به قلم ـ اسماعیل عبدالحسینی
تحولات سریع و حیرت انگیز در عرصه فناوری و داده بویژه در ساختارهای جدید تحت عنوان هوش مصنوعی و قبل تر از آن ظهور شبکه های اجتماعی و پلتفرمهای پیام رسان را می توان معجزه سال های اخیر دنیای علم دانست که زلزله ای چندین ریشتری را در همه سطوح زندگی از جمله #سبک ونگاهمان به جهان پیرامون ایجاد کرده است .
اگر به توسعه آگاهی ،انتشارواشتراک محتواها و سرعت حداکثری اطلاعات و تازه های هر حوزه از دانش و....به عنوان ثمره مثبت این ماجرا نگاه کرد به غالب شدن این تفکر در سبک و روش زندگی که نباید در هیچ لحظه ای احساس رضایت داشت نیز به عنوان رهاورد منفی این پدیده نگریست .
نگاهی اجمالی به رواج سبک زندگی که در شبکه های اجتماعی از قبیل اینستاگرام و ....به صورت روز مره در حال انتشارو تبلیغ هست ما را وارد کارزاری میکند که عرصه و میدان رقابت و مسابقه در داشته ها و نداشته هایمان هست ؛ شوربختانه قضیه اینجا تمام نمیشود و کار جایی بالا میگیرد که این مسابقه مقایسه وجدال خود را در زندگی و در دنیای واقعی نشان می دهد؛ گویی ما در دو دنیا گرفتار شده و توانایی و فرصت تامل برای تشخیص حقیقت را از ما گرفته است .
در کنار همه فواید اقتصادی و بخصوص اجتماعی که عرصه فضای اجتماعی بستر شکل گیری آن است ( فعالیت میلیون ها نفر در کسب و کارهای اینترنتی و فعالیت گروه های اجتماعی )
اما این را هم باید در نظر داشت لایه ای دیگر از این دنیا روی ذهن و روح ما به عنوان بهره بردار اصلی کار می کند
راضی نبودن از خود و ایجاد احساس بیهودگی و در مواقعی بی هویتی کارکرد اصلی دنبال کردن این نوع موضوعات در شبکه های اجتماعی است ؛ هرروز ایده جدید .کار جدید .تبلیغ جدید و....و ایجاد دلزدگی از وضع موجود ! هیچ عقل سالم و نرمالی با رشد و توسعه کمی و کیفی انسان در همه ابعاد مخالف نیست ؛ اما وقتی دنباله روی سبکی از زندگی برویم که بصورت شبانه روز در معرض بمباران فکری و روحی ما توسط فضای مجازی باشد سوغات آن ناراضی بودن از خود درهر حالتی است ؛ نظام سرمایه داری که بر پایه کسب سرمایه و مصرف گرایی به هر قیمتی شکل گرفته هم اتفاقا همین را از مامی خواهد .

هیچ وقت از خودتان راضی نباشید ؛ هر روز ، یک مدل لباس ، یک مدل لوازم خانگی ، یک مدل خودرو ، یک مدل ....و این داستان و چرخه تا زمانی که جامعه هدف که ما باشیم برایش تقاضا مهیا کند.... ادامه دارد