11222024جمعه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۷۰۲۱۶3179

هشتاد و پنجمین آیین شهد صلوات شهرستان شوش برگزار شد

تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی

ساعت 21:35 یکشنبه 16 اردیبهشت ماه 1397 به همت بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان شوش و مجمع اهل بیت(ع) ، هشتاد و پنجمین آیین شهد صلوات در منزل « شهید فریبرز علی زاده » برگزار شد .

به گزارش شوش نیوز ؛ استاد جعفر دیناروند ، مدرس دانشگاه و مقاله نویس پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز و ایران انا ؛ ضمن قدردانی از برگزار کنندگان « پنهان و نهان » سلسله آیین های شهد صلوات از خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز قدردانی نمود و گفت : عباس کرم الهی خبرنگاری است که از ابتدا تا تاکنون آیین شهد صلوات شهداء را پوشش داده ،و علاوه بر آن اخبار « مذهبی ، فرهنگی ، هنری ، اجتماعی ، اقتصادی ،  ورزشی و حتی سیاسی » را نیز شخصا تولید و منتشر می کند  و جا دارد در ابتدای عرایضم از این خبرنگار سخت کوش قدردانی نمایم .

استاد جعفر دیناروند سپس  به موضوعات مد نظر خود برای سخنرانی نام برد و خاطر نشان نمود : ارتباط شهداء ، انقلاب و دفاع مقدس  و همچنین اندیشه ورزی در دین و شهدای خرد ورز ، دو موضوعی بودند که در انتخاب یکی از آنها مردد مانده بودم که کدامیک را در نظر بگیرم که خاطراتی از انقلاب و شهداء و ارتباط این دو با هم را در نهایت برگزیدم و چون هدف این شهد صلوات در واقع یک کار معنوی و ارزشی است  و از این گونه افراد نیز دعوت به عمل می آید ؛ گرچه بیان آن در 20 دقیقه کار آسانی نیست ولی به صورت کلی گویی  با استفاده از محتویات شش کتاب که به رشته ی تحریر درآورده ام  چکیده ای از آن را به شهدای شهرم شوش هدیه می کنم .


وی در ادامه به خوابی که  چند سال پیش دیده بود و تاکنون در مورد آن با کسی صحبتی نداشته اشاره کرد و در این خصوص اظهار داشت :در عالم خواب ، بعد از واقعه جانسوز 7 تیر  سال 1360 و شهادت شهید محمدعلی رجایی رئیس جمهور و شهید محمد جواد باهنر نخست وزیر دیدم  در یک کوچه ای هستم که آن کوچه به خانه ای منتهی می شود ، یک نفر که داخل کوچه حضور داشت  مرا به داخل خانه دعوت نمود  ، خانه ای قدیمی و دارای یک درب چوبی بود  ؛ وقتی وارد شدم  درختان زیادی در حیاط  وجود داشت که زیر سایه ی آنها یک تخت چوبی سنتی که با فرش پوشیده شده بود و چند بالش بر روی آن قرار گرفته بود  توجه مرا به خود جلب کرد ؛ آن شخص مرا به  درون اتاقی که شهید حجت الاسلام سید محمد کاظم دانش  در آن نشسته بود راهنمایی کرد ؛ موقعی  وارد اتاق شدم دیدم این اتاق که به زبان محلی به آن مضیف می گویند  ؛ در سمت چپ و راست آن اشخاصی نشسته بودند و من بدون این که توجهی به آنها داشته باشم مستقیم به طرف شهید دانش رفتم ، شهید دانش به من گفت : « از این اشخاص پذیرایی کن » من هم به احترام ایشان  اولین لیوان را پر از شربت کردم  و به طرف شهید دانش گرفتم  ولی گفت : « اول  به مهمانان تعارف کن » ؛ لیوان را به طرف نفر اول سمت راستی گرفتم و مشاهد نمودم که شهید بهشتی است و آن طرفش نیز  شهید رجایی ، شهید باهنر و شهید شاه آبادی نشسته بودند . ، در آخر لیوان شربتی به شهید دانش دادم  ولی وقتی که خودم می خواستم از آن شربت بخورم ؛ شهید دانش مانع شد  و گفت « تو باید بمانی » . آنها شهید شدند و من باقی ماندم .


دیناروند در ادامه حرکت شایسته و به جای شهد صلوات را به عنوان یک کار معنوی تحسین کرد و گفت : شهد صلوات  برگزار کردن نشانه ی رشد  است ؛ البته شهداء به ما نیازی ندارند چون نزد خدا بوده و همیشه زنده اند و کسانی هم باید بمانند و جانباز شوند تا یاد شهداء  را برای جوان تر ها عملیاتی کنند .چند باز از رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان شوش که خود از جنس شهداء است  این موضوع را خواسته بودم که مورد استقبال قرار گرفت و گفتم که  کارهای انجام شده برای شهداء کافی نیست و خوشبختانه شهد صلوات پا گرفت و به عنوان یک کار معنوی راه افتاد  اما این کافی نیست و می بایست یک سری کارهای فرهنگی هم اجرا گردد .

وی افزود : از دست اندرکاران سلسله برنامه های آیین شهد صلوات  انتظار دارم  بسیجان و شهدای ابتدای جنگ را نیز مدنظر داشته باشد ؛ آن عزیزانی که وقتی وارد سپاه شدند  به دنبال درجه نبودند  ، لباس سبز رنگی می پوشیدند و از آینده نیز هیچ خبری نداشتند که چه می شود برای مثال می تواند به خانواده ای به نام چاییده(شریعتی ) و یا پیر مردی به نام حاج محمدعلی کله  که ما جوان تر ها را به راهپیمایی دعوت می کرد و در هشت سال دفاع مقدس  فزرزندش شهید شد  اشاره کرد .


استاد جعفر دیناروند در ادامه خاطر نشان نمود : بین انقلاب اسلامی و  دفاع مقدس یک اتصال  زنجیروار است و همانطور که اشاره کردم در کنار یک کار معنوی با ارزش به نام شهد صلوات  به کار فرهنگی هم نیاز مبرم داریم تا جملات گهربار شخصیت های بلندپایه ی این مملکت نظیر مقام معظم رهبری را تحلیل  شود ؛ مثلا وقتی که مقام معظم رهبری می فرماید: « من یک انقلابی هستم من دیپلمات نیستم » در واقع این جمله مبانی دارد باید مختصات مشخص شود لازم است در این اظهار نظر صحبت شود. ویژگی یک انقلابی  این است که آرمان گرا است افق های آرمانی دارد افق آرمانها تعریف شده است به هیچ عنوان عبور نمی کند. اساس انقلاب را برای آن اساس طراحی کرده اساس آرمان گرا را  دستیابی به حکومت سیاسی طراحی نکرده و همه نظام سازو کار ی برای دستیابی برای آن آرمان طراحی شده ، اما دیپلمات واقع گرا است و ما در واقعیت زندگی می کنیم و کنار می آیم. ولی انقلابی گرا این گونه نیست از مرحله تجمل گرای  عبور کرده و پایبنده این موضوعات است و جانش را هدیه می کند.ولی واقع گرا این ویژگی را ندارد. امام خمینی (ره) که دنیا را تکان دادن و در مقابل حکومتها ایستادن و هیچ کس نتوانست تظیفی در او ایجاد کند . همه وابستگی ها را بریده وقطع کرده بود . ساده زیست است  که در مقابل قدرتهای دنیا بایستد و این تفاوت را ترولیز کنیم .و بنابراین چهار چوب تحرک ها را بشناسیم دچار اشتباه  نمی شویم . خطاها و نکات مثبت دیگران را خوب تشخیص می دهیم و نکات مثبت را تائید می کنیم و جلوی انحرافات و اشتباهات را می گیریم یعنی تشخیص مان  درست خواهد بود .

 

دیناروند در ادامه به تفاوت اشخاص انقلابی و غیر انقلابی اشاره کرد و خاطر نشان نمود : در دولت های ادوار مختلف اشخاصی حضور داشتند که با گفتار ، کردار و رفتار خود خساراتی را به این مملکت وارد کردند این اشخاص انقلابی نبودند ؛ما در کل یک انقلاب اسلامی داریم که باید گفت از جایی شروع شد که پیامبر  رحلت نمود و در حالی که امام علی(ع) را به عنوان جانشین و ولی امر معرفی کرده بود اما همین که پیامبر(ص) رحلت نمودند  کسی را جانشین معرفی کردند که حقش نبود و در واقع در حق امام علی(ع) ظلم و ستم گردید و  مؤمن انقلابی کسی است که در زمان شاه با سلطنت درگیر بود، پس از انقلاب و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی در عرصه‌هایی مثل « ترورهای خیابانی و هشت سال دفاع مقدس » رو در روی دشمن ایستاد  ؛  در عرصه فعلی نبرد جنگ نرم  چه در حیطه ی سیاسی ـ حکومتی ، چه در حیطه ی اقتصادی و چه در عرصه سازندگی و... حضور و مشارکت داشته و صرفاً تماشاچی نبوده و نیست. مؤمنین انقلابی در صحنه‌های خطر همیشه در صف مقدم حاضر می‌شوند و به هنگام غنائم و... خود را از عرصه پنهان می‌کنند، این انسان‌ها مصداق روایت" مجهولون فی الارض و معروفون فیلم السماء" هستند.


استاد جعفر دیناروند از فرصت باقیمانده ی وقتش  به چند خاطره از خاطراتش در دوران دفاع مقدس که  همیشه از حوادث توفیق شهادت نصیبش نشده سخن به میان آورد و گفت : در آن اوایل جنگ که همه فرار کرده بودند ما برای مدتی در شوش مانده بودیم ؛ عراق با توپ و خمپاره در حالی که توتخانه ی ما پشت تپه ها مستقر شده بودند ؛ مرتب به شوش شلیک می کرد  ؛ یک درخت کنار بزرگی  که گاها زیر سایه ی آن استراحت می کردیم وجود داشت ، در چهارمین روز متوالی که می خواستیم به زیر آن درخت برویم  عقربه های ساعت 9:30 صبح را نشان می داد اما از شلیک گلوله خبری نشد ، یکی از دوستان گفت : پس چرا مانده ای ؟ بیا بریم زیر درخت کنار ؛ در حالی که داشتیم به آنجا می رفتیم  ؛ متوجه شدیم که  فردی به نام « حمزه » از بچه های آخر آسفالت زیر درخت نشسته است و ما از رفتن به زیر درخت منصرف شدیم و به طرف رودخانه ی شاوور در حرکت بودیم که خمپاره ای دقیقا جلوی همان درخت اصابت کرد و حمزه تکه تکه شد .

وی در بخشی دیگر از سخنان خود اظهار داشت : در کوچه ای که در حال تردد بودم به سمت راست کوچه که می رفتم خمپاره به سمت راست اصابت می کرد و وقتی که به سمت چپ پناه می آوردم خمپاره سمت چپ اصابت می کرد ؛ یک فقیر که گدایی می کرد  ؛ در حالی که خیلی گرسنه بود فردی نان خشکی به  آن فقیر داد و فقیر از آنجا دور شد ، من بلافاصله از حسینیه ی اعظم نان گرمی را تهیه کرده و به طرف وی که وارد کوچه ای شده بود حرکت کردم ، حاج حمید عرب که در جمع ما حضور دارد  جلوی مرا گرفت و گفت : « کجا می خوای بری ؟ » گفتم به سراغ آن فقیر که ... نگذاشت حرفم تمام شود و گفت : «  آن چیزی را که من دیده ام نمیخواهم شما هم ببینی » اما من جلو رفتم و دیدم همان فقیر که از ما دور شده بود مورد اصابت گلوله ی خمپاره قرار گرفته  و حتی کبد این شخص بر روی دیوار نقش بسته بود .


در ادامه حاج ناصر پیوست مدیر مجمع اهل بیت(ع) ضمن قدردانی از استاد جعفر دیناروند مدرس و نویسنده به خاطر سخنرانی پزرمحتوایش قدردانی نمود و در ادامه به بخشی از زندگی نامه ی شهید فریبرز  علی زاده  اشاره کرد و تصریح نمود : شهید فریبرز علی زاده در تاریخ 30 شهریور 1349 دیده به جهان گشود  و در حتالی که 17 سال 8 متاه از سنش هنوز سپری نشده بود در تاریخ 18 اردیبهشت 1367 در محور قلاویزان  به رسته ی بی سیم چی به درجه ی رفیع شهادت نائل گردید و پیکر پاکش  در مرقد امامزاده سید ابراهیم  ؛ زرین آباد استان ایلام به خاک سپرده شد و ما امشب برای شادی روح این شهید 18945 صلوات با استفاده از حروف ابجد قرائت نمودیم و و با توجه به 9160 صلواتی که اهالی شهر میانرود از توابع شهرستان دزفول برای این شهید والامقام قرائت نموده اند در مجموع 28105 صلوات خوانده شده است .


در پایان چند جلد از کتاب های استاد جعفر دیناروند با عنوان « شوش و بزرگان آن » بین چند نفر اهدا شد و از کارگران و معلمین شهد صلوات تجلیل شد .


 

شایان ذکر است هشتاد و ششمین آیین شهد صلوات روز یکشنبه 23 اردیبهشت ماه 1397 در روستای حمیدآباد خیابان شهید جابر ملیانی ،؛ خانه ی  حمید امیری  به نیت شهید جابر تابوغ برگزار می شود .

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست