عزیزالله احمدی
مقدمه
یکی از عمده خصیصه های مردم شوش که از آن می توان به عنوان ابزاری برای رشد و توسعه اقتصادی بهره برد،وجود بافت متنوع قومی و مولفه های فرهنگ عشایری است .
ترکیب قومیت ها با فرهنگ عشایری خود،کانون وحدت و همدلی قومیتی را دراین شهر به نمایش گذاشته که کمتر بدیل و جانشینی را می توان برای آن پیدا نمود.مردم شوش به عنوان میراث دار تاریخی واحد و تکوین یافته در طول هزاران سال ، از وجود اشتراک فرهنگی ،تاریخی و مذهبی برخوردارند که با وجود تنوع قومیتی اش ،عامل پیوند آنان به یکدیگر و شراکت در غم ها ،شادی ها ، شکست ها و پیروزی های هم کرده است .
برای مردم با فرهنگ این شهر کهن،رشد و توسعه اقتصادی به عنوان یک هدف سنتی ، جزء آمال ها ی مهم برای رسیدن به بهره وری اجتماعی، اقتصادی و در نتیجه افزایش رفاه و کاستن سطح فقر از زندگی است. اگر چه امروزه از منظر علمی و مباحث مدیریتی ، رشد و توسعه به نفع ساختار های تولیدی و سرمایه ای ، سوق یافته است اما این عامل در برنامه ریزی های شوش معاصر باید به سمت انسانیت و توسعه ی انسانی نیز تغییر مسیر دهد.
"رشد" و "توسعه"، علی رغم همردیف بودن و تَرادُف ظاهری، دارای تفاوت معنایی اند. در تعریف "رشد و توسعه"، صاحبنظران علوم مختلف ،از زاویه رشته علمی خود به آن ،نگریسته اند.بنابراین ارائه تعریفی جامع که مورد توافق همه اندیشمندان باشد تقریباً غیر ممکن است. با امعان نظر به این واقعیت و ضمن اذعان به کارکرد های چند گانه رشد وتوسعه، بحث حاضر را از چشم انداز فرهنگ مردم شوش به نظاره خواهیم نشست.
تفاوت بین رشد و توسعه
اگر بخواهیم میزان توسعه یافتگی یا توسعه نیافتگی اقتصادی یک شهر را از منظر تحول ،مورد بررسی قرار دهیم ناچار با دو واژه ی "رشد " و "توسعه "مواجه می شویم. در نگاهی عام، رشد و توسعه اغلب، واژه هایی همسان تلقی می شوند که آن هم برای توصیف تحول، موفقیت یا عدم موفقیت،یک جامعه در رسیدن به اهداف (فردی یا جمعی) خود تعریفشده است.همراهی این دو واژه در رشته ها و مباحث مختلف علمی ، مانند رشد و توسعه زیست شناسی ، رشد و توسعه اقتصادی، رشد و توسعه فرهنگی، رشد و توسعه بهداشتی ، رشد و توسعه کسب وکار و... شائبه ی هم معنی بودن و همزمان رخ دادن این دو را بیشتر کرده است. در حالی که این نزدیکی و بهم فشردگی ،به مفهوم هم معنایی آنان نیست.
پس بین این دو چه تفاوتهایی وجود دارد؟
"رشد" از منظر اقتصادی،قابلیتی کمی و قابل مشاهده در یک دوره ی زمانی کوتاه مدت است که غالباً بر افزایش تولیدات اقتصادی دلالت می کند در حالی که "توسعه" جنبه ای کیفی دارد و درفرآیندی بلند مدت به استفاده ی بهتر از منابع و امکانات در یک جامعه اشاره د ارد.تفاوت معنایی و ساختاری این دو واژه را می توان در مثال ذیل، چنین بیان کرد :
وقتی یک درخت با مرتفع شدن،یک سازمان با افزودن تعداد کارکنان یا سرمایه های مالی را با اضافه کردن پول به روش های مختلف، افزایش می دهیم ، در واقع اصطلاح "رشد" را بر آن ها مترتب کرده ایم.
در این مثال "رشد درخت" با اندازه گیری ارتفاع،"رشد سازمان" ،با شمارش تعداد کارکنان،و "رشد سرمایه" با وارسی حساب بانکی ،به عنوان نمایه ای کمی،قابل سنجش و مشاهده ی عینی است.
اما نکته قابل تامل این است که بدانیم رشد الزاماً با توسعه کیفی همیشه همراه نیست.در مثال متذکر شده، گاه می توان با دستکاری در روند طبیعی ،رشد و باروری درخت را پر شتاب یا با تاخیر انداخت! یا باافزودن غیر معمول و ادغام سازمان با سازمانی دیگر،آن را رشد یافته نمایاند،و نهایتاً با دستکاری آمار و حیله حسابداری،رشد مالی را افزایش یافته نشان داد اما از وجود توسعه در آن ها چندان نشانی یافت نشود.
این واقعیت به ما نشان می دهد "رشد" ممکن است همیشه با توسعه همراه نباشد! این فرض برای توسعه نیز قابل تسری است.به این معنی که اگر رشدِ بودن توسعه احتمال حادث شدن دارد، توسعه بدون رشد نیز ممکن است به وقوع بپیوندد. تصور غلط همراهی لاینفک رشد با توسعه به این شبیه است که ما بزرگسال بودن را تنها در بلندی قد(رشد) بدانیم در حالی که بسیارند نوجوانانی که دارای قدی بلند و ظاهری رشد یافته انداما نمی توان آنان را جزء بزرگسالان بشمار آورد زیرا از نظر "توسعه" که همان، داشتن کیفیت در تفکر ،تجارب، عقلانیت ،بلوغ عاطفی (که مختص دوره بزرگسالی) است، خبر چندانی در رفتار و عملکردشان نتوان یافت.البته با فرض صادق بودن عکس این قضیه نیز می توان فردی(نوجوان یا جوانی) از نظر ابعاد عقلی و ... توسعه یافته باشد اما بناچار ،بزرگسال نباشد. پس رشد بدون توسعه و توسعه بدون رشد هر دو امکان تحقق یافتن دارند.
باری،"توسعه"فرايندي پيچيده است كه طي آن جامعه ای از يك دوره تاريخي به دوره ای جديد منتقل می شود. این فرايند در هر مرحله از بالیدگی خود،ابعاد مختلف زندگي افراد آن جامعه را نیز متحول ميسازد. پس"توسعه"شامل هر آن چیزهای است که در نهایت به بهبود کیفی امور انسانی منجر می شود.از این رو هر گونه رشد( اقتصادی یا غیر اقتصادی) وقتی واجد توسعه است که بتواند جامعه را نیز با استانداردهای زندگی بهتر و فرصت هایی برای بهبود زیستن،همراه کند.بنابراین در حالتی ایده آل،وقتی می توان به ارتقاء جایگاه فردی و اجتماعی جامعه ای امیدوار بود که" رشد" و "توسعه" در آن جامعه با هم، تقارن زمانی ، مکانی و البته مداوم داشته باشد و بتوانند حس عظیمی از رضایت و رفاهی مبتنی بر ارزشهای انسانی و زیستنی آدمیت وار را در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی برای افراد جامعه ایجاد نمایند.
سرمایه فرهنگی مردم شوش برای رشد و توسعه اقتصادی
فرهنگ مردم شوش به عنوان پدیده ای کلی و پیچیده از آداب ،رسوم ، اندیشه، سبک زندگی و...، طی تجارب تاریخی اقوام متنوع آن، شکل گرفته و در طول تاریخ به نسل های بعد منتقل شده است.اهمیت فرهنگ تاریخی مردم شوش به گونه ای است که می توان گفت تفاوت در بسامانی قابل قبول عملکردهای اقتصادی شوش در مقایسه با مناطق اقتصادی دیگر، در ضمانت و گروِ عوامل فرهنگی خاص و برجسته این جامعه ی فرهنگی است.
بنابراین سرمایه های فرهنگی مردم شوش به عنوان هنجارها و ارزشهای مشترک تمام گروه های گوناگون قومیتی آن،با ترویج همکاری و ایجاد اعتماد ی که بین مردم بوجود آورده است یکی از بنیان های ریشه ای برای رشد و توسعه اقتصادی این شهر قلمداد می شود.
البته ممکن است برخی با این نظر موافق نباشند و اثر ناهمگونی فرهنگی و قومیتی مردم شوش را تهدیدی بر ای رشد و توسعه ی معنادار این شهر بدانند و چنین توجیه کنند که در اجتماعات چند قومیتی و چند فرهنگی ،هرگاه تصمیمی برای نفع اجتماع گرفته می شود ، ممکن است قومیتی آن را جانب دارانه و به نفع قومیتی دیگر بداند ،در نتیجه با عدم همراهی ،در مسیر پایداری رشد و توسعه ،ایجاد اختلال کنند یا حتی آن را به انحراف بکشانند. آنان چنین رویه ای را که عملاً باعث بهم ریختگی اجتماعی می شود ،عاملی برای بی ثباتی و کاهش سرمایه گذاری و درنتیجه عدم رشد یافتگی در اقتصاد شوشِ چند قومیتی تلقی می کنند!.
داشتن رویکردی اینچنینی (به تنوع فرهنگ و قومیت ها)، اگر در هر منطقه ای صادق باشد، در شهر تاریخی –مذهبی شوش هرگز نمودی نخواهد داشت. زیرا سرمایه های فرهنگی، انسانی و قومیتی شوش،طی سالیان دراز فرهنگ خود را در الگویی دینی به نام "تشیع "تعریف کرده اند و در سایه آن تا کنون،به اعتماد ،پیوستگی،همدلی و انسجامی رسیده اند که نه فقط عامل تهدید آمیزی برای رشد و توسعه این شهر بشمار نمی رود،بلکه خود از مهمترین انگیزه ها برای ایجاد و تثبیت رشد و توسعه اقتصادی در شوش شده است.
تایید و اثبات این نظر کار چندان سختی نیست .زیرا اقوام متنوع شوش در طول تاریخِ این شهر، هیچگاه رو یا رویی،اختلاف یا تنش های اجتماعی را که معمولاًخاص مناطق چند قومیتی است و می تواند خطری جدی برای ثبات جامعه باشد، تجربه نکرده اند.از این رو، تنوع قومیتی مردم شوش ،یکی از شاخص های مهم فرهنگی است که در جهت افزایش سرمایه گذاری ها و رشد و توسعه اقتصادی شوش می تواند ،منفعت های بی شماری را برای مردم آن به ارمغان آورد.
به بیان بهتر برنامه ریزان رشد و توسعه اقتصادی شوش باید همنوایی، همدلی ، همزیستی مسالمت آمیز و برادرانه ای را که قومیت های متنوع این شهر تاریخی –مذهبی نسبت به هم دارند را محور و اساس هر گونه رشد و توسعه اقتصادی برای این شهر در نظر آورند.قطعاً بدون این انتخاب، هیچ توسعه و رشدی در شوش نمی تواند دوام و پایداری داشته یا فایده ای برای مردم شوش حاصل نماید. فرهنگ و اشتراکات پرمایه فرهنگی مردم شوش توان برپایی محیطی شکوفا و توام با تعامل و همدلی برای هر نوع رشد و توسعه ای را در بطن خود به وفور دارا می باشد.
فرهنگ عشایری مردم شوش و "رشد و توسعه اقتصادی"
فرهنگ قومیت های شوش به جز تنوع، تن پوشی رنگین کمان وار از فرهنگ عشایری را نیز بر پیکر اجتماع برازنده خود کرده است . درواقع، تن پوش فرهنگ عشایری همانند تنوع قومیتی مردم این شهر، نقطه قوت با ارزشی برای شکوفایی رشد و توسعه اقتصادی در این شهر است. فرهنگ عشایری، قومیت های شوش را در عین کثرت ،دارای وحدتی پویا و آغشته با یکدلی و مهربانی کرده است.این فرهنگ،حتی با وجود پیشرفتهای نوینی که در عرصه های زندگی فردی-اجتماعی مردم این شهر به وقوع پیوسته هنوز در لایه های عمیق رفتاری،سبک زندگی و تعاملات اجتماعی شان با یکدیگر نفوذ دارد و ارزشی با اعتبار و گرانسنگ برای هر گونه تعالی در شوش در اختیار مسئولان شهری قرار داده است.
خصلت های نشات گرفته از فرهنگ عشایری مردم شوش مانند بردباری،قانعی،امانت داری ،حرمت گزاری ،تیزهوشی،خونگرمی ،بلندنظری ،شرافتمندی،آبرومندی و ... یکجا در روﺣﻴﻪ و ﻣﻨﺶ قومیت های شوش تجمیع شده است ،که در نوع خود فرصت و فضیلتی نیکو و کمیاب برای رشد و توسعه در این شهر تاریخی – مذهبی است.
بنابراین فرهنگ عشایری اقوام شوش،یکی دیگر از تعیینکننده های مسیر توسعه ذر شوش است .بافت عشایری فرهنگ مردم شوش، سرمایه های فرهنگی بیشماری را در سبد اجتماعی این مردم قرار داده است که استمرار و پر باری آن می تواند بسیاری از صدماتی را که لازمه گذار سیستم اقتصاد سنتی جامعه به اقتصادی مدرن است ،را از بین ببرد و موجب شودتا فرآیند رشد و توسعه اقتصادی شوش، بهسلامت راه خود را برای تعالی شوش تداوم ببخشد.
نتیجه گیری
از منظرفرهنگی ،دارا بودن فرهنگ عشایری و تنوع قومیت هایی چون لر ،عرب و سایر اقوام در شهر تاریخی –مذهبی شوش عامل مهمی برای تثبیت رشد ،توسعه و ارتقاء شأن فرامرزی این شهر بشمار می رود.شوش با وجود تقویت کننده های فرهنگی و درون قومیتی خود، می تواند در عین همگنی با فرهنگ ملی ،و نیز با برخورداری از زیر ساخت های مهم رشد و توسعه اقتصادی در بخش هایی چون صنعت ،کشاورزی، توریسم و ... به رشدی پایدار دست یابد.
بنابراین رشد وتوسعه اقتصادی در شوش در صورتی امکان تحقق خواهد داشت که بتواند با سرمایه های فرهنگ عشایری و تنوع قومیت های آن متقارن باشد. برنامهریزان رشد وتوسعه شوش ، با توجه به جایگاه برجسته ی منطقهای،ملی و جهانی این شهر ، باید ضرورت توجه به هر دو وجه فرهنگ و اقتصاد را در این زمینه لازم و ملزوم و اجتناب ناپذیر بدانند.