فائقه شیرک ـ خبرنگار شوش نیوز
روز یکشنبه 3 بهمن ماه 1400 مصادف با سالروز «ولادت حضرت فاطمه ی زهرا(س) ، روزن زن و تولد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) برابر با 20 جمادی الثانی 1443 هجری قمری و 23 ژانویه ی 2022 میلادی است که ساعت 20:30 به سراغ پیشکسوت رسانه و مطبوعات شوش آمدیم تا بخش دوم گفتگوی خود را در این راستا با ایشان داشته باشیم و شما مخاطبین را با سوابق رسانه ای و مطبوعاتی و بعضا خاطرات و ناگفته های این پیشکسوت آشنا نماییم .
ـ برای شروع چنانچه مقدمه ای در این مصاحبه دارید عنوان نمایید ؟
بسم الله الرحمن الرحیم ، در ابتدا «میلاد ام ابیها ، دخت نبوت ، همسر ولایت و مادر امامت حضرت فاطمه ی زهرا(س) ، روز زن ، روز مادر و همچنین سالروز تولد معمار کبیر انقلاب اسلامی ، حضرت امام خمینی(ره) » را به ملت غیور و دلاور ایران زمین ، استان زرخیر خوزستان و شهرستان مذهبی و تاریخی شوش دانیال(ع) تبریک و تهنیت عرض می کنم . و سپس در این مقدمه می خواهم از «کهن شهر ایران زمین ، مهمترین و باشکوهترین شهر باستانی ایران و جهان ،قدیمیترین سکونتگاههای شناختهشده ی جهان با بیش از 7000 هزار سال قدمت ، شهر پیامبر باران حضرت دانیال نبی(ع) ، شهر دعبل ابن علی جزاعی شاعر دوران امام رضا(ع) ، قدمگاه امام حسن مجتبی(ع) و امام رضا(ع) ، سیزدهمین شهر مذهبی جهان و هفتمین شهر مذهبی ایران اسلامی ، شهر شهیدان گمنام ، شهر عملیات 25 فروردین 1360 به دست فرزندان غیور شوشی ، شهر عملیات های غرورآفرین فتح المبین ، والفجر مقدماتی و والفجر یک » جمله ای را بگویم ، این دیار با عظمت که زمانی پایتخت هخامنشیان و عیلامیان بوده است ، متأسفانه در تقویم رسمی کشور نام و نشانی از آن نیست در حالی که روز سه شنبه 8 مهرماه1359 توسط عده ای از فرزندان این شهر به فرمانده ای اولین جانباز 70 درصدی و شهید زنده ی این دیار « غلامعباس قلاوند» در سواحل همین رودخانه ی کرخه ، جلوی ورود به شهر مذهبی و تاریخی شوش دانیال(ع) را گرفتند و این شهر به دست دشمن نیافتاد و جا داشت در تقویم رسمی کشور این روز به عنوان « روزمقاومت و پایداری مردم شوش» ثبت می شد اما چون به قانع ترین مردم ایران معروف هستیم و کسی در سطح کشور مطالبه گری نمی کند بعد از گذشت «41 سال و 4 ماه و 3 روز» از دوران دفاع مقدس هنوز این عنوان در تقویم رسمی کشور ثبت نشده است .
لطفا به رشد و توسعه ی رسانه در شهرستان شوش اشاره کنید ؟
شهرستان شوش دانیال(ع) در سال های اخیر حرکت پیوسته ای را در جهت تبدیل شدن به یکی از قطب های خبری و رسانه ای شمال غربی استان خوزستان آغاز کرده است. به طوری که در این مدت سربرآوردن چندین رسانه ی خبری و اطلاع رسانی و وب سایت های اینترنتی نظیر « شوش 24 ـ نسیم شوش ـ ایران انا ـ شوش نیوز ـ خبر شوش ـ جریده ـ آوای شوش ـ شوش نا ـ شوش پلاس و دانیال نیوز » ، دو نشریه ی متنی « صدای کرخه و صدای شوش» ؛ هریک جنبه های مختلفی از گسترش فعالیت های رسانه ای در ناحیه شمال غربی استان زرخیر خوزستان می باشند .
همچنین حضور پررنگ اخبار وگزارش های مربوط به شوش در خبرگزاری های رسمی کشور نظیر « سیمای مرکز خوزستان ، ایرنا ، ایسنا ، مهر ، فارس ، الاهواز و ... و روزنامه های ملی و استانی مانند : خوزنا ، رهرو نیوز ، راوی ملت ، شوشان ، نور خوزستان ، عصرکارون و.... » از دیگر نشانه های وجود توانمندی های رسانه ای در شهرستان شوش دانیال(ع) است.
اما قطعاً وجود این توانمندی در شوش مرهون تلاش های خستگی ناپذیر و پیگیرانه افرادی است که در سنگر مقدس آگاهی بخشی و اطلاع رسانی در جامعه ایفای نقش می کنند.
اجازه دهید این جمله را من به گفته های شما اضافه کنم چون هر چه منتظر ماندم از خودتان چیزی نگفتید
در این میان من فائقه شیرک خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز قصد دارم شما را با یکی از پیشکسوتان فعال و پویا در رسانه و مطبوعات کهن شهرایران زمین آشنا کنیم ؛ این چهره اثرگذار و پیشکسوت رسانه ای کسی نیست جز « عباس کرم الهی » ؛ مدرس ، روزنامه نگار، خبرنگار ، گزارشگر ، مقاله نویس و عکاس خبرنگار شناخته شده شمال غربی استان خوزستان که تا کنون با بسیاری از رسانه های ملی و محلی جهت انتشار اخبار و گزارش های شهرستان شوش و و حومه ی آن همکاری داشته است.
البته عباس کرم الهی وقتی شنید خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز از ایشان به عنوان پیشکسوت نام می برد صحبت های فائقه شیرک را قطع کرد و گفت : بر خود لازم و واجب می دانم به قدیمی ترهای خانواده ی رسانه و مطبوعات شوش اشاره کنم : « سید محمود موسوی ـ محمد رضا دیناروند ـ علیرضا یاحسن ـ غلامعلی یاحسن ، علیرضا دهان ، علیرضا سیلانی ، مرادعلی رضوان و بهرام عسکری» در واقع پیش کسوتان کار خبری در « شهرستان شوش » محسوب می شوند. و اگر این عزیزان رخصت دهند برای این حقیر از عنوان « پیش کسوت » استفاده کنید .
ـ محبت کنید به آغاز فعالیت خود در بخش رسانه و مطبوعات اشاره کنید ؟
عباس کرم الهی فرزند حمید متولد ششم شهریور 1345 در روستای داودآباد « شهید رجایی » از روز یکشنبه 25 اردیبهشت 1367 بعد از اینکه توسط فریدون امیرگلابی رئیس خانه ی کارگر شهرستان شوش جهت گذراندن دوره ی مقدماتی و تکمیلی روزنامه نگاری به تهران عازم شد و زیر نظر «استاد حسین قندی استاد تیتر ایران» از بین 230 نفر از سراسر کشور با نمره ی 99 از مجموع 100، نمره دوره را با موفقیت پشت سر گذاشت ، خبرنگاری را با روزنامه ی کار و کارگر آغاز نمود .
ـ آیا علاقه مندی به حرفه خبرنگاری تنها انگیزه شما برای انتخاب این شغل بود یا اهداف دیگری نیز داشتید؟
برای من خبرنگاری یک شغل نیست ، عشق به شهرستان شوش است ، چون من از راه انعکاس خبر و گزارش نه حقوقی می گیرم و نه حق الزحمه ای ، از آن گذشته تمام مخارج این حرفه را خودم تأمین می کند هزینه هایی نظیر « قالب ـ هاست ـ دامنه ـ پهنای باند و گیگ » تایپ خبرها که به عهده ی خودم است و حتی وقتی می خواهم به اداره ای بروم که خبر یک مراسم را پوشش دهم یا پیاده روی می کردم و یا با هزینه ی شخصی با آژانس خودم را به محل می رساندم ، اما اینکه چرا به خبرنگاری علاقه مند شدم بر می گردد به دورران نوجوانی ؛ آن زمان به جز روزنامه های « کیهان و اطلاعات» و بعد از پیروزی انقلاب علاوه بر این دو نشریه ، روزنامه های « جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی که این روزنامه با عزل بنی صدر از رئیس جمهوری و فرماندهی کل قوا دیگر منتشر نشد و بعدها روزنامه ی رسالت هم به سایر نشریات ملحق شد ؛ اما اخبار شهرستان ها را بیشتر روزنامه ی کیهان و بعد از آن اطلاعات منتشر می کردند ، من از نوجوانی به روزنامه خوانی علاقه داشتم و به همین دلیل است که نمره ی درس انشاء را همیشه 20 می گرفتم ، وقتی روزنامه ها را ورق می زدم و به صفحه ی شهرستان ها می رسیدم یا خبری از شوش نمی دیدم و یا اگر خبری منتشر می شد بالای آن نوشته شده بود « دزفول ، خبرنگار کیهان ـ اهواز ، خبرنگار اطلاعات » خیلی ناراحت می شدم که چرا؟ مگر شوش خبرنگار ندارد؟ هر چند تا قبل از سال 1368 شوش بخشی از شهرستان دزفول بود اما به خاطر وجود «آرامگاه حضرت دانیال نبی(ع) ؛ امام زاده گان متعدد» نظیر« امام زاده عبدالله بن علی(ع) ـ امام زاده قاسم بن عباس بن موسي الكاظم (ع) معروف به تاج العارفين ـ قدمگاه حضرت امام رضا(ع) ـ قدمگاه امام حسن مجتبی(ع) ـ شچاخ ـ شاعر دوران امام رضا(ع) ، دعبل ابن علی خزاعی و همچنین میراث 8000 ساله ی باستانی و وجود چغازنبیل و همچنین موقعیت استراتژیک کشاورزی و یادمان شهدای فتح المبین » می بایست همیشه نام این دیار در روزنامه ها برده شود .هر چند که از بین خبرنگاران پیشکسوت محمدرضا دیناروند اخبار خود را در روزنامه ی کیهان و عسکر بهرامی در روزنامه ی اطلاعات منتشر می کرد ولی مدیر مسئول نشریات به صورت تصادفی می نوشتند « شوش ـ خبرنگار کیهان یا شوش خبرنگار اطلاعات» هر وقت از این دو واژه استفاده می شد می دانستیم که حاصل دسترنج این دو پیشکسوت است ، زنده یاد اصغر شریفی هم اخبار ورزشی شوش را ابتدا در هفته نامه ی کیهان ورزشی و بعد از اینکه این هفته نامه به روزنامه تغییر نام یافت در روزنامه ی کیهان ورزشی منتشر می کرد ، و مابقی پیشکسوتان بیشتر نمایندگی فروش نشریات را بر عهده داشتند البته « غلامعلی یاحسن برای رادیو دزفول و مرادعلی رضوان برای رادیو اهواز » اخبر ارسال می کردند ؛ این شد که از همان نوجوانی به فکر روزی بودم که خبرنگار شوم و برای شهرم قلم فرسایی کنم .
ـ حالا که یکی از انگیزه های اصلی شما از ورود به کار خبرنگاری خدمت به نظام جمهوری اسلامی ایران بوده است ، بفرمایید از دیدگاه شما یک خبرنگار چگونه می تواند این وظیفه خطیر را انجام دهد؟
- به طور کلی کار خبرنگاری و کار رسانه ای در برگیرنده چندین وظیفه مهم است که اگر دست اندرکاران رسانه ها از پس انجام این وظایف به خوبی بربیایند ، خود به خود در مسیر خدمت به کشور قرار گرفته اند . به عنوان مثال از نظر بنده رسانه ها مانند مدرسه و دانشگاه وظیفه ی آموزش های مختلف فرهنگی و اجتماعی و سیاسی را در جامعه برعهده دارند. رسانه ها همچنین باید پل ارتباطی مردم و مسئولین بوده و نماینده افکار عمومی باشند. از دیگر ضرورت های کار رسانه ای پرهیز از منفی نگری است . زیرا اگر یک رسانه روحیه یمنفی نگری داشته باشد ، همین روحیه را بین مخاطبین خود رواج می دهد و این بسیار خطرناک و مخرب است.
به پیروی از همین وظایف برای رسانه ها خبرنگاران نیز وظایف مشابهی دارند. یعنی اگر یک رسانه مانند مدرسه و دانشگاه است ، یک خبرنگار باید مانندمعلم باشد . خبرنگار باید مشکلات جامعه را عمیقاً مورد بررسی و دقت نظر قرار دهد و در عین حال باید از منفی گرایی و عیب جویی پرهیز کند و درکار خود صرفاً به انتقاد گری نپردازد. بلکه خبرنگار باید گاهی اوقات هم به ایجاد امید ونشاط در اجتماع بپردازد. خبرنگاران همچنین باید برای حل مشکلات جامعه راهکارهای مناسب عملی ارائه نمایند. و به یک تعبیر کلی تر خبرنگاران باید مانند نبض نظام باشند. خبرنگاران وقتی که می خواهند نسبت به نارسایی های شهر و روستا نقد کنند ابتدا باید همانند یک کارشناس تمام جوانب را در نظر بگیرند ، آیا عامل این نارسایی ها مسئولین شهری هستند؟ آیا مسئولین استان به شهرستان توجهی ندارند ؟ آیا وضعیت اقتصادی در سطح کشور ایده آل نیست ؟ آیا سرمایه و ثروت بیهوده هزینه می گردد ؟ آیا پروژه های زیادی کلنگ زنی می شود که همه نیمه کاره می مانند ؟ و چراهای دیگری که خبرنگاران باید هم ظرف را بشناسند و هم مظروف را . بزرگان کشور از جمله رهبر معظم انقلاب نیز دائماٌ به این وظایف خطیر رسانه ها و خبرنگاران اشاره کرده اند.
درنتیجه یک رسانه متعهد و یک خبرنگار ارزشی با تخصص ، تعهد و شجاعت خود در مواقع ضرورت به مشکلات موجود درجامعه می تازد و جامعه را برای مقابله با آن معضل بسیج می کند و در مواقع دیگری که جامعه دچار التهاب و ناامنی های روانی شده است ، به امیدبخشی و آرام سازی اجتماعی می پردازد.بدین ترتیب یک خبرنگار با تقوا و صالح ، به خوبی می تواند ، با عمل مناسب و منطقی خود در خدمت اهداف و آرمان های نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد.
شما هم اکنون به عنوان یکی از موفق ترین خبرنگاران شوش از دیدفرماندار شوش و همچنین مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان مطرح هستید که در عین حال ازپیشکسوتان عرصه ی فرهنگ این شهر نیز محسوب می شوید . در این راستا به امضاء این دو شخصیت حقوقی به عنوان خبرنگار نمونه هم لوح تقدیر دریافت کرده اید لطفاً بفرمایید به نظر خودتان رمز این موفقیت چیست؟
بنا به گفته ی دکتر عدنان غزی فرماندار شهرستان شوش که در آیین رونمایی از پوستر سی و یکمین جشنواره ی تئاتر استان خوزستان در سال 1399 که در شهرستان اهواز برگزار شد و با این گفته ها دکتر محمد جوروند هم گفته های او را تأیید کردبه عنوان خبرنگار نمونه به من لوح تقدیر اهدا شد ، فرماندار شوش در آن آیین گفت : «عباس کرم الهی از معدود خبرنگارانی است که بی شیله پیله کار خود را انجام می دهد ، من وقتی فرصت نکنم به نماز جمعه بروم یا در همایشی حضور یابم ، ولی متن خبر را به طور کامل از الف یا ی را که به قلک این خبرنگار کهنه کار در شوش نیوز منتشر می شود را مطالعه می کنم و احساس می کنم که خودم در آن مراسم حضور داشته ام .» البته به نظر خودم اگر توانسته ام به موفقیتی در کار خبری و فرهنگی یا هنری دست یابم ، رمز آن را در تحقق سه شرط در وجود خود می دانم : 1 ) ـ عشق به شهرستان شوش ، انگیزه و علاقه به خبرنگاری ، 2 ) ـ مطالعه ی کتب آموزشی در زمینه ی روزنامه نگاری و عکاسی 3 ) ـ تجربه ی کافی ؛ ضمناً بنده به کار خبرنگاری به عنوان یک نوع عبادت نگاه می کنم ومعتقدم حتی به جاست اگر خبرنگار با وضو و نیت عبادت در سرکار خود حاضر شود. چرا که خبر نگار وقتی که می خواهم گواهینامه ی شروع به کار خود را بگیرد همانند یک پزشک سوگندنامه یاد می کند و رسالت آگاهی بخشی به جامعه وظیفه ای خطیر و مقدس است.
آیا ماهیت حرفه خبرنگاری ، ویژگی ها و اهمیت آن برای مردم ومسوولان سبزوار به اندازه کافی شناخته شده هست؟
هرچند در این زمینه از چند سال گذشته تا کنون پیشرفت های خوبی حاصل شده است ، اما هنوز آنچنان که باید و شاید اهمیت و ارزش های این حرفه برای بعضی از مردم و مسئولان شهرستان شوش شناخته شده نیست. البته برخی از مسئولان توجه و احترام خوبی برای کار خبرنگاران قائل هستند به عنوان مثال « دکتر محمدجوروند مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان که خود یکی از مؤسسین انجمن روزنامه نگاران شهرستان شوش است ؛ دکتر عدنان غزی فرماندار شهرستان شوش که خود یک خبرنگار است ، حجت الاسلام شیخ مهدی علیزاده اصل امام جمعه ی معزز و پرتلاشی که در اکثر هنرها تجربه دارم , خوشنویسی می کند ، به کار با دوربین های حرفه ای تسلط دارد و با قانون مطبوعات و اصول خبرنگاری آشنایی کامل دارد و خبرنگاران را درک می کند ، دکتر مهدی عارف سرپرست اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش ، سرهنگ پاسدار علیرضا ایمانی فرمانده ی سپاه ناحیه ی شوش ، دکتر حسین خنیفر رئیس دانشگاه فرهنگیان شهرستان شوش ، استاد جعفر دیناروند مقاله نویس ، منتقد و نویسنده و چند دستگاه دولتی و خصوصی دیگر در دوره کنونی ...» در عمل توجه و همکاری خوبی با قشر خبرنگار نشان می دهند.
گفتید با اینکه توجهات خوبی از سوی برخی مسئولان نسبت به فعالیت های رسانه ای انجام می شود ، اما بازهم آنچنان که باید و شاید اهمیت وارزش های این حرفه برای برخی مردم و مسئولان شناخته شده نیست ، ممکن است در این زمینه توضیح بیشتری بدهید؟
منظورم این است که هنوز عده ای کار رسانه ای را به طور کامل قبول ندارند. یعنی این را به طور کامل نپذیرفته اند که کار رسانه ای باید هم نکات خوب و مثبت موجود در جامعه را نشان دهد و هم نقاط منفی را . حال آنکه از دیدگاه بنده رسانه ها به ویژه باید در انعکاس حرف دل مردم و انتقادات و پیشنهادات آنها حضور پررنگی داشته باشند. چون هریک از مسئولان برای خود تریبونی به نام روابط عمومی دارند که حرف ها ودیدگاه هایشان را اعلام کنند وعملکردشان را توضیح دهند ، اما مردم تریبون خاصی ندارند و لذا فقط از رسانه ها انتظار همکاری دارند. در چنین مواقعی لازم است وقتی رسانه ها انتقادات مردم را انعکاس می دهند ، مسئولان رنجیده خاطر نشوند و قبول کنند که این جزء ماهیت کار یک رسانه سالم است.
وضعیت شوش به لحاظ انجام کارهای خبری و رسانه ای نسبت به دیگر شهرستان های استان چگونه است؟
به جرأت می توان گفت که اصحاب رسانه در شهرستان شوش نسبت به دیگر شهرستان های استان به طور کلی از وضعیت خوبی برخوردار است . وجود دو نشریه ی متنی که مدیر مسئولان آنها «علی سعدی و ناصر چنانی »دو چهره شناخته شده در سطح استان خوزستان هستند یعنی « صدای کرخه و صدای شوش » و چندین وبسایت خبری و تحلیلی به نام «شوش 24 به مدیر مسئولی روح اله پورطالب ، نسیم شوش به مدیر مسئولی جاسم عبدالهی ، ایران انا به مدیر مسئولی امید کرد ، شوش نیوز به مدیر مسئولی خودم ، جریده به مدیر مسئولی عارف شریفی ، خبر شوش به مدیر مسئولی سجاد عبیدی پور ، اگزار به مدیر مسئولی قاسم آل کثیر ـ آوای شوش به مدیر مسئولی هوشنگ سالاری ، شوش پلاس به مدیر مسئولی سیدحیدر احمدی ـ شوش نا به مدیر مسئولی احسان سلیمانی ، دانیال نیوز به مدیر مسئولی سید اسماعیل موسوی و.... » که به صورت روزانه فعالیت می کنند ، همچنین فعالیت خبری گسترده روابط عمومی های ادارات مختلف از جمله روابط عمومی «فرمانداری های شهرستان شوش و شهرستان کرخه ، گروه صنایع کاغذپارس ، شبکه ی بهداشت و درمان ، اداره ی تعاون ، کار و رفاه اجتماعی ، اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش و...» همه نشانه هایی از رونق فعالیت های رسانه ای در شوش است. با این حال هنوز از بابت نشریات کاغذی در شوش جای کار زیادی وجود دارد و نشریات محلی که در حال حاضر منتشر می شوند به خاطر وضعیت اقتصادی به صورت گاهنامه منتشر می گردند و بیشتر فعالیت آنها در کانال ها و گروه های مجازی انجام می شود . لذا دراین زمینه به نظر بنده باید مسئولان فرهنگی و سیاسی شهرستان از نشریات محلی حمایت های لازم را به عمل آورند.
در حاضر چند نشریه دارای مجوز در شهرستان شوش وجود دارند که به دلیل عدم فضای حمایتی مناسب ، به مرحله انتشار نمی رسند.
نشریات متنی صدای کرخه و صدای شوش ؛ نشریات الکترونیکی نسیم شوش ، شوش24 ، آخرین رویداد ، شوش نیوز ، جریده و خبر شوش ندای»از جمله نشریات دارای مجوز کنونی در شهر شوش هستند که در صورت دریافت حمایت های مناسب می توانند فعالیت بیشتر و موثرتری داشته باشند.
همچنین یک مشکل دیگری که به نظر بنده هم اکنون در عرصه ی خبرنگاری و رسانه ای نه فقط در شوش بلکه در کل کشور وجود دارد استقبال کم آقایان از این حرفه است. حال آنکه کار خبری به دلیل ویژگی ها و مختصات خاصی که دارد ، می طلبد آقایان بیشتری در آن مشغول به کار باشند ، زیرا تهیه خبر از هر موقعیت و هر برنامه ای توسط خانم ها امکان پذیر نیست. و شرایط بسیار سخت این کار می طلبد که هم خانم ها و هم آقایان خبرنگار را در کنار هم داشته باشیم.
شنیده شده است ، شما از سال 1378 ابتدا به عنوان رئیس کانون خبرنگاران و پس از تغییرنامه به عنوان رئیس انجمن روزنامه نگاران همایش های مختلفی برگزار کرده اید در صورت امکان عنوان این همایش ها را نام ببرید و بگویید در حال حاضر چرا از برگزار آن همایش ها خبری نیست ؟
بله درست است در سال 1378 زمانی که دکتر محمد جوروند رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش بود پیشنهادی به ایشان دادم که مورد موافقت واقع شد و با دعوت از نمایندگان و خبرنگاران شوش و تشکیل یک جلسه مرا به عنوان مسئول پیگیری تنظیم و تدوین اساسنامه برگزید و از زنده یاد اصغر شریفی هم خواست تا با من همکاری کند ، پس از تنظیم اساسنامه ، جلسه ی دیگری تدارک دیده شد و هیئت مدیره ی انتصابی معرفی گردید تا مقدمات عضوگیری و تشکیل مجمع عمومی به منظور برگزاری انتخابات هیئت مدیره و بازرسان را برنامه ریزی کنند و من طی حکمی به عنوان رئیس هیئت مدیره ی انتصابی منصوب گردیدم .
پس از سه ماه با ثبت نام بیش از 75 نفر زمینه برای برگزاری انتخابات مهیا شد و با نظارت مستقیم دکتر محمد جوروند و پرسنل اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی اولین دوره ی انتخابات هیئت مدیره و بازرسان انجمن روزنامه نگاران اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی روز یکشنبه 17 مرداد ماه1378 دقیقا در یکمین سالروز شهادت محمود صارمی یعنی 22 سال و پنج ماه پیش اولین دوره ی انتخابات برگزار شد و « عباس کرم الهی به عنوان رئیس ، زنده یاد اصغر شریفی به عنوان نایب رئیس ـ داریوش پارسا به عنوان خزانه دار ـ علیرضا سیلانی به عنوان منشی و سید محمود موسوی به عنوان عضو ثابت » اعضای اصلی هیئت مدیره را تشکیل دادند و علیرضا دهان نیز به عنوان بازرس انتخاب شد .از آن به بعد هر دوسال یک بار انتخابات برگزار شد به جز دو دوره که انتخابات زودهنگام برگزار شد « یک دوره در زمانی که ناصر چنانی رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی بود ، یک دوره زمانی که خدایار رضایی میرقائد ریاست اداره را بر عهده داشت» و یک دوره دیر در زمان شریف احمدی که به خاطر بی تحرکی انجمن پس از یک فرصت سه ماه انتخابات را برگزار نمود و باید گفت به جز دو دوره ، در کلیه ی دوره های مسئولیت انجمن بر اساس اعتمادی که اعضا داشتند به این حقیر سپرده شد و الان دوسالی است به خاطر کرونا انتخابات برگزار نشده است و مسئولیت انجمن همچنان به عهده اینجانب است ضمن این که از ابتدای سال جاری به عنوان مدیر کانون بسیج رسانه هم از طرف سازمان بسیج رسانه سپاه حضرت ولیعصر(عج) استان خوزستان و هم از طرف فرمانده ی سپاه ناحیه ی شوش دانیال(ع) منصوب شده اند .
سیاست های کلی دولت در رابطه با خبرنگاران از نظر شما چگونه است ؟ آیا دولت حمایت وتوجه لازم را از این قشر به عمل می آورد؟
در سطح کشور و مراکز استان ها بله خصوصا در در حال حاضر توجه خوبی نسبت به کار خبرنگاران داشته و حمایت های مناسبی را از آنان خصوصا در روز خبرنگار به عمل آورده است. به عنوان مثال راه اندازی سامانه سمان ، معرفی و شناسایی دقیق خبرنگاران ، راه اندازی سامانه ی جامع خبرنگاران ، ارائه وام های مناسب ، هدایای همه ساله ریاست جمهوری به مناسبت روز خبرنگار ، ارائه خدمات بیمه ، تدارک طرح جامع خبرنگاران برای رتبه بندی شاغلین این صنف و ... از جمله اقدامات مثبت دولت در قبال خبرنگاران در سال های اخیر بوده است. همه این خدمات و تسهیلات به گونه ای است که در دولت کنونی وضعیت خبرنگاران نسبت به دولت های گذشته به نحو چشمگیری بهتر شده است.اما در سطح شهرستان ها ، حداقل در سطح شهرستان شوش خبرنگاران از چنین امتیازهایی بهره نبرده اند .
به عنوان یک خبرنگار پیش کسوت برای جوانانی که به تازگی قصد ورود به این حرفه را دارند ، چه توصیه ای دارید ؟
البته درست از که سوابقی در این زمینه دارم ، اما من کوچکتر از آنم که بخواهم توصیه ای برای کسی داشته باشم . ولی اگر بخواهم حداقل تجربیات خودم را در اختیار نسل های جوان تر قرار دهم یکی از مهمترین مطالبی که بنده به جوانان خواهم گفت این است که حتماً مسئله ی «مطالعه ، آموزش و کسب مهارت های تخصصی» را درکار خبرنگاری جدی بگیرند. خبرنگارانی که بدون پشتوانه علمی و آموزشی لازم پا به این عرصه بگذارند ، حتی اگر علاقه و پشت کار زیادی داشته باشند ، بسیاری از استعدادهایشان به هدر می رود و بدون داشتن فن و تخصص لازم در کار خبرنگاری هرگز نخواهند توانست موفق و اثرگذار باشند. حتی به نظر بنده یک خبرنگار نباید تنها در رشته خبرنگاری به تحصیل و آموزش بپردازد ، بلکه هرچه در رشته های بیشتری به کسب آموزش و تجربه بپردازد و دامنه اطلاعات و مهارت های خود را افزایش دهد ، در کار خبرنگاری موفق تر خواهد شد. در اینجا از مسئولین ارشد شهرستان و همچنین از انجمن صنفی خبرنگاران و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان تقاضا دارم ، به امر آموزش خبرنگاران توجه ویژه ای داشته باشند و از طریق برگزاری دوره های آموزشی به خبرنگاران کمک کنند.
به آموزش اشاره کردید آیا خودتان آموزش هم دیده اید ؟
بله در ابتدای مصاحبه اشاره کردم ، ولی که به تهران عازم شدم قبل از اینکه در آزمون نمره ی 99 را کسب کنم زیر نظر زنده یاد حسین قندی استاد تیتر ایران یک دوره ی کامل را گذراندم ضمن اینکه در مرکز استان خوزستان دوره های چند ساعته را زیر نظر برخی از اساتید اداره ی کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان خوزستان را حضور داشته ام .
در این راستا شخصا تدریس کرده اید ؟
جمعا 21 کارگاه آموزش خبرنگاری در سطح مقدماتی و 8 دوره کارگاه آموزش روزنامه نگاری در سطح تکمیلی را تدریس کرده ام که حضرتعالی که در حال حاضر در حال گذراندن دوره ی کارشناسی ارشد روزنامه گاری هستی در یکی از دوره ها در کلاس های من شرکت کرده بودی .
آیا از سالهای فعالیتتان خاطرات تلخ و شیرینی هم در ذهن دارید؟
- بله هرلحظه از این کار خاطره وتجربه است. ولی من می خواهم به دو/2 خاطره از خاطراتم اشاره می کنم ؛ خاطره ی اول برای بنده بسیار تلخ و سخت بود ، اما بعدها به تجربه ای شرین تبدیل شد ؛ روز جمعه 22 شهریور1387 در دوره ای که حجت الاسلام ولی اله مهدوی رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی بود ، انتخابات هیئت مدیره و بازرسان انجمن روزنامه نگاران برای هفتمین بار متولی برگزار شد و باز من به عنوان رئیس انجمن انتخاب شدم؛ آن روز 11 ماه رمضان1429 هجری قمری بود یعنی دقیقا 13 سال و سه ماه پیش ، روز بعد چون کارکنان نیشکر هفت تپه قصد داشتند به خاطر عدم دریافت حقوق تجمع کنند و از طرفی مزرع نیشکر آن مرغوبیت هر ساله را نداشتند ساعت 11 روز شنبه 23 شهریور1387 با موتور سیکلت به مزارع نیشکر رفتم و درست کنار ریل راه آهن در حالی که قصد داشتم به شوش برگردم یک خودرو از پشت سر مرا زد و فرار کرد و رفت ، شانس آوردم که سرم به ریل راه آهن برخورد نکرد ، ده دقیقه ای بیهوش روی زمین افتاده بودم اما وقتی به هوش ,مدم غلامعلی حیدری پور سرمربی آن زمان تیم استقلال شوش که از کارکنان نیشکر بود را بالای سر خودم دیدم ، ایشان با استفاده از تلفن همراه من به خانواده ام اطلاع داد و از طریفی فوریت های پزشکی را نیز مطلع نمود ، پای راستم از زیر زانو تا مچ از هفت نقطه شکسته بود و زخم باز هم داشت که چون روی زمین افتاده بودم زخم پر از ماسه و خاک شده بود ، ابتدا مرا به بیمارستان نظام مافی شوش بردند یک شب در آن بیمارستان بستری بودم ولی پزشک معالج دکتر کیانی اصلاح طرف ما نیامد تا اینکه از طریق یکی از آشنایان توسط یه آمبولانس شخصی به بیمارستان دکتر گنجویان دزفول اعزام شدم .
این بیمارستان هفت دکتر متخصص ارتوپد داشت که یکی از آنها همین دکتر کیانی بود ، تیم پزشکی تشکیل جلسه دادند و شش نفر از آنها موافق به قطع پای من رأی دادند به جز دکتر داود یزدی که گفتم من این مصدوم را مداوا می کنم در طول 45 روزی که در بیمارستان بستری بودم 32 بار به اتاق عمل رفتم که بیش از 20 بار برای شستشو و خارج کردن خاک و ماسه در نظر گرفته شد تا این که بعد از چهل و پنج روز دکتر یزدی پای مرا فیکساتور نمود و از بیمارستان ترخیص شدم تا در خانه با غذاهای مقوی توان جسمی خود را مجددا به دست آورم .این خاطره را نشریه ی صدای کرخه به مدیر مسئولی علی سعدی منتشر کرد هر چند شخصا نسخه ای از آن ندارم ولی باید از مدیرمسئول این نشریه نهایت قدردانی را به عمل آورم .
با همین وضعیتی که داشتم یعنی با همان فیکساتور و با پوشیدن «دبیت بختیاری» که یکی از همسایه ها « پدر احمد عبدالله زاده بازیکن تیم فولاد خوزستان» آن را به من هدیه داده بود به اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی رفتم و در تالار نیایش جلسه ای با اعضای انجمن روزنامه نگاران تدارک دیدم ، آن زمان رضا ذاکری مدیریت تالار نیایش را برعهده داشت که انصافا نهایت توجه را به من داشت که جا دارد در همین مصاحبه از ایشان تشکر و قدردانی نمایم .
دوره ی هفتم رو به اتمام بود و من به خاطر وضعیت جسمانی دیگر قصد نداشتم برای هیئت مدیر کاندید شوم اما رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش گفت : « باید داوطلب شوی شما حتی با تماس تلفنی می توانی انجمن را کنترل کنی و من به شما ایمان دارم» با اسرا ایشان داوطلب شدم اما چند نفر را که از قبل می شناختم از آنها خواستم که داوطلب شوند ، چون هم با من همفکر بودند و هم بیش از دوسال از عضویتشان در انجمن سپری شده بود « اقدس آل کثیر ـ حبیب علیمرادی ـ رقیه محامی ـ خدیجه آل کثیر و مریم محمدی » پنج نفری بودند که مشوق آنها شدم تا داوطلب شوم و علاوه بر آنها 15 نفر دیگر داوطلب شدند و در نهاینا من ، مجتبی پناهی و همان پنج نفر به عنوان اعضای اصلی انتخاب شدیم ؛ قبل از رأی گیری اعضای انجمن به قصد مشورت به من گفتند : « ما به شما اعتماد داریم و انتظار داریم ا بین داوطلبین بگویید که به چه اشخاصی رأی بدهیم » ولی من بدون اینکه اسمی به زبان بیاورم گفتم خودتان در مورد سوابق و دیدگاه های هر شخص که قرار است هر داوطلب به مدت 3 تا 5 دقیقه صحبت داته باشد آشنا شوید و رأی بدهید . بر حسب اتفاق دوره ی هشتم « فعالترین ، پویا ترین و بهترین » دوره بود و از طرف مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آن زمان حجت الاسلام عباس بسی خاسته لوح تقدیر دریافت کردیم هر چند که مجتبی پناهی دوست عزیزمان در ن دوره در جلسات حضور نیافت یکی از اعضای علی البدل جایگزین وی شد . در این دوره برای اولین بار نشریه داخلی « شوش» را تواست هیئت مدیره ی انجمن روزنامه نگاران با طراحی حبیب علیمرادی در 200 نسخه چاپ و بین مدعوین منتشر کردیم که مورد تحسین همگان قرار گرفت .
یکی دیگر از خاطراتم مربوط می شود به روز سه شنبه 9 فروردین1390 یعنی 10 سال و سه ماه پیش ، جهت زیارت آرامگاه حضرت دانیال نبی(ع) و تهیه گزارش از مهمانان نوروزی به این مکان مقدس رفته بودم ؛ خیلی شلوغ بود که بلندگوی دفتر آستانه اعلام کرد : « برادر عباس کرم الهی به دفتر آستانه مراجعه نماید» بلافاصله به دفتر آستانه رفتم پرسیدیند : « شما کیف پولت را گم کرده ای؟» دست در جبم کردم دیدم از کیف خبری نیست . گفتم « بله کیفم در جیبم نیست» . کیف را به من دادند ، تمام مدارک و پول ها در کیف موجود بودند و یک کاغذ هم به محتویات کیف اضافه شده بود . کاغذ تا شده را باز کردم که نوشته بود : « من یک دزد که نه بلکه کسی هستم که به خاطر بیکاری نان شب را هم ندارم بخورم و از راه کیف قابی امورات زندگی را می گذرانم و وقتی کیف شما رو زدم و کارت خبرنگاری را مشاهده کردم ، پیش خودم گفتم این یک خبرنگار است و فریاد امثال مرا به گوش مسئولین می رساند لذا کیف را جلوی دفتر حرم رها می کنم و می روم » این را که خواندم بیشتر به ارزش کارم پی بردم و در واقع این یکی از خاطرات شیرین در دوره ی خبرنگاری من است .
بیشتر نشریات الکترونیکی را مطالعه می کنی یا روزنامه ها را ؟
هر چند که شروع کارم در خبرنگاری با روزنامه ها بوده ، اما متأسفانه به دو دلیل الان میزان مطالعه روز به روز کمتر می شود ؛ عامترین تعریف از سرانه مطالعه میانگین مدت زمانهای مطالعه یک نفر در یک شبانهروز است .
در سادهترین حالت میتوان میزان مطالعه افراد یک جامعه در یک مدت زمان با هم جمع نمود و بر تعداد افراد آن جامعه و تعداد روزهای در نظر گرفته شده تقسیم نمود. برای اندازهگیری، یک جامعه آماری در نظر میگیرند؛ متوسط مطالعه در آن جامعه را محاسبه نموده و به تمام جامعه تعمیم میدهند. البته عوامل دیگری نیز همچون تیراژ کتابها بر اندازهگیری سرانه مطالعه اثر دارد. پایین بودن سرانه مطالعه بر تولیدات فرهنگی و نویسندگان نیز به صورت عرضه و تقاضا اثر میگذارد. بر همین اساس اکثر مردم در جامعه اخبار مورد نظر را از طریق روزنامه های الکترونیک آن هم از طریق گوشی های همراه مطالعه می کنند .
می توانم بپرسم از بدو شروع به کار در خبرنگاری تا این لحظه چه احکام و یا مسئولین هایی به شما واگذار شده است ؟
اول به مسئولیت هایی اشاره می کنم که از طرف کلیه ی دستگاه های دولتی و ارگان ها و نهادهای انقلابی به من محول شده و سپس به احکام و مسئولیت هایی اشاره می کنم که از طرف نشریات یا اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به نام بنده رقم خورده است .
1 ) از روز دوشنبه 1 اردیبهشت ماه 1382 توسط برادر پاسدار علیرضا هلاکوپور فرمانده ی حوزه ی بسیج ادارات و کارخانجات و به پیشنهاد فرمانده ی پایگاه مقاومت گروه صنایع کاغذپارس بردار غلامعباس امینی کیا به عنوان «مسئول فرهنگی و پرورشی پایگاه » به مدت دوسال منصوب شدم .
2 ) ـ روز سه شنبه 9 خرداد ماه 1385 توسط برادر عبدالامیر بشکار فرمانده ی حوزه ی بسیج ادارات ، کارخانجات و اصناف سپاه ناحیه ی شوش و به پیشنهاد برادر غلامعباس امینی کیا فرمانده پایگاه مقاومت بسیج گروه صنایع کاغذپارس به عنوان «مسئول فرهنگی و پرورشی پایگاه » منصوب شدم و این مسئولیت تا روز بازنشتگی از گروه صنایع کاغذپارس ادامه داشت . همچنین در این مدت «گواهی نامه آموزش طرح معرفت بسیجیان» و « گواهی نامه ی پایان دوره ی آموزش مقدماتی بسیج » را دریافت نمودم.
3 ) ـ مسئول روابط عمومی و رابط رسانه ای حوزه ی بسیج ادارات ، کارخانجات و اصناف به مدت چهار سال در زمان برادر عبدالامیر بشکار
4 ) رابط رسانه ای معاونت روابط عمومی و فضای مجازی قرارگاه فرهنگی شهرستان شوش از تاریخ 25 اردیبهشت 1396
5 ) ـ مشاور فرهنگی و رسانه ای اداره ی ورزش و جوانان در دوره ی رشید هدایتخواه
6 ) ـ مشاور رسانه ای اداره ی آموزش و پرورش شهرستان شوش از زمان عبدالامیر خنیفر تا دوره ی احمد الباجی
7 ) ـ مسئول انفورماتیک و روابط عمومی دفتر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) شهرستان شوش در زمان خدایار رضایی میرقائد
8 ) ـ مدیر رسانه ی دفتر بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج) شهرستان شوش در حال حاضر ـ زمان دکتر عبدالحسین سرخه
9 ) ـ خبرنگار ستاد برگزاری نماز جمعه در زمان آیت الله امام تا کنون
10 ) ـ مسئول روبط عمومی شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی شهرستان شوش از سال 1394 تاکنون
11 ) ـ مسئول روابط عمومی کانون بسیج ورزشکاران سپاه ناحیه ی شوش در زمان شهید رضا محمودخانی
12 ) مسئول بازرسی کانون بسیج ورزشکاران سپاه ناحیه ی شوش تاکنون
و اما احکامی که از طرف نشریات یا اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کرده ام به شرح زیر می باشند :
1 ) ـ در روز یکشنبه 25 اردیبهشت ماه1367 از طرف حسینی مدیر مسئول روزنامه کار و کارگر به عنوان « نماینده و خبرنگار روزنامه کار و کارگر در شهرستان شوش » منصوب شدم .
2 ) ـ روز چهارشنبه 1 خردادماه 1370 طی حکمی از طرف رحیم فضیلت پور سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به شماره 2249 به همین تاریخ به عنوان « مشاور رسانه ای » منصوب شدم .
3 ) ـ در چهارشنبه 16 بهمن ماه1370 از طرف حسین فرخی مدیر مسئول ماهنامه نمایش به عنوان « خبرنگار مجله ی نمایش » برای انعکاس فعالیت های تئاتر شهرستان شوش منصوب شدم .
4 ) ـ در روز شنبه 13تیرماه1371 از طرف منصور قنوانی سرپرستی مطبوعات در استان خوزستان به عنوان « نماینده و خبرنگار نشریات گزارش هفته ، ارزش ، البرز ، گزارش فیلم ، خانواده و سرگرمی ، مجموعه ، جستجو ، تماشاگران و فجر خوزستان » منصوب شدم .
5 ) ـ در روز شنبه 1 اسفندماه1371 از طرف غلامحسین شعبانی مدیر مسئول هفته نامه دنیای ورزشدر ایران به عنوان « خبرنگار هفته نامه دنیای ورزش » منصوب شدم .
6 ) ـ در روز سه شنبه 23 بهمن ماه1375 از طرف بابائی سرپرست روز نامه رسالت در استان خوزستان به عنوان « خبرنگار روزنامه رسالت در شهرستان شوش » منصوب شدم .
7 ) ـ پنجشنبه 7 تیرماه1376 از طرف شمسی نورمحمدی مدیر مسئول هفته نامه ی روزان طی حکم شماره ی 250/ن به همین تاریخ به عنوان « خبرنگار » منصوب شدم .
8 ) ـ روز دوشنبه 30 فروردین ماه 1378 طی حکمی به شماره 6/1/252 مورخ 1378/1/30از طرف ایمان عالمی نیسی فرماندار شهرستان شوش ضمن قدردانی از زحمات 15 ساله ی مرادعلی رضوان خبرنگار شهرستان شوش در صدا و سیمای خوزستان ؛ اینجانب به عنوان« خبرنگار» و علی روسی به عنوان « تصویربردار» به مدیر کل صدا و سیمای مرکز خوزستان معرفی شدیم .
9 ) ـ روز دوشنبه 30فروردین ماه1378 از طرف مدیر مسئول روزنامه ایران ویج به عنوان « خبرنگار روزنامه ایران ویج در استان خوزستان » منصوب شدم .
10 ) ـ روز شنبه 1 اردیبهشت 1378 از طرف غلامرضا فروغی نیا سردبیر روزنامه صبح کارون به عنوان « نماینده و خبرنگار» در شهرستان شوش منصوب شدم .
11 ) ـ در روز چهارشنبه 15 دی ماه 1378 از طرف دکتر محمد جوروند رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان رئیس کانون خبرنگاران منصوب شدم .
12 ) ـ در روز شنبه 19 بهمن ماه1381 از طرف غلامرضا ابوطالبی سرپرست روزنامه کارو کارگر در استان خوزستان به عنوان « خبرنگار روزنامه کار و کارگر در شهرستان شوش» منصوب شدم .
13 ) ـ در روزجمعه 14 مهرماه1385 از طرف محمد جواد فلسفلی سرپرست روزنامه کیهان در استان خوزستان طی نامه ی مهندس سید جاسم ساعدی نماینده ی سابق شهرستان شوش در مجلس شورای اسلامی به عنوان « خبرنگار روزنامه ی کیهان در شوش » منصوب شدم .
14) ـ روز شنبه 28 آذرماه1388 از طرف حجت الاسلام ولی اله مهدی سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان « دبیر نخستین همایش استانی خبرنگار در مسیر حادثه (یادواره ی شهدای رسانه و مطبوعات) » منصوب شدم .
15 ) ـ روز سه شنبه 1 دی ماه 1388 از طرف امید حلالی مدیر خانه ی مطبوعات استان خوزستان به عنوان « نماینده ی خانه ی مطبوعات در شهرستان شوش » منصوب شدم .
16 ) ـ در روز چهارشنبه 27 مردادماه1389 از طرف امید حلالی مدیر مسئول روزنامه فرهنگ جنوب به عنوان « خبرنگار روزنامه فرهنگ جنوب در شهرستان شوش » منصوب شدم .
17 ) ـ در روز شنبه 13 شهریورماه1389 از طرف شمسی پورمحمدی مدیر مسئول روزنامه ی روزان به عنوان « نماینده و خبرنگار روزنامه ی روزان در شهرستان شوش » منصوب شد .
18 ) ـ در روز شنبه 13 شهریورماه1389 از طرف سید رسول موسوی صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه عصرکارون به عنوان « نماینده و خبرنگار روزنامه عصرکارون در شهرستان شوش و منطقه ی صنعتی هفت تپه » منصوب شدم .
19 ) ـ روز یکشنبه 14 شهریورماه1389 از طرف سیروس ممبینی مدیر مسئول و صاحب امتیاز هفته نامه آنزان به عنوان « نماینده و خبرنگار هفته نامه آنزان در شهرستان شوش » منصوب شدم .
20 ) ـ در روز سه شنبه 20 مهر ماه1389 از طرف مهندس علیرضا چرخابی مدیر مسئول هفته نامه دژپل به عنوان « نماینده و خبرنگار هفته نامه دژپل در شهرستان شوش » منصوب شدم .
21 ) ـ روز یکشنبه 17 مهرماه1390 از طرف خداریار رضایی میرقائد رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان« مسئول کمیته ی خبرنگاران و گزارشگران » دومین جشنواره ی بین المللی شعر رضوی به زبان عربی از مجموعه برنامه های نهمین جشنواره ی بین المللی امام رضا(ع) منضوب شدم.
22 ) ـ روز چهارشنبه 5 بهمن ماه 1390 ماه1391 از طرف خداریار رضایی میرقائد رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان « مسئول کمیته ی خبر ، اطلاع رسانی و مطبوعات » چهارمین همایش ملی شعر ناله های فرات » منصوب شدم .
23 ) ـ روز پنجشنبه 24 فروردین ماه1391 از طرف خداریار رضایی میرقائد رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان « دبیر و مجری سومین همایش استانی خبرنگار در مسیر حادثه » تحت عنوان « نقش رسانه ها در روشنگری و بسیج افکار عمومی» منصوب شدم .
24 ) ـ روز چهارشنبه18 مردادماه 1391 صدور کارت از طرف مدیر مسئول ایران انا با عنوان رئیس مرکز آموزش و پژوهش با شماره پرسنلی 1275
25 ) ـ روز چهارشنبه 18 مردادماه 1391 صدور حکم از طرف مدیر مسئول پایگاه خبری ایرانا اونا به عنوان « معاون خبر پایگاه خبری ایران انا » منصوب شدم .
26 ) ـ در روز پنجشنبه 17 مهرماه1393 خبرنگار نشریه صدای کرخه با صدور کارت توسط علی سعدی مدیر مسئول نشریه ی صدای کرخه
27 ) ـ در روز شنبه 1 آذرماه 1393 از طرف سیروس ممبینی صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه آنزان به عنوان «سرپرست نشریه آنزان در شهرستان شوش» منصوب شدم .
28 ) ـ در روز شنبه 25 بهمن ماه1393 از طرف شریف احمدی رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان « دبیر و سرداور» نخستین جشنواره ی داخلی « مطبوعات ، خبرگزاری ها و پایگاه های خبری شهرستان شوش» منصوب شدم که این جشنواره در 18 بخش برگزار شد
29 ) ـ از روز دوشنبه 8 تیرماه 1394 از طرف خدایار رضایی میرقائد مدیر بنیاد فرهنگی مهدی موعود(عج) شهرستان شوش به عنوان « مسئول روابط عمومی ، انفورماتیک و خبرنگار اختصاصی بنیاد» منصوب شدم .
26 ) ـ روز یکشنبه 25 مردادماه 1394 از طرف شریف احمدی رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان «مسئول کمیته ی تبلیغات و اطلاع رسانی» ششمین جشنواره ی بین المللی شعر رضوی به زبان عربی منصوب شدم .
30 ) ـ یکشنبه 1 شهریورماه 1394 از طرف سیروس ممبینی صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامه ی آنزان به عنوان « سرپرست نشریه در شهرستان شوش » برای دومین بار منصوب شدم .
31 ) ـ روز یکشنبه 8 مردادماه1396 از طرف شریف احمدی رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان «مسئول کمیته ی رسانه ، مطبوعات و تبلیغات » هشتمین جشنواره ی بین المللی شعر رضوی به زبان عربی منصوب شدم .
32 ) ـ در روزدوشنبه 20 آذرماه1396 از طرف فاطمه دیناروند سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان « مسئول واحد خبر روابط عمومی » منصوب شدم .
33 ) ـ روز پنجشنبه 15 بهمن1396 توسط عبدالامیر بشکار مسئول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستاد برگزاری دهه ی فجر شهرستان شوش به عنوان « دبیر کمیته ی هنری چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی» ستاد دهه فجر منصوب شدم .
34 ) ـ روز یکشنبه 18 آذرماه1397 از طرف علی عبدی نسب رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان « دبیر دوازدهمین همایش استانی خبرنگار در مسیر حادثه» منصوب شدم
35 ) ـ در روز سه شنبه 25 دی ماه1397 از طرف علی عبدی نسب رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش به عنوان « مسئول واحد خبر روابط عمومی » منصوب شدم .
36 ) ـ روز شنبه 20 بهمن 97 توسط عبدالامیر بشکار مسئول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستاد برگزاری دهه ی فجر شهرستان شوش به عنوان « دبیر کمیته ی هنری چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی» ستاد دهه فجر منصوب شدم .
37 ) ـ روز پنجشنبه 17 بهمن1398 توسط عبدالامیر بشکار مسئول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستاد برگزاری دهه ی فجر شهرستان شوش به عنوان « دبیر کمیته ی خبر و اطلاع رسانی چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی» ستاد دهه فجر منصوب شدم .
38 ) ـ روز سه شنبه 14 بهمن ماه 1399 توسط عبدالامیر بشکار مسئول شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستاد برگزاری دهه ی فجر شهرستان شوش به عنوان « رئیس کمیته ی خبر و اطلاع رسانی چهلمین سالروز پیروزی انقلاب اسلامی» ستاد دهه فجر منصوب شدم .
شایان ذکر است به مناسبت های محتلف خصوصا روز خبرنگار و دهه ی مبارک فجر از طرف کلیه ی مدیران دستگاه های دولتی و بعضا شرکت های خصوصی مفتخر به دریافت لوح تقدیر شده ام .
از نظر اعتقادی به چه سمتی گرایش داری و آیا جز حزب های سیاسی دارای مجوز هستی ؟
اعتقاد همه ی مسلمین جهان چه شیعه و چه سنی دین مبین اسلام است از حضرت آدم تا خاتم انبیاء حضرت محمد مصطفی(ص) انبیای ما هستند و ائمه ی اطهار از امیر المؤمنین حضرت امام علی (ع) تا حضرت ولیعصر(عج) و در حال حاضر امامین انقلاب اسلامی به عنوان نواب صاحب الزمان(ع) راهنما و هادیان ما در زندگی هستند، اما از نظر این که نام گرایش و حزب را به کار بردید جز هیچ حزبی نیستم و با گرایش های چپ و راست یا اصولگرا و اصلاح طلب کاری ندارم و خود را انقلابی و ولایی می دادم ، سرباز بسیار ناچیز و کوچکی از ولایت از مورد قبول حضرت آقا قرار گیرم . چون غیر از این به بی راهه رفتن است .
یک بار دیگر از شما انتظار دارم اشاره ای به پیشکسوت مطبوعات داشته باشید تا کسی از قبل نیوفتاده باشد و فردا به شما گله مند نشوند ؟
پیشكسوتان، چراغهای فروزندهای هستند كه فرا راه «نونهالان، نوجوانان و جوانان» غیور در تمام رشته های « فرهنگی ، هنری ، ورزشی ، مذهبی ، دفاع مقدسی و اقتصادی و حتی علمی » این مرز و بوم قرار دارند و ارج و احترام به پیشكسوتان، از آن جهت ارزشمند و مهم است كه در ابعاد مختلف، «سرمایههایی پویا، زنده و در دسترس» برای بهرهگیری و راه سپردن كسانی هستند كه «تازه گام در دنیای قهرمانی و پهلوانی و نام آوری» گذاشتهاند.
می گویند از میان هفت جوجه بلبل یكی بلبل می شود و شش تای دیگر 'تیرشنگ' یا شبیه بلبل. این گفته چقدر راست و به واقعیت نزدیك باشد حرفی نیست ولی می توان گفت كه به هر «ورزشكار یا هنرمند و روزنامه نگار» پا به سن گذاشته ای پیشكسوت می گویند اما به معنای آنچه در فرهنگ ورزش و هنرمورد نظر است و احترام برانگیز می شود پیشكسوت خود دنیا و عالم دیگری دارد. هستند افرادی كه در گذشته ورزشكار ، هنرمند یا روزنامه نگار بوده و موقعیتی را به دست آورده اند ولی اگر نامشان فراموش شود بهتر است. از بسیاری اگر هرگز زیاد یاد نشود كاری منطقی و مورد پسند انجام می پذیرد.هر شخص نمی توامد پیشکسوت و الگو باشد .«پیشکسوت» یکی از عبارات مقدس جوامع بشری است. کسی که در کسوتی ، سالها عمر خود را صرف خدمت کرده است. این عبارت را می توان با عبارات دیگر همنشین و مترادف کرد؛ اما هیچ عبارتی را نمی توان به درستی جای آن گذاشت. مثلا قهرمان، پیشرو، مبتکر، شروع کننده یا هر عبارت دیگر ، تنها بخش کمی از مفهوم بزرگ پیشکسوت را می رساند و لذا پیشکسوت صرفا کسی نیست که سنی از آن گذشته باشد و یا مدت طولانی کار خاصی را انجام داده باشد؛ چرا که مفهوم پیشکسوت با مفاهیم عالی و اخلاقی ملازمت جدی دارد .
از این رو باید پیشکسوتی را درجه ای از اخلاق و دانایی و ثبات قدم دانست . کسی که نه فقط عمر خود را صرف انجام کاری کرده است، بلکه در جریان کار خود، به دیگران آموزش داده و شاگردانی تربیت کرده است، باعث توسعه آن فن یا هنر شده است و ازهمه مهمتر، بزرگی او فقط در بخش فنی نیست، بلکه از نظر اخلاق و رفتار نیز به الگویی تبدیل شده است که وی را قابل احترام و حتی تا حد تقدس می برد.
«پوریای ولی، جهان پهلوان تختی، سردار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی ، شهید دکتر چمران و دیگر شهدا و…» از جمله مهمترین شخصیت هایی هستند که از میان عامه مردم آنها را گرامی می داریم و مورد ستایش قرار می دهیم هر چند کسی چون شادروان تختی، سن و سال زیادی هم نداشت؛ اما اکنون ، پیشکسوت پیشکسوتان و قهرمان ملی و الگوی جوانمردی است. این نکته نشان می دهد که پیشکسوتی لزوما در بند سن و سال نیست و هستند کسانی که با سن کم، پیشرو فن و اخلاق هستند. فن و اخلاق. این دو کلمه جادویی است که ترکیب آنها می تواند یک پیشکسوت قابل احترام بسازد . صرف داشتن فن ممکن است شهرت بیافریند اما محبوبیت نمی آورد. محبوبیت زمانی می آید که فرد در قلب دیگران بنشیند و گرنه هر قدردانی و تشویق و پاداش مصرف چند روزه خواهد داشت و ماندگار نمی شود. این است که سخن گفتن از پیشکسوت و مصادیق آن کمی سخت است. به قول حافظ که گفته است :
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سکندری داند
نه هر که طرف کله کج نهاد و تند نشست
کلاه داری و آیین سروری داند
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن
که دوست خود روش بنده پروری داند
غلام همت آن رند عافیت سوزم
که در گداصفتی کیمیاگری داند
وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی
وگرنه هر که تو بینی ستمگری داند
بباختم دل دیوانه و ندانستم
که آدمی بچهای شیوه پری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
مدار نقطه بینش ز خال توست مرا
که قدر گوهر یک دانه جوهری داند
به قد و چهره هر آن کس که شاه خوبان شد
جهان بگیرد اگر دادگستری داند
ز شعر دلکش حافظ کسی بود آگاه
که لطف طبع و سخن گفتن دری داند
یعنی ؛ اینطور نیست که هر کس چهره اش فروزان و درخشان شد، راه و رسم دلبری را بداند و هر کس که آیینه ای بسازد. جهانگیری اسکندر را بتواند . در مقابل نیکی ها و کارهای خوبی که انجام می دهی توقع مزد مادی نداشته باش و بدان که خوب بودن هنر است و اسرار بسیاری در زندگی نهفته که برای هر کس قابل فهم نیست. نفوذ در دیگران تنها با خوبی و مهربانی ممکن است و به تو هشدار می دهم که کسانی که در مقابلت ادعای عاشقی می کنند عاشقان واقعی نیستند. از آنها برحذر باش.
اما چون گفتی ممکن است کسی گله مند باشد و یا انتقاد کند به جز اشخاصی که قبل از من در رسانه و مطبوعات شروع کرده و احترام آنها برای من بسیار واجب و لازم است برخی از عزیزان با اندک زمامی بعد از من وارد این عرصه شده اند که لازم است به نام آنها هم اشاره کنم « علی روسی خبرنگارسیمای مرکز خوزستان که بعد از مراد علی رضوان فعالیت خود را آغاز کرد ، مجتبی پناهی خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) و همکار علی روسی در سیمای مرکز خوزستان و مدیر روابط عمومی شرکت پاستوریزه ی شیر پگاه خوزستان ، سمیه اکبری که خبرنگاری خود را با روزنامه ی فرهنگ جنوب و پایگاه خبری شوشان آغاز کرد و اکنون مدیر روابط عمومی گروه صنایع کاغذپارس و شرکت پارس طبیعت است ، علی سعدی مدیر مسئول نشریه ی صدای کرخه و رئیس اداره ی امور عشایر شهرستان شوش ، فاطمه سواری که کار خود را با همین نشریه ی صدای کرخه آغاز کرد ، خبرنگار روزنامه عصرکارون بود ، با خبرگزاری فارس و مدتی هم با پایگاه خبری صبح شوش فعالیت داشت و اکنون مدیر روابط عمومی شهرداری شوش است ؛ عواطف حیدری صدر از خانواده ی معظم شهدا که مدتها در بخش عربی رادیو اهواز فعالیت داشت و الان به استان تهران هجرت نموده است ، داریوش حسين عرب نماينده و خبر نگار جهان اقتصاد و خبرنگار كارو كارگر که بعدها به عنوان مدیر روابط عمومی اداره ی راه و شهرسازی مشغول به کار شد ، ایرج یگاه سرپرست جهاد اقتصاد در استان خوزستان ، داریوش پارسا خبرنگار هفته نام ی فجر و مدتها خبرنگار روزنامه ی کارون که در سوابق کاری خود مدیر روابط عمومی شبکه ی بهداشت و درمان هم بوده است ، برادران فرزین و جواد یارمحمدی که مدتها به عنوان خبرنگار روزنامه ی کار و کارگر با من همکاری داشتند و بعدها شعبه ی شماره ی دو نمایندگی روزنامه ی کار و کارگر را در شهرک سلمان فارسی افتتاح نمودند ، سید مهدی موسوی که گزارشگری خود را با شبکه ی جهانی الاهواز آغاز کرد ، به عنوان مدیر روابط عمومی شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه مشغول به کار شد و اکنون خبرنگار سیمای مرکز خوزستان در شهرستان کرخه است»
در انجمن روزنامه نگاران غیر از تنظیم خبر و تشکیل کارگاه های آموزش خبرنگار و گرامیداشت روز خبرنگار آیا برنامه های دیگری هم داشته اید ؟
بله ، ما برنامه های فرهنگی زیادی در ادوار مختلف با حضور سخنرانان و مهمانان استانی داشته ایم که به صورت فهرست وار به آنها اشاره می کنم :
1 ) ـ برگزاری هشت دوره همایش استانی خبرنگار در مسیر حادثه به مناسبت شهدای رسانه در 14 آذر هر سال
2 ) ـ برگزاری پنج دوره همایش استانی روز جهانی مطبوعات در 13 اردیبهشت هر سال
3 ) ـ برگزاری شش دوره تجلیل از روابط عمومی های برتر ادارات در روز ملی ارتباطات و روابط عمومی
4 ) ـ برگزاری پنج دوره تجلیل از زوج های خبرنگار در سالروز ازدواج حضرت امام علی(ع) و حضرت فاطمه ی زهرا(س)
5 ) ـ راه اندازه ی جهادگران خبر طی شش سال متوالی و عزیمت به روستاها جهت شناسایی استعدادها و بعضا نارسائی های روستا که به علت عدم همکاری مسئولین دیگر این پروژه بایگانی شد هر چند اخیرا سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی از راه اندازی مجدد این پروژه استقبال کرده است .
6 ) ـ برگزاری چهار دوره همایش استانی روز جهانی مطبوعات در چهار سال متوالی
7 ) راه اندازه ی 17 اکیپ 5 نفره ی خبرنگاری به صورت همزمان طی ده سال متوالی در تعطیلات نوروزی و اعزام به مناطق زیادتی و گردشگری جهت نظرسنجی از مهمانان نوروزی
8 ) ـ برگزاری سه دوره همایش تجلیل از خانواده ی شهدای خبرنگار و خفتگان در خاقتگان در خاک .
9 ) ـ برگزاری چهار دوره تجلیل از خانواده های اصحاب رسانه و مطبوعات پیشکسوت به مناسبت «روز خانواده و تكريم از بازنشستگان» طی چهار سال متوالی .
10 ) ـ تشکیل اتاق فکر متشکل از 17 کارگروه تخصصی با دعوت از فرهیختگان دارای مدارک « دکترا ـ کارشناسی ارشد و کارشناسی) و ارائه ی راهکار به دستگاه های متقاضی .
11 ) ـ برگزاری دوازده/12 دوره انتخابات هیئت مدیره و بازرسان انجمن روزنامه نگاران .
12 ) ـ عزیمت جمعی از اعضای انجمن روزنامه نگاران به تهران و بازدید از صحن علنی مجلس شورای اسلامی با پیگیری های مجتبی پناهی و داریوش حسین عرب .
همچنین به مناسبت های مختلف از جمله « هفته ی دولت ـ هفته ی دفاع مقدس ، هفته ی بسیج ، هفته ی تربیت بدنی و ورزش ، دهه ی مبارک فجر ، دهه ی اول محرم و..... علاوه بر اعزام خبرنگار جهت پوشش خبری از رویدادها با روئسای اداراتی که تمایل به مصاحبه داشته اند نشست خبری داشته ایم .
آیا در شهرستان شوش کیوسک فروش مطبوعات هم وجود دارد ؟
در حال حاضر در سطح شهر شوش « نمایندگی روزنامه کیهان به نمایندگی علیرضا سیلانی نبش سالن اجتماعات امور تربیتی ـ کیوسک فروش مطبوعات و نمایندگی روزنامه ی کارون به نمایندگی عبدالکریم راشدی نبش میدان شهدای هفتم تیر و نمایندگی روزنامه ی جام جم به نمایندگی محمد خدادادی در زمین شهری شمالی» ؛ نمایندگی و یا کیوسک دیگری وجود ندارد در حالی که در سال 1378 زمانی که دکتر محممد جوروند رئیس اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش بود 17 کیوسک فروش مطبوعات در شهر شوش ، شهرک سلمان فارسی و کوی ابوذرغفاری وجود داشت .
به چه دلایلی تعداد کیوسک های فروش مطبوعات کاهش یافته است ؟
آن زمان هنوز شورای اسلامی شهر و روستایی وجود نداشت و کیوسکداران فروش مطبوعات بابت نصب کیوسک خود کرایه ای پرداخت نمی کردند اما با روی کار آمدن شورای اسلامی شهر و روستا خصوصا از دوره ی اول به بعد پرداخت کرایه نیز شامل کیوسکداران فروش مطبوعات نیز شد لذا یکی پس از دیگری این کار را کنار گذاشتند البته مدیران کیوسک ها در کنار مطبوعات انواع تنقلات ، نوشت افزار و حتی سیگار را به فروش می رسانندکه انصافا مستحق پرداخت کرایه بودند اما تنها کیوسک فروش مطبوعات به نمایندگی عبدالکریم راشدی که نبش میدان شهدای هفتم تیر قرار دارد به جز مطبوعات چیز دیگری را به فروش نمی رساند و چون عرصه ی محصولات فرهنگی آنچنان سودی ندارد می بایست از پرداخت کرایه معاف شوند .
چنانچه حرف ناگفته ای دارید که انتظار داشتید ما بپرسیم ولی نپرسیدیم با مخاطبین در میان بگذارید ؟
- در پایان ابتدا از همه مسئولان فرهنگی شهرستان شوش درخواست می کنم از رسانه های سالم و اثرگذار منطقه و خبرنگاران بی ادعا حمایت بیشتری به عمل آورند و برای فعالیت های رسانه ای ارزش بیشتری قائل شوند چرا که فعالیت رسانه ها اگر به صورت سالم انجام شود ، به شدت در توسعه و پیشرفت اجتماعی موثر است ، همچنین انتظار دارم هم به مسئولین روابط عمومی های خود بگویند که نهایت همکاری را با خبرنگاران داشته باشند و هم خودشان از مصاحبه با خبرنگاران تفره نروند ، خبرنگاران هم از جنس همین مردم هستند . یک توصیه هم به خبرنگاران جوان و تازه کار دارم اولا از این که به جمع ما ملحق شده اید بسیار خوشحال و خرسندم اما در تنظیم خبرهای شما یک سری ایرادها وجود دارد که یا در دوره های آموزش خبرنگاری شرکت کنید که این نقیصه ی کوچک برطرف شود و یا با بزرگان رسانه مشورت کنید ، در خبری که تنظیم می کنید از واژه های « آقا ـ جناب آقای ـ خانم ـ سرکارخانم ـ محترم و...» جدا خودداری کنید و تا زمانی که مطمئن نشده اید طرف دکتر یا مهندس است از این واژه ها هم به کار نبرید ، استفاده کردن از این واژه ها در ردیف کار مسئولین روابط عمومی ها است آن هم برای تنظیم صورتجلسات نه تنظیم خبر ؛ تنها «انبیاء ـ ائمه ی اطهار(ع) و امامین انقلاب » هستند که هر واژه ی خوبی برای آنها به کار ببریم به جا و درست است .
اما نکته ی پایانی من در بخش دوم مصاحبه این است که همه ی مسئولین و مردم می دانند که این حقیر به خاطر دیابت پای راستم را از زیر زانو از دست داده ام هر چند فعلا دوران درمان را دارم می گذرانم ولی بی شک دو ماه دیگر به خاطر اینکه دوباره به جامعه برگردم نیاز به تروتز« پای منصوعی » دارم و نا به گفته ی پزشک معالج در حال حاضر هزینه ی آن 20 میلیون تومان است که پرداخت آن در توان من نیست ، هر چند دکتر عدنان غزی فرماندار شهرستان شوش ، مهندس یوسف زمانی فرماندار بهبهان و برخی از مسئولین قول مساعدت داده اند و یا سید مجید علوی مسئول نظارت و بازرسی جمعیت هلال احمر خوزستان نیز گفته است که با نازل ترین قیمت بهترین پروتز را برای من در نظر می گیرند ، ضمن تشکر از این بزرگواران امید است این قول ها عملی شود تا باز بتوانم به جامعه برگردم و به شوش خدمت رسانی کنم . ان شاءالله . از شما خبرنگار تلاشکر که برای دومین بار وقت خود را به من اختصاص دادید تشکر و قدردانی می کنم .