04282024یکشنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۰۱۰۰۹4600

آشنایی با عباس کرم الهی و چگونگی تشکیل گروه تئاتر اندیشه ی شهرستان شوش دانیال(ع)

مصاحبه از ـ فائقه شیرک

بسم الله الرحمن الرحیم بر کسی از دهه ی شصت و هفتادی ها پوشیده و پنهان نیست که عباس کرم الهی در چار محور « ورزش ـ هنرهای نمایشی ـ روزنامه نگاری و خبرنگاری و عکاس خبری» سوابق درخشانی دارد ؛ ما در این مصاحبه ی سه قسمتی در نظر داریم شما مخاطبین را با این پیشکسوت ارزشمند آشنا کنیم .

روز پنجشنبه 9 دی ماه1400هم زمان با سالروز حماسه ی غرور آفرین و مردمی 9 دی بعد از نماز ظهر و عصر به سراغ مردی رفتیم که ازدر اکثر زمینه های فرهنگی و هنری تجاربی را با خود یدک می کشد ، درست است ، منظورم عباس کرم الهی رئیس انجمن روزنامه نگاران اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیر کانون بسیج رسانه ی سپاه ناحیه ی شوش دانیال(ع) است که در سه جبهه ی « هنرهای نمایشی ـ رسانه و مطبوعات و عکاسی و ورزش» کوله باری از تجربه دارد و در هر سه جبهه یکی از پیشکسوتان است ، قرار است طی سه مرحله با ایشان مصاحبه ای داشته باشیم که بخش اول این مصاحبه به سوابق ایشان در زمینه هنرهای نمایشی اختصاص دارد .

لطفا برای شروع مقدمه ای را برای مخاطبین شوش نیوز تشریح دهید ؟

بسم الله الرحمن الرحیم ؛ با سلام و درود به روح پر فتوح معمار کبیر انقلاب اسلامی ، همان که حق جویان و حق پویان عالم را دیوانه و شیدای خود نمود ؛ حضرت امام خمینی(ره)  که طومار 2500 ساله ی رژیم ستم شاهی را در هم پیچید و سلام و دورود خالصاله به شهدای والامقام از صدر اسلام گرفته تا شهدای انقلاب اسلامی ، شهدای ترور در از ابتدای انقلاب اسلامی تا ترور شهدای هسته ای ، شهدای هشت سال دفاع مقدس ، شهدای مدافع حرم ، شهدای نظم و امنیت ، شهدای جبهه سلامت و درمان و شهدای خبرنگار و هنرمند و آرزوی سلامتی و تندرستی برای نایب بر حق امام زمان حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای«مدظله العالی» ؛ و قدر دارنی از شما خبرنگار تلاشگر ، دلسوز و همیشه در صحنه که علاوه بر انجام رسالت خبرنگاری به فکر مستمندان و تهی دستان هستی ، عباس کرم الهی هستم متولد ششم شهريور 1345 ـ زادگاه روستاي داودآباد ازتوابع شهرستان شوش

ـ ابتدا از تاریخچه ی تئاتر شوش هر آنچه که می دانید برای مخاطبین شرح دهید ؟

تاریخچه ی تئاتر شوش به قبل از انقلاب برمی گردد زمانی احمد دناک زاده معلم دبستان آپادانا  در سال 1348 که نمایش « شاه و گدا » را اجرا و بازی کرد البته مشکلاتی برایش ایجاد شد که تئاتر را کنار گذاشت ، در همان  سال های زنده یاد حمید مهر آرا و سید جلال حسینی چراغ تئاتر شوش را روشن نگه داشته بودند ، در سال 1350 نیز حسن سورای دانش آموز کلاس سوم دبیرستان به جمع آنها ملحق شد . ولی اگر تعزیه را مادر هنرهای نمایشی بدانیم ، تعزیه بیش از 230 سال پیش در روستای بیت چریم « شهر حر ریاحی امروزی» به زبان عربی اجرا شده و از حدود 115 سال پیش به زبان فارسی توسط دست اندرکاران حسینه ی اعظم شوش در میدان امام حسین(ع) شروع به اجرا نموده است که هم اکنون جز فهرست ثبت ملی می باشد .

ـ در بخش اول قصد داریم در مورد سوابقی که در هنرهای نمایشی دارید از شما بخواهیم که توضیحات لازم را ارائه نمایید ؟

قبل از اینکه بخواهم از شروع فعالیت خودم بگویم اجازه دهید هم یادی از اساتید خود داشته باشم و هم یادی از شهدای هنرمند چون هر چه داریم از شهداست ، شهرستان شوش در مجموع 19 هنرمند شهید تقدیم انقلاب  ، ولایت فقیه و اسلام نموده که در این میان چون بنده تئاتری هستم به نام شهدای تئاتری اشاره می کنم « شهید علی آلیگرد کارگردان و بازیگر ـ شهید حشمت محمود صالحی بازیگر و شهید مرتضی معتمد سگوند » این سه شهید بزرگوار در نمایش « آدم ها برمی گردند » که در مصلی نماز جمعه اجرا شد  ایفای نقش داشتند ، روحشاد شاد و یادشان گرمی باد . و در ادامه تا جایی که اطلاع دارم یادی هم از خفتگان در خاک داشته باشم . « زنده یاد غلامحسین شیرک بازیگر نقش قاسم ابن الحسن(ع) در تعزیه ی حسینی شوش ، زنده یاد شمسعلی داودی و زنده یاد حسن دیناروند اساتید سرنای محلی و مقامی در استان خوزستان و ایران ـ زنده یاد مهرداد براتی ، زنده یاد غلامعلی پورطالب ، زنده یاد جعفر طالبی ، زنده یاد علی سیفی ، زنده یاد خداکرم سگوند و دیگر عزیزانی که نام آنها را فراموش کرده ام .»  اما شروع فعالیت من در هنرهای نمایشی به زمان جنگ تحمیلی عراق برمی گردد . جنگ به صورت رسمی در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ برابر ۲۲ سپتامبر ۱۹۸۰ آغاز شد. به خاطر شغل مرحوم پدرم که در گروه صنایع کاغذپارس مشغول بود تا زمانی که خانه ی ما مورد اصابت خمپاره ی دشمن بعثی قرار نگرفته بود در شوش ماندیم اما وقتی که بخشی از خانه ی ما ویران شده بود من به اتفاق مادرم خانه و کاشانه را ترک کرده و به خرم آباد نزد عمویم رفتیم ، پدرم در شوش ماند چون باید روزانه به سرکار می رفت اما بعد از چند ما او هم شوش را ترک کرد و به شهردزآب« شهرک امام خمینی(ره) یا به عبارتی شهرک خسرو هجرت نمود .

وقتی که به خرم آباد رفتیم کلاس دوم راهنمایی بودم و در مدرسه ی راهنمایی دکتر عبدالحسن خانعلی ثبت نام کردم و به دامه ی تحصیل مشغول شدم ، همان سال «علی امرائی» مربی پرورشی مدرسه قصد داشت یک نمایش عروسکی را تولید کند و در جشنواره ی تئاتر دانش آموزی استان لرستان شرکت نمایند و به همین منظور به کلاس ما وارد شد و چند نفر از جمله مرا انتخاب نمود ؛ من تا آن موقع خیلی کمرو بودم و بازی در تئاتر خیلی برایم  سنگین و سخت بود اما با راهنمایی های علی امرائی « نقش روباه » در نمایش عروسکی قلعه حیوانات به من واگذار شد . سال  تحصیلی 60 ـ 1361 را سپری می کردیم ، روز اجرا فرا رسید و در سالن شهرداری خرم آباد در حضور داوران و تماشاگران برای اولین بار به روی سن رفته و اجرا نمودم ، تمام سعی خود را به کار گرفتم که استرس و ترس را از خود دور کرده و کاملا عادی بازی کنم و به همین منظور مورد توجه داوران قرار گرفته و در یک جشنواره تئاتر دانش آموزی در سطح استان برای اولین بار عنوان دوم بازیگری جشنواره به نام من رقم خورد ، از همان سال به بازیگری علاقه مند شدم .

عملیات فتح‌المبین ، عملیات نظامی گسترده ی نیروهای مسلح ایران، علیه نیروهای ارتش عراق، در خلال جنگ ایران و عراق بود، که در فروردین ۱۳۶۱ با تلفات بالای انسانی پس از ۷ روز نبرد سنگین و با پیروزی قاطع نیروهای ایرانی و عقب‌نشینی ارتش عراق از سرزمین‌های اشغال‌شده، به پایان رسید.

این عملیات در ساعت ۳۰ دقیقه ی بامداد روز دوشنبه ۲ فروردین ۱۳۶۱ در جبهه جنوبی، در منطقه غرب شهرهای « شوش و دهلران »با وسعت حدود ۲٫۵۰۰ کیلومتر مربع در استان خوزستان انجام شد. طرح‌ریزی عملیات فتح‌المبین از اواسط آبان ۱۳۶۰ آغاز شده بود. بسیاری بر این باورند که این عملیات نقطه عطف جنگ ایران و عراق است، که در نهایت منجر به بیرون راندن نیروهای عراقی از بخش بزرگی از خاک خوزستان شد. هر چند برخی دیگر از مفسران جنگ، عملیات بیت‌المقدس را تعیین‌کننده‌ترین عملیات در طول جنگ ایران و عراق می‌دانند. در مجموع عملیات فتح‌المبین باعث آزادسازی ۲٫۴۰۰ کیلومتر مربع از سرزمین‌های اشغالی، شامل «ده‌ها بخش و روستا و نیز چندین جاده ارتباطی مهم در استان خوزستان» شد، همچنین شهرهای « دزفول، شوش، دهلران، اندیمشک و پایگاه هوایی دزفول »نیز، از دید و تیر مؤثر ارتش عراق خارج گردید.

ما هم خرم آباد را به قصد بازگشت به وطن ترک کردیم و به شوش ، شهر شهیدان گمنام بازگشتیم و چون با تئاتری های شوش آشنایی نداشتم فعالیت خود به مدت دو سال کنار گذاشتم تا اینکه توسط یکی از دوستان شوشتری خودم به نام سعید چهارمحالی با برادر پاسدار «مرداسی» فرمانده ی سپاه ناحیه ی شوشتر آشنا شدم و وقتی که ایشان متوجه شد من به بازیگری علاقه دارم مرا به « زنده یاد عبداکاظم طرفی نژاد « از جنگ زده های شهرستان آبادان ، برادر پاسدار یونس فریسات مسئول گروه سرود تبلیغات سپاه ناحیه ی شوشتر و ... غیاسی » معرفی نمود به مدت سه سال در این شهرستان فعالیت خود را در بازیگری ادامه دادم و با ایفای نقش در نمایش های « ياد ياران ديده ي گريان» نوشته عبدالکاظم طرفی نژاد به کارگردانی یونس فریسات ـ « آئينه ي عبرت» نوشته ی یونس فریسات به کارگردانی عبدالکاظم طرفی نژاد ـ نمایش دفاع مقدسی « دريادلان» نوشته ی یونس فریسات به کارگردانی عبدالکاظم طرفی نژاد ، « باقی السطنه » نوشته ی زنده یاد عبدالرضا حیاتی به کارگردانی عبدالکاظم طرفی نژاد و نمایش «کنفرانس » نوشته و کار عبدالکاظم طرفی نژاد ؛  تجارب خوبی را به دست آوردم و به همین منظور به خودم جرأت دادم و دست به قلم شدم و نمایش ها کوتاه و طنز « کافه ی بهار ـ بی گناه مقصر و فضولباشی» را نوشتم و با همین سه نمایشی که نوشتم عزم خود را جز کرده که به اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش رفته و با هنرمندان شهر خودم آشنا شوم .

آن زمان یعنی در سال 1366 اداره  ی فرهنگ و ارشاد اسلامی در ساختمانی استیجاری مقابل حرم دانیال نبی(ع) نبش خیابان آیت الله طالقانی قرارداشت ، رئیس اداره «حجت الاسلام راوش» از روحانیون شهر حر«بیت چریم» بود و « حجت اله کایدخورده ، غلامعلی یاحسن و محمدرضا بخشی » کارمندان این اداره بودند  و «استاد سید جلال حسینی ، عبدالحسین رسته خاک ، خسرو مریدی«خوصیان» ـ منوچهر زارع ، زنده یاد غلامعلی پورطالب ، عظیم سلیمی نژاد ـ حسين شويع پور ـ قاسم حاصلي و عبدالمحمد علیزاده » هنرمندان این اداره بودند اما هسته ی مرکزی تئاتر های شوش به صورت ثابت روی چهار نفر « استاد سید جلال حسینی ـ عبدالحسین رسته خاک ـ عظیم سلیمی نژاد و عبدالمحمد علیزاده» می چرخید .

حجت اله کایدخورده مرا به استاد سید جلال حسینی معرفی کرد و از همان سال من هم به این هسته مرکزی ملحق شدم و به کارگردانی استاد سید جلال حسینی در نمایش های « مکان آدمیت ـ  چیزی مثل کیمیا ـ بازگشت از قلمرو شیطان و عبدالله عفیف » ایفای نقش نمودم علاوه بر آن در سال 1367 در سالن سینمای سابق « مجمع ورزشی شهید بهشتی امروزی» استاد سید جلال حسین سه نمایش مرا یعنی « کافه ی بهار ـ فضولباشی و بی گناه مقصر» را کارگردانی نمود و این به من انگیزه داد تا قلم خود را برای نوشتن نمایش های بلند آماده کنم .

لازم به توضیح است که در منطقه ی صنعتی هفت تپه سه گروه نمایش در دهه مبارفجر هر سال در سالن سینما هفت تپه و یکی از سالن های واحد آکوزش گروه صنایع کاغذپارس به اجرای برنامه می پرداختند .

 

1 ) ـ گروه هنری شرکت کشت و صنعت هفت تپه :

این گروه به سرپرستی امراله امیردوانی مدیر امور اداری شرکت رهبری  و به کارگردانی استاد سید جلال حسینی فعال بود و در آن « خضیر عموری ـ ملا عبدالرضا محول ـ علی محمد طولابی ـ محمد سگوند ـ منصور بالوئی و......» هنرنمایی می کردند .

2 ) ـ گروه هنری شرکت کاغذپارس هفت تپه :

این گروه توسط محمدرضا ناصری رهبری می شد و در آن « علیرضا ریماز ـ فرهاد حسین پور ـ زنده یاد مهرداد براتی ـ محمود جوانمرد ـ محمد دیناروند ـ زنده یاد پرویز زیره نژاد ـ محمدرضا علیزاده ـ سید عیسی موسوی ـ ماهزاده امیری و مریم بهرمان » فعالیت داشتند .

3 ) ـ گروه هنری مهتاب :

این گروه توسط هنرمند باسابقه حسین یلالی مدیریت و کارگردانی می شد و در آن « منوچهر قلاوند ـ امیر لالوند ـ امین لالوند ـ حسین شامصیری ـ رضا نادری و....» هنرنمایی می کردند .

نحوه ی آشنایی با استاد زنده یاد بهمن عیوق :

سال 1368اولین جشنواره ی تئاتر استان خوزستان در شهرستان اهواز قرار شد برگزار شود و عبدالرحیم فضیلت پور رئیس سابق اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش چون این شهرستان کاری را برای جشنواره آماده نکرده بود به اینجانب مأموریت داد تا به عنوان مهمان در جشنواره حضور یابم و علاوه بر حضور در کلاس های آموزشی و دیدن نمایش هایی که اجرا می شود  ، با بزرگان تئاتر خوزستان آشنا شده و رایزنی های لازم را برای بهبود تئاتر شهرستان شوش داشته باشم  ، در دومین روز روی یک صندلی کنار میز غذا خوری برای صرف ناهار نشسته بودم که زنده یاد بهمن عیوق دقیقا رو به روی من نشسته بود اما من او را نمی شناختم در کنار او سمت راست «محسن کوشایی» از تئاتری های اندیمشک و در سمت چپ او « استاد اکبر بهداروند» شاعر و نمایشنامه نویس اندیمشکی نشسته بود  .

محسن کوشاییباب صحبت را با من آغاز کرد و گفت : از کجا تشریف آورده ای ؟ گفتم : از شهرستان شوش

گفت : فاصله ی بین شوش تا اندیمشک تا شهرک سلمان بیشتر است یا شوش تا شهرک سلمان ؟ قاصله ی دزفول تا شهرک سلمان بیشتر است یا شوش تا شهرک سلمان ؟

گفتم : شهرک سلمان که چسبیده به شوش است در حالی که این شهرک با اندیمک 35 کیلیومتر و با دزفول حدود 26 کیلومتر فاصله دارد .

گفت : پس چرا برای پیشرفت تئاتر اندیمشک من به شهرک سلمان می آیم و علی سلطانی نیز برای پیشرفت تئاتر دزفول از این شهرستان به شهرک سلمان می آید و بهمن عیوق را با خود می بریم ولی شما به سراغ ایشان نمی روید ؟

گفتم : صادقانه اگر بخواهم بگویم اگر بهمن عیوق الان رو به رویم نشسته باشد  این بزرگوار را نمی شناسم .

زنده یاد بهمن عیوق وقتی به صداقتم پی برد گفت : من بهمن عیوق هستم و سپس از تعداد هنرمندان و امکانات و تجهیزات تئاتر شوش از من سئوالاتی را پرسید . من هم گفتم هسته  اصلی هنرمندان فقط پنج نفر هستم و از محدود انماناتی که داشتیم با ایشان صحبت کردم ولی گفتم یک رئیس بسیار خوب داریم که به فکر پیشرفت تئاتر شوش است .

این شد که پای استاد بهمن عیوق را به شهرستان شوش باز کردیم  . ایشان در اولین گام اقدام به نصب فراخوان زد تا علاقه مندان به تئاتر را دور هم جمع کند لذا کلیه ی بازیگران سه گروه هفته تپه و همچنین گروه هنری شرکت قند و تصفیه شکر دزفول«خاورمیانه ی امروزی» به اداره ی قرهنگ و ارشاد اسلامی آمده و ثبت نام کردند . استاد بهمن عیوق مراحل برگزاری اولین دوره ی انتخابات انجمن نمایش را فرا هم نمود و در مجموع 45 نفری که عضو شده بود 15 نفر کاندید هیئت مدیره و بازرسی انجمن شد و در نهایت « استاد بهمن عیوق به عنوان رئیس ـ استاد سید جلال حسینی به عنوان نایب رئیس ـ من«عباس کرم الهی» به عنوان خزانه دار ـ عبدامحمدعلیزاده به عنوان منشی و شهنازدانش به عنوان عضو ثابت » ـ عبدالحسین رسته خاک و زنده یاد غلامعلی پورطالب به عنوان اعضای علی البدل و «عظیم سلیمی نژاد و محمدرضا ناصری  به عنوان بازرس» انتخاب شدند . با انصراف شهناز دانش ، عبدالحسین رسته خاک جایگزین وی شد .

سال 1368 سال پر آوازه ای برای تئاتر شوش بود و استاد بهمن عیوق دو نمایش « بزبزانه که بعدا نام رو را به تو ، من ، آبادان » تغییر داد و نمایش « دیده باد دشت شقایق » را نوشت ـ در نمایش اولی فقط دو بازیگر ایفای نقش داشتند که بهمن عیوق و ابراهیم شهبازی بازیگران این نمایش بودند اما نمایش دیده باد دشت شقایق 30 بازیگر داشت «27 بازیگر مرد و 3 بازیگر زن» تا آن زمان به خاطر بافت عشایری و تعصبات قومی قبیله ای کسی اجازه نمی داد تا دختری طرف تئاتر بیاید اما هر طور شد توانستم « فاطمه تمیمی ـ بسنه تمیمی و قسمه مرداوی» را با رضایت خانواده به تئاتر دعوت کنم . بهمن عیوق به من گفت : از مجموع این اعضاء فقط می توانم از « شما ـ عبدالحسین رسته خاک ـ یعقوب سلیمی خواه ـ فرزاد سگوند«پارسانژاد» ـ عبدامحمدعلیزاده و طعیه چنانی» استفاده کنم ، لذا به 21 نفر دیگر نیاز مبرم دارم ؛ لذا با گرفتن نامه از اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی به مدیریت گروه صنایع کاغذپارس هفت تپه 21 کارگر از جمله « عبدالامیر هوری ـ موسی منصوری ـ سید عیسی موسوی ـ اسحق سرخه «مجتبایی» ـ علیشاه چشمه خاور ـ اسد سگوند ـ سید حمید موسوی شرف آبادی ـ فرهاد حسین پور ـ محمدرضا ناصری کریموند و ..... »را از محل کار ترخیص کرده و در اختیار استاد بهمن عیوق قرار دادم و این نمایش برای اولین بار در تاریخ تئاتر اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی به جشنواره تئاتر استان خوزستان در اهواز راه یافت و بعد از مراسم افتتاحیه در اولین شب اجرا شد و مورد تحسین قرار گرفت .لازم به ذکر است در این نمایش علاوه بر ایفای نقش غلام ؛ دستیارکارگردان هم بودم .

 

از این به بعد در بخش هنرهای نمایشی علاوه بر مسئولیت هایی که در این مدت بر عهده داشته اند باید گفت درقسمت « بازیگری ـ نمایشنامه نویسی و کارگردانی» فعالیت داشته ام .

الف ) بازیگری :

1 ) ـ ایفای نقش غلام در نمايش مردآزما نوشته و كار زنده ياد بهمن عيوق  در سال 1369 ـ امورتربيتي شوش


2 )  ـ دستيار كارگردان نمايش تو ـ من و آبادان نوشته و كار زنده ياد بهمن عيوق در سال 1370 ـ شوش

3 ) ـ ایفای نقش ناخداقادر  در نمايش سرخ باد نوشته و كار زنده ياد بهمن عيوق  در سال 1371 ـ شوش و جشنواره ي تئاتر استاني ـ آبادان

 

4 ) ـ بازي در نمايش مردآزما نوشته زنده ياد بهمن عيوق به كارگرداني عبدالحسين رسته خاك در سال 1372 ـ جشنواره ادبي و هنري روستا ـ تهران


5 ) ـ بازي در نمايش مردآزما نوشته ي زنده ياد بهمن عيوق به كارگرداني عبدالحسين رسته خاك در سال 1372 ـ جشنواره تئاتر استان خوزستان ـ ماهشهر

6 ) ـ بازي در نمايش كنار نوشته ي زنده ياد بهمن عيوق به كارگرداني عبدالحسين رسته خاك در سال 1373 ـ شوش

7 ) ـ بازي در نمايش گاه خنكاي سپيده دمان نوشته زنده ياد بهمن عيوق به كارگرداني عبدالحسين رسته خاك در سال 1374 ـ شوش

8 )  ـ بازي در نمايش ني سو نوشته ي زنده ياد بهمن عيوق به كارگرداني عبدالحسين رسته خاك در سال 1375 ـ شوش

9 ) ـ نور پرداز نمايش كوله بار نوشته ي دكتر فرهاد ناظرزاده كرماني به كارگرداني سيد جلال حسيني در سال 1377 در شوش و نهمين جشنواره ي تئاتر استان خوزستان در مسجدسليمان

10 ) ـ بازي در نمايش  دستمزد نوشته ي و كار زنده ياد بهمن عيوق در سال 1378 ـ جشنواره ي سراسري كارگران كشور در تبريز همراه با گروه هنري كاغذ پارس هفت تپه

11 ) ـ بازي در نمايش با من بمان كرخه نوشته و كار سيد جلال حسيني در سال 1379 ـ شوش

12 )  ـ بازي در نمايش بادبانها نوشته ي حميد امجد به كارگرداني سيد جلال حسيني در سال 1380 ـ جشنواره ي داخلي شوش

13 ) ـ نور پرداز و مدير تداركات نمايش خرس نوشته ي حميد امجد به كارگرداني عبدالحسين رسته خاك در سال 1380 ـ چشنواره داخلي تئاتر شوش

14 ) ـ بازي در نمايش پنجره اي بر بادها نوشته دكتر فرهاد ناظر زاده كرماني به كارگرداني سيد جلال حسيني در سال 1380 ـ جشنواره ي داخلي تئاتر شوش

15 ) ـ نور پرداز نمايش زخمه بر زخم نوشته نصرالله قادري به كارگرداني سيد جلال حسيني در سال 1381 ـ جشنواره منطقه اي استاني در سالن امور تربيتي شوش كه گروه هاي از آبادان با نمايش عيوق ـ شوشتر با نمايش اسماعيل اسماعيل ـ اهواز با نمايش ارابه  و رامهرمز با نمايش قاب بي تصوير حضور داشتند .

16 ) بازی در نمایش « تراژدی پروانه » در نقش مرد نابینا نوشته و کار خودم در سال 139 

ب ) کارگردانی :

1 ـ نمایش « امید » نوشته و کار خودم در سال 1365 ـ نمازخانه جهادسازندگی

2 ـ نماز رمز موفقيت نوشته خودم در سال 1367 ـ امورتربيتي شوشتر

3 ـ  گنج پنهان نوشته ي خودم در سال 1369 ـ امورتربيتي شوشتر

4 ـ  كنفرانس نوشته ي يونس فريسات در سال 1369 ـ پادگان آموزشي قدس شوشتر

5 ـ  فرشته نوشته ي خودم  در سال 1371 ـ شوش

6 ـ  يادياران نوشته ي خودم در سال 1375 ـ شوش

7  ـ اقليما نوشته اعظم بروجردي در سال 1376

8  ـ نمايش حكايت همچنان باقيست نوشته ي خودم در سال 1380 ـ جشنواره ي داخلي تئاتر شوش

9 ـ چشم آبي اقيانوس نوشته ي حميد امجد در سال 1381 ـ شوش

10  ـ نمايش پوريايي ديگر نوشته ي حسن باستاني در سال 1381 ـ شوش

11  ـ طاعون نوشته ي خودم در سال 1382 ـ شوش

12  ـ دشت خون نوشته ي رحمت الله محرابي در سال 1382 ـ شوش

13  ـ دخيل نوشته ي زنده ياد بهمن عيوق در سال 1382ـ شوش

14  ـ تراژدي خاتون  نوشته ي زنده ياد تيمور ارغون در سال 1383ـ شوشتر

15  ـ آينه ي چوبي  نوشته ي زنده ياد تيمور ارغون در سال 1383ـ شوشتر

16 ـ نمايش  حكايتي ديگر نوشته ي خودم در سال 1383ـ شوشتر

17  ـ نمايش مرواريد نوشته ي محمد چرمشير در سال 1384 ـ شوش

18  ـ نمايش سرخ باد نوشته ي زنده ياد بهمن عيوق در سال 1384ـ سالن شهید حیاری شوش

19  ـ نمايش دغدغه هاي لب پرچين نوشته ي مهرداد راياني در سال 1385 ـ شوش

20  ـ نمايش به خورشيد بگو نوشته ي سعيد تشكري در سال 1386 ـ شوش

21 ـ نمايش دلشكسته نوشته ي خودم در سال 1387 ـ شوش

در تاريخ 23 شهريور 1387 بر اثر سانحه ي رانندگي و بستري شدن در بيمارستان به مدت يك سال از فاليت هاي هنري فاصله گرفت

22  ـ نمايش مردآزما نوشته ي زنده ياد بهمن عيوق در سال 1389 ـ شوش ـ تالار نيايش

23ـ نمايش  ماجراهاي خانواده ي منجلي و شاه طلا نوشته ي خودم در سال 1390 ـ شوش تالار نيايش


24 ـ نمايش قهوه خانه ي مه سيي  نوشته ي خودم در سال  1390 ـ شوش ـ تالار نيايش


25 ـ نمایش مسیر عشق نوشته و کار خودم ـ 23 خردادماه 1393 ـ تالار نیایش ـ سالن اصلی

26 ـ نمایش « مسیر عشق » نوشته و کار خودم  اسفند ماه 1393 ـ اولین جشنواره داخلی پلاتویی شوش

27 ـ نمایش بومی محلی ماه بانو نوشته احمد رضا گوهری به کارگردانی خودم ـ تالار نیایش ـ 1395


28 ـ نمایش مکافات نوشته و کار خودم ـ تالار نیایش ـ سال 1395

29 ـ نمایش حکایت ناتمام یک زن  نوشته احسان جانمی  25 آذرماه1396 ـ پلاتوی شهید حیاری


30 ـ نمایش کماندومینو نوشته ی خودم در سال 1397 ـ شوش ـ تالار نیایش ـ پلاتوی استاد سید جلال حسینی


31 ـ نمایش منجلی به فرنگ می رود نوشته ی خودم در اسفندماه سال 1397 ـ تالار نیایش ـ پلاتوی سیذ جلال حسینی

 

32 ـ نمایش تراژدی پروانه نوشته ی خودم در سال 1398 ـ شوش ـ پلاتوی شهید حیاری

لازم به توضیح است نمایش های « جشن بهاران نوشته احمد رضا گوهری و از آدم تا آدم نوشته ی خداداد رضایی» در اولین و دومین سال کرونایی مجوز اجرا نگرفت و تعطیل شدند و از تاریخ 7 شهریورماه 1399  تمرینات نمایش «عروسی خرسی بود خاله نبود نوشته مهدی حاج مهدی »آغاز شد اما به خاطر بستری شدن در بیمارستان ناتمام ماند .

ج ) ـ نمایشنامه نویسی :

1 ـ  نمايشنامه ي نماز رمز موفقيت ( ويژه ي كودكان )

2 ـ  نمايشنامه ي گنج پنهان ( كار و اشتغال )

3 ـ  نمايشنامه ي فرشته ( دفاع مقدسي )

4 ـ  نمايشنامه ي يادياران (دفاع مقدسي )

5 ـ  نمايشنامه ي حكايت همچنان باقيست ( اعتقادات و باورهاي قوم عرب )

6 ـ  نمايشنامه ي طاعون ( استقامت در مقابل سختي )

7 ـ  حكايتي ديگر ( بومي محلي ـ باورهاي قوم لر )

8 ـ  نمايشنامه ي ديار عاشقان ( دفاع مقدسي )

9 ـ نمايشنامه رهايي ( مواد مخدر )

10 ـ  نمايشنامه ي چشم طلايي

11 ـ  نمايشنامه ايستگاه  

12 ـ پرده ی عشق

دوازده نمایش نامبرده به صورت مناسبتی در سالن های مختلف  اجرا شده اند .

برخی از نمایشنامه هایی که خودم نوشته ام را هنوز اجرا نکرده ام که به آنها اشاره می کنم وگرنه به آنهایی که کارگردانی نموده ام در بخش کارگردانی اشاره کرده ام :

« تراژدی زندگی ـ دلیل منطقی ـ ترانه ای برای مریم ـ زلزله ـ رحمت ـ شبی برای عاشقی ـ چشم طلایی ـ مسابقه ی محله ـ هدیه تولد ـ راه دل ـ ترکش و راز»

ـ نمایش هایی که تاکنون نوشته ای و یا کارگردانی کرده ای در مورد چه ژانرهایی بوده اند ؟

من آغاز نمایشنامه نویسی خود را با همان سه نمایش کوتاه با موضوع طنز و کمدی آغاز کردم و به دنبال آن اولین نمایش بلندی که نوشتم نمایش « امید » با ژانر دفاع مقدس بود در حالی که  « دلشکسته» با ژانر عاشقانه بود و « مسیر عشق » عاشورایی دفاع مقدسی بود که به نظر خودم یکی از بهترین متن هایی بود که تاکنون نوشته بودم ، با ژانر تعزیه ی میدانی و صحنه ای بازی کرده ام و برخی از نمایشنامه هایی که نوشته ام بومی محلی بوده اند ؛ تنها ژانری که کار نکرده بودم کودک و نوجوان بود و بر اساس قولی که به امام جمعه داده بودم قصد داشتم نمایش خرسی بود خاله نبود را با همکاری همکارم سیده آیده تفاخ تولید نمایم که دچار این مشکل قطع پا شدم و نمایش  در حالی که وارد مرحله ی میزان سن شده بود نیمه کاره رها شد و اگر خداوند مجالی داد و دوباره به جامعه برگشتم یا همان نمایش و یا نمایش دیگری با همان ژانر را تولید خواهم کرد تا هم کلکسیون ژانرهای خود را تکمیل کرده باشم و هم قولی که به امام جمعه داده ام عملی شود و ما شرمنده ی ایشان نشویم هر چند که به بازیگر توانمند و خواهر گرامی زیبا فلاحتی هم قول داده ام که اگر عمری باقی باشد نمایش نیمه کاره ی « خوشبختی در ساعت شش بامداد» نوشته سید صادق فاضلی که مجوز کتبی اجرا را از ایشان گرفته ام را تولید کنم .

ـ گروه تئاتر اندیشه چه مراحلی را طی کرد تا توانست پروانه  ی رسمی بگیرد ؟

در شهرستان شوش هشت گروه « آپادانا به سرپرستی محمد سگوند ـ اندیشه با شماره ی پروانه ی 94/35107 به تاریخ 1394/10/13 به سرپرست خودم(عباس کرم الهی)  ـ بچه های ایرونی به سرپرستی بردیا آریان فر ـ جنت الحسین به سرپرستی احمد خدادادی ـ سایه سار به سرپرستی عبدالحسین رسته خاک ـ سنتی به سرپرستی رضا طاهری ـ صوت الغریب به سرپرستی ناجی عباسی نیا و مهتاب به سرپرستی حسین یلالی  » توانسته اند از طریق « سامانه ی ثبت گروه های نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ایران» پروانه ی رسمی تولید نمایش بگیرند ، هر چند گروه های نمایشی « شمس الشموس به سرپر ستی عبدالکاظم شیاعی  ـ خاکریز به سرپرستی محمود بالویی ـ سوژه به سرپرستی حسین مانعی  ـ طوفان به سرپرستی کامبیز حیدری ـ ماهور به سرپرستی امیر حسین حیوری ـ دریچه به سرپرستی بهرام آرایان فر ـ مدافعان حرم به سرپرسنی صادق اسماعیلی فر ـ ترنج به سرپرستی محمدجواد خصافی و زیگورات به سرپرستی احمد دیناروند » 9 گروهی هستند که هنوز موفق به دریافت پروانه  نشده اند ولی از بین گروه های ثبت شده ی دارای اساسنامه از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، تنها گروهی که موفق شده از طریق سامانه ی ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری سازمان ثبت سناد و املاک دارای اساسنامه با شماره ی ثبت 66 ـ شناسه ی ملی : 14000017696 و کد پستی 6477183199 می باشد .

ـ به مسئولیت ها در ابتدای سخنان خود اشاره کردی آیا در بخش هنرهای نمایشی مسئولیتی هم داری و یا داشته ای ؟

اگر هیچ مسئولیتی نداشته باشم همین که یکی از بنیان گذاران تشکیل انجمن نمایش در شهرستان شوش هستم تا تئاتری های شوش ساماندهی شوند به خود می بالم در این راستا اگر اجازه دهید می خواهم خاطره ای بگویم ، انجمن نمایش در اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی یک اتاق داشت و آن اتاق فقط یک کلید داشت ، یکی از روزهای ابری و بارانی عبدالحسین رسته خاک کلید را با خود به خانه برد ؛ خانه ی ایشان در روستای عمله ی سیف بود و آن زمان هنوز خیابان های این روستا آسفالت نشده بود و اصلا هنوز شوراهای اسلامی شهر و روستایی وجود نداشت ، زنده یاد استاد بهمن عیوق به من گفت و فردا صبح با اتاق کار دارم هر طور شده باید کلید به من برسد ، تلفن همراهی هم وجود نداشت ، من یک دستگاه دوچرخه ی فونیکس 22 گلگیر دار داشتم ، یک چراغ قوه ی آهن ربایی هم با خود بردم  ؛ آن موقع تنها راه ارتباطی شوش که به تازگی از بخش به شهرتغییر نام یافته بود همین جاده ی ترانزیت بود ساعت 6 صبح به راه آفتادم وقتی که کافه ی پسران علی قمی که آن موقع خودش در قید حیات بود رسیدم مه غلیظی جاده را در بر گرفته بود ولی هنوز بارندگی شروع نشده بود ، با توکل به خدا و یا ابوالفضل گویان رکاب زنان جاده را پیمودم که ناگهان خود را روی خط وسط جاده مشاهده کردم و اگر به موقع خود را به کنار جاده نمی رساندم ممکن بود ماشینی از پشت سر مرا زیر کند وقتی که به سراهی عمله ی سیف رسیدم چون از آسفالت خبری نبود گل چنان زیر گلگیرهای دوچرخه رفته بود که نمی شد رکاب زد لذا دوچرخه را روی شانه ی خود گذاشته و تا خانه ی عبدالحسین رسته خاک پیاده روی کردم یک چای نوشیدم و کلید را گرفته دوباره همان راه را تا جاده ی ترانزیت پیاده روی کرده و به محض اینکه به چهار راه شوش رسیدم بارندگی شدید شروع به باریدن کرد خلاصه با هزار زحمت خود را به خانه رساندم و به حمام رفته و به خاطر اینکه مبتلا به سرماخوردگی نشوم کنار علاءالدین نشستم چون آن زمان از لوله کشی گاز هم خبری نبود .این یکی از خاطراتی است که هیچ وقت از یادم نمی رود و شاید اگر این مأموریت را امروز به کسی می دادند با آن وضعیت آن زمان انجامش نمی داد ولی عشق به تئاتر چه کارهایی که نمی کند .

1 ـ در دوره ی اول انتخابات انجمن نمایش خزانه دار بود ولی در دوره های « سوم ـ چهارم ـ هفتم ـ هشتم و نهم» به عنوان رئیس انجمن انتخاب شدم و در دورم های دوم ، پنجم و ششم نیز باز به عنوان خزانه دار یا منشی انجام وظیفه کردم .

2 ـ عضو کمیسیون کارگردانان تئاتر استان خوزستان در سه دوره ی متوالی

3 ـ اخذ پنج عنوان بازیگری در جشنواره های تئاتر دانش آموزی ، کارگران ایران و استانی

4 ـ دبیر و مجری همایش های انجمن نمایش

5 ـ مدرس آموزش بازیگری تئاتر

6 ـ سه دوره ی دو ساله عضو شورای بازخوانی متون نمایشی و صدور پروانه ی نمایش

7 ـ مسئول کمیته ی خبر و اطلاع رسانی سی و یکمین  جشنواره ی تئاتر استان خوزستان به میزبانی شهرستان شوش طی حکمی از طرف محمد یاقوت پور دبیر جشنواره و رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان خوزستان .

آیا گروه تئاتر اندیشه هیئت مدیره یا هسته ی مرکزی دارد ؟

گروه تئاتر اندیشه  طبق اساسنامه  ساماندهی گروه های نمایشی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همانند دیگر گروه های دارای پروانه دارای هسته ی مرکزی می باشد .

هسته ی مرکزی گروه تئاتر اندیشه در ردیف « ب» قرار دارد و هفت نفره است .

عباس کرم الهی ( کارگردان و سرپرست گروه)

فاطمه مولایی ( نمایشنامه نویس )

جنان پور منصوری ( طراح صحنه )

کاظم شوهان (بازیگر)

مصطفی کرمی بالنجانی (بازیگر)

میلاد دیناروند(بازیگر)

مهدی کشاورز ( بازیگر )

اما از طریف سامانه ی ثبت شرکتها و موسسات غیرتجاری سازمان ثبت سناد و املاک گروه تئاتر اندیشه دارای «هیئت مدیره و بازرسان» است که هر دو سال انتخاباتی با تجمع اعضای گروه«پیوسته ـ وابسته و افتخاری» برگزار می شود و هفت نفر به عنوان اعضای اصلی هیئت مدیره ، سه نفر علی البدال  ـ دو نفر به عنوان اعضای اصلی بازرس و یک نفر علی البدل انتخاب می شوند و به مدت دو سال طبق اعتبارنامه ای که دریافت می کنند امورات گروه را انجمن می دهند البته در این دو سال به خاطر کرونا انتخاباتی برگزار نشد و هیئت مدیره ی قبلی به فعالیت خود ادامه داده است .علاوه بر این مدیرعامل و رئیس هیئت مدیر به اختیار خود می تواند معاونینی را منصوب نماید .

معرفی هیئت مدیره :

1 ) ـ عباس کرم الهی ( مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره )

2 ) ـ اکرم ملائی  (نایب رئیس)

3 ) ـ مسعود کرم الهی ( خزانه دار)

4 ) ـ کوثر غزی ( منشی )

5 ) ـ سمیه هیوری (سخنگو)

6 ) ـ آرزو موحدی صدر ( مسئول روابط عمومی )

7 ) ـ رعنا حسن غلامعلی ( مسئول امور انضباطی )

معرفی بازرسین :

1 ) ـ مریم شجاعی فرد ( سربازرس )

2 ) ـ نادیا شوهانی ( بازرس )

معرفی معاونین :

1 ) ـ داریوش پارسا ( معاون فرهنگی )

2 ) ـ علی طالبی ( معاون آموزشی )

3 ) ـ مینا جمشیدی فر ( معاون ارزشیابی)

4 ) ـ فائقه شیرک ( معاون اجتماعی )

5 ) ـ محمد کرم الهی ( معاون مالی )

ـ از گروه تئاتر اندیشه گروه دیگری هم پرورش یافته است ؟

بله ـ محمد سگوند سرپرست گروه آپادانا ـ مصطفی کرمی سرپرست گروه نمایش قهقهه ـ حسین مانعی سرپرست گروه سوژه البته دو نفر از تئاتری های ارزشمند شهرستان شوش یعنی ایمان دیناروند و محمود بالویی هم شروع فعالیتشان در این گروه بوده ولی بعد از این که علاقه در آنها به وجود آمده ، تجارب زیادی را کسب نموده اند ، ایمان دیناروند یکی نمایشنامه نویس ایده آل است و محمود بالویی که فرزند شهید عبدالکریم بالویی می باشد « نویسنده ، کارگردان و بازیگری» در سطح کشور می باشد .

ـ به عنوان آخرین سئول در بخش اول این مصاحبه ، به اعضای پیوسته ، وابسته و افتخاری اشاره کردید در صورت امکان در این مورد توضیح دهید ؟

گروه تئاتر اندیشه وابسته به انجمن هنرهای نمایشی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش فاکتور بسیار ارزشمندی را با خود یدک می کشد و آن هم اعتماد خانواده ها به این گروه است ، در گروه تئاتر اندیشه ما خانواده هایی را داریم که از « پدر و مادر گرفته تا دختر و پسر» عضو این گروه هستند که به جرأت می توان گفت کمتر گروهی حتی در سطح استان خوزستان از این فاکتور بهره می برد ، دومین امتیازی که گروه تئاتر اندیشه با خود یدک می کشد « استعدادیابی» است بنا به گفته ی محمد دیناروند کارشناس هنری و امور سینمایی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش « عباس کرم الهی شناسنامه ی تئاتر شوش است و گروه تئاتر اندیشه با وجود این پیشکسوت  در هر دوره تعدادی بازیگر به جامعه ی تئاتر شوش معرفی می کند ، برای آنهایی که استعداد دارند ولی علاقه ای ندارند ، علاقه مندی به بازیگری را شکوفا می کند و برای آنهایی که علاقه به بازیگری دارند اما استعدادی ندارند با تست های بازیگری استعداد آنها را شناسایی کرده که در چه زمینه ای می توانند ادامه دهند و موفق باشند » ولی به بازیگران و عوامل اجرایی یازده نمایش اجرا شده اخیر که توسط خودم تولید شده اند اشاره می کنم .

معرفی بازیگران نمایش سرخ باد :

حیدر آقاخانی ( ناخدا عاشور ) ـ عاصیه خوصیان ( عاصیه ) ـ قاسم لطیف ( فاخر) ـ زنده یاد جعفر طالبی (عیدان) ـ عباس کرم الهی ( ناخدا قادر) .

گروه موسیقی :

علی احمدی ( نی انبان ) ـ علی شامسیری ( نی) ـ حسین کرمی ( مویه خوان)

عوامل فنی :

زنده یاد بهمن عیوق ( نویسنده ) ـ غلامعلی یاحسن (سرپرست گروه) ـ امینه ترابی خضری ( سرپرست بانوان ) ـ  عباس کرم الهی ( کارگردان ، طراح صحنه و لباس) ـ زهرا مانگری ( دستیارکارگردان ) ـ معصومه شیخی زاده ( مشاور هنری ) ـ  علی طالبی ( طراح بروشور ) ـ مریم مانگری (افکتور) ـ مهدی مختبا ( طراح نور) ـ فاطمه عباسی زاده ( نورپرداز) ـ مهدی کرم الهی ( امور رایانه) ـ خدیجه علیمرادی ( هماهنگ کننده) ـ زنده یاد جعفر دیناروند و زینب سرخه ( گریم) ـ قاسم لطیف ( مدیر تدارکات) ـ چاپ و تکثیر بروشور ( بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان شوش ـ نامزدسومین جشنواره ی هلال استان خوزستان

معرفی بازیگران نمایش مردازما :

مهدی شوهانی ( مه سیی ) ـ سعید چنانی (آقای کمالی ) ـ قاسم لطیف ( غلام ) ـ فرزاد پارسانژاد ( کهزاد) ـ مصطفی عمله ( بهروم) ـ  سارا پساینده (روبخیر) ـ فاطمه امیری ( نازار ) .

اهالی روستا :

مسعود کرم الهی ـ حسین شوهانی ـ   سیدحمید سرخه ـ علی اسدی  ـ حسن واهبی نیا ـ حسین واهبی نیا ـ علی واهبی نیا ـ  میلاد بهمنی ـ ابوالفضل لطیف ـ زینب فاضلی اصل ـ فاطمه فاضلی اصل ـ ساناز پساینده ـ جنان پور منصوری ـ مریم کرم الهی

عوامل فنی :

بهمن عیوق ( نویسنده ) ـ عباس کرم الهی ( سرپرست ، کارگردان و طراح بروشور) ـ  سید جلال حسینی ( مشاور هنری و طراح صحنه ) ـ صدیقه رنجبر ( منشی صحنه ) ـ مهدی شوهانی ( مدیر صحنه و گریمور آقایان ) ـ مهدی درویشی ( طراح و نورپرداز) ـ حامد ظهیری ( افکتور ) ـ محمد ظهیریان ( هماهنگ کننده ) ـ لیلا چنانی( گریم بانوان) ـ قاسم لطیف ( مدیر تدارکات ) ـ مهدی کرم الهی (امور رایانه ) ـ فرزاد پارسانژاد ( امور حمل و نقل) .

معرفی بایگران نمایش قهوه خانه ی مه سی :

عباس کرم الهی (مه سی ) ـ مسعود کرم الهی (غلام) ـ مصطفی کرمی بالنجانی (بهروم) ـ ابوالفضل محمدی (اسی) ـ اشرف ارجمندیان(سوری) ـ عبدالله شیری (جاسم سیاه) ـ کاظم شوهان(رزمنده گمنام) ـ شیرین سگون (عروس) و آرش تابزر( کودک شهید) .

اهالی :

روح الله بسحاق ـ محمد انصاری ـ عیسی کرملاچعب ـ محمد امین چنانی ـ حمید چنانی ـ  جواد ملیانی ـ مریم کریم الهی ـ جنان پور منصوری ـ سکینه جریب ـ اسماء اسدی ـ زینب حریری ـ فاطمه حریری

عوامل فنی :

داریوش پارسا (سرپرست) ـ عباس کرم الهی (نویسنده و کارگردان) ـ کاظم شوهان(مشاورهنری) ـ جنان پورمنصوری(دستیارکارگردان) ـ علی طالبی(طراح صحنه) ـ مریم اسدی (منشی صحنه) ـ عیسی کرملاچعب (مدیر صحنه) ـ مهدی درویشی (نورپرداز و عکاس) ـ علی اسدی (افکتور) ـ عبدالله شیری (دکوراتور) و منوچهر کرد(فیلمبردار) .

معرفی بازیگران نمایش ماه بانو :

عباس کرم الهی ( آسا ) ـ نگار حیدری ماه بانو ) ـ محمدجواد بابایی( مراد ) ـ عارف چنانی ( کهزاد ) ـ سیده اکرم موسوی ( آفرین ) ـ رضا کریمی فر ( بهرام ) ـ امیدرضا چنانی ( آقا معلم ) ـ محمود علوی ( فرهاد ) ـ پروانه مرادی ( نازار ) ـ زینب بروند و سید امیر حسین احمدی( بازیگردان کودک) .

عوامل فنی :

احمد گوهری ( نویسنده ) ـ عباس کرم الهی ( سرپرست و کارگردان ) ـ تهیه کننده ( کانون تبلیغاتی پویا چاپ) ـ  میلاد دیناروند ( دستیار کارگردان ) ـ علی طالبی ( طراح صحنه ) ـ پریسا غافل زاده ( منشی صحنه ) ـ محمدجواد خصافی (نورپرداز) ـ محمد سگوند (مدیر صحنه ) ـ دکتر علیرضا کریمی و سیده لیلا هاشمی( مشاور هنری ) ـ عیسی کرملاچعب (مدیر تدارکات ) ـ سعید چنانه (دستیار تدارکات ) ـ پریا علوی (هماهنگ کننده ) ـ رامین سگوند (آهنگ ساز) ـ مهدی کشاورز (افکتور) ـ علی درویشی و پروانه مرادی (گریم ) ـ مسعود کرم الهی (گیشه) ـ منوچهر کرد و احمد اسماعیلی ( فیلمبردار ) ـ مهدی درویشی (عکاس) ـ محمد بالویی(طراح  گرافیک)

معرفی بازیگران نمایش مکافات :

پریسا غافل زاده ( بنفشه ) ـ رقیه بروند (پروانه ) ـ زینب بروند ( مینا) ـ امیدرضا چنانی (سرباز) ـ محمدسگوند( معتاد ) ـ میلاد دیناروند( رهگذر ) ـ پروانه مرادی ( رهگذر) و

عوامل فنی :

عباس کرم الهی ( سرپرست ، نویسنده و کارگردان ) ـ علی طالبی ( مشاور هنری ) ـ میلاد دیناروند ( دستیار کارگردان ) ـ نگار حیدری ( منشی صحنه و افکتور) و معصومه عبدی ( مدیر تدارکات )

معرفی بازیگران نمایش طنز منجلی و شاه طلا :

عباس کرم الهی ( منجلی ) ـ فاطمه دريكوند ( شاه طلا ) ـ عارف چنانی ( محد ) ـ پروانه بهرامي ( گوطلا) ـ  سماء اسدی عیدیوند(مهین) ـ عبدالله شیری ( درچال ) ـ زینب بهرامی ( ماه طلا) ـ حسین مانعی(عبود) ـ     موسی بهرامی(برزو) ـ مريم كرم الهي(کش طلا )  ـ ابوالفضل محمدی(اسی) ـ مريم اسدي (نازطلا) ـ ابوالفضل لطیف(فری) ـ سکینه جریب ( خانم دکتر) ـ مسعود کرم الهی (گرگعلي ) .

عوامل فنی :

سرپرست گروه :  ( حیدرآقاخانی) ـ دستیارکارگردان : (قاسم لطیف ) ـ مشاورهنری :  ( پروانه بهرامی ) ـ منشی صحنه  : ( عاطفه محوحیه ) ـ طراح لباس : روح الله بسحاق ـ هماهنگ کننده : ( حمید چنانی ـ معصومه  ارجمندیان) ـ افکتور : ( حامد ظهیری ) ـ دستیارافکتور : ( مهدی نیسی ) ـ نوازنده كيبرد  : ( محسن بهرامی استرکی) .

معرفی بازیگران نمایش مسیر عشق :

کاظم شوهان ( سیدعلی ) ـ داریوش پارسا ( سید رسول ) ـ جواد سرخه ( هاشم) ـ محدثه بیاتیانی ( ارغوان ) ـ امیدرضا چنانی ( مراد و رزمنده سوم ) ـ مونا لیاقتمند ( طوبی ) ـ محمد جواد بابایی ( سیدحسین ) ـ ابراهیم حاتمی زاده  ( رزمنده اول ) ـ میلاد دیناروند ( رزمنده دوم ) ـ ابوالفضل بابایی ( جعفر ) ـ ساناز لیاقتمند ( رقیه )

همراهان در صحنه :

امین نظری نیا ـ پیمان علوی ـ جواد سرخه و کوثر غزی

سوگواران :

سید دانیال تفاخ ـ سجاد لطیفی ـ عیسی کرملاچعب ـ پریا علوی ـ مهدی ستاوی

عوامل فنی :

نویسنده و کارگردان : ( عباس کرم الهی ) ـ مشاور هنری ( علیرضا کریمی ) ـ طراح صحنه و بروشور ( علی طالبی ) ـ طراح لباس ( جنان پورمنصوری ) ـ مدیر تدارکات ( عیسی کرملاچعب ) ـ دستیار تدارکات ( جواد سرخه ) ـ نورپرداز و افکتور ( صادق رش ) ـ منشی صحنه ( کوثر غزی) ـ مدیر صحنه ( امید چنانی ) ـ گریم ( آرزوموحدی)

معرفی بازیگران نمایش حکایت ناتمام یک زن :

سما خنیفر (راوی) ـ سمیه دیناروند در نقش ( شهرزاد ـ زن  ، پادشاه و تلخک) ـ کوثر غزی در نقش ( خورشید  ـ مرداس ـ سردار یک و شهرزاد ) ـ عباس کرم الهی در نقش ( مرد غریبه ـ پادشاه و سردار یک ) و آذین آزادفر در نقش ( روشنک ـ مردوک و سردار دو )

عوامل فنی :

احسان جانمی (نویسنده ) ـ عباس کرم الهی ( سرپرست ، کارگردان ، طراح لباس و بروشور) ـ فاطمه مولایی (سرپرست بانوان) ـ کاظم شوهان (مشاور هنری) ـ سما خنیفر (منشی صحنه) ـ علی طالبی(طراح صحنه ) ـ سمیه دیناروند( مدیرصحنه) ـ مهدی رفاهی(نور و افکت) ـ عیسی کرملاچعب(مدیر تدارکات) ـ میلاد دیناروند(هماهنگ کننده) قاسم لطیف و زیبا فلاحتی(عکاس) ـ مسعود کرم الهی (امورتایپ) و منوچهر کرد(فیلمبردار) .

معرفی بازیگران نمایش کماندومینو :

احمد کشاورز ( شون ـ سرباز شون ) ـ سید حسین موسوی ( عدنان ) ـ بهار نصرتی ( حنانه و اسراء ) ـ وانیا بابایی ( دختر بچه ) ـ عیسی کرملاچعب (سرباز یک و جان ) ـ معصومه دیناروند پور ( سرباز سه ) ـ پروانه مرادی ( گریس ،جانشین فرمانده ) ـ عباس زبید ( فرمانده و مرد عرب ) ـ زیبا فلاحتی (سوفیا ) ـ عباس کرم الهی (لوکان ) ـ دانیال نیسی ( دانیل ـ سرباز 5 ) ـ محسن عیسی مزرعی (سرباز پنج و مت ) و سجاد پرنیان ( مرد داعشی )

معرفی عوامل فنی :

داریوش پارسا(سرپرست گروه) ـ  مسعود کرم الهی(دستیارکارگردان) ـ علیرضا کریمی (مشاور هنری) ـ علیرضا دیناروند پور و حدیث سرخه  (منشی صحنه) ـ عباس کرم الهی ( برنامه ریز ـ طراح دکور و بروشور ) ـ علی طالبی (طراح صحنه) ـ  سید حسین موسوی(مدیر صحنه) ـ مهدی کشاورز ( طراح نور و افکتور) ـ صادق رش(نورپرداز) ـ جنان پور منصوری(طراح لباس) ـ رحیم ذبی(آهنگ ساز) ـ  میلاد دیناروند(امور تایپ) ـ کاظم شوهان و خدیجه طالبی(امورحمل و نقل ) ـ پروانه مرادی (سرپرست بانوان و گریمور) و مینا فلاحتی(عکاس و فیلمبردار)

معرفی بازیگران نمایش تراژدی پروانه :

عباس کرم الهی(مرد نابینا) ـ کوثر غزی(پروانه)  ـ اکرم ملائی(رئیس شورای محله) ـ ستاره عزیزی(زن) ـ بهار ملکوتی راد(خبرنگار) ـ بیتا فلاوند جوزائی(عکاس) و عسل آل کثیر(دختر پرنده فروش) . غزل دیورخش ـ سحر ظهیری نژاد ـ عالیه سلوا ، فاطمه دیورخش ، یاس شاپورنژاد  ، گلناز ملکوتی راد و الینا ساجدی به عنوان همسرا در این نمایش حضور دارند .

معرفی عوامل فنی و اجرایی :

عباس کرم الهی ( سرپرست ـ نویسنده ، کارگردان ـ برنامه ریز و امورتایپ) ـ زهرا دیورخش (سرپرست بانوان) ـ کاظم شوهان(مشاور هنری)ـ مسعود کرم الهی(دستیار کارگردان) ـ فاطمه اسکندری(منشی صحنه) ـ علی طالبی(طراح صحنه) ـ غزل دیورخش(هماهنگ کننده ترسیم کننده ی میزانسن) ـ سحر ظهیری نژاد ( مدیر صحنه ) ـ سهیل دلفی (نورپرداز ) و مریم کرد( افکتور)

 معرفی بازیگران نمایش طنز منجلی به فرنگ می رود :

عباس کرم الهی(منجلی ) ـ فرشته پورصفر(مینا) ـ احمد کشاورز(گرگعلی) ـ زیبا فلاحتی ( شاه طلا) ـ نرگار برمکی (ماهی طلا) ـ وانیا پورحسین( زری طلا ) ـ روح الله بسحاق( گارسون اول) ـ شکوفه طولابی(گارسون دوم ) ـ  علی زارع ( گارسون سوم) ـ رضا حوری (مرد دزفولی) ـ عباس زبید( مرد عرب ) ـ سید حسین موسوی(مرد هندی) ـ فاطمه علیزاده (خانم دکتر)

عوامل فنی :

کاظم محتشم فر(سرپرست نمایش ) ـ عباس کرم الهی ( سرپرست گروه ، نویسنده ، کارگردان ، طراح لباس، برنامه ریز و امور تایپ) ـ احمد کشاورز ( دستیارکارگردان ) ـ کاظم شوهان ( مشاور هنری) ـ ابوالفضل بالنده ( منشی صحنه ) ـ  جنان پورمنصوری ( طراح صحنه) ـ عبدالله شیری ( دکوراتور ) ـ صادق رش ( مدیر تدارکات ) ـ محمد روسی ( مدیر صحنه ) ـ مهدی کشاورز ( طراح نور ) ـ علی ضیایی ( نورپرداز) ـ دانیال نیسی ( افکتور ) ـ محسن عیسی مزرعی  ، ملیکا و سحر بویری ( هماهنگ کننده ) ـ مینا فلاحتی ( فیلمبردار ) ـ یلدا عیدی فر ( عکاس) ـ علی طالبی ( طراح پوستر و بروشور )

 

در این یازده نمایش اجرا شده به جز چند نفر ، همیشه از بازیگران جدید و تازه کار استفاده کرده ، برخی وفادار مانده و برخی پس از کسب تجربه به دیگر گروه ها ملحق شده اند .

ـ حرف ناگفته ای هم اگر داری مطرح کنید 

ابتدا از شما خبرنگار صبور ، پرتلاش و خستگی ناپذیر تشکر می کنم که این همه وقت گذاشتی تا قسمت اول این مصاحبه با موفقیت پشت سر گذاشته شود ، سپس از استاد جعفر دیناروند قدردانی می کنم که راهنمایی های لازم را در مورد تاریخچه ی تئاتر شوش با ما داشتند همچنین از کلیه ی مسئولین دستگاه ها دولتی و خصوصی آنهایی که با قدم یا فقدم خود در این راه پر فراز و نشیب یار و یاورم بودند خصوصا روئسای ادوار اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ( حجت الاسلام راوش ـ جچت الاسلام شیخ رحیم احمدی ـ عبدالرحیم فضیلت پور ـ سید علی موسویان ـ اهوازی ـ حجت اله کاید خورده ـ دکتر محمد جوروند ، حجت الاسلام سلمان نگهبان ـ  دکتر محمد جوروند ـ ناصر چنانی ـ محمد حسین طهماسبی ـ زنده یاد غلامعلی رستگار ـ فاطمه دیناروند ـ علی عبدی نسب ـ مرتضی حیدری آل کثیر ـ رضا ذاکری و دکتر مهدی عارف ) قدردانی می کنم (البته برخی از اسلامی به ترتیب نیستند که بدینوسیله پوزش می طلبم ) و در پایان بخش اول این مصاحبه هم از دکتر محمدجوروند مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان ، هم ناصر چنانی معاونت هنری و امور سینمایی اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان و دکتر مهدی عارف سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش و کارشناسان  هنری و فرهنگی این اداره انتظار دارم نسبت به صدور هنرکارت پیشکسوتان تئاتر شوش که حتی در راستی آزمایی مدارک لازمه را در صندوق اعتباری هنر بارگزاری کرده اندتسریع به عمل آورند ، ان شاءالله

 این نکته را هم در پایان اضافه کنم که دکتر مهدی عارف  توانسته است بین هنرمندان صمیمیتی برقرار کند که تخریب های دهه ی 80 و 90 به مراتب کمتر شده است ، هر چند که رضا ذاکری هم با دست های خالی توانست برنامه های خوبی را برای اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزار کند .

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست