11212024پنج شنبه
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۹۶۱۱۱۷3038

انقلاب اسلامی ایران (قسمت هفتم ـ انقلاب شناسی انقلاب)

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

یکی از موضوعات مهم در شناخت انقلاب اسلامی ایران شناخت انقلاب های جهانی و مقایسه ی آن در عرصه های مختلف است.این فعالیتی علمی و به دور از تعصبات فردی و گروهی است.

این حقیقت که در دنیای امروز انقلاب های متفاوتی روی داده اند ما را به سمت شناخت آن ها هدایت می کند.طبیعی است که مجاور قرار دادن آن ها  موجب شناخت عمیق تر و در نهایت یافتن تفاوت ها و تشابهات می گردد.ما این روش را کاری شگرف و ظریف می دانیم و انتظار داریم که اهل علم بعد از مدت ها آن را به عنوان کاری حساب شده دنبال نمایند.

بدیهی است که انقلاب اسلامی ایران از نظر تعریف در جایگاه انقلاب های بزرگ قرار می گیرد و بر این اساس نیز می بایست آن را با سایر رویدادهای بزرگ مورد مقایسه قرار داد.شورش های کوتاه مدت و یا اعتراضات مردمی محدود جایی در این فعالیت ندارند.انقلاب اسلامی ایران از این نظر که کبیر است باید با سایر بزرگان مقایسه شود هر چند ما در بزرگی میزانی بزرگ تر را نیز مهم می دانیم.

شناخت انقلاب های بزرگ نباید در یک بعد باشد و بر همین اساس است که ما این شناخت و مقایسه را در ابعاد مختلف لازم می دانیم.رهبری، اعتقادات، دلیل ایجادی، مردمی بودن، گروه گرایی، زمان ایجاد، موضوعات تاثیر گذار و امثال آن از جمله موضوعات مهم تلقی می گردند.با این دید می توان مقایسه را کامل تر و شناخت را عمیق تر یافت.انقلاب اسلامی ایران یکی از موثرترین انقلاب ها در تغییر وضعیت جهان بود.

ما این بخش را تنها برای شناخت و زمینه سازی مطالعات مطرح می کنیم و معتقدیم که چنین فعالیتی به زمان بیشتری نیازمند است و نیز کلمات بسیار قوی تر و نوشته ها طولانی کارآمد تر خواهند بود.مقایسه ای که بسیاری از حقایق انقلاب را واضح می نماید و حتی معتقدیم که بسیاری از آن غافل بوده اند.کار ما برای معرفی انقلاب با استفاده از شیوه ی مقایسه ای بسیار ضعیف بوده است.

در میان انقلاب های بزرگ می توان به انقلاب روسیه اشاره نمود.انقلابی که به مدت طولانی نظام مردمی کشور و جهان را تحت تاثیر خود قرار داد و حتی جهان را به دو بخش شرق و غرب تبدیل نمود.انقلابی که در سال هزار و نهصد و هفده روی داد.عامل این انقلاب بدون شک حزبی و گروهی بود.حزب سوسیال دموکرات روسیه با مخالفت های خود با رژیم حاکم، رهبری را بر عهده داشت.این انقلاب در ابتدا دچار شکاف گشت و حزب را به دو تکه ی اقلیت و اکثریت تبدیل نمود.رهبری واحد که مورد احترام باشد و اکثریت با آن موافق باشند وجود نداشت.

در انقلاب اسلامی ایران رهبری تنها به عنوان یک نکته قابل مقایسه با وضعیت روسیه نیستبلکه مواردی فراتر را مطرح می کند.مردم آگاهانه فردی را پذیرفتند و تمام فرمان های او را اجرا نمودند.او عضو هیچ حزبی نبود و از قدرت نظامی و جنگ مسلحانه نیز استفاده نکرد.عظمت مردم در این مقایسه کاملا واضح است.

در انقلاب الجزایر که جبهه ی نجات ملی سردمدار مبارزات بود به دلیل اشغالگری فرانسویان انجام گرفت.بهانه ای ناسیونالیستی وجود داشت که در آن افرادی که در جبهه بودند شامل انواعی از تفکرات مانند سوسیالیست، ناسیونالیست، لیبرالیست ومذهبی وارد فعالیت ها شوند.رهبری که مانند امام خمینی قدرت رهبری را داشته باشد وجود نداشت.مردم با تفکرات یکدست وارد مبارزات نشدند.

در این مقایسه می توان اتحاد مردم ایران را مثال زدنی دانست.همه در بعد دینی و شیعی و ارد شدند و گرچه گروه هایی  که بسیار اندک بودند و در تظاهرات و مبارزات خودی نشان دادند اما در مقایسه ی با جمعیت ایران بسیار اندک و ناچیز بودند و در ادامه هم مردم آن ها را نپذیرفتند.

در فرانسه که انقلاب مردمی و با شعار مردمی بودن انجام گرفت و نام انقلاب کبیر فرانسه را برگزید می توان انواعی از تفاوت ها را یافت.در مشخص ترین آن ها گوناگونی شعارها بود.بعضی به نفع خود از حذف تفکرات برده داری حرف می زدند و خواهان سهم در جریانات اجتماعی بودند.آن ها طرفدار سرمایه داری بودند.بعضی شعارهای فرهنگی و تغییرات نگرشی را داشتند و در نهایت موجب گوناگونی مردم و چند دستگی گردیدند و کسی هم متوجه نشد که رهبری یگانه کدامین فرد است؟ و حتی در سرنگونی حاکمان اختلافات شدیدی روی داد.در ایران شعارها تک بعدی بود و آن حذف حکومت پهلوی و جانشینی حکومتی عادل  و بر مبنی دین بود.

در کوبا که قاره ی آمریکا را دچار تغییرات وسیعی نمود و حتی انقلاب های کوچک بعدی را به دنبال داشت هر گز قابل مقایسه با انقلاب اسلامی ایران نیست.در کوبا هرگز تظاهرات و ورود مردم به انقلاب مطرح نبود.گروهی چریکی به رهبری فیدل کاسترو با انجام عملیات نظامی برای تغییر اوضاع فعالیت نمودند.تفکرات آن ها ضد آمریکایی اما منبع آن از شرق و تفکرات سوسیالیستی بود.افرادی در این گروه چریکی عضو بودند که اصلا کوبایی نبودند.

در ایران دوری از خشونت و حرکت های مردمی و عدم تکیه بر کشتار شعار اصلی انقلاب بود.با اینکه رژیم بسیاری از مردم را به خاک و خون کشاند اما امام هرگز فرمان جهاد نداد.

انقلاب اسلامی ایران را باید یگانه انقلابی دانست که بر خود تکیه داشت.هیچ قدرت خارجی تامین کننده ی مخارج آن نبود.هیچ اسلحه ای از خارج به یاری آن نشتافت.چند رهبری در آن جایی نداشت و مردم آنچه را که می خواستند به طور مستقیم در شعارها  مطرح می کردند.انقلاب اسلامی ایران را باید به معنای واقعی کلمه مردمی دانست .

Bingo sites http://gbetting.co.uk/bingo with sign up bonuses

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست