عباس کرم الهی
طی سالهای گذشته پس از قرار گرفتن شهروندان شوشی در روز طبیعت این دیارکه به "سیزده بهدر" معروف است، شاهد نامهربانیهایی با طبیعت مهربان بوده ایم .
و این نا مهربانی تلاش یک سال پاکیزه نگهداشتن تفریحگاه ها ، مناطق دیدنی و بقاع متبرکه به حدی پر آشغال می شود که جمع آوری آنها روزها طول می کشد .
شوش دیاری است که ظرفیت های زیادی در بخش های « تاریخی ـ مذهبی ـ صنعتی ـ تولید ـ دفاع مقدسی و ... » را یک جا در خود جمع کرده و حتی از سایر شهرستان های همجوار برای گذراندن روز طبیعت به شوش می آیند و در نظر بگیرید اگر هر نفر یک برگ کاغذ یا پوست میوه و یا قوطی نوشابه ای را به اطراف خود پرت کند ، این ظرفیت ها تبدیل به مکانی غیر قابل تحمل می گردد .
آئین «سیزده بهدر» پس از 12 روز پرتحرک نوروز طلوع میکند که در آن خانوادهها بعد از دید و بازدید اقوام، دوستان، آشنایان و همچنین میزبانی از میهمانان، خود را به سبزی طبیعت میسپارند و از نشاط و خرمی آن الهام میگیرند.
در سیزدهمین روز فروردینماه که آخرین روز تعطیلات نوروزی محسوب میشود، جشن دیگری در نوروز فرا میرسد که در تقویمهای رسمی ایران به «روز طبیعت» نامگذاری شده است.
البته برخی باورهای قدیمی از گذشتگان رفتن به دل طبیعت در روز سیزده بدر را به این خاطر میداند که در این روز مردم برای رانده شدن نحسی از خانههایشان بیرون میروند و نحسی را در طبیعت بهدر میکنند.
متأسفانه در سالهای گذشته بعد از گذران خانوادهها در طبیعت شاهد بیمهری و نامهربانی با طبیعتی خواهیم بود که تنفس، نشاط و حتی حیات خود را به آن مدیون هستیم.
طبیعتی که از هوا گرفته تا غذا و دوا را برای ما به لطف و مهربانیاش در دامن خود یکجا هدیه میکند، اما ما در مقابل استفاده از تمام امکانات آن، نمک خورده و نمکدان میشکنیم.
قطع کردن درختان و نهالهای جوان، ضربه زدن به طبیعت و شکستن شاخ و برگ درختان به بهانه تفریح، بستن تاب و یا تهیه آتش، سوزاندن شاخههای جوان و نورس در فصل بهار که در برخی موارد با آتشسوزی و افروختن شعلههای آن در دل جنگل همراه است از جمله بداخلاقیهای دست انسان در طبیعت است.
ریختن زباله، نخاله و آشغالهایی که بعد از صدها سال نیز جذب طبیعت نمیشوند، جلوه دیگری از نامهربانیهای ما را نمایان میکند که واقعاً شایسته و برازنده طبیعت مهربان نیست و حتی میتوان گفت که این تخریبها تاوان حضور انسانهایی است که الفبای همزیستی مسالمتآمیز با طبیعت را نمیدانند.
تکریم طبیعت از جمله وظایف خطیر ما در مقابل لطف بیکران آن است که در بیشتر مواقع نادیده گرفته شده و به جای حفاظت، حراست و نگهداری طبیعت دست به تخریب برده میشود.
در کهن شهر ایران زمین شوش همچون سایر نقاط کشور ؛ اندک خانوادهای را پیدا میکنیم که روز طبیعت به دل طبیعت نرود، با این وجود طبیعت مهربان همه انسانها را در دامن سبز خود جای میدهد تا همه بتوانند در مقابل سخاوت و وسعت آن بهره بگیرند، اما این انسان است که در مقابل الطاف خداوندی روز تخریب طبیعت را رقم میزند.
نباید با عدم آشنایی و نحوه برخورد با طبیعت در مقابل هجوم بیسابقه مردم برای گذراندن روزی در کنار طبیعت لطمات و خسارات جبرانناپذیری را شامل شویم که برای احیای دوباره آن نیاز به صدها سال زمان باشد.
باید فرهنگ و رفتار برخورد مناسب و مطلوب با طبیعت در بین مردم نهادینه شود تا تعاملی دوسویه بین طبیعت و انسان را شاهد باشیم و هر دو از یکدیگر لذت ببرند.
در حالی که فرماندار ، شهردار ، شورای اسلامی شهر ـ جمعیت هلال احمر و انجمن های مردم نهاد این روزها در تلاش هستند تا امکانات و فضای مناسبی را در شوش برای حضور مردم در دل طبیعت فراهم کرده و زمینه شادی و نشاط آنها را مهیا سازند ؛ ما خبرنگاران نیز میتوانیم با رفتاری مناسب و در خور شأن با طبیعت بینظیر، آن را برای همیشه ماندگار و جاوید کنیم و برای سالهای آینده نیز جهت بهرهگیری از آن بتوانیم سبزی و زیبایی را در دل آن بجوییم ؛ لذا اصحاب رسانه و مطبوعات شهرستان شوش بیایید دست در دست هم قرار دهیم با با فرهنگ سازی مناسبت و با در نظر گرفتن اخلاق جهانی روزنامه نگاری نه فقط شهروندان شوش بلکه مردم استان خوزستان را برای داشتن طبیعتی زیبا بعد از آئین سیزده به در دعوت کنیم .