11212024پنج شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۱۱۱۳۰4912

مدیرکانون بسیج رسانه ی سپاه ناحیه ی شوش برای اعضای خود آموزش مقدماتی خبرنویسی را ضروری دانست ـ عناصر خبری(قسمت پنجم)

به قلم ـ عباس کرم الهی

مدیرکانون بسیج رسانه سپاه ناحیه شوش دانیال(ع)

در قسمت چهارم آموزش خبری نویسی شما اعضای کانون بسیج رسانه و خبرنگاران پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز را ابتدا با تاریخچه ی گزارش نویسی و انواع گزارش آشنا نمودیم در قسمت پنجم  شما را «مراحل مختلف تهیه ی گزارش» آشنا می کنیم :

مراحل  مختلف تهیه  ی گزارش :

« یافتن سوژه ـ پرورش سوژه ( موضوع ) ـ گردآوری اطلاعات ـ تحقیق در مورد صحت اطلاعات ـ تنظیم گزارش ( ایجاد ساختار) ـ زبان گزارش ـ عنوان گزارش ـ طلایه ( لید ) و استفاده از عکس ، طرح و نمودار در گزارش »

راه های یافتن سوژه :

«تهیه دفتر سوژه ـ  مطالب روزنامه ها ـ  رسانه های دیداری و شنیداری ـ استفاده از فناوری و رسانه های اجتماعی نشریات دیگر و کتاب ـ حضور در مجامع ، مراسم ، سمینارها ، اجتماع ، مکان های عمومی ـ تقویت هنر خوب دیدن داشتن شم و نبوغ خبری ـ تقویت حواس پنجگانه گزارش با استفاده از رویدادهایی است که تازه اتفاق افتاده و همچنین با مردم مرتبط و نزد آنان»مهم هستند. هرچند رویدادهایی که قبلا اتفاق افتاده و الان با زاویه ای دیگر به آن پرداخته شود می توان به عنوان سوژه مطرح شود . بحث سوژه آنقدر مهم است که در بعضی از روزنامه ها، دسته ای از روزنامه نگاران توانمند فقط مشغول سوژه یابی هستند. لذا سوژه خوب می تواند ۸۱ درصد از اصل کار گزارش محسوب شود.

پرورش سوژه:

وقتی سوژه مشخص شد باید به مشغولیت ذهنی گزارشگر مبدل شود ، گزارشگر ممکن است فرصت زیادی برای تهیه گزارش نداشته باشد ولازم باشد به محض دریافت سوژه کار خود را آغاز کند. باید به این فکر کرد که چگونه می توان از سوژه تعیین شده ، یک گزارش درجه یک تولید کرد ؟ گزارش نویس باید بتواند مواردی را که می خواهد برای مخاطب برجسته سازد از قبل مشخص نماید. به این شیوه ، براساس اهداف گزارش است که روزنامه نگار می تواند نقشه گزارش را طرح ریزی نماید ،گزارشگری که قبل از ورود به سوژه پیرامون آن فکر نمی کند مانند جنگجویی است که بدون نقشه د رتاریکی به سمت جبهه دشمن حرکت می کند.

راه های گردآوری اطلاعات :

« مشاهده ی میدانی ـ مطالعات آرشیوی و تحقیقات کتابخانه ای ـ  اینترنت ـ مصاحبه ـ  گفت و گو با مسئولین ـ  گفت و گو با مردم ـ گفت و گو با کارشناسان ـ  گفت و گو با طرفهای اصلی یک ماجرا  و گفت و گو با شاهدان عینی»

مشادهده ی میدانی :

مشاهده ی میدانی چیزی غیر از مجموعه قابلیّت ها، مهارت ها و کارآمدی های گزارش گر در برخورد با سوژه یا موضوع هر گزارش نیست. شاید مهم ترین تفاوت کار گزارش گر با کارهای تحریریه دیگر نیز در همین موضوع باشد . خبرنگار نمی تواند بدون مشاهده مستقیم سوژه، گزارش قابل قبولی از آن به مخاطب انتقال دهد.

مصاحبه:

همه دریافت های لازم برای تدارک یک گزارش مطلوب، از مشاهده تأمین نمی شود. بخشی از این دریافت، از راه نقل قول و جستجوی واقعیت ها از زبان دیگران به دست می آید. گزارش گر معمولا با دو گروه شاهدان عینی و صاحب نظران مصاحبه می کند.

تحقیق/اطلاعات (مطالعه) :

برای هر گزارشگر، «آرشیو» ، قابل اتّکاترین منبع یافتن نکته ها و پیام های لازم است. اما آرشیو به تنهایی کافی نیست؛ بلکه منابع اطلاعاتی دیگری هستند که در آرشیوها آن ها را نمی توان پیدا کرد؛ بلکه آن ها را باید در لابی های دانشگاه ها و پژوهشگاه ها جست. کارشناسان متخصص این منابع اطلاعاتی غنی به منابع زنده تعبیر شده اند؛ که در مقابل، منابع غیر زنده شامل کتاب، بروشور، کاتالوگ، مطبوعات و … قرار دارد.

تحقیق در مورد صحت اطلاعات :

درخصوص اطلاعات بدست آمده نیاز به تحقیق و سرعت عمل در جمع آوری اطلاعات ؛ نوشتن گزارش ، تهیه آمار و

اطلاعات مربوط به مسأله، به عنوان یک سند معتبر برای اقناع مخاطب از دیگر موارد آماده سازی گزارش است. همچنین گزارش نویس باید بتواند مساله را نزد خویش در حدنیاز ، تجزیه و تحلیل نماید .

چگونگی تنظیم گزارش

در این مرحله روزنامه نگار به سه نکته زیر توجه کند:

الف ) ـ  پیش بینی تعداد کلمات

ب ) ـ  بررسی واژه ها و اصطلاحات نامفهوم و مبهم

ج ) ـ  درک کردن مخاطب و نوشتن در سطح فهم همه، عدم مخالفت گزارش با سیاست روزنامه.

بدون اغراق تنظیم گزارش از اهمیت ویژه ای برخوردار است و زحمات حساب شده یک گزارشگر می تواند به راحتی قربانی یک تنظیم ناشیانه بشود . تنظیم گزارش نمی تواند حتما” و الزاما” از سبکهای تعریف شده خبری پیروی کند بلکه با توجه به موضوع و تواناییهای نویسنده گزارش می تواند با این سبکها همخوانی داشته و باید دارای ساختاری قابل قبول باشد و به راحتی پیام خود را دراختیار مخاطب بگذارد ،درذیل به سه سبک متداول در تهیه گزارش اشاره

شده است .

زبان گزارش :

زبان گزارش باید مطابق با موضوع گزارش باشد مثلا” اگر گزارش از سفر یا گزارش خبری داریم باید مطالب آن ساده و روان باشد و زبان انسانی و گفتمان روزمره انسان ها باشد یا اگر گزارش اداری تهیه کرده ایم ادبیات آن کمی متفاوت بوده و اصطلاحات اداری ، یا اشاره به تبصره و قوانین در آن به چشم می خورد ، یا در مورد گزارش علمی زبان گزارش جدی تر شده و اصطلاحات علمی و تخصصی در آن به کار گرفته می شود البته با همراهی زبان مردمی و ساده نگاری به طوری که برای مخاطب عام هم قابل فهم باشد .

عنوان در گزارش :

عنوان در گزارش علاوه بر تناسب و جذابیت باید روان باشد واز پیچیدگی های انشایی به دور باشد به عبارتی «تیتر»تاش رنگ است بر بوم سفید و باید در یک لحظه در ذهن خواننده نقش ببندد و از تیترهای مختلف به تناسب گزارش استفاده می شود « تیتر تفسیری ـ تیتر تحلیلی ـ تیتر خبری ـ تیتر سئوالی ـ استفاده مصرعی از یک شعر یا ضرب المثل »  استفاده از اظهار نظر یک مسئول و ….

عکس ، طرح و نمودار در گزارش :

تصویر اعم از عکس یا طرح و گرافیک با دو هدف در گزارش مورد استفاده قرار می گیرد .

1 ) ـ کمک به زیبایی بصری گزارش

2 ) ـ کمک به درک مفهوم و پیشبرد منظورگزارش

هر قطعه کار رسانه ای را که به اعتبار مضمون و آرمان تشکیل دهنده آن نام گذاری می کنند. برای آنکه یک متن نوشتاری

صوتی یا تصویری نام گزارش به خود بگیرد، باید سه جزء زیر را داشته باشد:

مقدمه :

محتوا (متن) و پایان بندی به عنوان سه جزء گزارش محسوب می شوند که می توانند در گزارش به چهار شیوه ی زیر مطرح شوند.

1 ) ـ مقدمه می تواندخلاصه ای از تمام جنبه های موضوع باشد و متن به هریک از جنبه ها بپردازد و در پایان ، به نتیجه ای که به آن دست یافته اشاره شود.

2 ) ـ گزارش نویس در مقدمه به صورت کلی و وصفی به موضوع خواهد پرداخت سپس در محتوا ، جزئیات را مطرح و در پایان بندی، جمع بندی از موضوع ارائه خواهد شد .

3 ) ـ در مقدمه، سئوال های مهم در ارتباط با موضوع نوشته می شود و در متن از طریق اطلاعاتی که به دست آمده (مطالعه و مصاحبه) به این پرسش ها پاسخ داده می شود .

4 ) ـ درپایان، خلاصه ای کوتاه از نتیجه دستاوردها یا نظر گزارش نویس مطرح خواهد شد.


مفهوم شناسی گزارش

برای مفهوم گزارش، مصادیق و مشخصه های متفاوتی تعریف کرده اند. همین امر نشان دهنده گستردگی معنای این واژه است. بنابراین برای شناخت جامع و دوری از نگاهی تک بعدی به چنین مفهومی، به بررسی تک تک ابعاد آن می پردازیم.، برخی از تعاریف و مشخصه های گزارش از این قرارند:

1 ) ـ  تشبیه به شعر:

گزارش به عنوان شعر نغز مطبوعات، جایگاه برجسته و مهمی در روزنامه ها و مجله ها دارد. به این دلیل که شعر، زبانِ تصویریِ زیبایی دارد و گزارش نیز هرچند که با خبر عجین باشد، چنین است .

2 ) ـ خبری بودن:

گزارش، تلفیق خبر و تحقیق، به اضافه ی بازسازی هنرمندانه صحنه ها و موضوع ها، حوادث و واقعیت های مهم زندگی اجتماعی است.

3 ) ـ واقعه نگاری:

گزارش، یعنی واقعه نگاری برای روزنامه، اطلاع مفصل دادن جریان ماوقع و حادثه ای که با فعل تهیه کردن به کار می رود.

انواع گزارش از نظر شکل و محتوا

1 ) ـ گزارش، در تقسیم اولیه، از نظر شکل و محتوا به دو گروه خبری و غیر خبری تقسیم می شود. خبر، وقتی که کالبدشکافی شود و از زوایای مختلف مورد توجه گزارش گر قرار گیرد، به گزارش خبری تبدیل می شود. آنچه

2 ) ـ گزارش های خبری را از گزارش های غیر خبری متمایز می کند، وجود خبر با تمام ویژگی های تعریف شده و مورد قبول، به عنوان خمیر مایه اصلی گزارش است.

مهمترین انواع گزارش های غیر خبری به شرح زیر هستند:

1 ) ـ گزارش از مکان؛ گزارش از مکان، می تواند توصیف و تشریح یک ساختمان، یک مکان تاریخی یا تفریحی، بنایی در حال احداث یا تأسیس، یک پروژه عمرانی، یک روستا، شهر، کشور و حتی یک اتاق باشد. تصویرسازی از محل و مکان مورد گزارش از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ به همین جهت باید از دو بعد جغرافیایی و معنوی به توصیف و تشریح مکان مورد گزارش پرداخت.

2 ) ـ گزارش از سفر یا سفرنامه مطبوعاتی؛ سفرنامه مطبوعاتی، همچون دیگر مقوله های تحریری روزنامه نگاری، باید ویژگی ایجاز و کوتاهی را دارا باشد. هرچند که گزارش از سفر در مطبوعات تا چند شماره به چاپ می رسد، ولی نگرش گزارش گر مطبوعاتی، یک نگرش خبری در سفر و در نتیجه در نگارش گزارش از سفر است. گزارش از سفر هرچند که شرح سفر است و گزارش دیدنی ها، شنیدنی ها و نکات برجسته و گاه عجیب و شرح اوضاع سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و همچنین آداب مردم است، در واقع ترکیبی از گزارش های خبری و گزارش از مکان است که با توصیف و تشریح، تشکیل می گیرد.

3 ) ـ گزارش از شخص؛ همواره در میان افراد سرشناس، عادی و گمنام جامعه، به اقتضای خصوصیات فردی، حرفه ای یا اثراتی که در جامعه بر جای می گذارند یا سبب تحوّل می شوند، کسانی هستند که آگاهی از نوع زندگی، عادات اخلاقی، صفات ظاهری یا باطنی آن ها برای مردم جالب توجه است. یک گزارش گر که قصد گزارش از شخص را دارد، باید قبل از هر اقدامی، در اطراف شخص مورد گزارش به مطالعه و تحقیق و تفحص بپردازد، آثار او را مطالعه کند، سخنرانی هایش را مرور نماید، از اقدامات او مطلع شود و با کسانی که به نحوی با او آشنایی دارند، درباره او، کسب اطلاع کند. خمیرمایه اصلی گزارش از شخص را مصاحبه تشکیل می دهد. به همین دلیل هم در بسیاری مواقع، به خصوص زمانی که مصاحبه با شخص، به صورت رپورتاژ تنظیم شود، حدود و مرزهای این دو مقوله ی مطبوعاتی مخدوش می شود. برای پرهیز از ایجاد شبهه، باید توجه داشت که هرگاه گزارش گر پا به درون زندگی خصوصی شخص بگذارد، گزارش از شخص تهیه شده است و هرگاه تنها به حرفه وی توجه داشته باشد، حاصل کار، مصاحبه با شخص خواهد بود.

4 ) ـ گزارش مصور؛ جایی که تصویر، جای واژه ها بنشیند، گزارش مصور شکل می گیرد. به عبارت دیگر، گزارش مصور، گزارشی است که عکس در آن رکن اصلی را دارد و با شرح عکس نویسی و صفحه آرایی تکمیل می شود.

انواع گزارش به لحاظ متن :

علاوه بر تنوع گزارش به لحاظ شکل و محتوی، تقسیم بندی دیگری از گزارش وجود دارد؛ که می توان از جمله آنها به موارد زیر اشاره کرد:

گزارش های کوتاه؛ این گروه گزارش ها دارای دو ویژگی هستند: حجم کوتاه و محدودی دارند و به طور معمول دارای یک محور هستند. این گزارش ها را می شود در یک نوبت کار و در فرصت محدود تدارک کرد. نیاز به اطلاعات و تحقیق محدود، خصلت دیگر گزارش های کوتاه است. دو نوع معمول این گزارش ها، گزارش خبری، گزارش آزاد و شبه گزارش است.

گزارش بلند؛ گزارش های بلند، زمینه و شکل اصلی گزارش در معنای رسانه ای است. اکثر ویژگی هایی که برای گزارش شمرده شده مربوط به این گروه است. این گزارش ها نیازمند تدارک گسترده ای هستند، به طور معمول حجم مفصل دارند و به نسبت گزارش های کوتاه، وقت بیشتری را از گزارش گر می گیرند. گزارش از پدیده، گزارش از فرایند و گزارش رویداد، در این گروه قرار دارند.

گزارش های خاص؛ این نوع گزارش ها به دلیل اینکه تدارک آنها به طور معمول، کار هر گزارش گری نیست، خاص نام دارند. گزارش طنز، گزارش ویژه و گزارش تصویری در این گروه جای می گیرد.

گزارش پی گیرانه )تحقیقی(؛ این نوع گزارش، حاصل کار حرفه ای گزارش گر و قله کوشش های روزنامه نگارانه شناخته می شود؛ که تدارک آن، کاری بسیار دشوار است.

تنوع در گزارش هاي خبري :

بار ديگر گزارشِ خبريِ كوتاهِ خبرگزاريِ جمهوري اسلامي ايران در خصوص سفر رئيس جمهور به شوش را با خبر همين سفر مقايسه كنيد . هر كدام از نظر سبك و سياق ، آهنگِ متفاوتي دارد . هم اكنون يك گزارش ديگر را در زير با هم مي خوانيم و بعد در رابطه با آنها توضيحات لازم داده خواهد شد .

در زیر چند گزارش را که خودم تنظیم کرده ام و مربوط به دهه ی 70 می باشند را برای استفاده ی شما عزیزان منتشر کرده ام که تفاوت بین هر گزارش را احساس کنید : 

دزفول ـ فرياد شادي براي يك قتل

روزنامه کاروکارگر :

« علي نصرتي » مي گويد : به همراه دوستش « حسين بالويي » در حال عبور از روي پلِ جديدِ « دزفول » بودند كه متوجهِ ازدحامِ مردم در روي پل شده و اتومبيل خود را متوقف كردند . كسي در پاسخ به سئوالِ آنان گفت ؛ كه زني از ارتفاعِ 25 متري به رودخانه ی « دز » پريده است . آنها نمي دانستند كه آن زن براي رهايي از ضرب و شتمِ وحشيانه ي معترضينِ به خود ، به رودخانه پريده است و نمي دانستند كه اين حادثه تيتر اول اخبارِ روزنامه ها خواهد شد . « نصرتي » به خبرنگار ايسنا گفت : كه مردم مثلِ كساني كه در يك مسابقه ي ورزشي در حال ابراز هيجان هستند ، ايستاده و داخلِ رودخانه را تماشا مي كردند ، و او و « بالويي » نيز پائين را نگاه كرده و زني را ديدند كه در تلاتمِ جريانِ رودخانه در حالِ تقلا است .

آن دو لباسهاي خود را درآورده ، به رودخانه پريده و به سوي زن شنا كردند . اما زن شناكنان از آنها فاصله گرفت ، چرا كه فكر مي كرد آن دو همان معترضينِ او هستند . سرانجام زن به زير آب فرو رفت ، « نصرتي » نيز خسته و مانده از رودخانه خارج شد و بدنبال او « بالويي » نيز از رودخانه بيرون آمد . يك پليس از نيروي انتظاميِ شهرستان دزفول نزديك آمد و به « نصرتي » دستبند زد . پليس در توضيحِ اين عملِ خود چنين گفت : « اين كار به خاطرِ پريدن از روي پل به داخلِ رودخانه است » ! « نصرتي » مي گويد : به نزديكيِ چهارراهِ چراغِ قرمز كه رسيديم ، پليس متوجه اشتباهِ خود شد و دستبند را از دستهاي من باز كرد . اما مرگِ « خانم ن . باقري » 29 ساله و دستگيريِ يك جوان 23 ساله ، درشت اندام به نام « الف . قورچي » به خاطرِ قتل از درجه ي دوم ، آرامشِ تماميِ شهر را برآشفت . رودخانه ي دز اكنون شهرتي جهاني دارد . رودخانه ايي كه دهها نظاره گرِ  بي تفاوت براي كمك به زني كه در يك معبرِ عمومي مورد تعرضي وحشيانه قرار گرفته ، هيچ اقدامي تكرده اند . شهري كه در آن براساس نقلِ قولها ، برخي از تماشاگرانِ اين ماجرا ، هنگامي كه « خانم ن . باقري » از بالاي پل به قتلگاهِ خود پريد ، فرياد شادي سردادند .  طبقِ گــزارشِ پليس ، ماجرا اندكي بعداز ساعتِ 2 بعدازظهر 19/؟ / 70 بــا يك تصادفِ مختصر بينِ اتومبيلِ « خانم ن . باقري »  و « الف . قورچي » آغاز شد . « باقري» به راهِ خود ادامه داد اما « قورچي » كه دوستانش نيز همراهِ وي بودند ، او را تا پلِ جديد بر روي رودخانه ي دز دنبال كردند . اين محل يكي از گردشگاه هاي مورد علاقه ي مردم است و در آن شبِ تابستاني نيز ده ها اتومبيلِ ديگر در محل متوقف بوده اند .

طيِ چند دقيقه « قورچي » زن را در ميانِ شلوغي گير انداخته ، او را از اتومبيل بيرون كشيده و به بادِ كتك مي گيرد . « باقري » هراسان خود را از چنگِ او بيرون كشيده و روي نرده ي پل شروع به دويدن مي كند . شاهدان مي گويند كه در اين لحظه دوستانِ « قورچي » فرياد كشيده اند : « بپر ماده سگ » !   

طبقِ گفته ي شاهدان « باقري » از بالاي پل به رودخانه مي پرد و « نصرتي و بالويي » اقدام به تلاشي بي ثمر براي نجاتِ وي مي كنند . فرداي آن شب جسدِ « باقري » چندكيلومتر پائين تر از آن محل پيدا مي شود .

گزارش خبرگزاريِ جمهوري اسلامي ايران در موردِ سفر رئيس جمهور به شهرستان شوش و گزارش خبرگزاري ايسنا در موردپريدن يك زن به رودخانه در شهرستان دزفول ، هر دو گزارش هستند ، اما گزارشِ اول يك گزارش صددرصد خبري است كه صرفاً هدفِ اطلاع رساني دارد .

اما گزارش دوم يك گزارش خبري با رنگ و بوي تحليلي است كه جنبه ي القايي دارد . حال براي آنكه پرونده ي تنوعِ گزارش هاي خبري تا حدودي تكميل شده باشد ، به يك گزارش ورزشي از مسابقاتِ تيم ملي جمهوري اسلامي ایران توجه كنيد . اين گزارش از نظر شكل ، محتوا و نحوه ي پرداخت ، هيچ شباهتي به گزارشهاي قبلي ندارد .

يك پيروزي بزرگ براي تيم ملي ايران و كاپيتان دايي

خبرگزاري ايرنا :

تيم هاي ملي فوتبال ايران و مكزيك  ، برگزاركننده ي ديدارِ اول ديشب در گروهِ چهارمِ مسابقات بودند . اين دو تيم كه در حضور 50 هزار تماشاگر در ورزشگاهِ وردربرمنِ آلمان و به داوريِ كولينا ايتاليايي به ميدان آمده بودند .

25 دقيقه ي آغازين را صرفِ بررسيِ يكديگر كردند . ايران كه پس از اتمامِ محروميتِ يك جلسه اييِ علي دايي كاپيتانِ خود ، او را به خدمت گرفته بود و سعي داشت با حركاتِ مهدوي كيا و نيكبخت واحدي از دو گوش ، به ياريِ وحيد هاشميان و رضا عنايتي دروازه ي مكزيك را به خطر بياندازد ، تيمِ نيرومند و پرحوصله ايي را روبه رويِ خود مي ديد كه كوتاه نمي آمد و پا به پاي او حركت مي كرد .

تيمِ پرقدرتي كه در صورتِ داشتنِ دقتِ بيشتر حتماً در دقيقه ي 39 روي ضد حمله ي گروهيِ 4 مهاجمِ خود دروازه ي ايران را توسط « بورگتي » تسخير مي كرد ، اما عجيب آن كه « بورگتي » در حالتِ تك به تك با وحيد طالب لو ، به دروازه بانِ جوانِ ايران فرصت داد روي پاي او خراب شود و يك فرصتِ صددرصد را از او بگيرد . اين چنين بود كه نيمه ي اول با چند فرصت از دست رفته بدون گل تمام شد .

ايراني ها نيمه ي دوم را محكم تر آغاز كردند و مكزيكي ها نيز در حملاتِ خود پر اشتياق نشان مي دادند . در چنين وضعيتي ، ايران در دقيقه ي 57 با گل هوشيارانه ي « امیرحسین صادقي » مدافعِ وسطِ پيش تاخته ي خود ، صاحبِ يك گل شد . او روي پاس « علي كريمي » از قلبِ خطِ دفاع مكزيك عبور كرد و سپس از داخل 18 قدم اقدام به شوتزني كرد و با اين كــــه مدافعِ مكزيك ضربه ي او را برگرداند ، اما توپ از دستِ دروازه بان  مكزيك رها شد و صادقي كه از راه رسيده بود ، با ضربه ي دومِ خود كار را تمام كرد . براي مكزيك كه « هرناندز » را در شروعِ نيمه ي دوم جانشينِ « بلنكو » نموده بود و « ماركزِ » سرحال را هم از دقيقه ي 65 به زمين آورده بود ، ديگر چاره ايي نداشت ، جز اين كه با تمامِ نفراتِ خود به جز دروازه بان به سمتِ دروازه ي ايـــران روان شود و دروازه ي طالب لو را هــدف گــيــرد ، اما ايران نيز با آوردنِ « مجتبي جباري »  بجاي « غلامرضا عنايتي » در دقيقه ي 74 ، بر قدرتِ بدني و مقاومتِ خود طيِ دقايقِ آخر افزود و از ميدان گيريِ خود ذره ايي هم كم نكرد . ساعت دقيقه ي 78 را نشان مي داد كه در پي پاس از جناحِ راست توسط « مهدی مهدوي كيا» ، « علی دايي » مرد اول و كاپيتانِ فوتبال ايران دست به كاري بزرگ زد

او با استارتي عالي ، مدافعِ مكزيك را جا گذاشت و سپس با شوتي تماشايي با بيرونِ پاي راست ، توپ را در گوشه ي بالاي دروازه ي مكزيك جـــاي داد و گل دوم كشورش را به ثمر رساند . پس از آن ، ايران به اداره ي ميذان پرداخت و با آوردنِ « فريدون زندي » به جاي « علیرضا نيكبخت واحدي »  و « رحمان رضايي » به جاي « یحیی گل محمدي » به طور همزمان در دقيقه ي 86 ، هم نشاطِ خطوطِ حمله و مياني اش را بيشتر كرد و هم به اتلافِ وقت پرداخت ، اما ماجرا هنوز پايان نيافته بود ، چرا كه در دقيقه ي 90 ، درست در شرايطي كه تصور مي شد بازي با همان نتيجه يعني ( 1 بر 2 ) به سود ايران خاتمه يابد ، بارِ ديگر كاپيتان دايي سر بر آورد و خالقِ گلي استثنايي شد . او روي تيزهوشيِ مجتبي جباري كه يك توپ را از خط دفاع مكزيك ربوده و در پيِ پاسِ او صاحبِ موقعيتي عالي شد و از همان جا با ضربه ي بغلِ پا ، دروازه ي مكزيك را براي بار دوم باز كرد و حاصلِ كار به پيروزيِ ( 1 بر 3 ) براي ايران رقم خورد .

نگاهي به گزارشِ خبرگزاري ايرنا

گزارش هاي خبري و ورزشي معمولاً از انعطافِ بالايي برخوردارند . نمونه ايي كه ذكر شد ، يك بازيِ 90 دقيقه ايي را گزارش مي كند . گزارشگر در پاراگرافِ اول و دوم ، مختصاتِ بازي را ارائه داده است . « كدام تيمها ؟ » ،  « كدام گروه ؟ » ، « بــا چــه تــركيبي ؟ » ، « در حضورِ چــه تعداد تماشاگر ؟ » ، « در كدام كشور و در كدام ورزشگاه ؟ »  ، « به داوريِ چه كسي ؟ » . سپس به شرح و تحليلِ بازيِ دو تيم پرداخته است .  اطلاعاتي كه در پاراگرافِ اول آمده است ، مي توانست در درونِ مطلب تقسيم شود . در عين حال چون به اين مطالب به طور خلاصه اشاره شده است قابلِ تحمل است . نوعِ نگارشِ مطالبِ ورزشي ، به دليلِ وجودِ اصطلاحاتِ خاصِ خود ، همواره جذاب و خواندني است . اصطلاحاتي كه بيانِ آنان در گزارشهاي سياسي ، اقتصادي يا حتي اجتماعي كاربردي ندارد . به اين اصطلاحات توجه كنيد :

« روي پــاي او خــراب شد » ، « كــار را تـمام كرد » ، « مهدوي كياي سرِحال » ، « عنايتيِ خسته » ، « استارت عالي » و كلماتي از اين قبيل به گزارشهاي خبري ورزشي ، جذابيتِ خاصي مي بخشند . از ديگر ويژگي هاي گزارشهاي خبريِ ورزشي ـ بخصوص زماني كه يك بازي گزارش مي شود ـ پررنگ بودنِ بارِ تحليلي ـ تفسيريِ آن است و در اين گزارشها به كارگيريِ « صفت » گاهي به حدِ افراط ، موردِ استفاده قرار مي گيرد ، درحالي كه اصولاً در خبر و گزارشِ خبري ، خبرنگاران بايد از به كارگيريِ صفت خودداري كنند ، مگر اينكه نقلِ قول از شخص باشد ، اما در گزارشِ ورزشي اين الزام وجود ندارد . در گزارشِ ورزشيِ فوق الذكر ، اگر چه تناسبِ كار تا اندازه ي زيادي رعايت شده است ، در عينِ حال ، واژه هايي مانندِ « تيمِ نيرومند و پرحوصله » ، « تيمِ پرقدرت » ، « بازيكنِ كهنه كار » ، « سرِ حال » ، « پرقدرت و سرحال » ، « كاري بزرگ » ، « استارتي عالي » ، « شوتي تماشايي » ، « گلِ استثنايي » ، « موقعيتِ عالي » و « پيروزيِ بزرگ » نشانگرِ حضورِ فعال گزارشگر در درونِ گزارش است . به همين دليل ، اينگونه گزارشگران را غالباً « مفسرانِ ورزشي » مي خوانند . اگر به گزارشِ بازيِ ايران و مكزيك با دقت توجه كنيد در خواهيد يافت كه گزارشگر ناظرِ از بالاست و ظاهراً در گزارش ، مطالبِ آرشيوي ديده نمي شود ، اما در جاي جايِ گزارش ردِ پايي از آرشيو ذهنيِ گزارشگر قابلِ مشاهده است .

به طورِ مسلم يك گزارشگرِ غير ورزشي كه سابقه ي قبلي از بازيها و بازيكنان را نداشته باشد ، اگر چه بازي را مشاهده كرده و به اسمِ اشخاص هم تسلط داشته باشد ، نمي تواند به زيباييِ گزارشِ ياد شده ، تصويري اينگونه موجز و روان از يك بازيِ 90 دقيقه ايي را ارائــه دهد .

گزارشِ روز :

گزارش هاي روز كه در چهارچوبِ گزارش هاي غير خبري مورد توجه قرار مي گيرند ، بر عكسِ گزارشهاي خبري واكنشي نيستند و مي توانند از پيش فعال باشند . در اين نوع گزارش ها ، گزارشگر موضوعِ موردِ نظرِ خود را با توجه به مسائل و موضوع هاي روز پيدا مي كند . در يك جمله مي توان گفت : گزارشِ روز به « مقاله » و گزارشِ خبري به « خبر » نزديكتر است .

جايگاهِ گزارشِ روز در مطبوعات :

گزارشهاي روز ، همچون گزارشهاي خبري از جايگاهِ ويژه ايي در مطبوعات برخوردارند . در تقسيم بنديِ انواعِ گزارشها ، گزارشهاي روز و گزارشهاي خبري همواره موردِ توجهِ بيشتري واقع شده اند و سطرهاي بيشتري از نوشته هاي مطبوعات را به خود اختصاص داده اند .

« توسعه در كشور » ، « پسرفتها و پيشرفتهاي شهري » ، « تحول و سازندگي » ، « سياست گذاريهاي اصولي و يا غلط » ، « تصميم گيريها و اجراي سياستهاي كلان در سطحِ كشور در زمينه هاي گوناگون »   و …  همواره مي توانند از سوي گزارشگران دستمايه ي گزارشهاي روز قرار گيرند .

چرا اقتصاد كشور بيمار است ؟ چرا سطح سواد در كشور پايين است ؟ چرا تورم بيداد مي كند ؟ چرا ساختارِ شهري با مشكل روبرو است ؟ چرا آمار طلاق به نسبتِ سالِ گذشته بالاتر رفته است ؟ چرا سن ازدواج روز به روز بالاتر مي رود ؟ چرا روز به روز بر آمار بيكاران افزوده مي شود  ؟ چگونه ميتوان از بازيافتِ زباله ، درآمدهاي كلان ايجاد كرد ؟ چگونه مي توان كيفيتِ آموزشيِ دانشگاهها را ارتقا داد ؟ و دهها و صدهها موضوعِ ديگر كه مي تواند « سوژه ي گزارش» باشند و حتي از دلِ برخي از اين موضوع ها مي توان دهها سوژه ي كوچكتر به دست آورد . گزارش روز مي تواند نقش ارزنده ايي در آگاهي بخشيدن به خوانندگانِ خود ايفا كند ، به بالا رفتنِ سطحِ بينشِ عمومي ياري رساند ، به هوشيارسازيِ مسئولان در مورد يك موضوع و معضلِ خاص ، كمك كند . وقوعِ يك تحول را پيش اندازد و يا از انجام» يك روند جلوگيري كند . در نظر بگيريد وقتي بحث اتصال درياچه ي خزر به خليجِ فارس مطرح مي شود ، مي تواند سوژه ي خوبي براي يك گزارش روز باشد . براي تهيه ي اين گزارش مي تواند در چندين شماره ي روزنامه يا مجله چاپ شود ، گزارشگر به سراغِ كارشناسان خواهد رفت و درباره ي كم و كيفِ آن گفت و گو خواهد كرد . آيا اين طرح قابلِ اجرا است ؟ هزينه ي آن تقريباً چقدر خواهد بود ؟ آجراي آن چه مدت زمان به طول خواهد انجاميد ؟ آيا انجامِ آن مقرون به صرفه است ؟ آيا امكانات و نيروي فنيِ لازم براي انجامِ آن در داخلِ كشور وجود دارد يا بايد از خارج هم كمك گرفت ؟ آيا طرحِ ياد شده ، به طور مشابه درجاي ديگري از جهان انجام شده است يا خير ؟ و …  دهها سئوال ديگر كه گزارشِ جامع و تحقيقي مي تواند به آن پاسخ دهد .

چه بسا نشريه ايي با پرداختِ به موقع و مناسبِ آن بتواند با ارائــه ي ديدگاههاي كارشناسي ثابت كند كه نبايد طرح اجرا شود ، يا ثابت كند كه به دليلِ فوايدِ فراواني كه در پي خواهد داشت ، بايد هرچه سريعتر به اجرا درآيد . يك گزارشِ خوب مي تواند افكارِ عمومي را نسبت به طرح حساس و فعال كند ، مشاركتِ عمومي را برانگيزد يا افكارِ عمومي را عليه طرح بسيج كند ، مي تواند به تضاربِ افكار در اين زمينه بپردازد و زواياي تاريك و روشنِ طرح را آشكار سازد .

فرض كنيد در كشور تورم وجود دارد . گزارشگر مي تواند براي يافتنِ چراييِ اين موضوع ، گزارش يا سلسله گزارشهايي را تدارك ببيند ، با كارشناسان و اقتصاددانها به گفت و گو بپردازيد ، به آرشيو مراجعه كند ، با مسئولانِ اقتصاد محلِ حوزه ي استحفاظي گفت و گو كند ، پاي صحبتِ مردمِ كوچه و بازار بنشيند ، با تجار و بازاريها مصاحبه كند و با جمع بنديِ اين مطالب به ريشه يابيِ علتها بپردازد ، ارگانهاي تصميم گيرنده را حساس و فعال كند و با گزارشِ خود به فعال شدنِ مباحثِ دانشگاهي كمك كند . بدون شك گزارشهاي روز مي توانند نقشِ مؤثريدر روندِ توسعه ي كشور ، در تماميِ ابعاد داشته باشند .  گزارش هاي خبري ، گاهي بارِ تحقيقي دارند و گاهي بار توصيفي و گاهي نيز توصيفي ـ تحقيقي هستند .

گزارش هاي تحقيقي :

سوژه ها و موضوع هايي كه از سوي مطبوعات و گزارشگران مورد توجه قرار مي گيرد ، گاهي به گونه ايي است كه به لحاظِ شكل و محتوا در قالبِ گزارش هاي تحقيقي مي گنجد . در اين گونه گزارشها ، تحقيقاتِ كتابخانه ايي ، كارشناسان ، منابعِ آرشيوي و تحقيقاتِ ميداني نقشِ اساسي دارند . بيشترين كاربردِ گزارشهاي تحقيقي در مجلاتِ تخصصي است و تنها در سوژه هاي اجتماعي است كه گزارش هاي تحقيقي حضوري پــررنگ در سطحِ روزنامه هاي يوميه و عامه پسند ، پيدا مي كنند . البته اصولِ مربوط به روزنامه نگاري ، همواره به روزنامه نگاران و گزارشگران توصيه مي كند كه گزارشهاي حتي تخصصي و تحقيقيِ خود را با تصوير و توصيف همراه سازد . در عينِ حال برخي سوژه ها ، بــه جهتِ ماهيتِ خود اجازه ي كارِ توصيفي را از گزارشگر مي گيرند . در اينجا به كار بردنِ غيرِ اصولي تصوير و توصيف به مستند بودنِ سوژه لطمه مي زند . به طورِ مثال جراحيِ « قلبِ باز » اگر بخواهد دستمايه ي يك گزارش براي صفحه ي علميِ يك روزنامه باشد ، تصويري و توصيفي كردنِ آن به مراتب مشكل تر از يك گزارشِ اجتماعي درباره ي خانه ي سالمندان است .

نظرسنجي در گزارشهاي تحقيقي :

نظر سنجي و داده هاي آماري مي تواند در گزارشهاي تحقيقي نقشِ ارزشمندي ايفا كند و به مستند سازي بيشترِ گزارش ها بينجامد و حتي مي توان اين داده ها را به صورتِ مستقل ، با پرداختي هنرمندانه و تحليلي به گزارش مبدل كرد . نظرسنجي مي تواند از گروهِ « كارشناسان ، مديران ، مسئولان و …يا اقشار خاصِ اجتماعي مانند ورزشكاران ، اصناف ، پزشكان و … » يا مردم  كوچه و بازار باشد .  داده ها ي  به دست آمـده كــه اغلب به وسيله ي گروه پرسشگران از يك جامعه ي آماري جمع آوري مي شود ، به وسيله ي فرد يا افرادي كه در استخراج از پرسشنامه تبحر دارد گروه بندي مي شود .

حاصلِ اين داده ها به وسيله ي گزارشگر ، به تناسب ، در فواصلِ مختلفِ گزارش مورد استفاده قرار مي گيرد و يا به صورت جداولي در داخلِ گزارش يا به صورتِ كادري مستقل آورده مي شود و گاهي نيز با تحليل و تفسيرِ آن ، خود به گزارشي مستقل مبدل مي شود . اين داده ها علاوه بر مستند ساختنِ گزارش و عملي كردنِ آن ، به ايجادِ تنوع نوشتاريِ گزارش نيز كمك مي كند .

گزارش هاي توصيفي :

گزارش هاي توصيفي ، گزارشهايي هستند كه به توصيفِ موضوع ها مي پردازند . اينكه گفته مي شود : گزارش نويسي ، مرزِ ميانِ واقعيت و داستان است ، بيشتر مربوط به گزارشهاي توصيفي است . از جمله ويژگيهاي اين نوع گزارشها اين است كه ، اغلب براي موضوع ها و رخدادهاي طبيعي و حوادث كاربرد دارند و در اين موارد داراي جنبه هاي اثربخشيِ زيادي هستند . گزارشگرانِ حرفه ايي و نويسندگانِ اينگونه گزارشها ، بايد داراي قدرتِ تخيلِ بالايي باشند و واقعيات و صحنه هاي گزارش را به گونه ايي موردِ پردازش قرار دهند كه خواننده ، خود را در فضاي گزارش حس كند و تماميِ صحنه ها و تصاوير در ذهنش نقش ببندد . به همين دليل توصيه مي شود دانشجويان يا خبرنگارانِ تازه كار ، براي تقويتِ قلمِ خود ، حتماً مطالعه ي داستان ـ رمان و نثرِ ادبي را فراموش نكنند . در زير به يك گزارشِ توصيفي اشاره شده است : 

اشك هم ماتم مي گيرد ، اينجا دنياي ديگري است

شوش دانيال ـ خبرنگار كارو كارگر

اشك هم ماتم مي گيرد . به دنياي ديگري پاگذاشته اي ، دنياي مسخ شدگان ، دنيايي با دهان هاي باز و چشمهاي بــي رمــقِ صامت ، با دستهاي بي اختيار و خنده هايي به اكرا ، با گريه هاي بي اشك و صداهاي گنگ ، بــانــالــه هاي يكنواخت و بدنهاي بي حس ، كرخت و لَخت شده روي صندلي ، روي تخت هاي ميله دار . صداي زوزه مي شنوي ، تكرارِ حروفِ بي هجاي بم و كِشدار . اين جا دنياي ديگريست اين جا يكي از چهار هراز مركز بهزيستي است با 150 انسانِ كوچك و بزرگسال . نتيجه ي ظلمِ انسان به انسان، حاصلِاآگاهيِ آدمهاي دايم الخمر ، معتاد به افيون ، حاصلِ همخوني هاي فاميليِ متعصب . آنان كه مي گويند عقدِ دختر عمو با پسر عمو را در آسمانها بسته اند . حاصلِ خوردنِ داروهاي بي مجوز ، صادراتِ داروهاي آزمايشيِ جهانِ صنعتي براي جهانٍِ سوم . اينجا دنياي معلولانِ ذهني است . پا كه به درونِ اولين اتاق مي گذارم ، بوي زهمِ ذهن هاي بيمار با تن هاي سِر شده مي پاشد روي صورتم .

ـ سلام       

سلا … م         

 شلا … ش … لا

خنده ي منجمد ، نشسته است روي صورتِ بعضي ها كه نشسته اند ، و آن يكي كه خوابيده ، و ديگري كه فقط نگاه مي كند .

ـ سلام دخترم           

ش … لا … م م م

موهاي ژوليده اش را دستمال بسته اند ، دندانهاي كج و ماوج از ميانِ لبهاي بازش بيرون زده است . يكي مات و خيره ، نگاهم مي كند . بغض در گلويم تلنبار شده ، به كداميك نگاه كنم ، دستِ كداميك را بگيرم ، برسرِ كداميك نوازشي هديه كنم ؟ پاي كداميك را از بندي كه آن را بر ميله ي تخت بسته اند ، رها كنم

تا بِدَود ، بازي كند ، خنده كند ، هوار بكشد ، بچگي كند .   اينجا همه هوار مي كشند ، اما صامت ، اينجا همه مي خندند ، اما در سكوت ، اينجا همه مي دوند ، اما در جا ، روي يك تختِ يك متري با سه شريكِ ديگر ، همزادِ هم ، همسانِ هم .

يك گزارشِ ديگر :

يك نفر مي خواهد دختر عروس كند ، پسر داماد كند ، چند ميليون خرج مي كنند ؟ در كدام هتل جشن مي گيرند  ؟ به اندازه ي حقوقِ سالانه ي دهها مادر كه هر كدام 20 معلولِ ذهني نگهداري مي كنند . ميهمانان گل مي آورند . يك سبد 20 هزار تومان است ؛ حقوقِ يك مددكار در يك ماه ، يك سبد گل 25 هزار تومان ، يك سبد گل 35 هزار تومان ؛ دوبرابر حقوق يك مددكار در يك ماه .

يك نفر بيمار مي شود ( خدا شفايش دهد ) مي رود بيمارستان . بستگان به عيادت مي آيند ، يارانبه عيادت مي آيند . هر كدام با يك سبد گل . اتاق مملو از گل مي شود . اتاقِ بيمار شلوغ مي شود ، جاي نفس كشيدن نمي ماند . همه از خدا آرزوي سلامتِ بيمار را مي كنند ؛ نه كارِ خيري ، نه ثوابي كه خدا بشنود . كه بگويند : خدا شفا بدهد .

يك نفر به زيارت مي رود . مي رود مشهد ـ زينبه ـ كربلا و يا مكه . سالي يكبار مي رود ، يك نفر سالي دو يا سه بار آن هم با هواپيما مي رود ، در هتل زندگي مي كند ، چندبرابرِ حقوقِ يك مدديار خرج مي كند . مي تواند به اندازه ي حقوقِ يك يا دوماهِ يك مدديار كمك كند ، نمي تواند ؟

يك نفر زندگي را تــرك مي گويد . اشك ها براي پدرِ سالخورده ، براي مادرِ سالخورده كه ديگر نيست ، مي ريزد . حالا بايد ختم گرفت ، شبِ هفت ، چهلمين روز . مراسمِ سالگرد هم بايد گرفت . مراسم مي گيرند . صدها نفر شام مي خورند . خرما و حلوا هم تهيه مي شود . صدهانفر بي نياز به مراسم آمده اند . حالا هم رسم شده نوحه خوان هاي كت و شلوارپوش مي آيند 50 هزار تومان تا 100 هزار تومان ، برای خواندن نوحه  و سیستم مي خوانند …  كدام ثواب كه به روحِ ميت برسد ، كدام خير و خيرات كه ثوابش به روحِ از دست رفته برسد ؟ يكي در هتل ختمِ پدرش را گرفت . هزار نفر آمده بودند . براي هر نفر هتل 2500 تومان گرفت كه در جمع مي شود : 2500000 تومان . ثوابش رفت توي دلِ هزار نفر بي نياز ، توي جيبِ هتل دار ، ثوابش بادِ هوا شد و رفت ...    براي اين همه خرج و هزينه كردن خيراتي براي از دست رفته دارد ؟ حداقل اگر نيازمندي كه نانِ شب ندارد در مراسم راه يابد و شامي را نوش جان كند ، حداقل اگر ختمِ قرآني براي او بگيرند و …  شايد روح ميت آرامشي داشته باشد و يا از گناهانش كاسته گردد . کرم الهی ـ سال1357 

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست