به قلم ـ استاد جعفر دیناروند
یکی از راه های شناخت ماهیت انقلاب مطالعه ی ابزارهای به کار رفته در آن از ابتدای حرکت تا پیروزی است.این بدان معناست که ماهیت انقلاب های جهانی تابعی از روش ها و ابزارهای آن هاست.
به زبان ساده وقتی انقلابی از ابزار اسلحه سود می برد در حداقل شکل می توان آن را نوعی نگرش نظامی در برخورد با مشکلات یافت.بدیهی است که چنین وضعیتی تا پایان فعالیت ها و رسیدن به پیروزی ،قابلیت کاربرد خواهد داشت.
ماهیت انقلاب اسلامی ایران را چگونه می توان ارزیابی کرد؟ آیا ابزار اسلحه برای آغازین آن و نیز ادامه ی کار دارای نفوذی قابل قبول بود؟رهبری در آن به چه میزان بر خشونت و استفاده از زور تکیه داشت؟پاسخ هر چه باشد ماهیت را نشانه می رود.ما اعتقاد به این نکته داریم و بر آن اصرار می ورزیم که انقلاب اسلامی ایران با به کارگیری ابزارهای خود ماهیت خویش را شکل داد و از ابتدا تا انتها به آن دل بست.
ابزار مهم در این رابطه نگرش رهبری بود.او در ابتدایی ترین کار خویش از جلسات آغاز نمود و سخنرانی را به عنوان ابزاری برای بیداری به کار گرفت.او به رژیم نیز همین آگاهی ها را داد و در بعضی از سخنرانی ها از کلمه ی "نصیحت" استفاده نمود.در همین تحلیل می توان انقلاب اسلامی ایران را انقلابی فرهنگی نامید زیرا ابزار های آن فرهنگی بودند.سخنرانی و ارتباط رودرو با مردم از با نفوذ ترین و در عین حال پاک ترین روش ها در انتقال مفاهیم و آزاد منشی جریانی است که مردمی نگاشته می شوند.
از این نظر آن را انقلاب فرهنگی گویند که نظامی نبود،سیاسی به معنای حزب نگری نبود،اقتصادی به معنای تلاش برای به دست آوردن آب و نان نبود،فرد گرایی به عنوان دیکتاتوری نبود،اجتماعی به معنای شورش خیابانی و خرابکاری نبود، تک فکری به معنای در دست داشتن آن در اقلیت نگری نبود.ابراز های به کار رفته در هیچ مقطعی نشان دهنده موارد فوق نبود اما از این نظر که وسایل آن فرهنگی بودند قابلیت قبول بیشتری دارد.
نگاه به انواع ابزارها ماهیت حقیقی انقلاب را نمایان می سازد.کتاب به عنوان یکی از واضح ترین وسایل برای آگاه سازی و نشان دادن ماهیت رژیم پهلوی کاربرد فراوانی داشت.آنچه حکومت به دنبال آن بود جمع آوری اسلحه یا وسایل خرابکاری نبود.جمع آوری کتب ممنوعه ای بود که در آن حقایق بسیاری نوشته می شد.نویسندگی در این راه برای شخص نویسنده خطرات جانی فراوانی داشت.
در جریان انقلاب اعلامیه های شبانه دارای نقشی پر رنگ بودند.این نوشته ها که گاه دست نویس و زمانی بر روی دیوارها پیام ارسال می کردند، خشم حکومت را برانگیخته بود.بسیاری از شهدای انقلاب پای اعلامیه ها خون خود را تقدیم کردند.کدامین انقلاب جهانی چنین ماهیتی داشت؟دست نوشته ها حقیقتی جز ماهیت فرهنگی را منعکس نمی نمایند.
از ابزار مهم دیگری که در جریان انقلاب نقش عمده ای داشت انواع شعارها بودند.محتوای هر یک از آن ها نشان دهنده ی ماهیت انقلاب بود.شعارهایی که گاه جنبه ی دینی داشتند و زمانی از دل حماسه خارج می شدند و در حالتی خاص شجاعت و همدلی را منعکس می نمودند.در این میان توجه به همرنگی شعارها در کل کشور بسیار شگرف و قابل توجه بود.
استفاده از نوارهای صوتی علی رغم وجود کم وسایل ارتباط جمعی و انتقال آن از شهرهای مختلف و رساندن آن به دست مردم در جهت آگاهی بخشی و یکدست سازی امری بود که با سخنان امام آغاز گشت.ما این مورد را بسیار مهم می دانیم.نوارهایی که رژیم نسبت به آن ها حساس بود و وجود آن ها را نزد افراد جرم می دانست.کاربرد نوارهای صوتی از انواع اسلحه ها فزون تر بود.
این حقیقت که می توان از طریق ابزارهای هر انقلابی به ماهیت آن پی برد نشان می دهد که طرف دیگر معادله نیز درست است یعنی ماهیت هر انقلاب به ابزارهای آن وابسته است.برای انقلاب اسلامی ایران نمی توان هیچ نامی به غیر از فرهنگی انتخاب کرد.کتاب ابزاری فرهنگی است.شعار و گفتگو و نیز گفتار نمی توانند غیر از فرهنگ مطلبی را منعکس نمایند.نوشته های مختلف عواملی فرهنگی هستند و در نتیجه یاوران و عاملان پیروزی انقلاب پنجاه و هفت فرهنگی بودند.
ابزار شناسی انقلاب را باید موضوعی جدی در پی بردن به ماهیت انقلاب ها دانست.این مهم نه تنها در مورد ایران که کل جهان قابل پیاده شدن است.کاری علمی و ظریف که تنها از عهده ی اهل علم و روشنفکران جامعه بر می آید و بدون شک راهی روشن برای نشان دادن حقیقت درونی هر انقلابی است.یافتن حقیقت، خود تلاشی معنا دار برای رشد و ترقی در جوامع مختلف بشری است.