05022024پنج شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۲۰۴۰۹4943

شهر من شوش ـ قسمت پنجم

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

کولی ها: اواخر دهه سی و اوایل چهل، در محلی که امروز میدان شهدا یا آخراسفالت نامیده می شود، در کنار شاوور افرادی در درون چادرها زندگی می کردند که به «کولی ها» معروف بودند.

کار اصلی آن ها چوب تراشی بود بدین شکل که از بیشه زار کرخه تنه های چوب خشک را آورده و از آن ها وسایل چوبی مورد استفاده مردم آن زمان شوش را درست می کردند. وسایلی مانند « قنددان چوبی، جفنه یا همان جا خمیری، سندان برای کوبیدن گندم یا خشکبار» از جمله آنان بود.این جماعت علاوه بر آن به تولید زغال و نیز ختنه کودکان مشغول و از این طریق، امرار معاش می کردند.نسل باقی مانده آن ها، در حال حاضر، در زمینه تخلیه چاه، فعال هستند.

باغ احمد: یکی از باغ های معروف آن زمان که در مالکیت حاج عبدالحسین دانیالی و آیت الله نبوی بود، باغی است که به نام باغبان آن مش احمد معروف گشت. باغ احمد کنار رودخانه شاوور، آن دست آب و روبروی پارکینک پایین شهرداری بود.دیوار اطراف آن گلی و درب چوبی بزرگی داشت.در این باغ انواع میوه ها از جمله زردآلو تولید می شد.توت فرنگی، مرکبات و انار نیز در آن یافت می شد.

باغ شومی: گرچه واژه باغ به محل های محصور شده در آن زمان اتلاق می شد اما مردم شوش به مزارع صیفی جات نیز به غلط باغ می گفتند.نام باغ ها نیز بر اساس محصول، نامگذاری می گردید. باغ خربزه یا خیار، نشان دهنده نوع محصول آن بود اما بیشترین باغ ها مربوط به هندوانه بود که به دو شکل محلی و مهندسی نامگذاری می شدند.هندوانه محلی، خط خطی و مهندسی، یکدست سبز بودند.در آن زمان کمتر از واژه هندوانه استفاده می شد و کلمه رایج« شومی» بود.بنابراین باغ های هندوانه را« باغ شومی» می گفتند.

ملپینه: یکی از محصول های فراوان مزارع شوش در دهه چهل، خیار محلی بود که به دو شکل سبز کوچک و سبز کمرنگ بلند به بازار عرضه می شد.به نوع دوم خیار چمبر می گفتند. در بعضی از مزارع که تولید فراوان و امکان برداشت همه خیارها وجود نداشت، بعضی از خیارها به قدری بزرگ می شدند که به شکل خربزه درمی آمدند.

به این نوع محصول که از نظر مردم، خیار محسوب نمی شدند« ملپینه» می گفتند که بسیار خوشمزه و بیشتر متمایل به ترش مزگی داشت.قیمت آن از خیار ارزان تر و گاه صاحب مزرعه رایگان به همراه سایر محصول ها به مشتری می داد.

دیزه: در شوش قدیم که هنوز وسایل امروزی حمل و نقل وجود نداشت، مردم از چارپایانی مانند اسب، قاطر و الاغ به همین منظور استفاده می کردند که سهم الاغ بیشتر از سایرین بود. انتخاب نوع الاغ و قیمت آن نیز برای مشتری مهم بود.در این رابطه، الاغ های محلی، لاغر بودند اما بعضی از مسافرین، الاغ هایی را وارد شوش کرده و می فروختند که قوی هیکل بودند. از معروف ترین این الاغ ها«دیزه» بود که فربه و دارای بدنی محکم و سفید رنگ بود.این الاغ، آرام و متحمل بارهای سنگین می گردید.داشتن چنین حیوانی، نشان دهنده متمکن بودن صاحبش بود.

چرمه: در کنار الاغ های متفاوت در شوش قدیم، الاغی وجود داشت که از دو نظر جلب توجه می کرد و لذا گران تر از سایرین بود. این حیوان،غیر بومی بود و توسط مسافرین به خصوص دراویشی که برای اسکان چند ماهه زمستان به شوش می آمدند، آورده می شد.نام آن«چرمه»بود. دو ویژگی عمده آن، چابکی و سرعت و نیز چاقی و تحمل بارهای سنگین بود.البته از نکات منفی آن می توان به تغذیه اشاره نمود که حجم فراوانی از جمله جو را طلب می کرد و بدین شکل، برای هر مشتری امکان نگه داری وجود نداشت.

جل: در زمان هایی که شوش از چارپایان برای کارهای حمل و نقل و سواری استقاده می کرد، بعضی از شغل ها تابع آن ها می گشت.امکاناتی که برای این نوع حیوانات لازم بود، به وسیله افرادی متخصص، تولید می شدند. یکی از این وسایل «جل» بود.پوششی ضخیم و محکم که بر پشت حیوانات بار بر نصب می شد تا بدین شکل، کمر آن ها زخمی نشود.این وسیله تنها برای حیواناتی مانند الاغ و قاطر، قابل استفاده بود.برای اسب از زین استفاده می شد.معروف ترین سازنده جل در شوش«محمد جل دوز» بود.

رکه: وسیله ای در کارهای ساختمان سازی در اوایل دهه چهل در شوش بود.آن زمان که کاروانسراها در حال محو شدن بودند، بناهایی از دزفول برای ساخت خانه های مسکونی به شوش می آمدند. آن ها با خود لوازم بنایی را نیز به همراه داشتند.وسایلی مانند بیل، تیشه، کلنگ، تراز، شاقول و ریسمان از جمله آن ها بودند اما نقش وسیله ای که در حمل گل یا مخلوط سیمان و انتقال آن بر روی دیوار بی بدیل بود«رکه» نام داشت. این وسیله در بازار قدیم دزفول و با استفاده از فلز حلب، گرد و گود ساخته می شد.کارگر با بر سر گذاشتن رکه، برای بنا، مصالح حمل می کرد.رکه کشی کار طاقت فرسایی بود.

دیع: یکی از حیوانات مورد استفاده در نگهبانی از خانه و باغ ها، سگ ها بودند.کمتر خانه ای در شوش وجود داشت که از این حیوان استفاده نکند. شکل و شمایل آن ها با هم متفاوت بودند.بعضی که برای دفاع از محصول در برابر حمله گرازها استفاده می شدند،بلند و قوی هیکل بودند.

این حیوانات به راحتی در حیاط خانه ها و زیر مشک های آب تردد و استراحت می کردند.گاه درویش یا گدایی درب خانه را می زد و یا وارد می گردید. در این هنگام، شروع به پارس کردن کرده و قصد حمله می نمود که صاحب آن با لفظ «دیع» به او می فهماند که پارس کردنش، لزومی ندارد و سگ نیز ساکت می شد.

چخ: این لفظ نیز برای ساکت کردن و دور نمودن سگ از محلی خاص مورد استفاده قرار می گرفت.در واقع، سگ رفتار نادرستی داشت که باعث عصبانیت صاحب خود می شد. به طور مثال، وارد اتاق مرغ ها و سبب ترساندن آن ها می شد.در چنین وضعیتی، صاحب با گفتن «چخ» ضمن یادآوری کار بد آن، او را از محل دور می کرد.سگ نیز با آویزان کردن دم خود، از محل دور می شد.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست