تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
روز جمعه 1 اردیبهشت 1396 هم چون هفته های گذشته ، نماز سیاسی عبادی جمعه به امامت آیت الله امام ، امام جمعه ی شهرستان شوش در مصلای این شهرستان برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ، در این هفته که با حضور سرهنگ پاسدار کریم بابادی فرماندهی ناحیه ی مقاومت بسیج ، مهندس غلامرضا اسلامی پناه رئیس اداره ی صنعت ، معدن و تجارت ، علی الوار رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ، جمعی از اهل تسنن و شهروندان شوشی برگزار شد ، خطبه های نماز جمعه با محوریت بعثت حضرت رسول اکرم(ص) و انتخابات ریاست جمهوری برگزار شد .
خطبه ی اول :
آیت الله سید محمد امام ، امام جمعه ی شهرستان شوش در ابتدای خطبه اول خود و نمازگذاران را به تقوا پیشگی دعوت نمود و در این خصوص خاطر نشان نمود : سعادت خوشبختی ، برآورده شدن آرزوها ، دور شدن از بلایا و خلاصه احساس خوشبختی ، با رعایت تقوا به دست می آید ؛ پس تا می توانیم از بدی ها دور شویم و به خوبی ها نزدیک گردیم .
وی موضوع اصلی خطبه ی اول را به بعثت خاتم انبیاء(ص) اختصاص داد و گفت : با توجه به این که روز سه شنبه 5 اردیبهشت مصادف است با ۲۷ رجب ، روز بعثت حضرت خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی(ص) باید توضیح دهم که « روز مَبْعَث بر پایه ی باورهای اسلامی، روزی است که حضرت محمد(ص)، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. پیامبراعظم(ص) در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد.
امام جمعه ی شهرستان شوش در ادامه افزود : روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می می رفت و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می رنجاند .روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
خطبه دوم :
امام جمعه ی شهرستان شوش در آغاز خطبه ی دوم از شورای نگهبان که در کمترین فرصت از بین بیش از 1000 نفر ، صلاحیت 6 نفر را اهراز نمودند ، آن هم از طیف ها و گرایش های مختلف تا هر کسی با هر گرایشی پای صندوق های اخذ رأی حاضر شده و به کاندید مورد نظر خود رأی بدهد .
وی افزود : ما باید مواظب باشیم فردی را انتخاب کنیم که با ایمان باشد و محرومین جامعه را دریابد و به عبارتی اگر اول به فکر سیراب کردن روحطی و معنوی اقشار جامعه باشند و این مشکل را حل کنند قطعا شکم های گرسنه سیر و بدن های عریان پوشیده می شوند ، این مقدمه را گفتم تا بگویم اگر کسی به عنوان رئیس جمهور انتخاب می شود و به فکر محرومان جامعه نباشد ، هر چه بر روی آن داد و فریاد بزنیم ، هر چه عملکردش را مورد نقد قرار دهیم وقتی ایمانش ضعیف باشد انگار آن همه داد و فریاد و نقد را به دیوار یا یک میخ گفته ایم و در نتیجه زورگویان و ظالمان به محرومان و مستضعفان ظلم و ستم می کنند و لذا خداوند آن مملکت را از برخی از نعمت هایش از جمله باران محروم می کند و وقتی زمین ها سر سبز نباشند ، خشکسالی می آید و چارپان وقتی که زمین را خشک ببینن ظالمان و زورگویان را لعن و نفرین می کنند .
خطیب نماز جمعه ی شوش سپس به روز ارتش جمهوری اسلامی اشاره کرد و عنوان نمود : روز ارتش را به تمام ارتشیان تبریک و تهنیت عرض می کنم ـ این قشر از جامعه همانند سایر اقشار شهدای زیاد تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی در طول هشت سال دفاع مقدس نمودند ؛ شهدایی نظیر « صیاد شیرازی ـ فکوری ـ فلاحی ـ بابایی ـ کشوری و دیگر شهدای گرانقدری » که با نثار خون خود امنیت و آرامش را برای ما به ارمغان آوردند .
وی افزود : آن زمان که لیبرال ها هدفشان این بود که بین مردم و ارتش را خراب کنند امام خمینی(ره) « اگر قرار است کسی بترسد برای خود بترسد و از طرف مردم حق ندارد ترس و واهمه به دل راه دهد . » زمان انقلاب که ارتش گسسته شده بود و امکانات کافی را نداشتیم ملت ایران با دستان خالی در مقابل دشمن تا دندان مسلح ایستاد تا به پیروزی رسید حالا که خوشبختانه هم امکانات ما از هر نظر بالاست و هم ارتش و سپاه و بسیج در آمادگی کامل به سر می برند و. هم روحیه ی مردم نسبت به گذشته قوی تر شده ، لیبرال های امروزی آنهایی که خود را انقلابی می دانند اما هدفشان ضربه زدن به نظام و مردم است بدانند که مردم ایران قوی تر از گذشته و با صدای بلند فریاد می زنند « مرگ بر آمریکا و طرفداران داخلی و خارجی آمریکا . »
آیت الله سید محمد امام در ادامه به شهادت امام موسی الکاظم(ع) اشاره کرد و خاطر نشان نمود : روز سه شنبه 5 اردیبهشت1396 مصادف با 25 رجب سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع)، امام هفتم شیعیان جهان در سال 183 هجری قمری است. درباره حبس امام موسی (ع) به دست هارون ، الرشید شیخ مفید در ارشاد روایت می كند كه علت گرفتاری و زندانی شدن امام ، یحیی بن خالد بن بر مك بوده است زیرا هارون فرزند خود امین را به یكی از مقربان خود به امام جعفربن محمد ابن اشعث كه مدتی هم والی خراسان بوده است سپرده بود و یحیی بن خالد بیم آن را داشت كه اگر خلافت به امین برسد جعفربن محمد را همه كاره دستگاه خلافت سازد و یحیی و بر مكیان از مقام خود بیفتند.
وی افزود : امام موسی الکاظم(ع) چون یسک فرد انقلابی بود به زندان رفت و هارون به خاطر این که عبادت این امام را خدشه دار کند زنان بدکاره را به زندان می فرستاد اما همان زنان توبه کردند .
امام جمعه ی شهرستان شوش در پایان گفت : سرانجام هارون به تنگ آمد، چون می دید روز به روز بر عظمت امام افزوده می شود و شیعیان بسیاری از او پیروی کرده و به امامت او اعتقاد پیدا می کنند. خلیفه عباسی احساس خطر کرد و تصمیم بر مسموم کردن آن حضرت گرفت. مقداری خرما طلب نموده چند عدد از آنها را خورد و بقیه را مسموم کرده و برای امام فرستاد و خادم را مأمور کرد که حتما به آن حضرت بخوراند، خادم خرما را برای امام برد و پیام هارون را ابلاغ کرد. امام نیز چند دانه از آن خرما را خوردند، اما سِندی گفت: بیشتر بخورید، امام فرمود: همین مقدار برای مأموریت تو کافی است. امام بعد از مسمومیت، سه روز در بستر شهادت قرار گرفته و شهید شد. سِندی برای ظاهر سازی چند نفر قاضی و افراد عادل را احضار کرد تا گواهی دهند بر اینکه امام ناراحتی مزاج ندارد. امام متوجه شده به آنها فرمود: گواهی ندهید زیرا که من سه روز است مسموم شده ام و بر اثر همین سم از دنیا می روم. بعد از شهادت امام، جنازه ی حضرتش را روی تابوت نهاده و از زندان بیرون آوردند، شخصی پیشاپیش جنازه فریاد می زد: هذا اِمامُ الرَّفَضَة فَاعرِفُوهُ؛ این امام رافضیان است پس او را بشناسید. جنازه ی امام را روی پل بغداد گذاشتند و به مردم اعلام نمودند بیایند، ملاحظه کنند که ایشان به مرگ طبیعی از دنیا رفته و اثر جراحت در بدنش دیده نمی شود. یکی از شیعیان گفت: امام مرده و زنده ندارد، من از شخص امام جریان را سؤال می کنم، او نزدیک جنازه آمده عرض کرد: ای فرزند رسول خدا! تو راستگو و پدرت راستگو است، به ما خبر بده که آیا تو را کشته اند یا خود از دنیا رفته ای؟ امام لب به سخن گشود و سه بار فرمود: قَتلاً، قَتلاً، قَتلاً، مرا کشته اند.