11212024پنج شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۶۰۴۲۱2517

مجموعه مقالات فریاد( قسمت شانزدهم ـ فریاد و اقتصاد)

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

رئیس کارگروه تخصصی اموراجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه نگاران

شاید بدیهی ترین فریاد ها از اقتصاد باشد.فقر و نداری معمولی ترین فریادها در جوامع مختلف است.این موضوع به اندازه ای دارای اهمیت است که گاه آن را زیر بنای یک مکتب در نظر می گیرند.

مباحثی مانند بیکاری و نیز انباشت ثروت از همین گونه موضوعات است.اقتصاد به عنوان علمی که می تواند وضعیت معیشت مردم را سر و سامان دهد و آن را به توازن کشاند مورد توجه ی بسیاری است.فریاد و ناله ای که از فقر و گرسنگی ناشی می شود واضح ترین آن ها نزد مردمان جهان است.انسانی که نتواند خود را با غذا تامین کند ناچار است تا متحمل فشارهایی شود که او را به فریاد زدن وادار می کند.در واقع بدیهی ترین وسیله برای زندگی همان معیشت است که مردمان در هر دوره برای تامین آن کوشش و تلاش کرده اند.همین موضوع گاه به دلیل تاثیری که بر رفتار مردم می گذارد در موضوعات دیگر نیز مورد استفاده قرار می گیرد.

به طور مثال زیر فشار گذاشتن ملت ها برای تسلیم می تواند ناشی از قطع غذا یا آب باشد.نیاز اساس آدمی که می تواند انواعی از رفتارهای مثبت یا منفی را به دنبال داشته باشد.موضوع اقتصاد بنیانگذار فریاد ها بوده و هست.انواعی از ظلم ها که در طول تاریخ از این موضوع نشات گرفته اند فراوان و متعددند.گرسنگی نمی تواند بدون اقتصاد باشد.چه کسانی گرسنه می مانند؟کدامین ملت دچار ضعف درآمدی هستند؟این ها را باید با اقتصاد ملت ها مورد سنجش قرار داد.مردمانی که مظلوم واقع می شوند چه کسانی هستند؟در طول تاریخ برده داری چگونه حاصل شد؟ بدیهی است که کارکردن برای دیگران بدون درآمد کافی و انباشت ثروت نزد دیگران زورمدار باعث نگرش به سمت اصلاحات اقتصادی شد.گرچه آن شکل در دنیای امروز باقی نیست اما انواع دیگری نیز قابل تصور است.

اقتصاد بانی بسیاری از فریاد هاست.مرگ به دلیل نداری و علاج بیماری ها نوعی از موضوع اقتصاد است.کسانی که نمی توانند شکم فرزندان خود را پر کنند در کنار کسانی که از سیری تاب و طاقت ندارند همیشه مورد توجه ی دلسوزان و اندیشمندان جامعه بوده است.اقتصاد که متوازن نشود فقیر و ثروتمند از درون آن بر می خیزند.بسیاری از فریاد ها ماهیت اقتصادی دارند.افرادی دست به چنین کاری می زنند تا ناله سر داده و خواهان توجه نوع بشر به خود باشند.فریاد که شنیده نشود اعتراض حاصل می شود.در اعتراض است که بر چیدن بنیان ناعدالتی ها مطرح می شو.د و این دقیقا رفتار بعد از فریاد زدن هاست.گرچه در اعتراض هم فریاد هست اما نوع آن با فریاد قبل متفاوت است.فریاد فقیر معنایی والا و وسیع تر از گرسنگی دارد.فریادی که جامعه را به چالش می کشد.

اقتصاد راهی برای بهزیستی است اما همین ممکن است راهی برای برتری جویی و ظلم و ستم شود.در طول تاریخ کسانی ثروتمند شدند که در کنارشان هزاران انسان فقیر وجود داشته است.این واقعیتی بزرگ برای نسل بشر است که بدانند فقر نوعی بی تعادلی در اقتصاد جامعه است.بدون شک ثروتی انباشته شده است.تا این دره های فقر پر نشوند نمی توان اقتصاد را سالم در نظر گرفت.بر گرده ی دیگران سوار شدن است که سواره معنا می یابد.تا فقیر نباشد ثروتمندی به وجود نمی آید.فریاد از درد و رنج نوعی اعتراض به ماهیت آدمی است.فریاد برای فراموشی جوهره ای است که آدمی می بایست بر اساس آن زندگی کند.فقیر که باشد دستکاری در ماهیت آدمی صورت گرفته است.این دستکاری می تواند اقتصاد باشد.جایی که افراد خانه ها را انباشت می کنند و دیگران را در تهی دستی باقی می گذارند.

پس اساس فریاد های جامعه می تواند اساسی ترین نیازها باشد.احتیاجاتی که می توانند زنده بودن را ایجاد کنند.بسیاری دز این رابطه حتی زندگی کردن را خواهان نیستند.نگاه به فرزندان می اندازد تا با زنده دیدن آن ها راضی شود.ثروتمندان کسانی می شوند که از درون انسانی فاصله گرفته اند و به ظاهر و شکل و شمایل آدمی تلقی اما از درون و ماهیت نوعی حیوان را معرفی می کند.فریادهایی که ممکن است روزی نتوانند محقق شوند و یا ناله ای بر جایی نمی ماند تا منتقل شود.گرسنگی انرژی را از بین می برد و چه بسا فقرایی که در سکوت این دنیا را از دست می دهند.فریاد اقتصادی همیشه از فقرا نیست و ممکن است کسان دیگری نیز وجود داشته باشند که چنین فریادی را به گوش اطرافیان برسانند.مصلحان و رهبران اجتماعی از جمله ی آن ها هستند.

اقتصاد موضوع اولیه ی آدمی در طول تاریخ بوده است.از جمله ی بنیانی ترین راه برای ماندن و زندگی کردن بوده و هست.این موضوع باعث بسیاری از فریاد ها و اعتراضات شده است.این بدان معناست که بی تعادلی ها و انحراف اقتصاد از مسیر آدمی موضوعی قابل بحث بوده و همیشه فریاد ها را کسانی زده اند که فشارهای بیشتری را متحمل گشته اند.بیکاری و گرسنگی همراه با گوشه نشینی و عدم درآمدزایی باعث دست زدن به رفتارهایی می شود که به اشتباه جایگزین فریاد می شوند.دزدی و جنایات برای به دست آوردن لقمه ای نان از جمله ی آن هاست.پس اساس قتل ها هم اقتصاد می شود که بدون فریاد فقط با رفتاری معین ایجاد می گردد.فریادهای اقتصادی مشخص ترین بی توازنی در جامعه ی امروزی است.تفکر در مورد آن می تواند نوعی تعادل را ایجاد کند.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست