی در مدح ایشان هزاران هزار جایزه و صله دریافت میکردند.
اوایل دهه ی ۷۰ شمسی بود که شهرداری شوش اقدام به ساخت تندیس نمادین برای دعبل خراعی نمود . و این تندیس را در میدان شهدای هفتم تیر که در آن یک آبمانمان گل لاله وجود داشت ، نصب کرد و نام میدان را هم از شهدای هفتم تیر به دعبل خزایی تغییر داد اما پس از چند ماه بدون اظهار نظر خاصی درباره دلایل برکناری این تندیس ، این اثر هنری را از محلش برداشته و به محوطه حرم دعبل خزاعی انتقال دادند و در نهایت از آنجا هم به انبار شهرداری منتقل گردید ولی در کمال تأسف این تندیس که با مبلغی قابل تئجهی ساخته شده بود شکسته شد .
تاج العارفین
امام زاده قاسم بن عباس بن امام موسی کاظم (ع) معروف به تاج العارفین یکی از امام زادگانی است که در 10 کیلو متری شوش شهر شهیدان گمنام در خاک آرمیده است …
امام زاده قاسم بن عباس بن امام موسی کاظم (ع) معروف به تاج العارفین یکی از امام زادگانی است که در 10 کیلو متری شوش شهر شهیدان گمنام در خاک آرمیده است .
وی عابدی پرهیزگار و متقی و شب زنده دار و از سلاله پاک رسول الله (ص) و از کوثر بی کران حضرت فاطمه زهرا (ع) می باشد ، که در راه دیدار محبوب دل و جان و امام خویش حضرت امام رضا (ع) پای در این دیار نهاد اما قبل از اینکه به این دیدار نایل آید در غربت و تنهایی دار دنیا را وداع گفت و پیکر نازنینش در این سرزمین به خاک سپرده شد .
گفتنی است عباس بن امام موسی کاظم (ع) از همسر خود (ندام) دارای فرزند پسری گردید که اورا (قاسم) نامیده بود اما شرایط نا امنی و ترس قاسم از دشمنان مانند سایر امام زادگان به شکلی بود که وی مخفیانه و به طور ناشناس در شهر شوش زندگی می کرد و برای تامین معیشت و زندگی خود و خانواده به کشاورزی مشغول بود .
این سید جلیل القدر ظاهرا دخترک 4 ساله بیماری داشت ، ازاین جهت وقتی شخصی به نام(عیسی) پیش او آمد و تصمصم داشت برای رفتن به سفر حج از ایشان خداحافظی کند از او خواست تا اگر سفارش و کاری دارد برایش انجام دهد قاسم هم از عیسی در خواست کرد که این دختر کوچک مرا به مدینه برسان و او را در فلان کوچه رها کن و از آن پس دنبال کار خود برو ، دخترک خود به خانه ای که باید برود خواهد رفت .
عیسی دخترک را همراه خود به مسافرت حج برد وقتی به مدینه رسید ، در همان محلی که قاسم سفارش کرده بود رها کرد ، دخترک درب خانه ای را زد در به روی او باز شد و او داخل خانه شد اما اهل خانه به مجرد اینکه او را مشاهده کردند فریاد و شیون و سوگواری را سر دادند .
عیسی وقتی آن صحنه را دید نزدیک رفت و علت آن سروصدا و آه و ناله را پرسید ، به او گفتند : خبر درگذشت قاسم بن عباس به مدینه رسیده و این دخترک فرزند او می باشد .
وقتی عیسی از این موضوع با خبر شد پس از سفر حج به وطن خود باز گشت متوجه شد آن شخص نا شناس وفات یافته است ، آنگاه مردم را با خبر ساخت که وی قاسم نوه امام موسی کاظم (ع) بود .
داستان دخترک و صحنه ای را که در مدینه پیش آمده بود را برای آنها شرح داد ، آن وقت عده ای از مومنین روی قبر او بقعه ای ساختند و هم اکنون محل زیارت و مورد احترام مشتاقان اهل ایمان و اهل بیت می باشد .
بقعه ی عباس
در جاده ی اهواز - شوش نزديک به چهار راه شوش، در سمت راست جاده به فاصله ی حدود پانصد متر از جاده بقعه ی پيرعباس شوش واقع است.
بنادر ميان قبرستان واقع شده و بر جبهه ی شمالى آن در ايوان ورودى و بالاى در ورودى به بقعه کتيبهاى منقوش به سنگ است با خط نسبتاً کهنه.
بقعه داراى دو مناره ی کوچک است و در پيشانى ايوان ورودى نيز کاشىهاى سفيد و سياه و آبى قديمى مشاهده مىشود که به طرز بسيار بد و غير استادانه آنها را از جاى خود درآورده و دوباره نصب کردهاند که به کلى از ظرافت اوليه افتاده است.این قبرستان همزمان با اتمام جنگ تحمیلی 8 ساله به گلزار شهدای شوش تغییر نام یافت .
بقعه ی سيد طاهر شوش
در کنار شهر شوش، نزديک رود شاوور بقاياى يک مسجد قديمى واقع است که به نام صحصحه (شايد صعصعه) با ضم هر دو صاد در لهجه ی ز مردم بومي، شهرت دارد و بنائى است آجرى چهارگوش که از درون بهصورت هشتضلعى و با آجرکارى تزئينى زيبائى زيرگنبد جلوه مىکند. بقعه به نام سيد طاهر ناميده مىشود، گنبد کوچک گلاندودى بر روى دهانه ی طاق رومى است که در ورودى به سمت شمال باز مىشود و داراى هلالىهاى کاشىکارى زيبائى از نظر شکل آجرچينى است. کاشىهائى که بر بدنه ی عمارت در ضلع جنوبى و غربى بهکار رفته با رنگ آبى کمرنگ و سياه قدمتى نشان مىدهند. بر فراز گنبد سه گوى آهنين با يک پنجه ی آهنين نصب شده است.
در اطراف اين بنا محل حفارىهاى جديد در کنار رود شاوور و به فاصلهاى از آن تل سليمان بين رداده و شوش در سمت راست جاده به فاصله ی حدود يک کيلومتر تا جاده و تپههاى باستانى ديگر واقع هستند.
بقعه ی پير شچاخ
در فاصله ی تقريبى يک کيلومترى آبادى کعبيون بقعه ی پير شچاخ واقع است که معروف به قدمگاه حضرت اميرالمؤمنين (ع) هم مىباشد.
در ورودى آن آهنى و جديد است با کاشىهاى سياه بر زمينه ی سفيد و لوزىشکل. در ايوان شرقى بقعه قبرى با کاشى خشتى سفيد و آبى ديده مىشود. ضريح آهنين در وسط اتاق بقعه قرار گرفته است.
بقعه ی عبداللهبنعلى
در قبرستان عبداللهبنعلى در محله ی شمال شهر شوش، بقعه ی عبداللهبنعلى واقع است. در ورودى بقعه از جانب شرق است و مقبره در گوشه ی جنوب شرقى آن واقع است.
بقعه ی سيد احمد :
در روستاى سيد احمد، در اراضى اطراف آبادى ميانآب، بقعهاى واقع است که آن را قبر سيد احمد تفاح مىدانند ابعاد اصلى بنا ۵/۴×۳۰/۸×۶۰/۹ متر است، در ورودى به بنا رو به شمال است که داراى يک اتاق رومى است و بر پيشانى آن کاشىکارى از آجرهاى کاشى سياه و سفيد و سبز و قطعات زردرنگ نصب شده است.
بر سر در ورودى به اتاق بقعه، در ميان چهار نيمدايره انا فتحنا لک فتحاً مبيناً نقش شده و سال ۱۳۰۳ منقوش است. يک گچبرى خورشيدى با نقوش هندسى که در مرکز دايره ی آن يک بشقاب چينى زمينهٔ سفيد و حاشيه ی سورمهاى دارد نصب شده است.
درون بقعه داراى هشت ترک يا هشت هلالى بلند است و سقف آن با نقش لچکىهاى بسيار زيبائى آجرکارى شده است و دقت در آجرکارى و قرينهسازى آن مشهود است.
در وسط اتاق بقعه صندوقى آهنين قرار دارد که محل قبر سيد تفاح است و در سمت غرب آن سه مقبره و در سمت شرق آن دو مقبره ی گچى وجود دارد.
بقعه ی سيد صائم :
در سه کيلومترى چغازنبيل در امتداد راهآهن اهواز روستاى ميانآب (مينو) قرار گرفته که در آن بقعه ی سيد صائم واقع است. عمارت بقعه رو به شمال است و عمارت اصلى آن که دور آن ديوارى با حجرات مىباشد ۷۰/۶×۳۵/۱۳ متر و از آجر ساخته شده است.
بنا داراى گنبدى گلابىشکل مىباشد که بر فراز آن سروکى از کاشى که گوئى مدوّر بر آن قرار دارد تعبيه شده است.
ضريح آهنين در وسط اتاق و زير طاق گنبد قرار دارد که در درون آن مقبره، که ظاهراً آهنى يا آجرى است قرار دارد و روپوش سبزى بر آن افکندهاند.
بقعه ی على عون در هفت تپه
در ميان دشتى که هماکنون، نيشکر در آن کشت مىشود و در زمينى که کمى برآمده است بقعه ی على عون قرار دارد. ابعاد کلى بنا ۴۰/۴×۹۰/۷ متر مىباشد و برروى يک پى قطور مربع مانند قرار گرفته است.
درون بقعه داراى دو گوشواره ی کوچک به اتاق رومى است که در سمت شرق و غرب بقعه قرار دارد و حمالهاى پايه گنبد هستند. طرز آجرکارى پايههاى گنبد از داخل حکايت از دندانه دندانه و تزئين آن مىکند. آجرهاى بهکار رفته در پىهاى بنا بسيار قطور و با ضخامت ده سانتىمتر هم ديده شده و از نوع آجرهاى قطور ايلامى چغازنبيل است.
در اين بنا هيچگونه سنگ قبر و يا نوشتهاى وجود ندارد، ظاهراً بنا از داخل و خارج و نوع آجرهاى قطور ايلامى شکل آن که بر فراز يک سکو و يک تپه ی کوچک ساخته شده و در ورودى رو به شرق آن، اين اثر را به احتمال باقىمانده از يک اثر کهنه ی عيلامى مىنماياند که به روزگارى بر آن يا بهجاى آن يک چهارطاقى ساسانى تعبيه شده و بعد بهصورت مقابر اسلامى درآمده است.
بقعه ی عباسبنعلى در هفتتپه
به فاصله ی حدود يک کيلومتر در سمت چپ جاده ی چغازنبيل در درون محوطهاى که از درختان گرمسيرى سرسبز است بقعه ی آجرى کوچکى به نام عباسبنعلى واقع است.
بناى اصلى بقعه ۳۰/۶×۹۰/۷ سانتىمتر مىباشد، ورودى بقعه ايوانى است با طاق رومى و نسبتاً کوتاه که هلالى آن از قطعات مربع کاشى به رنگ آبى و سياه زينت شده است. ايوان بقعه رو به شمال مىباشد و در ورودى به زيارتگاه نيز رو به شمال است. بر طرفين اين ايوان دو ايوان کوچک در غرب و شرق آن واقع هستند که سقف آنها هر کدام سهطاقى رومى با رديف پيش و پس دارد.
درون بقعه اتاق کوچک مربعى است که ساختمانى جديد مىباشد و از نظر قرينهسازى اضلاع و استحکام خالى از ظرافت نيست. در گوشواره ی غربى ايوان درى چوبين قرار دارد که با هفت پله به درون زيرزمينى مىرسد و در زيرزمين که سقف آجرى ضربى کوتاهى دارد مقبرهاى از آجر و گچ قرار دارد که با پارچه ی سبزرنگى پوشيده شده است.
اين بنا داراى گنبد مضرس کوچکى مىباشد و تقريباً در بالاى سطح بام مقبره قرار گرفته و گچاندود شده است (ديار شهر ياران جلد اول ص ۱۴۶-۱۵۱(
بقعه ی غیب
این بقعه در شمال غربی شهرشوش و در ضلع غربی بقعه ی سید طاهر نزدیک روستای شهید مجید یگاه (رداده) قرار دارد و گنبد آن مخروطی شکل و به رنگ سفید است که از فاصله ی 3 کیلومتری خود نمایی می کند .
آرامگاه سید عباس موسوی
آرامگاه حضرت سیدعباس موسوی در روستای سیدعباس دهستان سیدعباس بخض شاوور شهرستان شوش کنار جاده اهواز-شوش قرار دارد .آرامگاه دارای دوگلدسته و گنبد بسیار زیباست که با کاشی های آبی آسمانی به روش بسیار زیبایی کاشی کاری شده اند . آرامگاه دارای دو گلدسته و گنبد بسیار زیباست که با کاشی های آبی آسمانی به روش بسیار زیبایی کاشی کاری شده اند . آرامگاه در زمینی حدود یک هکتار بنا شده است . ساختمان آن از زمان درگذشت جناب سیدعباس(1345 ه ش)آغاز گردیده و در سال 1372 ه ش به پایان رسیده است . سپس بناهای جنبی و محوطه سازی پیرامون آن آماده شده و سالن های بزرگی برای استراحت زوار نیز ساخته شده است .
سیدعباس موسوی فرزند سیدفرج درحدود سال 1275 ه ش متولد شده است . وی از عارفان و بزرگان و مردی باایمان بوده و در تمامی عمر پربرکت خویش خدمتگزار مردم بوده است و در حل و فصل سختی های هم نوعان خود مشارکت فعالی داشته است .
حضرت سید عباس موسوی در میان مردم خوزستان بویژه عرب زبانان از احترام ویژه ای برخوردار بوده است . همه مردم در نظر وی یکسان بودند و بویژه برای تنگدستان اهمیت زیادی قایل بود و به آنان کمک می فرمود. وی عارفی سرشناس و صاحب کرامات بود در سال 1345 درگذشت .