به قلم ـ استاد جعفر دیناروند
رئیس کارگروه تخصصی امور اجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه نگاران
فریاد تنها نشانه ای از دردهاست.افراد به شکل های مختلف آن را بیان می دارند.گاه با صدا و زمانی بدون آن مقصود را می رسانند.
گرچه کیفیت رساندن هم مهم تلقی می شود اما مهم تر از آن درک چنین وضعیتی است.فریاد تا شنیده نشود وجود نخواهد داشت.این بدان معناست که هوشیاری مردم اساسی برای ادامه است.فریاد در زیر آب فقط حباب هایی است که به سطح آن می آیند.توصیف وضعیت در این باب بسیار مهم و حیاتی است.شاید افرادی باشند که شنیدن را تنها راه وجود فریاد بدانند اما ما شنیدن را دون ترین آن می دانیم.فریاد باید فهمیده شود.گسترش فهم در فریاد دارای ابعاد فراوانی است.از عامل یا عوامل گرفته تا سازندگان و معرفی آن ها در نوسانند.فریاد بدون فریاد ساز معنایی ندارد.چه کسانی فریاد را می سازند؟
موضوع فریاد ساز امر جدیدی نیست.وجودی مشخص اما بدون توجه از سوی مردم است.بسیاری برای فرار از انواع عوامل فقط فریاد می زنند تا خویشتن را تهی کنند.تخلیه روانی یکی از اثرات فریاد در میان جوامع است.ما در این وضعیت فهم و درک را در حاشیه می یابیم.بدون شک فریاد دارای سازنده است.مگر ممکن است که مدلولی بدون علت باشد؟آنجایی که انسانیت به فراموشی سپرده می شود و قدرت طلبی و مطامع شخصی مسلط بر رفتارها می شود،فریاد تولید می گردد.درست است که بسیاری چنان به وضعیت عادت کرده اند که وجود بعضی از ناملایمات را عادی تلقی می کنند و یا اینکه درکی از آن ندارند اما این بدان معنا نیست که همه یک پارچه در عدم درک باشند.فریاد ساز یا سازان امری موجود و البته بسیار مخفی است.
ابعاد مختلف شناخت فریاد سازان به چگونگی فهم و درک جامعه بستگی دارد.بسیاری ناشناخته باقی می مانند و تعدادی نیز پنهان کاری می کنند.فریب کاری و دغل بازی موثر بر عدم شناخت می گردد و گاه فریاد سازان خود فریاد می زنند تا انحراف ایجاد کنند.گریه ی قاتلان در مراسم تشیع مقتولان نمونه ای از این حادثه است.فریاد سازان متفکر در ابعاد غیر انسانی فراوانند.این خصوصا در عالم سیاست بسیار است.پیچیدگی بعضی از موضوعات خصوصا در مملکت داری و اقتصاد این شکل را متنوع تر می نماید.شناخت در این شکل چندان هم ساده نخواهد بود.فریاد سازان گاه در پشت مسائل مخفی می گردند و فریاد زنان را تماشا می کنند.باید این مهم را در انواعی از رفتارها ها مد نظر قرار داد.سازندگان فریاد به هر شکلی که باشند از کار خویش آگاهند و از آن دفاع می کنند.این بدان معناست که ویژگی هایی دارند که باعث تداوم رفتارهای آن ها می شود.
فریاد را با این معنا نوعی تولید می دانیم که سازندگانی دارد و می بایست آن ها را در ریشه یابی جستجو کرد.شاید برای بسیاری عدم توجه اصل باشد.بی خیالی، بنیانی برای زندگی تلقی گردد و بی تفاوتی آرامشی کاذب ایجاد کند اما برای متفکرین روشنفکر همیشه سیاهی سیاهی است.تاریکی مانعی برای حرکت است و پنهان کاری فریب کاری است.فریاد مانند بسیاری از رفتارها دارای بنیانی است که نوع بشر در پی آن قرار می گیرد.ما با سازندگان طبیعی کاری نداریم.اینکه فریادی ممکن است به دلیل انواعی از حوادث طبیعی ایجاد شوند قابل قبولند اما استمراری که در جامعه ی بشری است را شامل نمی شوند.ما فریاد سازان مستمر را مد نظر داریم.کسانی که عمدا و با توجه به منافع خویش آن هارا تولید می کنند.فریاد سازان مردمانی خاصند.
این موضوع باید جدی تلقی شود.این مهم که میان نوع فریاد زنی هم تفاوت است ناشی از شناخت می باشد.شناخت های سطحی و زود گذر فریاد های ظاهری را به دنبال دارد.انواعی از ناله ها و فغان هایی که به قسمت وصل می شوند از این نوع می باشند.باید فهم و درک از موضوع ،اصل برای رفع باشد.گریه ی ظاهری و اشک ریختن متوصل به سانده ای طبیعی است و شاید هم در نهایت عدم توانایی در رفع باشد.افرادی که از فقر می نالند فریاد سر می دهند اما برای رفع آن سازنده فرض نمی کنند.این قسمت ماست.زیر پوشش رفتن مشکل را حل می کند.به دیگران آویزان شدن موانع را از بین می برد.ضعف در شناخت و عدم آگاهی موجب چنین تصورات غلطی می شود.آدمی در پشت سازندگی است.کسانی که می دانند چه کنند.
جامعه ی ما باید این مهم را به انسانیت وصل کند.فریاد امری است که ایجاد می شود.تولیدی است.کسانی در پشت قضیه هستند،انباشت های قدرتی و مالی دارند.از انسانیت به دورند اما ظاهری فریبننده دارند.با مردم حرکت می کنند در حالی که فرسنگ ها از آن ها دورند.دست در دست آن ها می نهند در حالی که فشردگی دست ،آن ها را به درد می آورد.باید این را درک کرد.حس کردن های ظاهری فریبندگی است.فریاد سازان بسیار متنوع و زیرکند.فریاد را باید به شکل های مختلفی بیان داشت تا مردم به سمت سازندگان آن توجه داشته باشند.فریاد سازان هم انبوهند و هم متعددند.یک جنس را یدک نمی کشند و از یک قشر نیز نیستند.سازندگانی فریب کارند که از نوع جامعه سو استفاده می کنند.تنها راه از بین بردن ریشه ها، شناخت های موثر و زیر بنایی است.
فریاد بدون محرک نیست.دردی است که وجود دارد.برای بسیاری درد قابل تحمل است و همراه با آن شدن عادتی همیشگی است.این را فریاد سازان تزریق می کنند.باورها را مسموم می کنند تا فریادی را تولید نکنند.راضی به رضایت موجود بودن است.درد بدون علت نمی تواند موجودیتی داشته باشد.طاقت و صبر در این زمینه تنها فریبی برای ادامه است.فریاد ،فریاد ساز دارد.باید آن را مورد تهاجم قرار داد.فریاد سازان نباید خود را در آرامش یابند که اگر این چنین شود فریاد ها افزایش می یابند.فریاد سازان افرادی یا گروه های معین هستند که در محدوده ی خود دارای هوشی منفی برای رسیدن به مقاصد خویشند.فریاد رسان بهتر از دیگران می توانند فریاد سازان را تشخیص دهند.آن ها ادراکی بالا تر از متوسطه جامعه دارند.فریاد ساز وجودی واقعی دارد گرچه حقیقی نیست.