05182024شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۵۱۲۰۹2245

در آستانه ی فرا رسیدن عید سعید نوروز با شوش آشناشویم

مؤلف ـ عباس کرم الهی

قسمت اول (بقاع متبرکه و امامزادگان)

با توجه به این که 21 روز دیگر وارد تعطیلات نوروز سال 1396 می شویم و شهرستان شوش میزبان مهمانان نوروزی و راهیان نور می باشد جهت رفاه حال آنها شوش را یک بار دیگر معرفی می کنیم .

وجه تسمیه شوش

شهر شوش، مرکز شهرستان شوش از شهرهای شمالی استان خوزستان، با پهنه ای حدود 12 کیلومتر مربع در شمال باختری خوزستان در مسیر راه آسفالته اصلی اهواز ـ دزفول، در 32 درجه و 12 دقیقه پهنای شمالی و 48 درجه و 15 دقیقه درازای خاوری نسبت به نیمروز گرینویچ قرار دارد.

در خط ایلامی نام شوش، پایتخت کشور ایلام، به صورت هزوارش نگاشته می شد، یعنی آن را به زبان سومری می نوشتند و به زبان ایلامی می خواندند و این روش عیناً در زبان اکدی هم بود، یعنی در اکدی هم نام شوش را به سومری می نوشتند و به زبان خود آن را می خواندند. صورت هزاوریش نام شوش در ایلامی mus-eren (موش ارن) است، که جزء نخست آن، mus به معنی باغ و جزء دوم آن eren سدر (کنار) می باشد و روی هم به معنی کنارستان یا باغ سدر است. این واژه مرکب که در اکدی و ایلامی «شوشن» می خواندند، یعنی شهر شوش.« سوس ، سوسن ، سوزا ، شوشن و شوش » از 7000هزار سال پیش تا به امروز نام این دیار بوده است .

معرفی شوش در یک نگاه :

شوش ؛ پايتخت تمدن و كهن شهر ايران زمين ـ شهر دانيال نبي(ع) ـ شهر دعبل ابن علي خزايي ـ  شهر عبدالله بن علي (ع) ـ شهر شهيدان گمنام ـ قدمگاه امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) ـ شهر عمليات غرورآفرين فتح المبين كه به تعبير امام خميني(ره) فتح الفتوح ايران بود شهر عملیات 25 فروردین ـ شهر خط شکنان عملیات والفجر مقدماتی  ـ شهر طلاي سبز ايران با توجه به این که این دیار قطب اول تولید« گندم ، ذرت و شکر » می باشد  ـ  قطب كشتي فرنگي ايران و استان و بالاخره چهارمین شهر صنعتی  استان زرخیر خوزستان ؛ دياري است كه بارها اقتدار و زينت جهان بوده و به عبارتي قديمي ترين بلاد معلومه ي عالم و گاهي سير نزولي را طي كرده و از نام و اعتبار افتاده ، به حدی که به یک مخروبه تبدیل شده است .

معرفی حضرت دانیال نبی(ع)

دانیال در باور ادیان ابراهیمی یکی از پیامبران بنی اسرائیل (قرن هفتم پیش از میلاد) است. دانیال به زبان عبری به معنای «خدا حاکم من است» می‌باشد. در سال ۶۰۶ پیش از میلاد وی را به دربار «بخت النصر» پادشاه بابل به اسارت بردند. وی در آنجا به علوم کلدانیان و زبان مقدس واقف گردید و در حکمت از آنان پیشی گرفت. اولین واقعه‌ای که سبب نفوذ دانیال نبی گردید تعبیر خواب نبوکد نصر بود. بدین گونه ادعای پیغمبری کرد و مورد توجه آن پادشاه قرار گرفت. وی به همراه عده‌ای از قوم یهود به ایران مهاجرت نمود ودر شوش ساکن شد ودر آنجا درگذشت. آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد؛ و دارای گنبدی ارچین است .


اصل و نسب دانیال نبی(ع) :

از نام پدر و مادر او نامی در دست نیست. اما چون از قبیله ی یهودا بوده ، نژاد او بر می گردد به پسر چهارم از همسر اول یعقوب نواده ی ابراهیم.  دانیال نواده ی  یهودا پسر یعقوب پسر اسحاق پسر ابراهیم پسر تارح پسر ناحور پسر سام پسر نوح پسر خنوخ پسر انوش پسر شیث پسر آدم است .

دانیال در دربار بخت النصر :

در سال سوم سلطنت یهویاقیم پادشاه یهودا، بخت النصر پادشاه بابل با سپاهیان خود به اورشلیم حمله کرد و آن را محاصره نمود. خداوند اجازه داد که او یهویاقیم را به اسارت گیرد و ظروف مقدس خانه خدا را غارت کند. او کسانی را که اسیر کرده بود با خود به معبد خدای خویش در بابل برد و ظروف را در خزانه معبد گذاشت. بخت النصر به وزیر دربار خود اشفناز دستور داد از میان شاهزادگان و اشرافزادگان یهودی اسیر شده، چند تن را انتخاب کند و زبان و علوم بابلی را به آنان یاد دهد. این افراد می‌بایست جوانانی باشند بدون نقص عضو، خوشقیافه، با استعداد، تیزهوش و دانا، تا شایستگی خدمت در دربار را داشته باشند.

دانیال در دربار پارسیان :

بعد از پیروزی پارسیان بر بابل، دانیال به عنوان یکی از مامورهای ارشد امپراتوری، توسط داریوش ماد انتخاب شد. پادشاه تصمیم گرفت او را بر کل امپراتوری مسلط کند ولی در دربار کسانی تصمیم به نابودی دانیال گرفتند. آنها از آنجا که هیچ فسادی در کار او نمی‌توانستند پیدا کنند، از اعتقادات مذهبی دانیال علیه او استفاده کردند. درباریها از پادشاه حکمی گرفتند که بنا به آن حکم هیچ خدایی نباید تا ۳۰ روز مورد پرستش قرار گیرد. دانیال نمازهای روزانه یهودی را همچنان سه بار در روز به سمت اورشلیم می‌خواند و به همین دلیل او را به لانه شیرها انداختند. البته داریوش با اینکار مخالف بود؛ ولی دانیال سالم از لانه شیرها خارج شد، دشمنان او به لانه شیر انداخته شده و نابود گردیدند.

بشارت به ظهور منجی عالم بشریت مهدی موعود(عج)  در پیشگویی های دانیال نبی (ع) :

در سده ی دوم پیش از میلاد بود که ظهور نجات بخشِ قوم خدا در اذهان و افکار یهود توسعه یافت و دانیال نبی به دنبال رنج‏ های پیا پی قوم یهود، پایان زجر ها را نوید داد: «و در ایام این پادشا هان، یهوه خدای آسمان ‏ها سلطنتی را که تا ابد جاوید می ‏ماند، بر پا خواهد نمود و این سلطنت به قومی دیگر غیر از بنی اسرائیل منتقل نخواهد شد، بلکه تمامی آن سلطنت‏ ها را خرد کرده، مغلوب خواهد ساخت و خودش برای همیشه پایدار و جاودان خواهد ماند».  

و در جای دیگر از این کتاب آمده است:  «در آن زمان امیر عظیمی که برای قوم تو قائم است بر خواهد خواست و چنان زمان ننگی خواهد شد که از حینی که بین امت بوجود آمده است تا امروز نبوده است و در آن زمان هر یک از قوم تو که در دفتر مکتوب یافت شود رستگار خواهد شد».  «وآنانی که بسیاری را به راه عدالت رهبری می نمایند مانند ستار گان خواهند بود تاابدالاباد».

در برخی کتاب های شیعیان آمده است که در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) چهار پیغمبر در رکاب آن حضرت شمشیر خواهند زد و رجعت خواهند کرد که یکی از آن پیامبران حضرت دانیال نبی (ع) است که فرماندهی سپاه امام مهدی (عج) را که به سوی شرق حرکت می کند به عهده خواهد داشت و پیروزی های بزرگی نصیب خود خواهد کرد.

وفات دانیال نبی(ع) :

دانیال نبی به همراه گروهی از يهوديان به ایران مهاجرت کرد و در شوش سکونت گزيد و در همان شهر در سن ۸۳ یا ۸۵ سالگی دار فانی را وداع کرد. به رسم بزرگان آن زمان جسد آن بزرگوار را بصورت مومیایی شده در آرامگاهش قرار می دهند.

آرامگاه دانيال نبی در ساحل خاوری رود خانه شاوور و رو به روی (تپه ارگ) کاخ آپادانا بنا شده است. بنای آرامگاه دارای دو حياط است که دور تا دور آن، ايوان ها و حجره هايی ساخته اند. بر روی بنا گنبدی مخروطی شکل با فرم پله ای ساخته شده که از معماری بومی منطقه الهام گرفته است.

در آرامگاه پيامبر بنی اسرائيل پی های بنا قديمی و قطورند. در تزئينات بنا از کاشی کاری هم بهره گرفته شده است. این بنا در شهر شوش و در نزديکی کاخ هخامنشيان به يادگار مانده است.

در بالای سر جسد مومیایی دانیال نبی، جعبه ای قرار داشته است که هر کس احتیاج به پول داشته است از آن جعبه به قرض می برده و بعد از اینکه مشکلاتش برطرف می شده دو باره قرض را عودت می داده است اما اگر آن قرض را بر نمی گرداند مشکلی بزرگ تر گرفتار آن می شد این وضعیت ادامه داشت تا سال ۱۶ هجری قمری یعنی سالی که آخرین جنگ بین سپاه اسلام و ایرانیان در گرفت یعنی جنگ شوشتر یا جنگ هرمزان که این هرمزان فرمانده شوشتر بوده است بعد از این که جنگ به پایان رسید فرمانده سپاه اسلام در حین باز گشت جسد مومیایی شده ای را می بیند و از مردم سؤال می کند مردم که از مقام و مرتبه حضرت آگاهی نداشته اند می گویند چیزی نیست که به درد شما بخورد این جسد هر وقت ما احتیاج به باران داشته باشیم جسد را از آلونک بیرون می آوریم و به حکم خداوند باران می بارد و هر وقت آن را داخل می بریم باران تمام می شود. فرمانده سپاه اسلام به خلیفه وقت نامه می نویسد که جسدی مومیایی شده در شیشه ای بلورین در منطقه شوش پیدا شده است خلیفه از شناسایی آن عاجز می ماند به نزد حضرت علی (ع) می روند و جریان را سوال می کنند. حضرت علی (ع) می فرماید که این جسد برادرم حضرت دانیال می باشد و دستور می دهد که به روش مسلمین غسل می کنند و سپس کفن کنند و رو به قبله دفن نمایند.این اتفاق در سال ۱۶ هـ.ق اتفاق افتاد.

بعد از پیامبر بزرگوار اسلام تنها پیامبری می باشد که رو به کعبه دفن می باشد زیرا تمام پیامبر قبل از او رو به قدس دفن هستند و همچنین دستور آب رودخانه را از روی قبر عبور دهند تا نگهبانی باشد برای قبر تا دست کسی به آن نرسد.

همچنین حضرت علی (ع)حدیثی می فرماید که « من زار اخی دانیال کمن زارنی یعنی هر کس برادرم دانیال را زیارت کند مرا زیارت نموده است »

همچنین حضرت محمد (ص) می فرماید: من لم یقدر علی زیارتی فلیزر قبر اخی دانیال.

یعنی هر کس قادر به زیارت من نیست زیارت کند قبر براردم دانیال را. در جای دیگر بار پیامبر می فرماید: من دل الی دانیال فبشروه بالجنه.  یعنی هر کس مردم را دلالت بدهد به زیارت دانیال به بشارت بهشت را می دهم. البته باید گفت که از سایر امام نیز در خصوص این بزرگوار احادیثی نقل شده است.

با توجه به احادیث فوق الذکر و مطالبی که در بالا آمده است زیارت حضرت دانیال (ع) ثواب چند ین زیارت را دارا می باشد « 1 ـ  ثواب زیارت یکی از پیامبران الهی، 2 ـ  ثواب زیارت حضرت محمد (ص)، 3 ـ ثواب زیارت حضرت علی (ع) ،4 ـ  ثواب زیارت یکی از یاران حضرت مهدی صاحب الزمان (عج ).

باید گفت که این بزرگوار مورد توجه سایر ادیان و همچنین سایر فرق اسلام نیز می باشد.سالانه تعداد زیادی از مردم سایر نقاط ایران حتی جهان اعم از مسلمان و غیر مسلمان به زیارت ضریح این بزرگوار مشرف می شوند.

آرامگاه دعبل خزاعی :

دِعْبِل بْن عَلی خُزاعی (۱۴۸-۲۴۶ق)، شاعر شیعه قرن دوم و سوم هجری. او از اصحاب امام کاظم(ع) و امام رضا(ع) بوده و محضر امام جواد(ع) را نیز درک کرده است. او در زمان حضور امام رضا (ع) در مرو به حضور ایشان رسید. زمانی که به خراسان آمد، قصیده تائیه خود را سروده بود و گفته بود که نباید کسی پیش از امام رضا(ع) آن را بشنود.او در طعن بسیار تندزبان بود. همین امر باعث می‌شد تا همواره در حال گریز و سفر باشد. سرانجام طعن‌هایش بر خلفای عباسی باعث کشته‌شدنش شد. از جمله کتاب‌های او «‌الواحدة فی مناقب العرب و مثالبها‌» و «‌طبقات الشعراء‌» است. دعبل از زمره راویان حدیث نیز به شمار می‌آید.


ولادت، نام و کنیه :

دعبل بن علی بن رزین بن سلیمان بن تمیم بن نهشل بن خداش بن خالد بن عبد بن دعبل بن انس بن خزیمة بن سلامان بن اسلم بن حارثة بن عمرو بن عامر بن مزیقیا. (۱۴۸-۲۴۶ق) نام دعبل را محمد، حسن و عبدالرحمن ذکر کرده‌اند و کنیه‌اش ابوجعفر،  یا ابوعلی است.دایه دعبل، وی را از جهت شوخ‌طبعی‌ای که در او بود، دعبل لقب داد و مقصودش ذعبل بود و ذال تبدیل به دال شد .چنان که در دیوان دعبل آمده، وی در سال ۱۴۸ق متولد شد، ولی ابن حجر در «‌لسان»، سال تولد وی را ۱۴۲ق ذکر می‌کند. وی اصالتاً کوفی است و گفته شده که از قرقیس بوده است. او ساکن بغداد بود.

کشته شدن :

او در سال ۲۴۶ یا ۲۴۷ ق/۸۶۱م شهید شد و دلیل شهادتش هجو خلفای عباسی بود . علامه امینی، در جلد دوم الغدیر درباره کشته شدن او می‌نویسد: « او ۹۷ سال و چند ماه عمر کرده است. آورده‌اند که او مالک بن طوق را به اشعاری هجو کرد و چون هجویه‌اش به مالک رسید وی را طلبید و شاعر گریخت و به بصره که اسحاق بن عباس عباسی فرماندارش بود آمد. »

اسحاق نیز از هجویه دعبل درباره نزار آگاهی داشت و چون شاعر به شهر درآمد، کسی را به دستگیری وی گماشت و نطع وشمشیر خواست تا گردن دعبل را بزند. دعبل در انکار آن قصیده سوگند به طلاق می‌خورد و به هر قسمی که او را از کشته شدن می‌رهاند، متوسل می‌شد و آن چکامه را ساخته و پرداخته دشمنانش می‌دانست، که به قصد کشته شدن او گفته و به وی نسبت داده‌اند. اسحاق چوبدستی خواست و با آن دعبل را تا می‌توانست زد و او را به کارهای تحقیر آمیزی وادار نمود.

او بعد از این کار دعبل را رها کرد و دعبل به اهواز گریخت. مالک، ده هزار درهم به مردی داد تا او را ناآگاهانه بکشد. آن مرد او را در روستایی از نواحی سوس‌ پیدا کرد و بعد از نماز عشاء با چوبدستی که سرش زهرآگین بود به پشت پای دعبل زد و فردای آن روز دعبل از دنیا رفت. دعبل ابن علی خزایی در شهر شوش به شهادت رسید  و در کنار عبدالله بن علی به خاک سپرده شد .

بقعه ی عبدالله‌بن‌على (شوش)

در قبرستان عبدالله‌بن‌على در محله ی شمال شهر شوش، بقعه ی عبدالله‌بن‌على واقع است. در ورودى بقعه از جانب شرق است و مقبره در گوشه ی جنوب شرقى آن واقع است.

بقعه ی  عباس شوش(گلزار شهداء)

در جاده ی  اهواز ـ شوش نزديک به سه‌راهى شوش، در سمت راست جاده به فاصله ی حدود پانصد متر از جاده بقعه ی پيرعباس شوش واقع است.

بقعه داراى دو مناره ی کوچک است و در پيشانى ايوان ورودى نيز کاشى‌هاى سفيد و سياه و آبى قديمى مشاهده مى‌شود که به طرز بسيار بد و غير استادانه آنها را از جاى خود درآورده و دوباره نصب کرده‌اند که به کلى از ظرافت اوليه افتاده است.

بقعه ی سيد طاهر شوش

در کنار شهر شوش، نزديک رود شاوور بقاياى يک مسجد قديمى واقع است که به نام صحصحه (شايد صعصعه) با ضم هر دو صاد در لهجه ی مردم بومي، شهرت دارد و بنائى است آجرى چهارگوش که از درون به‌صورت هشت‌ضلعى و با آجرکارى تزئينى زيبائى زيرگنبد جلوه مى‌کند. بقعه به نام سيد طاهر ناميده مى‌شود، گنبد کوچک گل‌اندودى بر روى دهانه ی طاق رومى است که در ورودى به سمت شمال باز مى‌شود و داراى هلالى‌هاى کاشى‌کارى زيبائى از نظر شکل آجرچينى است. کاشى‌هائى که بر بدنه ی عمارت در ضلع جنوبى و غربى به‌کار رفته با رنگ آبى کم‌رنگ و سياه قدمتى نشان مى‌دهند. بر فراز گنبد سه گوى آهنين با يک پنجه ی آهنين نصب شده است.در اطراف اين بنا محل حفارى‌هاى جديد در کنار رود شاوور و به فاصله‌اى از آن تل سليمان بين رداده و شوش در سمت راست جاده به فاصله ی حدود يک کيلومتر تا جاده و تپه‌هاى باستانى ديگر واقع هستند.


بقعه ی  پير شچاخ (شوش)

در فاصله ی تقريبى يک کيلومترى آبادى کعبيون بقعه ی پير شچاخ واقع است که معروف به قدمگاه حضرت اميرالمؤمنين (ع) هم مى‌باشد. در ورودى آن آهنى و جديد است با کاشى‌هاى سياه بر زمينه ی سفيد و لوزى‌شکل. در ايوان شرقى بقعه قبرى با کاشى خشتى سفيد و آبى ديده مى‌شود. ضريح آهنين در وسط اتاق بقعه قرار گرفته است.

بقعه ی سيد احمد (هفت‌تپه - شوش)

در روستاى سيد احمد، در اراضى اطراف آبادى‌ ميان‌آب، بقعه‌اى واقع است که آن را قبر سيد احمد تفاح مى‌دانند ابعاد اصلى بنا ۵/۴×۳۰/۸×۶۰/۹ متر است، در ورودى به بنا رو به شمال است که داراى يک اتاق رومى است و بر پيشانى آن کاشى‌کارى از آجرهاى کاشى سياه و سفيد و سبز و قطعات زردرنگ نصب شده است.

بر سر در ورودى به اتاق بقعه، در ميان چهار نيم‌دايره ”انا فتحنا لک فتحاً مبيناً“ نقش شده و سال ۱۳۰۳ منقوش است. يک گچ‌برى خورشيدى با نقوش هندسى که در مرکز دايرهٔ آن يک بشقاب چينى زمينهٔ سفيد و حاشيه ی سورمه‌اى دارد نصب شده است.درون بقعه داراى هشت ترک يا هشت هلالى بلند است و سقف آن با نقش لچکى‌هاى بسيار زيبائى آجرکارى شده است و دقت در آجرکارى و قرينه‌سازى آن مشهود است. در وسط اتاق بقعه صندوقى آهنين قرار دارد که محل قبر سيد تفاح است و در سمت غرب آن سه مقبره و در سمت شرق آن دو مقبره ی گچى وجود دارد.

بقعه ی سيد صائم (هفت‌تپه - شوش)

در سه کيلومترى چغازنبيل در امتداد راه‌آهن اهواز روستاى ميان‌آب (مينو) قرار گرفته که در آن بقعهٔ سيد صائم واقع است. عمارت بقعه رو به شمال است و عمارت اصلى آن که دور آن ديوارى با حجرات مى‌باشد ۷۰/۶×۳۵/۱۳ متر و از آجر ساخته شده است. بنا داراى گنبدى گلابى‌شکل مى‌باشد که بر فراز آن سروکى از کاشى که گوئى مدوّر بر آن قرار دارد تعبيه شده است. ضريح آهنين در وسط اتاق و زير طاق گنبد قرار دارد که در درون آن مقبره، که ظاهراً آهنى يا آجرى است قرار دارد و روپوش سبزى بر آن افکنده‌اند.

بقعه ی على عون (هفت‌تپه - شوش)

در ميان دشتى که هم‌اکنون، نيشکر در آن کشت مى‌شود و در زمينى که کمى برآمده است بقعه ی على عون قرار دارد. ابعاد کلى بنا ۴۰/۴×۹۰/۷ متر مى‌باشد و برروى يک پى قطور مربع مانند قرار گرفته است.

درون بقعه داراى دو گوشواره ی کوچک به اتاق رومى است که در سمت شرق و غرب بقعه قرار دارد و حمال‌هاى پايه گنبد هستند. طرز آجرکارى پايه‌هاى گنبد از داخل حکايت از دندانه دندانه و تزئين آن مى‌کند. آجرهاى به‌کار رفته در پى‌هاى بنا بسيار قطور و با ضخامت ده سانتى‌متر هم ديده شده و از نوع آجرهاى قطور ايلامى چغازنبيل است.

در اين بنا هيچ‌گونه سنگ قبر و يا نوشته‌اى وجود ندارد، ظاهراً بنا از داخل و خارج و نوع آجرهاى قطور ايلامى شکل آن که بر فراز يک سکو و يک تپهٔ کوچک ساخته شده و در ورودى رو به شرق آن، اين اثر را به احتمال باقى‌مانده از يک اثر کهنهٔ عيلامى مى‌نماياند که به روزگارى بر آن يا به‌جاى آن يک چهارطاقى ساسانى تعبيه شده و بعد به‌صورت مقابر اسلامى درآمده است.

بقعه ی عباس‌بن‌على (هفت‌تپه - شوش)

به فاصله ی حدود يک کيلومتر در سمت چپ جاده ی چغازنبيل در درون محوطه‌اى که از درختان گرمسيرى سرسبز است بقعه ی آجرى کوچکى به نام عباس‌بن‌على واقع است.

بناى اصلى بقعه ۳۰/۶×۹۰/۷ سانتى‌متر مى‌باشد، ورودى بقعه ايوانى است با طاق رومى و نسبتاً کوتاه که هلالى آن از قطعات مربع کاشى به رنگ آبى و سياه زينت شده است. ايوان بقعه رو به شمال مى‌باشد و در ورودى به زيارتگاه نيز رو به شمال است. بر طرفين اين ايوان دو ايوان کوچک در غرب و شرق آن واقع هستند که سقف آنها هر کدام سه‌طاقى رومى با رديف پيش و پس دارد.

درون بقعه اتاق کوچک مربعى است که ساختمانى جديد مى‌باشد و از نظر قرينه‌سازى اضلاع و استحکام خالى از ظرافت نيست. در گوشوارهٔ غربى ايوان درى چوبين قرار دارد که با هفت پله به درون زيرزمينى مى‌رسد و در زيرزمين که سقف آجرى ضربى کوتاهى دارد مقبره‌اى از آجر و گچ قرار دارد که با پارچهٔ سبزرنگى پوشيده شده است.

اين بنا داراى گنبد مضرس کوچکى مى‌باشد و تقريباً در بالاى سطح بام مقبره قرار گرفته و گچ‌اندود شده است (ديار شهر ياران جلد اول ص ۱۴۶-۱۵۱).

 بقعه ی غيب :

در جاده ی شوش - اندیمشک در جاده  ، سمت چپ  به طرف روستای رداده(شهید مجید یگاه ) بقعه ای سفید رنگ و مخروطی شکل از دور خود نمایی ممی کند و در چند سال اخیر مورد توجه مهمانان نوروزی قرار  گرفته و برخی از شهروندان شوشی نیز روز سیزده به در را به این بقعه می روند .


امامزاده قاسم بن عباس بن موسی الكاظم (ع) معروف به تاج العارفين :

بقعه ی متبركه ی تاج العارفين در 10 كيلومتری شمال شهر شوش در ابتدای جاده ی  روستای داودآباد (شهید رجایی)  واقع شده است.

این بقعه با گنبد طلایی رنگش از دو طرف شهرستان های شوش و اندیمشک از سه کیلومتر خود نمایی می کند و با توجه به این که در کنار جاده ی ترانزیت قرار دارد مهمانان نوروزی و بعضاً راهیان نور به زیارت آن می روند .


Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست