05032024جمعه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۲۰۴۳۰4949

شهر من شوش ـ (قسمت هشتم)

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

50 ) ـ خضیره:

این واژه در عربی به معنای سبز است که در محلی از شوش کاربرد داشت.در آن زمان، به محلی که پوشش گیاهی فراوانی داشت و قسمت وسیعی از آن سبز بود« خضیره» می گفتند.

این مکان به صورت صحرا بود و اطراف آن نیز هیچگونه ساختمانی وجود نداشت.نشان امروز آن را می توان از فلکه آخراسفالت تا منطفه ای وسیع تر و همتراز با کناره های شاوور ذکر کرد.منطقه خضیره، سال های زیادی به عنوان آدرس مورد استفاده قرار می گرفت اما با ورود واژه آخراسفالت، کمتر به کار گرفته شد گرچه هنوز هم افرادی هستند که به منطقه پایین شهر، خضیره می گویند.

51 ) ـ رختشو خانه:

در اواخر دهه جهل خورشیدی که شوش تنها دو حمام عمومی داشت، مسئله شست و شوی لباس ها به خصوص برای کارمندانی که در ادارات خدمت می کردند،منجر به فکر ساختن محلی برای این کار گردید.به همین منظور، کنار رودخانه شاوور، نزدیک درب پشت حرم و محلی که بعد تبدیل به فروشگاه فرهنگیان گردید، ساختمانی به نام«رختشو خانه» ساخته شد و کارگرانی که بیشتر زن بودند در آن مشغول گشتند.

این محل به خصوص برای سربازانی که آن زمان، سپاه دانش یا بهداشت خوانده می شدند، یاری دهنده و شلوغ ترین روزهای کاری، پنجشنبه و جمعه بود زیرا سربازها از روستاها برمی گشتند و در شوش بیتوته می کردند.

52 ) ـ عبدالله بن علی:

در شوش قدیم، دو قبرستان معروف وجود داشت که یکی در ابتدا و دیگری خارج از آن قرار داشت.قبرستان درون شوش را «عبدالله بن علی» می گفتند که محصور به دیوارهای گلی بود و بارگاه کوچکی داشت. گسترش قبرها تنها در درون محوطه نبود بلکه بیرون از آن نیز وجود داشت.این محل که امروز دعبل خزائی نامیده می شود، از شکل اولیه خارج شده و نوسازی گردیده است.

در واقع، خیابان های اطراف این بارگاه، در قدیم، مملو از قبرهای مردم شوش بود و حتی بعضی از ساختمان ها نیز بر قبرها بنا شده اند.

53 ) ـ عباس شوش:

در بیرون از شوش، بارگاهی سفید رنگ به نام «عباس شوش» وجود داشت که مردم آن زمان و روستاهای اطراف، اموات خود را در آن دفن می کردند.عباس شوش دارای دیوارهای گلی بود و درب بزرگ چوبی داشت.این محل، زیارتگاه نیز محسوب می شد.بعد از پیروزی اتقلاب، نام آن به گلزار شهدا تغییر یافت.

علت اینکه از کلمه شوش بعد از عباس استفاده می کردند این بود که در هفت تپه نیز بارگاهی به نام عباس وجود داشت و لذا برای جلوگیری از مخلوط این دو، از عباس شوش استفاده می شد.

54 ) ـ مکینه یخ:

شوش قدیم، به خصوص در فصل تابستان بسیار گرم بود.در آن زمان، یخجال و یا وسیله خنک کننده ای وجود نداشت. فکر ایجاد کارخانه یخ سازی در اواخر دهه چهل، منجر به ایجاد آن شد.این محل که در زبان عامیانه «مکینه یخ» نامیده می شد، تولید کننده یخ های قالبی بزرگ بود. در حال حاضر اثری از این کارخانه وجود ندارد و تبدیل به منطقه مسکونی شده است.محل آن، پایین تر از شورای حل اختلاف و بالاتر از نمایندگی سایپای سابق بود.مالک آن، خانواده های دهان بودند.

55 ) ـ پل چوبی:

گذر از رودخانه شاوور برای افرادی که قصد ورود به بیشه زار یا روستاهای اطراف را داشتند از دو مسیر امکان پذیر بود.این دو گذرگاه را گدار می کفتند که در نهایت باعث خیس شدن اشخاص می شد. نکته ی مهمی که توجه افراد مومن را به خود جلب کرد، گذر زن ها از میان آب بود به طوری که مجبور به جمع کردن لباس های خود می شدند و چون اشکال شرعی داشت لذا تفکر ساختن یک پل، عملی گردید. « پل چوبی» که گذرگاه عابرین پیاده محسوب می گشت، در اوایل دهه چهل بر روی شاوور، پایین تر از حرم و پشت مکینه آرد خردمند، ساخته شد.جنس این پل از چوب های قوی و پهنی بود که از شهرهای دیگر آورده شدند.

در حال حاضر این پل به صورت فلزی درآمده و در همان مکان، محل رفت و آمد مردم گردیده است.نام پل چوبی هنوز هم در میان قدیمی ها رایج است.

56 ) ـ علیق:

شوش قدیم در تولید دام، فعال بود.گوسفند داری در کنار نگه داری گاو و گاومیش، از عمده کارهای روستاهای شوش محسوب می شد.در این میان، تهیه خوراک دام هم نکته قابل توحهی بود. در آن زمان که زمین های اطراف، سر سبز بودند، تهیه علوفه کار سختی نبود اما در فصل سرما این امکان از بین می رفت و لذا استفاده از کاه، جایگزین می گشت. گرچه کاه برطرف کننده این مشکل بود اما در فربه سازی، موفق نمی گشت لذا با مخلوط کردن آرد جو یا سایر آرد ها از جمله ذرت، حیوان را به خوردن بیشتر تحریک و در نتیجه فربه سازی می کردند.

مخلوط کاه با سبوس برنج هم در همین راستا مورد استفاده قرار می گرفت.به مخلوط آماده شده« علیق» می گفتند که نشان دهنده، توانایی مالی دامداران بود.۵۷-باغ سیدا: گرجه لفظ باغ به محل محصور شده، اتلاق می شود اما در شوش قدیم به بعضی از مزارع بزرگ هم باغ می گفتند.به طور مثال به مزرعه صیفی جات عبدالجابر، باغ عبدالجابر می گفتند.

یکی از مزارع بسیار وسیع صیفی جات شوش متعلق به دو برادر سید بود که به "باغ سیدا"معروف گشت.سید صدرالدین و فخرالدین افسری، مالکین آن بودند. این باغ پایین تپه های باستانی، روبروی مسجد امام رضا، تا نزدیکی های قبرستان پایین ادامه داشت.آبیاری آن به وسیله تلمبه ای از چاه که ابتدا کازوئیلی و سپس برقی گردید، صورت می گرفت گاه این باغ را به نام باغبانش، باغ عبدالنبی نیز می گفتند.

58 ) ـ آپادانا:

شوش تا سال هزار و سیصد و چهل و دو، تنها دارای یک مدرسه ابتدایی به نام مدرسه دولتی - روستایی بود که در آن، پسران و دختران به صورت مختلط تحصیل می کردند. در این سال، با توجه به اعتراض مردم، اولین دبستان پسرانه در تاریخ شوش به نام« آپادانا» تاسیس گردید.محل آن، روبروی حوزه علمیه خواهران و پایین تر از اداره آموزش و پرورش سابق بود. بسیاری از تحصیل کرده های نسل قدیم شوش در این دبستان درس خواندند.این دبستان دارای شش پایه تحصیلی بود و فضای بزرگ و آزادی داشت به طوری که دانش آموزان آن به راحتی، رفت و آمد می نمودند.

59 ) ـ ماندانا:

از سال هزار و سیصد و پانزده که اولین مدرسه رسمی در شوش تاسیس شد، دختران یکباره وارد آن نشدند.ابتدا انگشت شمار بودند و بتدریج اضافه گشتند. در سال هزار و سیصد و چهل و دو که تفکیک در تحصیل مطرح شد، برای دختران نیز اولین دبستان به نام«ماندانا»تاسیس گردید.این محل ابتدا کوچک بود زیرا تعداد دانش آموزان محدود بودند. محل این دبستان، دیوار به دیوار دبستان آپادانا اما محصور بود.زیبایی این مدرسه از آپادانا به مراتب بهتر و تنها هفت اتاق داشت که شش کلاس و یک دفتر را تشکیل می داد.تحصیل کرده های قدیم خانم ها از این دبستان بودند.

60 ) ـ کورش:

شوش قدیم گرچه با تلاش های مردم و در سال چهل و دو دارای دو دبستان گشت اما از داشتن دبیرستان محروم بود.از این نظر، فرزندان مردم یا ادامه نمی دادند و یا در دزفول، به تحصیل می پرداختند.در سال هزار و سیصد و چهل و هفت، با تلاش معتمدین وقت و همت مهندس فیلی، اولین دبیرستان تاریخ شوش به نام«کورش» برای پسران تاسیس گردید.این دبیرستان ابتدا جایگزین دبستان ماندانا شد و سپس به پایین شهر روبروی مسجد امام رضا منتقل و چون ، خیابان آن فاقد آسفالت بود، به بالای شهر و روبروی امور تربیتی امروز منتقل گردید.

این دبیرستان تتها در رشته طبیعی فعال بود و توانایی برگزاری رشته های ادبی و ریاضی را نداشت.بسیاری از اولین فارغ التحصیلان دانشگاهی شوش، دانش آموزان این دبیرستان بودند.

61 ) ـ ایران دخت:

با تاسیس دبیرستان پسرانه کورش، فکر ایجاد نوع دخترانه نیز مطرح شد اما تعداد دختران، به اندازه ای نبودند تا به صورت مستقل، ساخته شود. از این نظر، ضمیمه دبیرستان کورش اما جداگانه، در ساختمانی اجاره ای، دبیرستانی به نام«ایران دخت» درست شد.تعداد آن ها در رشته طبیعی، یازده نفر بودند.ساختمان اجاره ای متعلق به مرحوم حاج اسماعیل کاوندی بود که بعد تخریب گشت و به پاساژ تبدیل گردید.پاساژ سمت مسجد ابوالفضل، همان دبیرستان ایران دخت بود.

62 ) ـ خشایار:

با قانون تاسیس مدارس راهنمایی در ایران و پنج پایه شدن دبستان، اولین مدرسه راهنمایی پسرانه شوش به نام«خشایار» تشکیل گردید. محل این مدرسه که در زمین خاکی فوتبال ساخته شده بود، روبروی امور تربیتی امروز و همسایه دبیرستان کورش بود ولی میان این دو دیواری وجود نداشت به طوری که تردد به راحتی صورت می گرفت.این مدرسه از سمت خیابان نرده کشی بود و فضای باز زیادی حتی برای ورزش داشت.به مرور زمان این مدرسه تخریب و تبدیل به مدرسه باهنر امروزی گشت.

63 ) ـ داریوش:

تاسیس اولین مدرسه راهنمایی دخترانه در شوش نیز در سال هزار و سیصد و پنجاه انجام گرفت.نام این مدرسه« داریوش» بود اما مدیریت آن به دلیل کمبود معلم های خانم، به وسیله مردها صورت می گرفت. محل آن، مدرسه قدیمی روستای دولتی بود.تمام فارغ التحصیلان دبستان ماندانا وارد این مدرسه شدند.مشکل اصلی دختران در آن سال، عدم وجود دبیرستان برای ادامه تحصیل بعد از سه سال بود.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست