04292024دوشنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۶۰۶۱۴2624

مجموعه مقالات فریاد( قسمت بیست و چهارم ـ فریاد و جامعه )

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

رئیس کارگروه تخصصی اموراجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه نگاران

در تعریف از جامعه می توان جمع گرایی را تنها شکل اولیه ی آن دانست.به زبان ساده وقتی از جامعه بحث می شود تنها جمع شدن ملاک قرار نمی گیرد.اجتماع از این نظر که امری انسانی است بنابراین شامل حیواناتی که به صورت جمع امور را می گذرانند نمی شود.

جامعه به مجموعه ای از انسان ها اتلاق می شود که دارای اهداف مشترک و غیر مشترکند.بنابراین امری انسانی و فقط شامل آدمی است.این مهم ما را به سمت ماهیت جامعه رهنمود می کند که رشد گرایی و پیشرفت خواهی اساسی برای استحکام  آن خواهد بود.استحکامی که اگر نباشد نوع بشر را به نابودی می کشاند.جامعه ی انسانی نیازمند به تعامل است و این نیازی اصلی برای ماندگاری آدمی است.آدم بدون آدمی نمی تواند موفق به رسیدن به اهداف خویش باشد.

زیست انسانی معنایی فراتر از زنده بودن دارد.جامعه ی انسانی از این نظر که می تواند ضعف های خود را به وسیله ی خود رفع کند قادر است تا ترقی و تعالی خویشتن را نیز ایجاد کند.جامعه ی انسانی در چنین تصوری متوجه ی بعضی از کجروی ها نیز هست.تفاوت انسان ها و احتمال کجروی و سقوط برای بعضی باعث می گردد تا فریاد ها را به عنوان وسایلی مهم و هوشیار ساز به خدمت گیرد.

فریادهای درون جامعه عکس العمل هایی با معنا برای هشدار دادن به کسانی است که از مسیر آدمیت خارج می شوند و به درون انواعی از چاه های حیوانی فرو می روند.بنابراین فریادهای جامعه می توانند هم فردی باشند و هم شامل جمع گردند.اینکه کدامین شکل هستند؟ تنها نشان دهنده ی شمارش امر است و در واقع فریادهای جامعه به طور مستقیم جمع را مورد خطاب قرار می دهد.

بنابراین می توان فریاد جامعه را نوعی درد جمعی دانست.این بدان معنا نیست که لزوما جامعه برای اشتراکات فریاد می زند بلکه درد یک فرد هم می تواند فریاد جمعی را به وجود آورد.این نکته ی ظریفی است که در درون یک جامعه دردی فردی یافت می شود اما فریادهایی جمعی به وجود می آید.این همان همنوعی و نوع دوستی است.همان بشرخواهی و توجه به انسانیت و آدمیت آدمی است.

فریادهای فردی که برای جمع ایجاد می شوند نیز قابل تصورند.اگر فرد دچار درد می شود و جمع برای رفع آن فریاد می زند برای خویشتن عکسی را نیر قائل است.فردی که ادراک بالایی دارد و مصلح اجتماعی نامیده می شود رهبری برای فریاد زدن می گردد.او فریادی فردی دارد اما دردی جمعی را معرفی می کند.پس می توان با فرد هم به جمع رسید.فریاد فردی در چنین وضعیتی به دنبال هشیار سازی جمع است.

فریاد از درون جمع برخاستن نشان دهنده ی دردکشی کلی است.نه فردگرایی را خاص می داند و نه خویشتن را برتر می شمارد.فریادهایی که در جامعه برای نشان دادن انواعی از ظلم ها ایجاد می شوند هرگز متوجه ی فردی خاص نیستند.کلی که یکی است و فردی که کل است.

بنابراین تکثر در چنین شکلی ایجاد فاصله نمی کند.نوعی همدلی و همدردی است که در یکپارچگی جمع موثر است.فریادهای جامعه برای برون رفت از پسرویی هایی است که توقف انسانیت را نمادی مهم تلقی می نماید.فریاد برای حرکت به سمت بازیابی درونی است که گاه با انواعی از رفتارهای حیوانی مانند توحش شکل گیری شده اند.جامعه در طول تاریخ توانسته است از این وسیله برای رسیدن به اهداف انسانی خویش سود برد.همان حرکت هایی که در نهایت منجر به پیشرفت و تعالی گردید.

در فریادهای جامعه فرد در درون جامعه نیست که با جامعه است.تفاوت در این دو را باید در همراهی دانست.فریاد اگر از فردگرایی به جمع گرایی تغییر جهت داد رساتر خواهد گشت.جالب ترین نکته در این فریادهای جمعی مبنای تولیدی آن هاست.در واقع این انسان است که فریاد می زند.گرچه شمارشی بالا دارد اما از درون جامعه ی انسانی تولید می شوند.

چرا این چنین فریادهایی وسیله می شوند؟ این ظریف و دقیق است.نوع بشر درد ها را می سازد و خود بشر هم باید آن ها را به گوش خویش برساند.پس هم دردساز است و هم دردعلاج و همین نکته است که جامعه را انسانی می نامد.

جنبه های متفاوت انسانی آن نشان دهنده ی وسعت آن نیز هست.آدمی در تمام وسعت کره ی زمین درد ساز و در همین راستا معالجه گر است.فریاد تنها وسیله ای برای حرکت دهی است.

جامعه و فریاد نوعی اشتراک در درد است.جامعه دارای مشکلات و ناملایمات است و فریاد هم راهی برای توجه به آن هاست.این فریادها را باید جامعه سر دهند و این جامعه است که باید هشیار گردد.جدایی از فریادها می تواند منجر به تمایز از سایرین شود.این همان خطری است که جدایی از ماهیت نامیده می شود.

آدمی اگر آدمی است که هست پس دارای جوهره ی رشد یافتنی است.فریاد را برای بیداری لازم می داند و تعالی را برای رسیدن به اهداف درونی ضروری در نظر می گیرد.جامعه ی انسانی فریادی انسانی می طلبد زیرا دردهای آن نیز انسانی اند.پس همه چیز انسانی است.تهمت به سایر موجودات پس روی و نشانه گرفتن جوهره ی آدمی بنیانی منطقی برای انواعی از رفع هاست.فریاد در جامعه برای کشاندن نوع بشر در درون و با آن بودن است.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست