تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
روز جمعه 5 مردادماه 1397 همزمان با سالروز اقامه ی اولین نماز جمعه در تهران پس از پیروزری انقلاب اسلامی و سالروز عملیات ظفرمند مرصاد ، پس از قرائت اذان ظهر توسط امام جمعه ی موقت در مصلای شوش برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ؛ حجت الاسلام عبدالرزاق عفری امام جمعه ی موقت شهرستان شوش ضمن توصیه ی خود و نمازگزاران به رعایت تقوای الهی ؛ خطبه ی اول را به تأثیر ولایت عهدی حضرت امام رضا (ع) بر قیام های علویان و تقبل ولایت عهدی به اجبار مأمون عباسی اختصاص داد و گفت : قیام هایی به دنبال مسأله ولایتعهدی امام رضا (ع) صورت گرفت که ولایتعهدی آن حضرت در آنها نقش زیادی داشت. مـسأله مهم دیگر، انتقال ولایتعهدی از عباسیان به علویان بود که بزرگان عباسی از آن وحشت داشتند. لذا نظر آنها درباره این ولایتعهدی، بررسی خواهد شد.
وی افزود : امام رضا (ع) و مأمون، در سال 198قمری، بیعت عمومی کردند و مأمون مرو را مرکز خلافت خـویش قرار داد، در حالی که مقر خلفای پیش از او بغداد بود. مأمون به سبب کارهای فراوان ماه های نخستین خلافتش، در ابتدا با امام رضا (ع) کاری نداشت و آن حضرت نیز در مدینه به فعالیت های فرهنگی، عـلمی و رهـبری شیعیان اشتغال داشتند، اما طولی نکشید که از وجود امام (ع) در مدینه احساس خطر کرد و تصمیم گرفت آن حضرت را به مرکز خلافت احضار نماید.
امام جمعه ی موقت شهرستان شوش سپس به روش های امام زرضا(ع) برای آشکار کردن ولایتعهدی اجباری اشاره کرد و خاطر نشان نمود : وقتی مأمون تصمیم گرفت که آن امـام را به عنوان ولی عهد خود نصب کـند، ابـتدا بـه آن حـضرت نـامه نوشت و از ایشان خـواست کـه خود به مرو بیایند، ولی آن حضرت قبول نکردند مأمون هم چنان اصرار می کرد و از ایـشان مـی خـواست که به خراسان بیاید، به گونه ای کـه امـام رضـا(ع) یـقین کـردند کـه مأمون دستبردار نیست. آن حضرت در آمدن به خراسان مقاومت می کردند مأمون لشکری را به سرپرستی رجاء بن ابی ضحاک و یاسر خادم خویش، به مدینه فرستاد تا امـام را به زور به خراسان بیاورند. هنگامی که پیک بردن امام رضا (ع) از خراسان به مدینه آمد، من در مدینه بودم. آن حضرت برای وداع با رسول خـدا(ص) وارد مـسجد شد و چندین بار با آن حضرت وداع کرد؛ هر بار که وداع می کرد، عقب می رفت و دوباره نزد قبر رسول خدا(ص) می آمد و با صدای بلند گریه و زاری می کـرد. جـلو رفتم و سلام کردم. پس از جواب سلام، به آن حضرت تبریک گفتم. حضرت فرمود: «مرا به حال خود واگذار! من از کنار جدم می روم و در غربت مـی مـیرم و در کنار هارون دفن می شـوم.»
وی افزود : چون حضرت امام رضا(ع) به مرو رسید، مأمون پذیرش خلافت را به او پیشنهاد کرد و آن حضرت نپذیرفت. در ایـن زمـینه مذاکرات زیادی انجام شد و حدود دو ماه این وضع گذشت، ولی امام رضا(ع) حاضر به پذیرش نبودند. این مسأله نشان می دهد که آن حضرت از روی اجبار و اکراه، به دعوت مأمون پاسخ مـثبت داده انـد.در طول ایـن دو ماه هر روز امام رضا(ع) در بین مردم محبوبیت بیشتری می یافت و خطری که از ناحیه آن امام حکومت مأمون را تـهدید می کرد، روز به روز شدیدتر می شد. اوضاع به گونه ای پیش مـی رفـت کـه مأمون در یک مذاکره علنی امام را تهدید کرد که «اگر ولایتعهدی را نپذیری، تو را خواهم کشت.» مذاکرات بـین امـام و مأمون در مورد خلافت و ولایتعهدی این گونه مطرح شده که مأمون عرض کـرد: «مـن تـو را به علم و دانش، برتری، زهد، تقوا، و عبادت می شناسم و تو را شایسته تر به خلافت از خـودم می دانم.» امام فرمود: «به عبادت برای خدا افتخار می کنم و بی اعـتنایی به دنیا، امیدوارم از شـرّ دنـیا رهایی یابم...» مأمون گفت: «تصمیم گرفته ام خود را از خلافت کنار بکشم و تو را به عنوان خلیفه معرفی کنم.» امام فرمود: «اگر خلافت از آن توست و خداوند برای تو قرار داده است، جایز نیست لباسی را کـه خداوند بر تو پوشانده، درآوری و به تن دیگری بپوشانی و اگر خلافت از آن تو نیست، جایز نیست برای من قرار دهی.» مأمون گفت: «چاره ای جز پذیرفتن این امر نیست. » امام فرمود: «هرگز با اختیار ایـن کار را نمی پذیرم.» خلیفه گفت: «اگر خلافت را نمی پذیری، پس ولایتعهدی بعد از مرا قبول کن.» امام فرمود: «پدرانم از پیامبراکرم(ص) نقل کرده اند که من قبل از تو وفات خواهم کـرد، در حـالی که مظلومانه با سم کشته خواهم شد...» مأمون گفت: «تا من زنده ام چه کسی می تواند چنین آسیبی به شما برساند؟» امام فرمود: « اگر بخواهم می توانم بگویم چه کسی مـرا می کشد.» مأمون گفت: «این بهانه ای است تا خود را از مسأله دور سازی و پیشنهاد مرا نپذیری تا مردم بگویند تو انسان زاهدی هستی.» امام فرمود: «انگیزه ات از این کار این است کـه مـردم بـگویند علی بن موسی(ع) به دنـیا بـی اعـتنا نبوده بلکه دنیا به دستش نرسیده است. مگر نمیینید که چگونه ولایتعهدی را پذیرفته تا به خلافت برسد؟ »مأمون گـفت: «بـه خدا سوگند یا ولایتعهدی را می پذیری و یا ناگزیر خواهم شد که تو را به پذیرش آن مجبور کنم.»
حجت الاسلام عفری در ادامه به علت خودداری امام از پذیرش ولایتعهدی اشاره کرد و تصریح نمود : انگیزه ی امتناع آن حضرت، این بوده اسـت کـه امام به خوبی می دانستند که مأمون می خواهد ایشان را از سـویی وسیله معامله میان خود و عباسیان، و از سوی دیگر میان خود و علویان، و از جهتی میان خود و مردم خراسان و دیگران قرار دهـد. به گـفته تاریخ نگاران؛ مأمون گفت: «من بر آن شده ام که خلافت را به شـما واگـذار کنم.» چون آن حضرت نپذیرفت و فرمود: «مرا از این کار معاف بدار، من نیرو و توان آن را ندارم»؛ بعد ولایتعهدی ایشان را مطرح نمود که آن حضرت با آن هم مخالفت کرد. اما چون بـا تـهدید مـأمون روبه رو شدند ناچار با قرار دادن شرط هایی آن را پذیرفتند او امام را تهدید نمود و گفت: «همواره برخلاف میل من پیش می آیی و خود را از قدرت من در امان می بینی؛ به خدا سوگند اگر از قبول پیـشنهاد ولایتعهدی خودداری کنی، تو را به زور به این کار وادار می کنم و چنان چه باز هـم تمکین نکردی، تو را به قتل می رسانم!»
خطیب موقت نماز جمعه ی شوش افزود : امام به ناچار پیشنهاد مأمون را پذیرفت و فرمود: «من به ایـن شرط ولایتعهدی تو را می پذیرم که هرگز در امور ملک و مملکت، مصدر امری نباشم و در هیچ یک از امور دستگاه خلافت، هم چون عزل و نصب حکام و قضا و فتوا، دخالتی نداشته باشم». هنگامی که بنی هـاشم به مأمون اعتراض کردند که چرا ولایت را به امام رضا (ع) واگذار کـرده اسـت، مـأمون در پاسخ، از اهداف نهایی خود در این کار پرده برداشت و گفت: و اما درباره بیعت من با علی بن موسی، بـا توجه به شایستگی و استحقاق او برای این امر و این که خود من او را بـرگزیده ام، جـز این نمی خواسته ام که با ادامه دوستی و محبت میان ما و آنان، از شما حمایت و از ریختن خون هـایتان جـلوگیری کنم و این راهی است که در اکرام خاندان علی(ع) و دلسوزی و مواسات می سپرم و ایـن جبرانی است اندک بر آن همه مصائبی کـه بـه آنـها رسیده است ؛ بلاخره امام پیشنهاد ولایتعهدی را پذیـرفتند، اما در برابر رژیم، موضع منفی شگفتانگیزی اختیار فرمودند؛ زیرا پذیرش خود را بـه ایـن مشروط کردند که هیچ گـونه مسئولیتی اعم از خصوصی و عمومی کـه مربوط به دستگاه حاکمه است، مـتوجه ایـشان نباشد و مأمون نیز این شرط را با ناراحتی پذیرفت، اما در برخی اوقات، در صدد بـرمی آمد که آن حضرت را در حل و فصل امـور دولت دخالت دهد، ولی امـام از دخـالت خودداری، و مأمون را به لزوم وفای بـه شـرط یادآوری می فرمودند؛ شرط امام این بود که «کسی را به کاری نگمارم و از کاری برکنار نکنم و رسمی را از میان نبرم؛ سنتی را دگرگون نکنم و از دخالت در امور حکومت برکنار، و تنها مورد مشورت باشم» و مـأمون آنها را پذیرفت.
وی سپس به برکات وجود حضرت امام رضا(ع) برای ایران اشاره کرد و اظهار داشت : حضور امام رضا(ع) در ايران موجب رشد و گسترش تشيع گرديد. مناظرات علمي ايشان از يكسو و تشكيل كلاسهاي درس در منزل خود و همچنين مسجد مرو از سوي دوم، و احاديث و سخنان ارزنده ايشان در زمينههاي مختلف علوم و معارف اسلامي، از سوي ديگر موجب رشد و گسترش تشيع گرديد. از جمله رويدادها و جريانات مهمي كه در تاريخ ايران از جايگاه و منزلت والايي برخوردار است، سفر امام رضا(ع) به ايران و استقرار ايشان در مركز خلافت، يعني مرو(خراسان) در جايگاه ولايتعهدي مي باشد. هر چند اين سفر با اصرارهاي مأمون، خليفه وقت عباسي، صورت پذيرفت؛ اما در عمل داراي آثار و پيامدهاي درخشاني است. پرواضح است كه سياست امام در اين سفر تنها به افشاي سياستهاي خائنانه مأمون محدود نميشد، بلكه در اين هجرت اهداف عالي ديگري نيز مورد توجه امام رضا(ع) قرار گرفت كه از جمله آنها تلاش براي برقراري پيوند با ايرانيان متمايل به تشيع و تبديل خراسان بزرگ به كانون تشيع و تلاش براي تحكيم مباني عقيدتي و كلامي شيعه با استفاده از فرصت وليعهدي بوده است. در اين مقاله برآنيم تا با اشاره به برخي تأثيرات از جمله رشد حوزه هاي علمي و گسترش تشيع، ايجاد فضاهاي زيارتي و عبادي، ايجاد موقوفات، شفاخانه يا دارالشفاء، مهاجرت سادات به ايران و قيام محمد بن قاسم، جايگاه هر مورد را مشخص و تبيين نماييم.
امام جمعه ی موقت شهرستان شوش در ادامه به دیگر برکات حضرت امام رضا(ع) برای ایران از جمله « رشدحوزههايعلميوگسترشتشيع ـ ايجاد فضاهاي زيارتي و عبادي ـ ايجاد موقوفات ـ شفاخانه يا دارالشفاء ـ مرفه بودن شهرهاي ايران ـ قيام محمد بن قاسم » اشاره کرد و در تکمیل خطبه ی اول گفت : حضور امام رضا(ع) چهار برکت مهم دیگر برای ایران داشت ؛ 1 ـ حضور امام رضا(ع) در ايران موجب رشد و گسترش تشيع گرديد. مناظرات علمي ايشان از يكسو و تشكيل كلاسهاي درس در منزل خود و همچنين مسجد مرو از سوي دوم، و احاديث و سخنان ارزنده ايشان در زمينه هاي مختلف علوم و معارف اسلامي، از سوي ديگر موجب رشد و گسترش تشيع گرديد. ايرانيان، به ويژه خراسانيان، در اظهار مهر و محبت به ائمه اطهار(ع) و به خصوص به امام رضا(ع) كوشش فراوان كردند. 2 ـ پس از شهادت امام رضا(ع) دوستان و شيعيان آن حضرت متوجه زيارت آن حضرت شدند و تدريجاً فضاهاي زيارتي و عبادي در مشهدالرضا پديدار گرديد و اصناف و اقشار مختلف مردم به ويژه علماي شيعه در آن سكني گزيدند. 3 ـ با توجه به شخصيت همه جانبه و والاي امام رضا(ع) بانيان خير علاقمند به سنت حسنه خيررساني بوده و قسمتي از مايملك و دارايي خود را وقف آستان مقدس رضوي مينمودند. و حتي در كنار بارگاه ملكوتي امام(ع) دارالشفاء براي معالجه بيماران احداث گرديد. 4 ـ در قرن دوم هجري به دليل فشارهاي امويان و عباسيان، سادات به ايران مهاجرت كردند و در هنگام ورود امام رضا(ع) به ايران نيز عدهاي از آنها به اين سرزمين آمدند كه بعدها تحت تعقيب عباسيان قرار گرفتند و عده زيادي از آنها در شهرهاي مختلف به شهادت رسيدند و مزارهاي هر يك به كانوني براي فرهنگ تشيع تبديل گرديد و موجبات گسترش شعائر و معارف شيعه را فراهم كرد.
حجت الاسلام عبدالرزاق عفری امام جمعه موقت شهرستان شوش در بخش اول خطبه ی دوم به مناسبت سالروز برگزاری اولین نماز جمعه ی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ؛ به پیشینه ی برگزاری نماز جمعه در صدر اسلام اشاره کرد و خاطر نشان نمود : تا پیش از آن که انصار، روز جمعه را جمعه بنامند، این روز «یوم العروبه» نامیده میشد. پیامبر اسلام (ص) در راه هجرت به یثرب که پس از ورودش «شهر پیامبر» یا «مدینه النبی» نامیده شد، در محلهای به نام قبا توقف کرد تا علی بن ابیطالب(ع) و تعدادی از مسلمانان به او بپیوندند. پیامبر اکرم(ص) که روز دوشنبه وارد محله قبا شده بود، تا روز پنجشنبه با مردم آن قبیله نماز گزارد و همراه آنان، نخستین مسجد اسلام را بنا کرد. سپس روز جمعه، به سوی مدینه حرکت کرد و در وادی «رانوناء» همراه مردم مدینه «نخستین نماز جمعه» را، اقامه کرد. او سپس به قبا بازگشت و همچنان منتظر امام علی ، حضرت فاطمه(س) و دیگر پیروانش ماند. از آن پس و تا پایان عمر پیامبر اعظم(ص) نماز جمعه، برنامه ی هفتگی مسلمانان شد.
وی در ادامه به نخستین نماز جمعه در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخت و تصریح نمود : نخستین نماز جمعه بعد از انقلاب اسلامی در 5 مرداد 1358 به تشخیص حضرت امام خمینی(ره) به امامت در دانشگاه تهران ابوذر زمان ، مجاهد نستوه آیت الله سید محمود طالقانی برگزار شد.
امام جمعه ی موقت شهرستان شوش در ادامه به بركات و آثار سازنده ی « اقتصادی ، فرهنگی ، تربيتى و اجتماعى» اين عبادت سياسى یعنی نماز جمعه اشاره کرد و خاطر نشان نمود : « تقويت روحيه ی اخوت و برادرى ، تشكل نيروهاى اسلام ،رشد فكرى سياسى نمازگزاران ، تقويت روحيه جمعى ، مركزیت بسيج مردم و.... » از مهم ترین برکات نماز جمعه به شمار می آید و از همه مهم تر این که دشمنان از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون توطئه هایی بر علیه نظام مقدس جمهوری و. انقلاب اسلامی به کار گرفتند که اکثر آنها در همین خطبه های نماز جمعه خنثی شد و الان تا دشمن نقشه ای می کشد و در خطبه های نماز جمعه آن نقشه ابطال می گردد نمازگزاران با روشنفکری و بصیرت افزایی افکار و اهداف دشمنانداخلی و خارجی را متوجه می شوند و قطعا اگر به فرمایشات مقام معظم رهبری نیز عنایت داشته و آنها را به کار برند ، « بصیرت ، ایمان و تقوای » آنها بالا خواهد رفت و در نتیجه دشمن اصلا نمی تواند گزندی به نظام و انقلاب برساند .
وی در پایان این بخش از خطبه ی دوم گفت : سنگر نماز جمعه ، بهترين جاى دعوت مردم به بسيج شدن براى جهاد و دفاع و حلّ مشكلات اجتماعى و يارى رسانى به ديگران است . اين قدرت عظيم مردمى كه در نماز جمعه متجلّى مى شود، همواره مورد توجّه بوده و در صدر اسلام نيز، رسول خدا (ص) و اميرالمؤ منين (ع) از مساجد و پس از خطبه ها، افراد را بسيج كرده و به جبهه هاى جهاد، مى فرستادند.
حجت الاسلام عبدالرزاق عفری در بخش پایانی خطبه ی دوم به ششم مرداد، روز ملی ترویج آموزش های فنی و حرفه ای و کارآفرینی و یا به عبارتی مهارت اشاره کرد و اظهار داشت : به دليل نقش و جايگاه ويژه ی كارآفرينان در روند توسعه و رشد اقتصادي، بسياري از دولت ها در كشورهاي توسعه يافته و درحال توسعه تلاش ميكنند با حداكثر امكانات و بهرهبرداري از دستاوردهاي تحقيقاتي، شمار هر چه بيشتري از جامعه را كهداراي ويژگيهاي كارآفريني هستند به آموزش در جهت كارآفريني و فعاليتهاي كارآفرينانه تشويق و هدايت كنند. كارآفرينان با مهارتي كه در تشخيص فرصت ها و موقعيت ها و ايجاد حركت در جهت توسعه ی اين موقعيت ها دارند، پيشگامانحقيقي تغيير در اقتصاد و تحولات اجتماعي محسوب ميشوند. آنها تصديق ميكنند كه موفقيت و بقاء در چشماندازهايبرخواسته از فردا، نيازمند چالاكي، قوه ی ابتكار و خلاقيت است. علاوه بر اين كارآفريني به ريسكپذيري، نوآوري و كنشكارآفرينانه هم نياز دارد. بر اساس نظريات اقتصادي و تجارب حاصله در اقتصادهاي رو به رشد، «كارآفرينان» موتور محركهتوسعه و رشد اقتصادي محسوب ميشوند و بالطبع اشتغالزايي يكي از رهآوردهاي مهم كارآفريني ميباشد.
وی افزود : در شهرستان شوش هم نیروی انسانی و هم زمین های مستعدی داریم که مردم و مسئولین باید در عمل دست در دست هم بگذارند و با استفاده از تسهیلات بانکی و امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای رسیدن به خودکفایی تلاش خود را به کار گیرند .
وی در پایان « نوآوري ، خلاقیت ، مخاطرهپذيري ، اعتماد به نفس ، دانش فني ، استقلال ، هدفگرایی ، تواناييبهايجادارتباطات ، توفیق طلبی ، مسئولیت پذیری و..... » را از ويژگي هاي كارآفرينان دانست و گفت : اگر قرار است سرمایه ای در اختیار کارآفرین قرار دهیم نباید در پیچ و خم مراحل اداری یا بانکی این سرمایه از بین برود و سرمایه ی ناچیزی به کارآفرین داده شود و اگر ما همانند دوران هشت سال دفاع مقدس که هیچ امکانات و تجهیزاتی نداشتیم اما با ایجاد اتحاد و همدلی توانستیم از انقلاب اسلامی و نظام مقدس جمهوری اسلامی محافظت کنیم امروز هم اگر به فرامین مقام معظم رهبری با دل و جان گوش دهیم و به آنها عمل کنیم قطعا با بالا بردن نیروی ایمان در مقابل مشکلات موفق خواهیم شد .
شایان ذکر است پشت سومین میز خدمت مهندس موسی رحمتی رئیس مسکن و شهر سازی و مهندس حسین چنانه رئیس راهداری به سئوالات نمازگزاران پاسخ دادند و به مناسبت روز مهارت و کارآفرین ؛ مرکز آموزش فنی و حرفه ای نیز با دایر نمودن میز مهارت ؛ جوانان را برای ثبت نام آموزش رایگان مهارت دعوت نمودند .
در حاشیه
در حالی که آموزش و پرورش منطقه ی شاوور برای دومین هفته ی متوالی بنری به مناسبت 5 مرداد سالروز برگزاری اولین نماز جمعه در ایران به امامت آیت الله سید محمود طالقانی ؛ ابوذر زمان را در شبستان مصلا نصب کرده بود و بنا به گفته ی مهندس مجدیان شهرداری شوش هم چنین بنری را در سطح شهر در معرض دید عموم نصب کرده ، سایر ادارات به این مناسبت مهم توجهی نداشته اند .