11222024جمعه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۰۰۴۱۴4355

هشتمین جلسه کارگاه آموزش فن بیان در شوش برگزار شد

تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی

عکس ـ قاسم لطیف

هشتمین جلسه ی کارگاه آموزش فن بیان در سطح مقدماتی به همت انجمن هنرهای نمایشی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش زیر نظر استاد کاظم شیاعی در پلاتوی شهید احمد حیاری برگزار شد .

به گزارش شوش نیوز ، از ساعت 17:30 الی 20:30 روز دوشنبه 14 تیرماه همزمان با روز « قلم ، شهرداری و دهیاران و به یاد شهید اهل قلم سید مرتضی آوینی » هشتمین جلسه ی آموزش کارگاه فن بیان با محوریت « تأثیر رنگ در شخصیت»  زیر نظر استاد کاظم شیاعی دارنده ی نشان درجه ی چهار هنرهای نمایشی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در پلاتوی شهید احمد حیاری برگزار شد .

استاد شیاعی در آغاز هشتمین جلسه به رنگ های سرد و گرم اشاره کرد و گفت : رنگ های سرد «آبی، سبز، فیروزه ای و نقره ای» که به طور کلی خاصیت آرامش بخشی دارند. رنگ های گرم «قرمز، صورتی، زرد، طلایی و نارنجی» که نشان دهنده احساسات مختلف از خوش بینی محض گرفته تا خشونت شدید هستند این رنگها می توانند حالات روحی مختلفی همچون هیجان یا خشم به انسان ببخشند.رنگ های ترکیبی«سرد/ گرم» ،  «ارغوانی، سوسنی، بنفش و غیره» هم آرامبخش و هم مهیج هستند. رنگ های خنثی « قهوه ای، بژ، شیری، خاکستری، سیاه و سفید »که باعث می شوند انسان به سایر رنگ هایی که در کنار آنها قرار گرفته اند، توجه خاص نشان دهد و بعضی از انواع سیاه، قهوه ای، برنزی، طلایی و بژ رنگ گرم محسوب می شوند در حالی که سفید، شیری، نقره ای و خاکستری رنگ های سردتری به حساب می آیند.


سبز رنگ آرامش و روستا،‌ رنگ درختان و چمنزار است. سبز روشن بهار و باروری را تداعی می‌کند و سبز پررنگ زنگار گرفتگی ، مالی خولیا واز هوش رفتگی را منتقل می‌کند. سبز سیر و نزدیک به یشمی سکوت عمیق یک جنگل انبوه کاج را به یاد می‌آورد.

آبی رنگ آسمان و دریاست ومانند سبز آرام‌بخش است. آبی قدرتمند است واز این جهت پس از قرمز قرار می‌گیرد. آبی روشن، جوان و پرانرژی است و به همین دلیل برای تجسم ورزش مناسب است،‌ اما آبی سیر و آبی سلطنتی نشانه وقار و تمول است. آبی همچنین رنگ نظافت و پاکیزگی است.

زرد رنگ اخطار ،‌توجه و نیز شادمانی است. رنگ آفتاب و گل نرگس است. اما درخشندگی بیش از حد آن موجب خستگی می‌شود. اگر دیوار آپارتمانی را با زرد پر رنگ بپوشانید، فضایی بسیار سنگین به وجود می‌آید. اما اگر آن را تا 50% روشن کنید، لیمویی جذابی به دست می‌آورید که روح بخش و صبح‌گونه است.

قرمز رنگ پرشوری است. رنگ قلب و رنگ زبانه‌های آتش. قرمز نگاه را به خود می‌کشاند و به گردش خون سرعت می‌بخشد. اگر قرمز را با سفید ترکیب کنیم رنگ صورتی خواهیم داشت که رنگ احساس و نگ شعر است و اگر به میزان معینی با مشکی مخلوط کنیم،‌ رنگ خرمایی اشرافی ویژه‌ای خواهیم داشت.


قهوه‌ای چون خاک غنی و بارور است و افسردگی رنگهای پاییزی را منتقل می‌کند. قهوه‌ای روشن ، خرمایی و بژ به وسایل و اشیا حالتی روستایی و چوب‌گونه می‌دهد و قهوه‌ای سیر به کار نمایش محصولات چرمی می‌آید. نفش رنگ دل فریبی است که از دیرباز رنگ ملکه‌ها بوده است .

بنفش در طبیعت کم‌یاب است و بیشتر رنگ آتلیه و کارهای هنری است. بنفش رنگ رازگونه‌ای است.سایه‌های قهوه‌ای بسیار متنوع است و در رنگ‌پردازی کاربرد وسیعی دارد.

سفید سمبل پاکی ، پاک‌دامنی ،‌بی‌گناهی و صلح است. همچنین نشانه‌ای است برای مراکز بهداشتی ،‌بیمارستانها و زمستان. سفید رنگی است دوگانه: می‌تواند رنگ یک سرویس بسیار با ارزش چینی باشد و یا رنگ ظرف کاغذی یک‌بار مصرف . قدرت سفید را به عنوان یک رنگ کمکی دست کم نگیرید.

سیاه رنگ شب و عزاست و به جادو وشیطان منتسب می‌شود. ظاهر وزین رنگ سیاه آن را بین سیاستمداران و هنرپیشه‌ها محبوب کرده است. این رنگ هنچنین با ثروت و زیبایی نیز مرتبط است. مثلا اشیا خانگی کاملا سیاه،‌ اشرافی‌تر به نظر می‌رسد.

قرمز، زرد و آبی رنگ  های اصلی هستند.  این سه رنگ به این دلیل جزء رنگ های اصلی محسوب می شوند که از ترکیب رنگ های دیگر حاصل نمی شوند در واقع دیگر رنگ ها از ترکیب این رنگ ها با هم حاصل می شوند که اگر با رنگ سفید یا مشکی ترکیب شوند سایه های روشن تر یا تیره تر ایجاد می کنند.


وی در ادامه به تفاوت افراد درونگرا و برونگرا از نظر رنگ شناسی اشاره کرد و یادآور شد : افراد درون‌گرا با امور درونی سر و کار دارند. می‌توان گفت آنها افرادی هستند که به درون توجه می‌کنند. درون‌گرایی، ویژگی افرادی است که تودار هستند و به درون‌‌نگری، وظیفه‌مداری، کناره‌گیری از دیگران و گاهی ناآگاهی اجتماعی گرایش دارند. آنها تمایل دارند که به تنهایی کار کنند و برتری آنها ضرورتاً استفاده از هوش در مورد اشیا و عقاید، جدای از دیگران است. تیپ‌های احساسی، درون‌گرا هستند و تفکر همراه با قضاوت‌شان نشان می‌دهد که آرام و جدی باشند و برای کسب موفقیت، به طور دقیق بر امور مربوطه متمرکز شوند. آنها متقاعد شده‌اند که عمل‌گرا، نظم‌پذیر، واقع‌گرا و قابل اطمینان باشند و به حقیقت امر توجه کنند و در محیط بیرونی زندگی خود بیشتر با تفکر عمل کنند، ولی در محیط زندگی با احساسات عمل کنند. افراد برون گرا بیشتر به محیط بیرون گرایش دارند و مردم‌دار هستند. غالباً دارای حساسیت اجتماعی هستند و از آنچه برای دیگران اتفاق می‌افتد، آگاهی دارند. آنها تا جایی که ممکن است دوست دارند با دیگران کار کنند. افراد برون‌گرا چون دوست دارند به صورت گروهی کار کنند، احتمالاً وقتی با یکدیگر کار می‌کنند، بهتر یاد می‌گیرندو این گروه از نظر رنگ شناسی به رنگ های سرد گرایش دارند . افراد درون‌گرا و برون‌گرا به طور متوسط در دو انتهای مخالف یک خط قرار دارند. افراد درون‌گرا چون ترجیح می‌دهند به تنهایی کار کنند، ممکن است در فعالیت‌های گروهی دچار اضطراب شوند. البته این به آن معنا نیست که افراد درون‌گرا به هیچ‌وجه نباید کار گروهی انجام دهند و یا افراد برون‌گرا نباید به تنهایی فعالیت کنند. آنچه مسلم است، این است که افراد باید یاد بگیرند که در موقعیت‌های مختلف انعطاف‌پذیری بیشتری داشته باشند.


استا کاظم شیاعی سپس به ویژه گی های درونگراها و برونگراها اشاره کرد و گفت : درونگراها علاقه‌مند به « وقایع پیرامون خود ـ رو راست و معمولا پرحرف ـ عقیده خود را با عقاید دیگران مقایسه می‌کنند ـ اهل پیشقدم شدن در کارها ـ به سهولت دوستان جدیدی یافته و با یک گروه خود را وفق می‌دهند ـ افکار خود را راحت بیان می‌کنند ـ علاقه‌مند به افراد جدید ـ بزرگ‌ترین وحشت آنها آن است که نکند پس از یک فاجعه هولناک آخرین بازمانده بشر روی زمین باشند! (ترس از قطع ارتباط با دنیای خارج و مردم)؛ یعنی تنهایی برای آنها بسیار آزار دهنده است ـ از تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران انرژی می‌گیرند ـ خوش مشرب بوده اما زیاد احساساتی نیستند ـ ریسک پذیرند، سریع تصمیم می‌گیرند، اجتماعی هستند، درک آنها آسان است، شخصیت آنها در خلوت و حضور دیگران معمولاً یکسان است و معاشرتی هستند ـ پس از آنکه حرف خود را زدند به گفته خود می‌اندیشند. علاقه‌مند به کار گروهی هستند. نقل هر مجلس هستند. موسیقی با صدای بلند و فعالیت‌های هیجان‌انگیز را بیشتر دوست دارند ـ رنگ‌های روشن را بیشتر دوست دارند. بیشتر از اعمال دیگران خشمگین می‌شوند تا اعمال خودشان. اطلاعات شخصی خود را به سادگی با دیگران قسمت می‌کنند. رویکرد سریع‌الوصول را بیشتر ترجیح می‌دهند. تنها از روی تجارب زندگی خود درس می‌گیرند و نه عبرت گرفتن از دیگران ـ حدوداً 60 درصد از جمعیت زمین را تشکیل می‌دهند و البته خصوصیات فوق، هیچ ارتباطی با اعتماد به نفس داشتن فرد برونگرا ندارد، یک برون‌گرا ممکن است اعتمادبه نفس پایینی داشته باشد » دارند در حالی که درون‌گراها این ‌گونه‌اند : « علاقه‌مند به احساسات و افکار خودشان، نیازمند به داشتن قلمرو شخصی، کم‌حرف، ساکت و متفکر ـ دوستان زیادی ندارند. در ارتباط برقرار کردن با افراد جدید مشکل دارند. علاقه‌مند به سکوت و تمرکز. از دید و بازدید‌های غیرمنتظره و ناگهانی بیزارند ـ کارایی آنها در تنهایی بیشتر است و ترس آنها این است که فردیت خود را از دست بدهند. از فعالیت‌های انفرادی انرژی می‌گیرند ـ در بین انبوه مردم بودن آنها را خسته می‌کند. معمولاً کم‌رو هستند. درک‌شان مشکل است. اهل ایده و عقاید نو هستند ـ شخصیتی متمایز در خلوت خود و در حضور دیگران دارند. مشتاق و احساساتی هستند. معمولاً احساسات‌شان را بیان نمی‌کنند. در جمع ناآشنا ساکت اما در جمع دوستان خود راحت هستند. تمرکزشان زیاد است. برای تصمیم گیری به زمان نیاز دارند. پیش از حرف زدن می‌اندیشند ـ از در میان گذاشتن اطلاعات شخصی خود با دیگران خودداری می‌کنند. از قوانین خشک بیزارند و خواهان آزادی هستند. مایل به رویکردی آهسته اما دقیق‌اند. اهل عبرت گرفتن از دیگرانند و پس از آموختن روش زندگی، دیگر گونه زندگی می‌کنند ـ حدود 65 درصد نوابغ را درون‌گرایان تشکیل می‌دهند و البته این خصوصیات هیچ ارتباطی با کمرویی و عدم اعتماد به نفس درون‌گرایان ندارد. ممکن است آنها خیلی هم با اعتمادبه نفس باشند »


وی در بخش بعدی سخنان خود در هشتمین جلسه ی کارگاه آموزش فن بیان به تاریچخه ی سینما اشاره کرد و خاطر نشان نمود : برادران لومیر در سال ۱۸۹۵ سینماتوگراف را اختراع کردند، اما نمی‌توان این دو برادر فرانسوی را یگانه مخترعانی دانست که به پیدایش سینما کمک کردند. پیدایش سینما و فن فیلمبرداری خود مرهون پیشرفت‌های بسیار زیادی هم در عرصهٔ تکامل نگاتیو و هم تکامل دستگاه‌های اولیه عکاسی بود، به‌طوری‌که نمی‌توان قاطعانه از یک نفر به‌عنوان مخترع سینما نام برد. دستگاه‌هایی همچون کینتوسکوپ (ساخته توماس ادیسون)، ویتاسکوپ و بایوسکوپ همگی در پیدایش دستگاه سینماتوگراف مؤثر بوده‌اند. برادران لومیر خود ده‌ها فیلم کوتاه ساختند که همه ی آن‌ها صرفاً از یک نما تشکیل می‌شد و قطع و وصل و تدوین در آن‌ها وجود نداشت. از جمله ی این فیلم‌ها می‌توان به «ورود قطار به ایستگاه» (که به عنوان اولین فیلم ساخته شده به دست بشر محسوب می‌شود)، «خروج قایق از لنگرگاه»، «غذا خوردن کودک» و «خروج کارگران از کارخانه» اشاره کرد. پس از لومیرها، ژرژ مه‌لیس باعث تکامل فن سینما شد. دیدگاه مه‌لیس نسبت به سینما دیدگاهی تئاتری بود. او پرده‌های گوناگونی از نمایش را فیلمبرداری می‌کرد و سپس این پرده‌ها را به یکدیگر متصل می‌کرد. ژرژ مه‌لیس همچنین پدیدآورنده فن تروکاژ در سینماست. پس از مه‌لیس، ادوین اس پورتر باعث تکامل بنیادین و ساختاری سینما شد. او با ساختن فیلم‌های «زندگی آتش‌نشان آمریکایی» و «سرقت بزرگ قطار» سینما را به عنوان پدیده‌ای که امروزه می‌شناسیم معرفی کرد. سینمای پورتر دیگر ارتباطی به تئاتر نداشت، بلکه به هنری مستقل و جدید تبدیل شده بود. پورتر، پیشگام فن تدوین فیلم نیز می‌باشد. راهی که او در سینما آغاز کرد در نهایت به سینمای داستان‌گوی هالیوود منجر شد.

وی در تکمیل این بخش از سخنان خود گفت : سینما، یک رسانه ی دیداری و شنیداری مبتنی بر فناوری است که افزون‌بر بعد هنری، یک فعالیت اقتصادی نیز به حساب می آید. یک اثر سینمایی که فیلم سینمایی نامیده می‌شود، از عناصر تصویر به صورت « مجموعه‌ای از فریم‌ها»  و صدا «گفت‌وگو، صدا و موسیقی» تشکیل شده‌است. یک فیلم بر اساس فیلمنامه و توسط کارگردان، با هزینه ی تهیه‌کننده و مجموعه‌ای از بازیگرها، فیلم‌بردار و عوامل دیگر ساخته می‌شود. سینما، تازه‌ترین شاخه ی هنر، معروف به هنر هفتم است که امروزه یکی از عمومی‌ترین و محبوب‌ترین تولیدات هنری را ارائه می‌کند. سینما همچنین، به محل پخش عمومی فیلم سینمایی نیز گفته می‌شود.


این استاد دانشگاه در بخش بعدی سخنان خود موسیقی را زبان مشترک در جهان دانست و یادآور شد : تسکین یک کودک یا ابراز علاقه همگی با موسیقی امکان‌پذیر است. موسیقی زبان زیبایی است که گویی با قلب‌هایمان می‌شنویم و با دست‌هایمان می‌نوازیم. زندگی بدون موسیقی برای بسیاری از ما قابل‌تصور نیست. گوش دادن به موسیقی به یکی از عادات روزانه‌ی ما تبدیل‌شده است. فرقی نمی‌کند به چه سبک موسیقی علاقه داشته باشیم، همیشه افراد دیگری هستند که سلیقه مشابهی در انتخاب موسیقی با ما داشته باشند. موسیقی یک‌زبان مشترک جهانی است، زبانی که تمام افراد دنیا را به‌دوراز هر فرهنگ و زبانی، به هم مرتبط می‌کند . یادگیری موسیقی مانند فراگیری یک‌زبان بین‌المللی است که می‌توانیم ایده و هنر خود را با تمامی افراد با فرهنگ و زبان متفاوت، در میان بگذاریم. جدای از تمام تاثیرات مثبتی که یادگرفتن موسیقی بر کاهش استرس، افزایش خلاقیت، تقویت حافظه، افزایش اعتمادبه‌نفس و تمرکز ما می‌گذارد، وقتی خودمان یک موسیقی را اجرا می‌کنیم، حس لذت بخشی در ما ایجاد می‌شود؛ و از اینکه توانسته‌ایم آهنگ موردعلاقه خودمان را با ساز اجرا کنیم، احساس خرسندی و رضایت داریم.

استاد کاظم شیاعی در بخش پایانی سخنان خود به گریه در بازیگری اشاره کرد و اظهار نمود : هر کس که بتواند در ده ثانیه گریه کند بازیگر موفقی است . گریه در بازیگری یکی از چالش هایی است که با آن روبرو هستیم. به ویژه کسانی که به صورت زنده روی سنِ تئاتر می روند.البته گریه کردن می تواند برای برخی خیلی آسان باشد و برای برخی مثل یک کابوس باشد. مهم است بدانیم که همه توانایی گریه کردن را دارند مگر اینکه به نوعی مشکل پزشکی داشته باشند. بازیگران از روش های مختلفی برای گریه کردن و اشک ریختن استفاده می کنند که « با استفاده از حافظه ی عاطفی ـ با استفاده از تخیل ـ در لحظه ـ روش نوسان عاطفی ـ روش  من گریه نمی کنم ـ تکرار عبارت کوتاه ـ اقدامات بدنی ـ رسانه ـ خیره شدن ـ روش منتول ـ نوشیدن آب ـ خمیازه کشیدن ـ روش موی دماغ ـ روش چشمان باز ـ روش  استفاده از پیاز و روش تنفس»هر کدام از این روش ها توضیحات  خاص خود را دارد که در سطح مقدماتی به آنها اشاره می شود اما در مورد تنفس باید گفت « در این روش به این شکل که «در هنگام نفس کشیدن ، تخیل می کنید که بازدم شما از طریق چشمانتان بیرون می آید. ابتدا با دم هوا را به داخل می برید و سپس برای بازدم به جای اینکه هوا را از طریق بینی و دهان بیرون دهید. تصور می کنید که هوا از طریق چشمانتان خارج می شود. با این روش غدد اشکی شما فعال می شود و می توانید گریه کنید. این روش در مقایسه با روش خیره شدن، شاید روش مطمئن تری باشد برای تحریک غدد اشکی چشمانتان. چرا که روش خیره شدن ممکن است باعث سردرد شود و استفاده بیش از حد از آن ممکن است موجب آسیب به چشمانتان شود.»

در بخش دوم این جلسه «شایان خنیفر ـ حسین دیناروند ـ محمد فروتن ـ احمد معین ـ علی طاهری کیا ـ مسعود معین ـ عباس کرم الهی و فاطمه آل کثیر» هر کدام از سه تا پنج دقیقه با موضوع مورد نظر خود به ایراد سخترانی پرداخته و استاد کاظم شیایی به نقاط قوت و ضعف سخنرانی ها اشاره کرد .


 

شاید ذکر است در نهمین جلسه ی کارگاه آموزش فن بیان  هر کدام از نامبرده گانی که سختنرانی داشتند می بایست با استفاده  از «لحن و آهنگ»  حداکثر به مدت 3 دقیقه برای هر نفر سخنرانی داشته باشند .

در این جلسه 25 نفر از کارآموزان فن بیان از جمله « عباس کرم الهی ـ قاسم لطیف ـ شایان خنیفر ـ احمد معین ـ قاسم چعباوی ـ مسعود معین ـ مجید معین ـ محمد فروتن ـ علی طاهری کیا ـ حسین دیناروند ـ مهیار فرجی ـ روح اله بسحاق ـ کامبیز حیدری ـ علی زارع ـ محمد نصرالهی ـ محمدعلی محبی ـ فاطمه آل کثیر ـ فاطمه دریکوند ـ هدی لطیفی ـ سیده مینا موسوی ـ پروانه مرادی ـ زهرا حیدری نیا ـ زینب مرتضوی ـ و سمانه خنیفر » حضور داشتند .

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست