به قلم ـ استاد جعفر دیناروند
جوامع انسانی،با توجه به نیازهای متقابل خویش،در مسیر زندگی مسالمت آمیز،حرکت می کنند.افراد آن با توجه به شناختی که از محیط دارند،رفتار خود را متوازن می کنند.
در واقع،این شناخت است که سببی در رفتارهای انسانی می گردد.مقوله ای که اساس رشد را تشکیل می دهد و باعث دانایی بشر از محیط اطراف می شود.
حال،سئوال این است که دستیابی به این دانایی از کدامین مسیر محقق می شود؟بدون شک،یکی از این راه ها،مطالعه است.کنکاش در میان انواع نوشتارها و یافتن حقایق انسانی و به دنبال آن،تنظیم روابط و احترام متقابل و در نهایت،دوری از جنگ و ستیزه و لذت بردن در کنار هم،نتیجه چنین کوششی خواهد بود.
این مطالعه،یک مطالبه است.خواسته ای است که مانع تحجرگرایی،رفتارهای ضد انسانی،تمسک به گذشته های نامعقول و در نتیجه، رسیدن به بالندگی فردی و اجتماعی می گردد.
مطالعه یا کتابخوانی که اساسی هوشیارانه دارد،به دنبال مطالبات خویش است.پرورش ذهنی دانا که در آن، ازاعمال خشونت آمیز و منفعت طلبی های خودسرانه،پرهیز و به سمت کشف حقایق بشر دوستانه حرکت می کند.
مطالعه،کوششی مطالبه گرایانه از تمام کسانی است که موانع مختلفی را در مسیرهای رشد و دانایی قرار می دهند.
از دیدگاه چنین افراد و گروه هایی،دانایی سبب مطالبه گری،شورش،اغتشاش و در نهایت انقلاب خواهد شد.
پس،باید،جامعه را از این خواستاری،فاصله داد که وسیله آن نیز،دوری از گرایش های مطالعاتی و پناه بردن به دنیای مجازی و تجاری است.
با وجود این،جامعه،بدون مطالعه،مطالبه گر نخواهد بود و خود را در میان امواج خروشان ناآگاهی رها شده خواهد یافت.امواجی مانند جنگ،فقر،بیکاری،تبعیض،ظلم،فساد و برتری جویی های ژنی،در نهایت،باعث مرگ تدریجی انسان ها خواهد شد.
باید در این راه،تلاش ها نمود و انسان ها را به سمت کسف حقایق و بی توجهی به واقعیت ها، تشویق کرد.مطالعه، باعث افزایش دانستنی ها و سببی برای مبارزه با جهل و نادانی خواهد بود.