04272024شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۰۱۱۱۹4672

خاطرات انقلاب شوش ـ قسمت هشتم ؛ آفات انقلاب

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

واژه ها سخن می گویند.در کوتاه ترین کلمات ،بالاترین معان را منتقل می کنند.انقلاب، پر از واژه های نا گفته است.آن ها را باید شناخت،دسته بندی کرد و در مکانش به کار برد.تاریخ انقلاب نیازمند بازنگری است.

انقلاب اگر از بیرون مورد حمله قرار گیرد،مستحکم تر می شود.اگر به وسیله ی دشمن مورد هجوم قرار گیرد،پایدارتر می شود.اگر ضد انقلاب برای آن برنامه ی تهاجمات مختلف علمی ، فرهنگی و اجتماعی،ترسیم و اجرا کند،عمرش طولانی تر می شود.اما اگر از درون مورد حمله و فشار باشد.به وسیله ی دوست مورد هجوم قرار گیرد.تهاجمات مختلف را درونی ها برنامه ریزی کنند،آن گاه وضعیت متفاوت می شود و خطر از بین رفتن زحمات پیشکسوتان انقلاب به گوش خواهد رسید.

باید پذیرفت که هر انقلابی میوه،سبزه و درخت بارور دارد.آزادی و کرامت دارد.اما در کنار آن ها، آفات،استبداد و سقوط انسانی نیز  وجود دارند.انقلاب اسلامی ما بسیار بزرگ تر از تصوراتی است که بعضی ها دارند.انقلابی که نظیرش نبوده و احتمالا در آینده ی نزدیک نیز نخواهد بود. این انقلاب،میوه های بسیاری به بار آورد.عظمت آن در آورده های آن است.همین عظمت و شیرینی میوه است که آفات را برای آن متنوع تر می کند. آفات خارجی تکلیفشان در جنگ هشت ساله مشخص شد.توطئه ها موثر واقع نشدند.تحریم ها گرچه فشارآور بودند اما مسیر انقلاب را تغییر ندادند.مردم از انقلاب خود محافظت کردند.دشمن که مقابل باشد،آشکاری آن،کمک دهنده است.نگرانی ما از آفاتی است که در درون ایجاد می شوند.در هنگامه و شروع انقلاب،ایران دارای چنین بیمارانی بود.عاملینی که شناخته یا ناشناخته ماندند.شاید بهتر باشد، آن ها را بیماری زا بنامیم.

در انقلاب شو و در تمام جریانات آن، برخورد با چنین افرادی از روز اول در ذهنم متصور بود.در جریانات مختلف مانند تظاهرات، جلسات، حملات، برپایی کتاب و جلسات نقد و گفتگو، آن ها را می شناختم.البته نمی شناختم ،آن ها خود را به ما می شناساندند. آن هایی که در اولین تظاهرات،مسخره می کردند.کسانی که در گوشه ای می نشستند و به ریش ما می خندیدنو . آهسته می رفتند و آهسته می آمدند تا گربه شاخشان نزند.تظاهرات که شلوغ شد و قدرت ژاندارمری فروکش کرد، به جمع آمدند اما تنها نوعی فریب کاری بود. در فتح پاسگاه نظارگر بودند.بعد از حمله به پاسگاه دنبال اسلحه های خاص بودند.از ورود مردم به جمع انقلابیون، با ایجاد ترس، جلوگیری می کردند.آن ها چشم به دست باغبان دوخته بودند تا نهالی بکارد و میوه دهد و سپس آن میوه ی آماده را نوش جان کنند.


شاید این خاصیت بسیاری از انقلاب ها باشد.اما انقلاب ما جنبه ی اعتقادی داشت.نمی توانست چنین باشد اما با نام های مختلف،کمین های متفاوت،دچار این عارضه نیز شد. توصیه های آقای دانش این بود که آن ها را بپذیریم.به همه محبت کنیم.خاصیت انقلاب جذب کردن است.ایشان در این ایده تا آن جا پیش رفت که بعضی از طرفداران حکومت را هم با عنوان توبه کنندگان پذیرفت. کسی با این حرکت مخالف نبود.آن چه خطر مد نظر انقلابیون بوده و هست، پیشروی آن ها در درون انقلاب به بهای کنار زدن دلسوختگان است.

در بعضی از مسائل جنگ نیز این آفت نفوذ کرد.بسیاری از کسانی که جبهه ها را نمی شناختند،گواهی ها ی مختلفی در دست داشتند و از سهمیه ها نهایت استفاده را بردند.این نوع افراد در مسائل بعد از انقلاب ،همان موضع را گرفتند.سود جویی و به نفع خود وارد عمل شدن را ادامه دادند. این نوع آفات مخصوص یک قشر نبود.فرهنگیان با سابقه، بازاریان با تجربه، جوانان کم تجربه و هر کسی که می توانست وارد آن شود را شامل می شد.این آفت مختص به یک فرد یا گروه هم نبود. آن ها وارد نشدند تا تنها میوه بچینند.سفره انقلاب، مهیا بود.آمدند تا دیگران شایسته را نیز به شکل های مختلف حاشیه نشین کنند.بازار تهمت ها رواج یافت.این رفتارها،هدفدار بود.انقلابیون اصیل، زیر سئوال رفتند.

این برای انقلاب ضایعه است.تاریخچه ی انقلاب باید بازنگری شود همان طوری که، سابقه ی جنگ هم باید دوباره نگری شود.گذشتن از حوادث و کنار زدن خاطره ها ممکن است تا آن جا به نفع آن ها ختم شود که تمام مشکلات ایجاد شده ی دشمنان ،به نام انقلاب و ناتوانی آن ثبت گردد.این خطری است که با گذشت زمان ،بیشتر هم می شود.آفت انقلاب در شوش به جایی کشیده شد که افرادی را به شکل های مختلف متهم کردند و جالب این که، کسانی این اتهامات را مطرح کردند که در جریان انقلاب حضور نداشتند.

من طرفدار خشونت نیستم. مردم را به آن چه نیستند متهم نکنیم اما معتقدم، افراد را با توجه به آن چه هستند ،بشناسیم و بشناسانیم.این حقیقتی بزرگ است که،حفظ انقلاب از ایجاد آن مشکل تر خواهد بود.بسیاری از انقلاب های جهان،پس از مدت زمانی،منحرف شدند.علت انحرافات،همان نیروهای ناشایستی بودند که خود را انقلابی نامیدند.

کنار گذاشتن انقلابیون،در افراد دیگر،نا امیدی ایجاد می کند.کار فرهنگی یعنی همین.واژه ها سخن می گویند و در درون نفوذ می کنند.کذب سازی،آفتی بزرگ است.کار فرهنگی برگزاری مسابقه ، همایش های پر زرق و برق،هدیه دادن ،یکدیگر را تعریف کردن ،جایزه دادن و جلسات طولانی تشکیل دادن نیست.این ها هم آفات انقلابند.در سختی قوانین دست و پا زدن،در پیچ و خم های اداری گیر کردن،شکل و شمایل رسمی به خود گرفتن،خشک و بی روح حرکت کردن،کاغذ های اداری رد و بدل کردن و مشکلات مردم را حل نکردن،آفات انقلاب هایی است که بیمار زایی در درون آن ها رخنه کرده باشد.

انقلاب ما باید پایدار بماند.این انقلاب حاصل تلاش های کسانی است که بهترین عمر خود را در راه مبارزه با ظلم و ستم گذراندند.بسیاری از آن ها در سنین بالا هستند. آن ها می دانند که انقلاب ما در تمام ایران گلستانی ایجاد کرد که قابل پیش بینی نبود.همه غرق در شادی شدیم.باغ زیبا و پر از میوه در دسترس قرار گرفت. ما با شادی و خوشی این باغ ،از حضور آفات،غافل شدیم.شوش مانند سراسر ایران دارای آفات فراوانی شد.ضربات زیادی به پیشرفت و باورهای انقلاب وارد کردند.این لطمه ها به ویژه در ابتدای پیروزی،واضح تر بودند.آفت ها،میوه ها را تلخ می کنند.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست