به قلم ـ زینب مخیطی
تحلیل کارشناس کانون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران شوش در مورد خبر« مدی جدید به نام خون بازی ، پدیده ی عجیب مدارس دخترانه »
بنده به عنوان یک مربی ویک مادر هنگام صحبت با خانواده ها متوجه می شوم که اکثرآنها محبت کردن را درخرج کردن پول وفرستادن فرزندان خود به انواع واقسام کلاسهای تقویتی وهنری و....می بینند .
گویی این مسابقه ی فراراز مسئولیت تمامی ندارد ، کودکی که خسته از مدرسه باید مستقیما به اموزشگاهای رنگارنگ برود و آرزوهای کودکی والدینش را براورده سازد وشب هم یامشق بنویسد ویا به فضای مجازی پناه ببرد ودردهای خودرا با دیگران درمیان بگذارد درحالی که والدین هم درگوشه ی دیگرخانه مشغول پیامک بازی هستند.
مگرچقدر توان تحمل دارد؟باید درد خلا محبت درخانواده را به چه کسی بگوید؟معلمان هم که نه حوصله دارند ونه وقت کافی.پس چاره ی را در بیراهه رفتن می بیند ونتیجه این می شود که با آن روبرو هستیم. استدعا می کنم این حرفها را درمعرض مطالعه مسئولین آموزشی وتربیتی و والدین بگذارید شاید با خواندن آنها بخود بیایند و بیشتر به فکرآینده سازان جامعه باشند زیرا نوجوان با این کار با زبان بی زبانی به ما می گوید « پدر ، مادر و معلم » من هم وجود دارم و به مهر . محبت نیاز دارم ، مرا دریابید .