11212024پنج شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۱۰۲۱۹4763

نقد و نقد پذیری ـ قسمت هفتم

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

مبانی نقد:اگر نقد را فعالیتی مستمر بدانیم که از طریق خاصی صورت می گیرد بنابراین می توانیم آن را بر پایه ای استوار نماییم.این بدان معنی است که بپذیریم،نقد عملی علمی است و بدون پایه و اساس انجام نمی گیرد.

این واقعیتی درست و قابل قبول است که هر موضوعی در جامعه رواج دارد نمی تواند خود را علمی بنامد و از پایه تهی باشد.منظور ما  زیر بناهاست.پایه هایی که ساختمان نقد بر آن ها بنا می گردد.مبنای نقد به معنای نقشه هایی قبل از احداث ساختمان است که نمی تواند انحراف در عمل داشته باشد.مبنای نقد در موضوعات مختلف خصوصا اجتماعی راهی برای شناخت درست عملکرد و ارزیابی از صحت و سقم آن است.با پذیرش این حقیقت که نقد دارای مبانی است می توان هر فعالیتی را در چارچوب آن قرار داد و میان انواعی از رفتارها با عنوان نقد و نقد واقعی تفاوت قائل شد.شاید به همین دلیل است که بعضی میان نقد و تخریب تمایز قائل هستند زیرا مبنای نقد غیر از تخریب است.

نگاه به مبانی نقد نشان دهنده ی عمق نگری به موضوع است.علمای بزرگ و دانشمندان کبیر از این راه قصد داشتند تا میان انواعی از رفتارها تمایز ایجاد کنند.پایه هایی که خاصیت علمی و اندیشه ای دارند و با احساس نگری و خود خواهی متفاوتند.مبانی نقد دارای ویزگی هایی است که مطالعه ی آن می تواند فرد یا جمع را به سمت روش درست هدایت نماید. مبانی که نقد بر آن ها استوارند، متفاوت و متعددند و خواننده یا خواستار نقد می تواند از آن ها سود بیشتری برد و درست و نادرست را بر اساس آن ها تشخیص دهد.کاری که مبانی می کنند جدا سازی علم از غیر آن است. نقد وقتی عملی می گردد که دارای مبانی دانشی و علمی باشد.ما در این بخش به انواعی از مبانی نقد اشاره می کنیم.گسترش و تعدد مبانی می تواند تابع ماهیت موضوع نقد و نیز شکل های مختلف آن باشد.

الف ) ـ مبانی علمی:

نقد فعالیتی علمی و دارای هدف و برنامه است.ماهیتی دانشی  دارد و در غیر علم، بدون معناست.این آگاهی های علمی  است که آن را ایجاد می کند و از آن سود می برد.تمام فعالیت های آن زمانی درست ارزیابی می شوند که در چارچوب علم قرار گیرند.حتی آدمی زمانی مورد تایید در نقد قرار می گیرد که گفته ها و تحلیل های انجام شده ی او علمی و در محدوه ی دانش مربوط قرار گیرند.علمی بودن در این شکل از مبانی نشان دهنده ی نظم دانشی است.دارای نظریه ی های متعدد علمی و نیز اهداف خاص پیشرونده است که بر منطق و دلیل استوارند.

با پذیرش علمی بودن نقد هر دانشی نمی تواند اصلاحات را در درون علمی خاص ایجاد کند.انواعی از آگاهی های عوام پسندانه که پشتوانه ی علمی ندارند قادر به ورود نیستند.این ماهیت که دانش بشری با سازمان دهی خود به سمت تحولات علمی حرکت می کند در کلیه ی مراحل نقد مستتر است.

بنابراین، پایه و اساس نقد، داشتن آگاهی های علمی و نیز استفاده از راه های دانشی است.دلیل یابی و استفاده از انواع روش های علمی مانند قیاس و یا علت و معلولی باعث می شود تا نقد به نتیجه رسد و رشد و تعالی را ایجاد کند.


پایه و اساس نقد اگر بر علمی بودن استوار نباشد می تواند روش های دیگری را با نام نقد ایجاد کند.تخریب یا حمله و از بین بردن صدای حق طلبانه از جمله ی این اثرات است.در چنین شکلی فریاد و هجمه به همراه زور و زر پذیرفته شده و هر فعالیتی نقد نامیده گردد.مبانی علمی کمکی بزرگ در ارزیابی از نقد کننده و ماهیت آن است.در این میان موضوعات نیز می توانند دچار تمایز گردند.هر موضوعی نمی تواند مورد نقد قرار گیرد مگر در چارچوب علم و دانش قرار گیرد.

ب ) ـ  مبانی انسانی:

نقد فعالیتی انسانی است .این اساس شکل گیری نقد است که عامل و ایجاد کننده ی آن نوع بشر است.علت ترسیم این مبنا بر تفکر و اندیشه ی آدمی استوار است زیرا این انسان است که موجودی متفکر و اندیشمند محسوب و با نقد و نقد پذیری در پی رشد و تعالی خود و جامعه است.بنابراین، اساس انسانی نقد یک امر مسلم بوده و در هیچ زمانی غیر از این وجود نداشته است.جالب اینکه موافقان با نقد و نقد پذیری و نیز مخالفان با آن از یک جنسند و آن آدم بودن آن هاست.

از جنبه ی دیگر می توان بنیان نقد را بر دو جنبه ی فردی و جمعی انسان مورد نظر قرار داد.نقدی که دارای جنبه ی فردی است قادر به خود ساختگی و خود رشددهندگی است.در این باب می توان نوع بشر را که خواستار تغییر و تحول است، اساس دانست که نقد بنیانی برای رسیدن به هدف است.از دیدگاه جمعی و نگرش جامعه شناسانه نیز همین مطلب قابل دفاع است.جوامع بشری با نقد می تواند ضعف های خود را در یابد و قوت های خود را افزون نماید.فرد نگری به همراه جمع زیستی اساسی انسانی دارند و دارای معنا و مفهومی خاص هستند.مبانی نقد در دیدگاه انسانی خود قادر است تا انواعی از رفتارهای آدمی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.به طور مثال این اساس باعث می شود تا فرد پذیرای نظرات دیگران باشد و صبر و طاقت خود را مورد استفاده قرار دهد.از هیاهو و درگیری های تصنعی به دور باشد و ضمن خود ساختگی از دیگر ساختگی نیز سود برد.در واقع نقد را وسیله ای مهم پذیرا باشد و نقاد را فردی مانند خود و از جنس خود برای رشد و تعالی در نظر گیرد.

در بعد جمعی انسان نیز همزیستی مسالمت آمیز و نگاه به آینده ی روشن می تواند نقد را موثرترین یا در حداقل شکل یکی از راه های موثر در ایجاد فضای آرام و آزاد اندیشی برای ترقی و تعالی ارزیابی نماید.پذیرش بعد جمعی انسان در نقد، همکاری را مقبول و همدلی را روشی برای رسیدن به اهداف انسانی قلمداد می کند.جمع انسانی که در جامعه شناسی دارای بعدی خاص همراه با علمی نگری است نقد را طریقی مورد تایید و در راستای رشد دهندگی و تعالی سازی در نظر می گیرد. اندیشمندی انسان درنقد پایه ای برای گرایش به انسانی بودن تلقی می گردد.انسان فکر می کند زیرا دارای این توانایی است.استعدادهای انسانی فراوان و متعددند و نقد می تواند نوعی رابطه ایجاد کند.به طول مثال حرکت فکر در ابتدای نقد و نیز تولید نظریه با بررسی های نقدی می توانند انواعی از استعدادها را شکل دهند.خلاقیت مربوط به نوع بشر است.کشفیات را آدمی انجام می دهد.اختراع از فعالیت های فکری و نوآوری اوست.نقد بر این مبنا تنها نشان دهنده ی انسان بودن نیست بلکه انواعی از توانایی های او را نیز در قالب انسان بودن نشان می دهد.مبنای انسانی بودن کلیاتی است که می تواند شامل انواعی از جزئیات مانند استعدادها و توانمندی ها باشد.نقد بر اساس توانمندی ها یکی از رایج ترین و موفق ترین روش ها برای ترفیع و ترقی نوع بشر است.

گرچه پرداختن به مبانی نقد می تواند گسترده تر از این باشد و در ابعاد نظری و عملی نیز مباحثی را مطرح کند اما اساس همه بر دو بعد انسانی و علمی است و مابقی مطالب در همین راستا توضیح  داده می شوند.شاید این نکته برای بسیاری مبهم باشد که گسترش علم در دنیای امروز چگونه می تواند در همین دو بعد جای گیرند.پاسخ روشن است علم با گسترش خود از علمی بودن خارج نمی شود و بر همین اساس، نقد علمی فعالیتی است که شامل تمام شاخه های علم می گردد.جامعه شناسی، روانشناسی و زیست شناختی همه در فضای علم معنا دار هستند.

در بعد فلسفی که بعدی از اخلاق در نقد است انسانگرایی اصل است و لذا می توان چنین بعدی را نیز انسانی نامید.تقسیم بندی های رایج در بنیان های نقد جوابگوی تمام مواردی است که در علم و انسان خلاصه می شوند.نقد به عنوان فعالیتی معنا دار و همراه با برنامه و رسیدن به اهداف نمی تواند از انسانیت انسان فاصله داشته یا با آن بیگانه باشد.علاوه بر آن نیز قادر نیست تا از علم نگری و سازمان یافتگی جدا شود و نقد نامیده گردد.مبانی نقد به عنوان روشی برای رشد در دو بعد انسانی و علمی کامل و قابل قبول است.

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست