تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
روز یکشنبه 28 آذر1395 ساعت 14 پیکر پاک و مطهر جانباز 25 درصد شیمیایی ، بسیجی بی ادعا و پدر شهید مدافع نظم و امنیت شهرستان شوش ، زنده یاد حاج رمضان نادری از درب مسجد امام جعفرصادق(ع) تشییع و در قطعه ی صالحین به خاک سپرده شد .
در این مراسم سرگرد سید محمد صالحی جانشین ناحیه نیروی انتظامی استان خوزستان ، سرهنگ بهروز حسنوند فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان شوشتر ، سرهنگ علی الهامی فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان دزفول ، سرهنگ اکبر کروندی فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان اندیمشک ،آیت الله امام ، امام جمعه ی شهرستان شوش ، مهندس رضا نجاتی فرماندار ، مهندس یوسف زمانی شهردار ، سرهنگ حمیدرضا بهاروند فرماندهی نیروی انتظامی شهرستان شوش ، مسئولین سیاسی عقیدتی نیروی انتظامی استان خوزستان و شهرستان شوش ، سرگرد کریم بابایی فرماندهی ناحیه ی مقاومت بسیج ، علی الوار رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ، شریف احمدی رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ، جمعی از مسئولین دستگاه های اجرایی ، اصناف و بازاریان ، نیروهای نظامی و انتظامی ، بسیجیان ، هنرمندان ، خبرنگاران و اقوام « لر ، عرب ، بختیاری ، دزفولی و کرد » حضور به هم رساندند تا به دشمنان ثابت کنند همیشه اداره دهنده ی راه شهیدان ، ایثارگران و جانبازانی هستند که در راه انقلاب اسلامی ، نظام مقدس جمهوری اسلامی و اسلام و عزت و شرف جانفشانی کردند .
شایان ذکر است پس از خاکسپاری پیکر پاک این بسیجی بی ادعا ، مراسم ختمش بلافاصله تا ساعت 16:30 در مسجد امام جعفرصادق (ع) برگزار شد .
خاطره ای شخصی از زنده یاد حاج رمضان نادری :
روز سه شنبه 16 مرداد 1380 ساعت 17 در هوایی گرم که برای نکوداشت روزخبرنگار آماده می شدیم ، نبش میدان شهدای هفتم تیر در حالی که با برخی از دوستان هم سن و سال خودم قدم می زدیم زنده یاد حاج رمضان نادری را رو در روی خودمان دیدیم و چون به گرمی دست را به هنگام سلام و احوال پرسی می فشرد و حتی ورزشکاران تحمل فشار دادن دست وی را نداشتند ، آنهایی که انگشتر داشتند ، انگشتر را از انگشت بیرون آوردند تا به هنگام احوالپرسی درد کمتری را متحمل شوند ، اما وقتی این عزیز از دست رفته به من رسید ، در حالی که خودم را برای تحمل درد دست و انگشتانم آماده کرده بودم ولی با لبخندی که بر لبانش نقش بسته بود دست مرا فشار نداد که برخی از دوستان اعتراض کردند که چرا تبعیض قائل شدی حاج و دست کرم الهی را فشار ندادی ؟ حاج نادری به آرامی گفت ؛ « انگشتان این دست برای این شهرستان قلم فرسایی می کند و نارسایی ها را در نشریات پوشش می دهد ، فردا هم که روزخبرنگار است و نباید با فشار دست من این انگشتان دردی را احساس کنند و از نوشتن بایستند ، همه حرف این پدر وارسته را تحسین کردند . روحش شاد و یادش گرامی باد .
