به قلم ـ استاد جعفر دیناروند
رئیس کارگروه تخصصی اموراجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه نگاران
این قسمت از از سلسله مقالات «فریاد» نوشته ی استاد جعفر دیناروند قرار بود طبق هفته های قبل روزه چهارشنبه یعنی دیروز منتشر ود اما به خاطر حضور در مراسم اختتامیه ی جشنواره ی بین المللی شعر رضوی به امروز موکول شد .
دانش بشری با کوشش های فراوانی مجتمع شده اند.نیازهای آدمی علت اصلی ایجاد آن ها واستمرار آن نشان دهنده ی ناکامل بودن هاست.علما ،علم و دانشمندان دانش بشری را ایجاد کرده اند.متعهدانی که برای رفع مشکلات آدمی از علم سود جستند و انواعی از آگاهی های بشر را در اختیار قرار دادند.اگر علما نبودند نوع بشر با مشکلات فراوانی روبرو می گشت و شاید هم رو به انقراض می رفت.کلمه ی علما و دانشمندان در تولید علم به اندازه ای است که نبود آن ها به معنای نبود علم تلقی می شود.تلاش ها و کوشش های آن ها برای رفع انواعی از مسائل بشری برای همیشه در تاریخ بشریت باقی می مانند.فریاد علم برای نشان دادن راه درست و منطبق بر دلیل و ریشه یابی همیشه بوده و هست.فریاد علم نوعی رفتار تخصصی در جامعه ی بشری است.
چگونه می توان میان علم و فریاد رابطه یافت؟علم چگونه مردم را تحت تاثیر قرار می دهد؟اصولا علم چیست؟چرا از دانشمندان به نیکی یاد می شود؟ علما چگونه محبت مردم را به خود ایجاد می کنند؟پاسخ این پرسش ها دقیقا نشان دهنده ی رابطه میان علم و فریاد است.فریاد اگر در معنای اصلی آن باشد نشان دهنده ی نوعی درد است.درد باید احساس شود و درک گردد.درد باید فهمیده شود.بدیهی است که فریاد با فهم و درک در ارتباط می گردد و علم است که در چنین وضعیتی وارد صحنه می شود.در واقع می توان گفت که دانایی فریاد ساز می شود.علم هم در این موضوع نوعی آگاهی بخشی و دانایی سازی است.آنچه بشر نمی دانست را آموخت تا بداند که کدامین رفتار درد آور است.علم مجموعه ای از زحمات برای کشف و اختراع است.
آگاهی های سازمان یافته که عمری به بلندای زیست بشر دارند.فریاد های ایجادی بر اساس علم نشان دهنده ی فهم و درکی است که بشر از اطراف دارد.آنجایی که ابوعلی سینا فریاد می زند.آنجایی که امیرکبیر می گرید.در زمانی که انیشتین تحت فشار قرار می گیرد و در برهه ای که سقراط علنا در میان مردم فریاد می زند و آن ها را خطاب قرار می دهد برای این است که بگویند وضعیت مطلوب نیست.دانایی کارساز است.فریاد علم دقیق برای آگاهی دهی است تا فریب و کلک غالب نگردد .مردم به بیراهه نروند.هر فردی که دانا شود محافظ خویشتن می شود.در چنین وضعیتی است که ظلم معنا نمی باید و نمی تواند رواج گیرد.فریاد علم بسیار معنا دار تر از فریادهای فردی است.تاثیراتی معین دارند و دانایی را اساسی برای ایجاد می دانند.
فریاد علما در طول زمان به دلیل فهم بالای آن ها بوده است.این حقیقت که افرادی که بیشتر درک می کنند بیشتر در زجر و عذابند همین است.مردمی که دیدی جاهلانه دارند راحت تر ظلم پذیر می گردند.خود را تسلیم قسمت و سرنوشت می کنند در حالی که افراد فهیم این چنین نمی شوند و نمی توانند شوند.چون درک می کنند پس دایره ی فهمی وسیع دارند.هر حرکتی را قبول نمی کنند مگر اینکه با انسانیت او در توازن باشد.فریاد علم هرگز برای علما نیست بلکه منظوری فراتر از فردگرایی دارند.دانشمند که مورد احترام است.او را حتی مخالفین تحمل می کنند. جباران و ظالمان به طور مستقیم با آو بر خورد نمی کنند. حتی کوشش می کنند تا آن ها را با انواعی از مطامع جذب کنند.عالم برای این فریاد می زند که دیگران را در فشار می یابد.چون تعهد به انسان دارد و دانا و بیناست ،آرام نمی گیرد.فریاد یک دانشمند با دلایل و ریشه ها رابطه دارد.
فریاد علم فریاد آگاهی است.رها شدن از جهل و تعصب گرایی است.بدون شک در ابتدای کار ناموفق خواهد بود کمااینکه در طول تاریخ افرادی مانند افلاطون و ارسطو و سقراط نتوانستند فریادهای خود را به گوش مردم برسانند.آن ها افرادی را یافتند که گوش شنوا نداشتند.معیوب بودند.در مرکب جهل و نادانی غرق بودند.علم که فریاد زد آغازی بر هوشیاری گردید.آنجایی که افلاطون نوشت هر کس هندسه نداند وارد مدرسه نشود در واقع نوعی فریاد برای دانایی بود.درگیری های علما با افرادی که متضاد با بشریت بودند در طول تاریخ همیشه بوده و البته امروز هم هست.فریاد فلاسفه ی فرانسوی در طول جنگ جهانی دوم برای آگاهی بخشی بود.آن ها در جبهه ها حضور می یافتند که بگویند نوع بشر در حال انقراض است.همنوع را نکشید.فریادهایی که البته موثر واقع شدند و بشر را آگاه نمودند.امروز هم نیاز به فریادهای علم موجود است.
فریاد علم بازگشت آدمی به خویشتن است.بررسی نیازها برای رفع است.دانایی برای غلبه بر مشکلات است.تفکر گزینی برای انتخاب درست است.تعقل گرایی برای رفتن در مسیر های صواب است.فریاد علم زمانی بیشتر می شود که توازن دانایی نسبت به نادانان بر هم خورد.هر چه دانایان غالب تر شوند فریاد ها هم کاهش می یابند و در حد رفع نادانی افراد قلیل خواهند بود.فریاد عالم و دانشمند حساب شده و دارای منظورهای بلند مدت است.در آن فردگرایی جایی ندارد و اساس موفقیت در فهم و ادراکات متعالی است.رشد دهی و ترقی سازی است.فریاد علم برای رسیدن به قله های فهم و دانایی است.فریادی که بیداری می آورد و جامعه را از خواب کاذب بیدار می کند.فریادی که بودنش دانا سازی و نبودش انحراف از مسیر رهایی است.فریاد علم در نوع خود بی نظیر است.