به قلم صادق شاهوارپور
در رابطه با مشارکت حرف زیاد است، این که چرا مثلا در خوزستان نسبت به دور قبل حدود ۱۷ درصد کاهش مشارکت داریم نیاز به بررسی علمی و کارشناسی دارد.
پس از برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی مطالبه کردیم که کمیته فنی علل کاهش مشارکت در حوزه های مختلف انتخابیه خوزستان را بررسی کند برخی مشکلات و چالش ها که موجب ناامیدی و سرخوردگی بخش هایی از جامعه شده در همان شهر یا استان قابل حل است حالا مسائل ملی هم که درصد قابل توجهی دارد جای خود!
البته از تغییرات مکرر مدیریتی که طی ۳ سال گذشته موجب حضور ۳ استاندار با ۳ رویکرد مختلف در راس هرم اجرایی استان شد و به تبع تغییرات چندباره مدیران دستگاه های مختلف و نرسیدن به ترکیب مطلوب برای پیگیری اهداف دولت سیزدهم را در پی داشت اگر بگذریم برای دعوت به مشارکت عموم مردم در عرصه های مختلف شاهد سازماندهی قابل توجهی نبودیم.
برخی از مسائل را هم نمیتوانیم فراموش کنیم مثل امروز که برخی از روستانشینان از مطالبات پرداخت نشده گندم می گفتند و اهالی مناطق محرومی چون اندیکا پروژه های محقق نشده مانند بیمارستان را از دلایل مشارکت پایین در این مناطق می شمردند هرچه که هست علت مشارکت پایین، شهر به شهر و روستا به روستا تفاوت ها و شباهت هایی دارد
لازم است تا دیر نشده فکری شود نه برای امروز و فردا و این هفته بلکه برای آینده این سرزمین.
باید از نزدیک با مردم گفتگو کرد، مشکلات آن ها را علت یابی کرد و برای رفع مسائل برنامه زمان بندی مشخصی در نظر گرفت.
همه این ها شدنی است اما نه با حضور دولتی که مانند دهه ۹۰ بین مردم و مسئولین حصار بکشد، از رنج آن ها بی خبر باشد، سرمایه سالاری را ترویج دهد و به اسم لیبرالیسم همه چیز را رها کند به امان بازار!
همین نقدهایی هم که به دولت سیزدهم وارد می شد به آن جا بود که در برخی موارد مدیرانی از جنس دهه۹۰ بر مردم مسلط شده بودند همان ها که تا فرصت را مناسب دیدند در همین چند روز گذشته شبانه به خیمه گاه جبهه رقیب رفتند و با آن ها بیعت کردند
حالا یکی یکی صدایشان بیرون می آید که بله ما از ابتدا با رویکرد رئیس جمهور شهید فاصله داشتیم.
از این ها گذشته در مرحله دوم صحنه روشن تر از گذشته است اگر کوتاهی کنیم برای فریاد کارگران، روستائیان و مستضعفینی که در دولت رئیس جمهور شهید جایگاه ویژه داشتند پاسخی نخواهیم داشت.