به قلم ـ عباس کرم الهی
چند سال پیش مقاله ای با استفاده از احادیث ائمه ی اطهار(ع) و آیات قرآن کریم ، به مهمترین آفت مدیریت ها اشاره کرده بودم ، اما چون عده ی قلیلی از مدیر دستگاه ها از تذکرات قرآن کریم و احادیث غافل هستند بر خود لازم دانستم به ضروری ترین آفت ها مجددا اشاره ای داشته باشم .
خطراتی که عرصه های مدیریت را تهدیدمی کند، فراوان است. برخی از این آفت ها که ضررهای جبران ناپذیر به پیکره ی مدیریت وارد می سازند،
هدف از طرح این آفت ها این است که دیدگاه اسلام را در باره ی مدیریت ازنگاه آفت خیز بودن آن بدانیم. سعی ما در این نوشتار این است که خطرهایی که همواره مدیران را تهدید می کند و علاوه بر تهدیدمدیریت سازمان ها، شخصیت انسانی مدیران را نیز تهدید می کند; مطرح نماییم.
غفلت در برنامه ریزی
برنامه ریزی از ارکان اساسی مدیریت است.غفلت دربرنامه ریزی از آفتهای مدیریت است. مدیران هماره به دلیل تراکم کار، درمعرض این خطر هستند. مشکلات ناخواسته نیز سبب می شود تا مدیران به کارهای روزمره اداری مشغول شوند و از برنامه ریزی غفلت نمایند.
برنامه ریزی عبارت است از: «تفکر درکلیات و جزئیات برنامه و یا به عبارت دیگر،تعیین و اتخاذ شیوه و روش هایی که ما را به بهترین نتیجه مطلوب برساند.»
غفلت از برنامه ریزی موجب انجام کارها ازروی عجله و بدون تدبیر می شود. آیات وروایات فراوانی به مذمت انجام کارها از روی عجله و بدون تدبیر پرداخته اند. حضرت امام علی (ع)در باره ی تفکر برای انجام کارهافرمود:« التدبیر قبل العمل یومنک من الندم /// اندیشه پیش از اجرای کار، تو را از پشیمانی در امان نگه می دارد.» و باز این امام همام می فرماید : «من قعد عن حیلته اقامته الشدائد /// کسی که از برنامه ریزی غفلت کند،مشکلات بر او خواهند آمد.»
مولای متقیان حضرت امام علی هم چنین در مورد برنامه ریزی در حدیثی دیگر فرموده است : « من اعجب بحسن حالته قصرعن حسن حیلته /// کسی که به خوبی های خود مغرور شود،دربرنامه ریزی کوتاهی خواهد کرد.»
مدیریت را نباید به سست عنصرها داد :
برای انتخاب مدیر یک دستگاه در گام اول می بایست نظر مسئولین انجمن ها و کانون های تحت نظارت آن دستگاه که در واقع بازوهای اجرایی هستند را دانست ؛ چون قرار است افکار خود را توسط همان نیرها در کنار پرسنلش پیاده کند و اگر این گام مهم نادیده گرفته شود آن مدیر در پستی که به وی می دهند دوامی نخواهد داشت ؛ گام دوم متعهد بودن به مافوق و زیر مجموعه است که در این خصوص باید قوی باشد ؛ مدیریت نیازمند تکیه بر نیروهای قوی ومتعهد است. راحت طلبانی که قبل از تقبل مسئولیت انضباط کاری نداشته ؛ دیر آمده و زود محل کار را ترک کرده و حاضر نشده اند قانون را رعایت کنند و از مرخصی ساعتی استفاده نکرده اند و همیشه نزد این و آن دستگاه خود و یا مدیر قبلی را تخریب کرده اند ؛ هرگز مدیران و حتی مشاوران خوبی نیستند. حضرت علی (ع) در این خصوص فرموده است : « لا تتکل فی امورک علی کسلان /// درکارهایت به افراد تنبل تکیه نکن .»
نداشتن سعه ی صدر بی ثباتی مدیر است :
یکی دیگر از فاکتورهای مهم یک مدیر موفق و مقبول زیر مجموعه ی خود داشتن « سعه ی صدر» است که از فاکتورهای بسیار مهم و ارزشمند در محیط کاری می باشد نداشتن سعه ی صدر آفت مهمی است که مدیریت را تهدید می کند. مدیر باید بتوانددر رویارویی با مشکلات، با حوصله ی فراوان به ارزیابی آن ها پرداخته و بابرنامه ریزی دقیق به حل آن ها رسیدگی کند ؛ مدیری که در وقت اداری با ارباب رجوع هایی سر و کار دارد که هر کدام برای رسیدن به هدف « طرز تفکر ، ایده و روش مختلفی با هم دارند » و شاید آن نظر صد درصد با وظایف قانونی دستگاه متبوع در تضاد باشد ، می بایست قدرت تحمل آن نظرها را داشته باشد. مدیرباید « سلیقه ی شخصی، گرایش سیاسی وعلاقه ی خود به افراد و طرز تفکرهای مختلف را فدای اهداف سازمان بنماید. » حضرت امام علی (ع) درباره ی سعه ی صدر فرمود: « آله الریاسة سعة الصدر /// ابزار ریاست، سعه ی صدر است.» تنگ نظری و کم حوصلگی در برخورد بانظرات مخالف و مشکلات پیش بینی نشده، آفت خطرناک مدیریت است. مدیر باید در برابرانتقادها از خودنرمش نشان دهد و به پیشنهادهای رسیده توجه نماید. نداشتن سعه ی صدر موجب می شود که نیروهای متخصص که از لحاظ فکری و سلیقه های شخصی با مدیر اختلاف دارند، با او همکاری نکنند.
مدیر یک دستگاه نباید دهن بین باشد و زود قضاوت کند :
حضرت امام علی(ع) می فرماید : «خَمسَةُ أشیاءَ یَجِبُ علَى القاضی الأخْذُ فیها بظاهِرِ الحُکمِ : الوِلایَةُ والمَناکِحُ والمَواریثُ والذَّبایحُ والشَّهاداتُ ، إذا کانَ ظاهرُ الشُّهودِ مَأمونا جازَت شَهادَتُهُم ولا یَسألُ عن باطِنِهم . /// پنج چیز است که باید قاضى ، درباره ی آنها ، به ظاهِر حُکم عمل کند: ولایت (حقّ ولایت و سرپرستى که خداوند ، یا امام براى هر کس ، یا ولىّ طفل قرار داده است) ، همسران (یعنى مسأله زناشویى که بین مسلمانان مشهوراست) ، میراث ها ، ذبایح (حلال بودن کشتار مسلمانان) و شهادات. هر گاه شهود ، در ظاهر امین و در خور اعتماد باشند ، شهادتشان پذیرفته است و لازم نیست از باطن آنها جست وجو کرد.»
هم چنین امام صادق(ع) می فرماید : « القُضاةُ أربَعةٌ : ثلاثةٌ فی النارِ وواحِدٌ فی الجَنّةِ : رجُلٌ قَضى بجَورٍ وهُو یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورَجُلٌ قَضى بجَورٍ وهو لا یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورجلٌ قَضى بالحَقِّ وهُو لا یَعلَمُ فهُو فی النارِ ، ورجُلٌ قَضى بالحَقِّ وهو یَعلَمُ فهُو فی الجَنّةِ . /// قاضیان چهار گروهند : سه گروه در آتشند و یک گروه در بهشت. مردى که دانسته حکم ناحقّ صادر کند ، این قاضى در آتش است . مردى که ندانسته (و بى اطلاع از احکام و قوانین) حکم ناحقّ دهد ، این نیز در آتش است . مردى که ندانسته حکم درست و حقّ صادر کند ، این هم در آتش است و مردى که دانسته حکم حقّ و درست را صادر کند ، این قاضى در بهشت است .»
این که امام علی(ع) و امام صادق(ع) در احادیث خود به قاضی اشاره کرده اند ، فقط مربوط به قضات دادگستری نیست بلکه هر فردی به عنوان مدیر یک دستگاه مجموعه ای را مدیریت می کند ، چنانچه فردی نزد وی رفت و در مورد فرد دیگری حرفی زد آن مدیر اگر بخواهد سه روشی که امام صادق(ع) به آن اشاره فرموده است تصمیم بگیرد چه بخواهد و چه نخواهد راهی آتش جهنم می شود چون بندگان خود را با آن تصمیم از خود رنجانده و حق الناس را به گردن خود آورده است .
مدیر که با بازوهای اجرایی خود مشورت نداشته باشد در انجام کارها ضعیف عمل می کند :
« پروردگار یکتا بارها به خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی(ص) فرموده است «با دیگران مشورت داشته باش ؛ حضرت امام علی(ع) نیز به مالک اشتر فرمان می دهد که با خردمندان مشورت کند .» مشورت کردن با دیگران، شریک شدن درعقل وتجربه ی آن هاست. غفلت از مشورت موجب پناه بردن به استبداد می شود. مدیرهماره باید خود را نیازمند مشورت با « پرسنل خود ، روئسای انجمن ها و کانون ها ی تحت پوشش ، صاحب نظران و حتی « فرماندار ، امام جمعه و نماینده ی شهرستان در مجلس شورای اسلامی » و نخبگان بداند . حضرت امام علی (ع) در باره ی مشورت فرمود: « من استبد برایه هلک و من شاورالرجال شارکها فی عقولها /// کسی که به فکر خودش استبداد بورزد،هلاک می شود و کسی که با دیگران مشورت بورزد، با آن ها در اندیشه هایشان شریک خواهد شد. »
تصمیمات پشت درهای بسته :
هر « کانون ، انجمن ، سازمان ، نهاد ، ارگان و یا شرکتی » از اجزایی تشکیل شده است که نیازمند هماهنگی است.« برنامه ریزی کوتاه مدت ، میان مدت و درازمدت» نیزجزو وظایف یک مدیر محسوب می شود . « کنترل، سازماندهی، نظارت، هدایت ورهبری» در یک دستگاه به اطلاع دقیق مدیر دستگاه از روند انجام کارها بستگی دارد.غفلت مدیر از روندکارهای روزمره ی دستگاه ،آفت مهم مدیریت است. حضرت امام علی (ع) دراین باره فرمود: «فلاتطولن احتجابک عن رعیتک فان احتجاب الولاه عن الرعیه شعبه من الضیق و قله علم بالامور /// پس دوری خود از زیر دستانت را طول مده.به درستی که کناره گیری مسؤولان اززیردستان، نوعی محدودیت و کم اطلاعی از امور است.»
مدیر به خاطر حضور در جلسات اداری وکارهای روزمره مجبور است که زمان زیادی ازوقت خود را در دفتر خویش بگذراند. این امرنباید به جدایی بین مدیر و نیروها منجر شود.زیرا محدود شدن مدیر، به اتاق کار، موجب محدودیت کانال های ارتباطی و اطلاع رسانی وی و عدم اطلاع او از نواقص کار می شود.
تکبر و غرور عامل سقوط هر مدیری است :
تکبر ، خطری است که همه را تهدیدمی کند; اما مدیران بیش تر از همه در معرض این خطر هستند. تکبر آفت مدیریت است.حضرت محمد(ص) فرمود: « من احب ان یتمثل له الرجال قیامافلیتبوا مقعده من النار/// کسی که دوست دارد دیگران رو به روی او(به خاطر احترام به او) بایستند، جایگاهش در آتش است. » و غرور موجب تباهی انسان می شود.مدیریت هنگامی ارزش است که سجایای اخلاقی را نابود نسازد. تکبر سبب می شود که مدیر احساس برتری نسبت به دیگران را به اندازه ای برساند که از حرکت کردن پیشاپیش کارکنان، لذت ببرد. حضرت امام علی (ع) فرمود: « ما اری شیئا اضر بقلوب الرجال من خفق النعال وراء ظهورهم /// من ندیدم چیزی را که برای قلب(ایمان)های مردم زیان بارتر از صدای کفش ها پشت سرآن ها باشد. »
تندخویی به جای قاطعیت آفتی نابخشودنی است :
بسیاری از مردم هنوز براین عقیده اند که با رافت و مهربانی نمی توان مدیریت کرد. برخی براین باورند که مدیر هماره باید گرزی به دست داشته باشد تا بتواند نیروها را به اطاعت از خویش وادار سازد. این افراد هماره در صددند تا تنبیه های اداری را به رخ کارکنان بکشند. متاسفانه برخی، قاطعیت رابا تندخویی و خشونت اشتباه گرفته اند.قاطعیت در مدیریت امری است لازم، اماخشونت امری دیگر است. مدیر باید بکوشد تاعلاوه براجرای دقیق دستوالعمل های اداری، از راه مهربانی به اداره ی امور بپردازد.رعایت اخلاق اسلامی هیچ گاه با اجرای مدیریت درست و کارآمد تنافی نداشته است.پیامبرگرامی اسلام (ص) الگوی مدیریت اسلامی است. آن حضرت پس از تشکیل حکومت اسلامی، با قاطعیت تمام به اجرای احکام اسلامی پرداخت و مهربانی راسرلوحه ی کارهای خویش قرار داد. حضرت امام علی (ع) نیز این گونه بود. « تندخویی، آفت مدیریت است وموجب هتک حرمت به مدیرمی شود.» امام صادق (ع) فرمود: « ان شئت ان تکرم فلن و ان شئت ان تهان فاخشن /// اگر می خواهی به تو احترام شود، پس نرمش داشته باش و اگر می خواهی به تواهانت شود، خشن باشد. »
جمع بندی :
در هیچ دستگاهی نمی توان به مفهوم مطلق نمره ی ایده آل و یا عالی را داد و در مقابل هم نمی تواند گفت که دستگاهی زیر صفر است ؛ بلکه « رفتار ، کردار و گفتار» مدیر آن دستگاه است که اگر با پرسنل و زیر مجموعه و ارباب رجوع خود ایده آل باشد حتی اگر کاری را انجام ندهد آن دستگاه نزد آنهایی که با آن مدیر سر و کار دارند ایده آل به شمار می آید و اگر آفت ها را با خود یدک بکشد یک ماه هم قابل تحمل نخواهد بود و آن اداره هم زیر صفر تلقی می گردد .