11212024پنج شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۶۰۹۱۶2883

مجموعه مقالات فریاد( قسمت سی و هشتم ـ فریاد و عقل)

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

رئیس کارگروه تخصصی امور اجتماعی اتاق فکر انجمن روزنامه

فریاد از این نظر که امری انسانی است دارای منظورهای متعددی است.هر امری را شامل نمی شود و معنایی فراتر از سر و صدا دارد.بنابراین نوع بشر در ایجاد آن موثر است و از نظر علمی نیز تنها یک وسیله است.

تاثیر آن بر رفع مشکلات و ساختار بهترین موارد نیز از جمله اهدافی است که در فریاد مستتر است.این مهم خصوصا زمانی دارای اهمیت می گردد که با توانایی های آدمی در ارتباط باشند.به زبان ساده فریاد به عنوان یک امکان ذر اختیار آدمی است اما اینکه چگونه می توان از آن بهترین استفاده را برد موضوع دیگری است.شیوه ی کار و رساندن آن به حداکثر نتیجه در نوع بشر قابل یافتن است.بر این اساس توانایی عقل به عنوان یک نیروی کمک دهنده و یاور در انجام موفقیت ها مد نظر قرار می گیرد.

عقل از این نظر توانایی است که نیاز به رشد دارد.پس می توان این عبارت را نیز مطرح کرد که همه ی انسان ها عقل دارند اما عاقل کمتر یافت می شود.این بدان معناست که افرد می بایست در رشد این نیرو کوشا بوده و تلاش کنند تا از همین مسیر موفقیت های خویش را به دست آورند.عقل یاوری در تشخیص راه درست و طی کردن مسیرهای منطقی است.فریاد در این میان فقط وسیله است اما مسیر آن را عقل مشخص می کند.

استفاده از فریاد به وسیله ی عاقلان بهترین عبارتی است که می توان به کار برد.فریاد در چنین شکلی معنای رسیدن به اهداف انسانی را می یابد و شامل هر نوع رفتاری نمی شود.کسانی که ناله سر می دهند یا در درون جوامع صدا به راه می اندازند در قالب فریادهای علمی قرار نمی گیرند.فریاد همراه با عقل نشان دهنده ی طی شدن راه درست است.

باید میان توانایی های متعدد آدمی و عقل رابطه یافت.این مهم زمانی اهمیت می یابد که ما فریاد را امری انسانی بدانیم.کار هر کسی در نظر نگیریم و نوع آن را به تمام اشکال مطرح نکنیم.فریاد در مسیرهای خویش نیازمند به انواعی از استعدادهای انسانی است که در مقدمه ی کار رشد و ترقی آن ها را خواستار است.شاید انواعی از توانایی ها بتوانند با همکاری یکدیگر مسیر را درست تر و موثر تر طی نمایند اما پرداختن به یکایک آن ها هم ضرورتی است که باید مد نظر قرار گیرد.

به طور مثال فریاد کودکی که از نظر عقلانی در ابتدای راه است هرگز مشکل گشا برای جمع نخواهد بود زیرا این مهم فقط جنبه ی غریزی و شخصی دارد.اینکه با فریاد خویشتن را نشان دهد نیست و عالمی که او را مجبور کرده نیز مورد کنگاش قرار نمی گیرد.موارد مشخصند و کودک بر اساس آن ها فریاد می زند.

بر این اساس فریاد وسیله ای نیست که در اختیار هر کس باشد.کسانی می توانند از آن استفاده کنند که دارای رشد عقلانی باشند.شاید هم بعضی از این وسیله سود برند اما تنها راه نادرست را انتخاب می کنند.به طور مثال در سالن ها سر و صدا به راه می اندازند تا خود را مظلوم نشان دهند.چنین نگرشی نسبت به فریاد اصلا عقلانی نیست.این عقل است که چگونگی فریاد را رقم می زند و همین است که مسیر را نشان می دهد.

اصل، رسیدن به منظورهای انسانی است که در واقع هدف والای کوشش کنندگان است.اینکه دانشمندان یا نخبگان را فریاد زنان خوانند به همین دلیل است که افرادی رشد یافته و مترقی هستند.عقل ممکن است فریاد را سکوت تشخیص دهد.سکوت یک دانشمند در یک جمع فریادی بلند و با معناست.بنابراین بدون توجه به داشته ی عقلانی نمی توان فریاد را اجرایی نمود.

عقل توانایی آدمی در تشخیص راه درست است.هر اندازه این رشد بیشتر باشد تسلط آدمی را به وجود می آورد.هدف نگری در این راه بسیار مهم خواهد بود زیرا عاقل می کوشد تا اهدافی را معین کند که قابل دسترسی باشند.راه هایی را بر می گزیند که درست ترین و منطقی ترین باشند.برای این منظور مدت ها از نیروی عقل خویش کمک می گیرد تا دچار مشکل نشود.شاید این مثال که چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی موید همین نکته باشد.عقل در سکون خود کمک دهنده نیست و نیازمند به فعالیت هاست.

عاقلان در این راه کوشش گرند و فریاد زنان سود برمحسوب می شوند.باید میان عقل و انواع رفتارها رابطه یافت اما این مهم در خصوص فریاد مشخص تر است.فریاد دارای اهدافی بلند و اجتماعی است و نیازمند به منطقی فکر کردن و دلیل آوردن در حل مشکلات است.

فریاد را عاقلان باید سر دهند.اشکال مختلف آن را تشخیص می دهند و هر یک را در سر جای خویش به کار می گیرند.نیازی با آزار و اذیت مردم ندارند و قرار نیست که همه را با صدای از گلو درآمده هوشیار سازند.هر نوع فریادی می تواند در این قالب قرار گیرد و مردم جامعه را بیدار سازد.

گاه نوشتن فریادی برای بیداری است و زمانی سخن این مهم را منتقل می کند.رفتارهای متعدد عاقلان در قالب نخبگان و متفکران نشان دهنده ی معنا دار بودن انواعی از فریادهاست که در مسیرهای درست حرکت می کنند.تابع عقل بودن به خودی خود تاکید کننده ی فاصله گرفتن از احساسات است.فریب دهندگی عقل دون و احساس فراوان است.عقل چاشنی تمام فریادهاست که اگر نباشد احتمال کجروی را افزایش می دهد.فریاد برای رسیدن به اهداف را تنها باید از عاقلان دریافت کرد.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست