به قلم ـ عباس کرم الهی
با پیشنهاد انستیتو بینالمللی تئاتر در سال ۱۹۶۱، هر ساله روز ۲۷ مارس به عنوان روز جهانی تئاتر گرامی داشته میشود. پیام سالانه این روز هر سال توسط یکی از صاحب نظران و هنرمندان عرصه تئاتر انتخاب میشود و به تأثیر و تقابل تئاتر در عرصه بینالمللی اختصاص دارد .
و در جلسه ی ۷۸۳ شورای عالی انقلاب فرهنگی که 20 شهریور 1395 برگزار شد ، روز ۷ فروردین ماه را به عنوان روز ملی هنرهای نمایشی اعلام و و در تقویم رسمی کشور ثبت شد .
تئاتر هنري بسيار قديمي از زمان قرون وسطي وجود داشته است ولي سينما در حقيقت سالها بعد پديد آمد و در ابتدا ي کار به علت هجوم سيل عظيمي از مردم به سوي اين هنر که برايشان جذاب بود باعث گشت کار تئاتر کسادگردد و مخالفاني براي سينما قد برافراشتند و آن را ضدخلاق و ترويج دهنده فساد دانستند و در حقيقت نوعي جنگ ميان نهاد قديمي و جديد پديد آمد و بالاخره سينما پيروز شد با وجود سنگ اندازهاي زياد و ماندگار شد . و در سال 1379 در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران بود که 21 شهریور ماه به عنوان «روز ملی سینما» شناخته شد و هر سال جشن خانه سینما در این روز برگزار می شود و 21 شهریور ماه به عنوان روزی نمادین وارد تقویم شد.
اما در این مقاله قرار است ازهنر تئاتر چند سطی را به رشته ی تحریر درآورده و در اختیار خانواده ی بزرگ تئاتر شوش ، خصوصاً « مدیران تولید ـ کارگردانان ، دستیاران کارگردان ، بازیگران و عوامل فنی گروه تئاتر اندیشه »از طریق پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز و وبلاگ گروه قرار دهم .
تئاتر در ایران به نمایش نیز معروف است و در کشور ما در مراسم های مذهبی و همینطور جشن ها برای شناساندن و آشنا کردن مردم با وقایع تاریخی و یا جامعه چه تلخ و چه شیرین به اجرا در می آید. تاریخچه ای که برای تئاتر بیان شده است به هزاران سال قبل از میلاد مسیح بوده که از یونان و رم باستان شروع شده است. همینطور شروع شدن تئاتر در ایران از سال ۱۲۹۰ هجری شمسی با شروع از تکیه گاه ها ذکر شده است. و در شهرستان شوش قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از سال 1346 با وجود بازیگرانی نظیر « زنده یاد حمید مهرآرا » و « سید جلال حسینی » آغاز شد .
تئاتر شهرستان شوش بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال 1362 «یک سال بعداز» عملیات ظفرمند فتح المبین کاملا خاموش شد چون شوش در این مدت خالی از سکنه بود و هنرمندان این دیار به دیگر شهرهای دور و نزدیک رفته بودند ؛ و از سال 1362 تا 1368 که بخشی از شهرستان شوش بود در حد نمایش هایی به مناسبت دهه ی مبارک فجر محدود بود اما در کنار سید جلال حسینی هنرمندانی نظیر « عبدالحسین رسته خاک ، عبدالمحمد علیزاده ، عباس کرم الهی ، علی محمد طولابی ، عظیم سلیمی نژاد ، حسین یلالی ، حسین نجاتی ، محمدرضا ناصری ، علیرضا ریماز ، فرهاد حسین پور ، خضیر عموری و... » چراغ تئاتر شوش و هفت تپه مجدداً روش شد .
اوج تئاتر شوش از سال 1367 تا پایان سال 1389
با آمدن زنده یاد « بهمن عیوق به تئاتر شوش و وجود « عباس کرم الهی ، عبدالحسین رسته خاک ، یعقوب سلیمی خواه ، عبدالمحمد علیزاده ، «زنده یاد غلامعلی پورطالب » ، سید جلال حسینی ، ماهزاده امیری و مریم بهرمان » به عنوان هسته ی مرکزی ، شبعه ی انجمن نمایش در شهرستان شوش تأسیس شود و اولین گروه تئاتر شوش نیز با نام اندیشه در سال 1368 متولد گردید ؛ قبل از آن تئاتری های شوش نمایش هایی نظیر « چیزی مثل کیمیا و بازگشت از قلمرو شیطان نوشته ی سید جلال حسینی ، سیری در کاخ صدام ، صدام بالاتر از هیتلر ، سیاه بازی ارباب خسیس با استفاده از کتب نمایشی ، بیگاه مقصر ، فضولباشی ، کافه ی بهار و کنفرانس نوشته ی عباس کرم الهی ؛ بنگاه بدون مالیات نوشته حسین نجاتی و .... » در سالن سینما سابق ، حسینه ی اعظم و در محوطه ی باز اجرا شده بود ، اما با تشکیل انجمن نمایش می توان گفت اولین نمایش رسمی شهرستان شوش نمایش مردآزما بود که در پنج مقطع زمانی مختلف هم اجرای عمومی گردید و هم در جشنواره هشتم تئاتر استان خوزستان ، اولین جشنواره لاله های سرخ اندیمشک و جشنواره ادبی هنری روستا در تهران به ترتیب به کارگردانی بهمن عیوق ، عبدالحسین رسته خاک و سید جلال حسینی اجرا شد و برای آخرین به کارگردانی عباس کرم الهی در تالار نیایش به مدت 10 شب اجرای عمومی گردید .
تئاتر شهرستان شوش در این سال های اشاره شده ؛ سه بار به جشنواره تئاتر کارگران کشور ؛ پنج بار به جشنواره ی تئاتر فرزندان شاهد ، شش بار به جشنواره های تئاتر دانش آموزی استان خوزستان و چهاربار به جشنواره ی تئاتر استان خوزستان در شهرستان های « ماهشهر ، آبادان ، اهواز ، مسجدسلیمان و شوشتر » را پیدا کرد و عناوین « نمایشنامه نویسی ، کارگردانی ، بازیگری ، موسیقی و طراحی صحنه » را دریافت نمود . یک بار هم اجرای جشنواره ی داخلی را در محوطه ی باز اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی با اجرای هر شب یک نمایش شامل « خرس به کارگردانی عبدالحسین رسته خاک ، پنجره ای بر بادها به کارگردانی سید جلال حسینی ، بادبانها به کارگردانی غلامرضا پورطالب ، حکایت همچنان باقیست به کارگردانی عباس کرم الهی و معلم آینه ی زمان به کارگردانی قاسم حاصلی » را اجرا نمود و در کنار آن موسیقی سنتی با حضور خوانندگانی از استان لرستان به اجرای قطعات خود پرداختند .
در این سال ها ؛ « زنده یاد بهمن عیوق ، سید جلال حسینی ، عباس کرم الهی ، زنده یاد غلامعلی پورطالب ، زنده یاد جعفر طالبی و دکتر محمد جوروند » ریاست ادوار مختلف انجمن را بر عهده داشتند .
تحویل در تعزیه ی شوش و استمرا فعالیت های نمایش از سال 1389 تا کنون :
مدیریت تئاتر شهرستان شوش از سال 1389 تاکنون به ترتیب به عهده ی « حسین یلالی ، هادی برسیم ، رضا طاهری و صادق اسماعیلی فر » بوده است ؛ تعزیه ی بزرگ حسینی شهرستان شوش بعد از این که ثبت ملی شده بود ؛ انجمن نمایش هم بر آن شد که گروه های تعزیه را هم توسعه دهد و هم حمایت نماید به طوری که شهرستان شوش علاوه بر مرکز شوش و شهر حر و جریره ی سید محمد که از سال ها قبل مبادرت به اجرای تعزیه می پرداختند ؛ در « روستای شهید دانش ، کوی سلمان فارسی ، منطقه ی صنعتی هفت تپه ، روستای عبدالله رضیع ، چنانه ، فتح المبین و...... » با تشکیل گروه به جمع تعزیه خوانان شوش اضافه شدند و در بخش تعزیه ی سنتی نیز با تشکیل گروه های « سنتی ، صوت الغریب ، جنت الحسین(ع) ، بیت الاحزان ، مدافعان حرم و... » این بخش نیز رونق گرفت و در سوگواره های استانی و کشوری موفق به کسب عناوین بازیگری و کارگردانی شد .
در بخش جشنواره ی تئاتر به زبان عربی شهرستان شوش بارها خوش درخشید و برای اولین بار جشنواره تئاتر پلاتویی اجرا شد ، برای سید جلال حسینی جشن 70 سالگی گرفته شد و پلاتوی تالار نیایش به نام این پیر تئاتر نام گذاری شد ، این تلاش ها به ترتیب مرهون زحمات « حسین یلالی ، هادی بریسم و رضا طاهری بود .
و اما بعد از دوره ی رضا طاهری ، صادق اسماعیلی فر سکان تئاتر شوش را در اختیار گرفت و در اولین گام تلاش هایی که برای ساخت سکو در دوره ی قبل آغاز شده بود تکمیل گردید و تعزیه ی سشکویی هم به دیگر افتخارات هنرهای نمایشی شهرستان شوش افزوده گردید . اجرای دهمین همایش ملی تعزیه و آیینهای نمایشی نیز یکی دیگر از افتخارات انجمن هنرهای نمایشی بود که در بقعه ی امامزاده عبدالله بن علی(ع) و دعبل خزایی شاعر اهل بیت(ع) به مرحله اجرا در آمد .
تعداد گروه های ثبت شده تا قبل از دوره ی جدید هفت گروه « اندیشه ، سایه سار ، بچه های ایرونی ، مهتاب ، سنتی ، صوت الغریب و جنت الحسین(ع) » بود و در این دوره گروه تئاتر « آپادانا » به جمع آنها اضافه شود و طبق گفته ی رئیس انجمن هنرهای نمایشی در سال 1397 قرار است بر این تعداد افزوده شود .
و اما به عنوان عیدی خود به بازیگران گروه تئاتر اندیشه به اختصار در مورد بازیگری جملاتی را تقدیم می کنم :
بازیگری در تئاتر بسیار کار سختی است و جوری نیست که مانند سینما با مراجعه به چندین فیلم حرفه بازیگری را یاد بگیرند و یا حتی چندین کتاب را مطالعه کنند و علم آن را فرا گیرند، چون تصویری از اجرای تئاتر ضبط نمی شود و فقط باید به نمایشنامه ها مراجعه کنند تا چیزی فرا گیرند بازیگری در تئاتر کاری دشوار است. خیمه شب بازی یا نمایش عروسکی یکی از زیرشاخنه ها هنر تئاتر به شمار می رود. همینطور نقالی و رو حوضی نمونه هایی از هنر نمایشی ایران به شمار می روند. برای درمان مشکلات روحی و روانی راه های درمانی زیادی وجود دارد که یکی از این راه ها تئاتر درمانی است.
تئاتر چیست؟
تئاتر رفرمیستی روشن فکر نمای ما یا با دست آویز قرار دادن جمعیت و یا به سبب نداشتن ارتباط مردم با تئاتر، از مخاطب واقعی فاصله گرفته است. از سویی، دولتمردان ما، آن چنان که به سینما و ادبیات عشق می ورزند، رغبتی به تئاتر ندارند. به این دلیل این هنر در این حیطه به جرأت می توان گفت دچار معضل است. انگار همه ما در خلأ صحبت می کنیم. به همه این گفته ها، این کلام را هم اضافه کنید که؛ تفکری خاص در این مقطع نمی تواند مستقیماً به «ایران»، «مذهب» و تئاتر ایرانی حمله و با زیرکی و دفاع بد از حقیقت خوب تأثیر ویرانگر طراز اول خود را به خوبی ایفا می کند و چون موریانه در مراکز تصمیم گیری و مجامع تئاتری حضور یافته و جماعت تئاتری ما هوراکش تز هواداران قبله غیر شده اند. مفهوم معنای تراژیک تئاتر و زندگی تئاتری ایران در همین نکته نهفته است که همه ما می دانیم و همه به آن اقرار و همه در خلوت از آن انتقاد می کنیم اما در جمعیت برای هماهنگ شدن با جمع، هوراکش تفکری هستیم که هنوز از درک مفهوم تئاتر که ریشه و تبارش در مذهب است عاجز است.
تاریخچه تئاتر:
تئاتر و درام در یونان باستان هنگامی که تمدن های خاور نزدیک و مصر شکوفا می شدند، دیگران در همسایگی آنان تازه قدم در راه تحول می نهادند. مهمترین این تمدنهای نوپا، از نظر بررسی ما، «تمدن اژه ای» است که پیشاهنگ تمدن یونانی بود. «فرهنگ مینوسی» که از سال ۲۵۰۰ تا ۱۴۰۰ پیش از میلاد حضرت مسیح در جزیره ی کِرت شکفته بود، در اثر زمین لرزه یا آتش سوزی فاجعه آمیزی ویران شد، و اطلاع کمی از چگونگی آن در دست است. پس از آن، تمدن میسنی توسط مهاجمان شمالی نابود شد، و عصر تاریک از ۱۱۰۰ تا ۸۰۰ پیش از میلاد آغاز گردید.
این تمدن باستانی اژه ای تأثیر مستقیم زیادی در تحول تئاتر نداشت، اما تئاتر غیر مستقیم آن فوق العاده زیاد بود، زیرا خدایان، قهرمانان و تاریخ همین مردم بود که مواد اولیه ی ایلیاد و ادیسه ی هومر و اکثر درام های یونانی را فراهم آورد. از این رو این تمدنها به جهات مختلف زیربنای ادبیات غرب به شمار می آیند. تمدن یونان که اولین دوران بزرگ تئاتر را عرضه کرد، به تدریج از سده ی هشتم تا ششم پیش از میلاد شکل گرفت. واحدهای بزرگ سیاسی این تمدن «پولیس» نامیده می شدند.
بازیگری در تئاتر
برای بازیگری در تئاتر پیش زمینه هایی لازم است تنها استعداد و علاقه پیش برنده نخواهد بود آموزش تئاتر با مراجعه به کتاب ها یا مرور آثار برتر تاریخ میسر نیست. تئاتر هنری است که سینه به سینه منتقل می شود.
شغل یک نفر نجاری است. پیشه ی یک نفر طبابت است. کار یک نفر دیگر … خیلی ها هم شغلشان هنر است. نقاش هستند، شاعر هستند، مجسمه سازند، طراح لباس و پارچه اند، نویسنده ی داستان و نمایش نامه اند، … اما در فارسی ترکیب هنرپیشه فقط برای بازیگران به کار می رود. Actor یا Actress در فارسی به مفهوم بنیادین کلمه ترجمه و گرته برداری نشده است. Actor یا Actress کسی است، که فعل یا عملی را به حرکت در می آورد.
بازیگری تئاتر با آنچه در قاب سینما و تلویزیون به عنوان اولین وسایل ارتباطی به نگاه و ذهن هر انسانی منتقل می شود ،تفاوت دارد. اولین تصاویری که از مفهوم نمایش برای همه ی آدم ها، شکل می گیرد در کودکی اتفاق می افتاد و از راه تلویزیون و سینما است. اما آنچه در تئاتر به مفهوم بازیگری وجود دارد، مستلزم پیچیدگی های خاصی است. بازیگر تئاتر پیش از آن که بر اساس علاقه و حتی استعدادش، امکان موفقیت داشته باشد، به مطالعه و تمرین نیاز دارد. تئاتر مثل سینما یا هر هنر دیگری نیست که نمونه های ثبت شده داشته باشد و هنرجوی آن در مدت کوتاهی با مراجعه به آثار به جا مانده نمونه هایی را ببیند و از آن ها الگوبرداری کند.
بازيگري با تمام وجود چهره ، قيانه و صداي خود هنر آفريني مي کند وظيفه ی او اين است که خويشتن را با نقشي که به عهده دارد يکي سازد ، صدا، طرز سخن گفتن حالتهاي قيافه و به طور کلي همه ی اعمال و انديشههاي او با نقشي که دارد تطبيق کند بازيگر که خود موجود زنده است و ا ز خود اخلاقي و رفتاري دارد بايد همه آنها را فراموش کند و همه وجود وضع قيافه و همه چيز و حتي احساس ديگري را نشان دهد و نقش يک انسان ديگر را باز ي کند . بازيگر مثل هر انسان زنده صاحب صدا و چهره و قيافه و حالتي است که با سرشت او آميخته است و متخصص به خود اوست .
1 ـ بازيگر اين همه را تغيير ميدهد تا بتواند خودش را با نفش که به عهده اش مي گذارند تطبيق دهد. با توصيف هگل در ورد بازيگري مي توانيم بفهميم که بازيگري کار چندان آساني نيست وا ز خود گذشتگي بسيار مي خواهد ولي نگراني بي مورد است زيرا اگر فنون اين هنر را بياموزيم کار تا اندازه اي بسيار زياد آسان مي شود باقي مي ماند تجربه شخصي فرد البته اين نکته نيز حائز اهميت مي باشد که تکنيک تنها شرط نيست بلکه استعداد نيز دروجود افراد بايد باشد.
2 ـ در بازيگري برروي صحنه مانند هر رشته هنري ديگر تکنيک در تکامل شکل بازي موثر است و به همين دليل تکنيک چهارچوبي است که بر مبناي آن بازيگر نقش حددرا بناي موثر است و به همين دليل تکنيک چهارچوبي است که بر مبناي آن بازيگر نقش خود را بناي مينهد و پايه اساس محکي دارد و هرزمان که به مشکلي برخورد ميتواند به آن تکنيک تکيه کند.
استانسيلاويسکي ؛ به ما اينطور تعليم ميدهد که بازيگر بايد در تمام مدت بازي از فکر اصلي که پشت شخصيت که او نقش او را ايفا ميکند نهفته است آگاه باشد و اين را مقدم ترين وظيفه خود بداند تکنيک در واقع وسيله علمي بازيگر است و به او کمک مي کند که از عهده وظيفه مهمي بر آيد .
آگاهي برتکنيک به بازيگر استعداد تدبير و کارداني مي بخشد و به قوه خيال او پروبال مي دهد ولي از طرفي ديگر اگر بازيگر فقط مهارت عملي نه استعداد ذاتي داشته با شد وتکنيک او هر چه قدر هم پربار باشد به او کمکي نميتواند کمکي کند و اين مسئله تکنيک در تئاتر بسيار مطرح تر مي باشد زيرا بازيگر حالت خود را براساس نمايشنامه هاي مختلف عرض مي کند و اين کار نياز منديک نوع قابليت انطباق است که با تجربه بدست مي آيد گاهي اوقات اجراي مکرر در نقش زيبايي.
تکنيک او را قوي مي گرداند ولي انگيزه اي که دراراي نقش مي باشد فراموش کند در غير اينصورت بازي او به سوي کليشه کشيده مي شود و اين بدترين و نابخشوده ترين عيب است .
بازيگران بزرگ سينما و تاتر هميشه مي گويند که روي صحنه که مي رويم بايد چنين تصور کنيم که از صحنه بي اطلاعيم و خود را متقاعد کنيم که با ذهن خالي روي صحنه آمده ايم و بيان هر مطلب يا چيزي تو جهان را به خود جلب مي کند و به کليه حواث و اتفاقات برايما غير مترقبه و بانگاهي پرسشگرايانه باشد و نکته ديگر تسلط و اعتماد به نفس است عدم اطمينان و پريشان خيالي براي يک بازيگر هميشه موجب شکست است او بايد در تمام نقشهاي که بازي مي کند تسلط و اعتماد به نفس داشته باشد در حقيقت مقوله بازنگري چه در سينما وچه در تئاتر نقشي ست متقابل و دو جانبه مانند بازي شطرنج حرکت يک بازيکن انگيزه حرکت بازي کردن را در فرد مقابل ايجاد ميکند موفقيت هر کدام در بازي متوسل به حرکت و جنبش ديگريست و براستي يک نوع خوشبختي است که بازيگر و هر هنرمندي بتواند حاضرين در تئاتر تا تماشاگران فيلم را در هر مرحله به حالتي هيجان انگيز بکشاند به طوري که گاهي ميگريه کند و زماني از خنده بي حال شود .
« اساسي ترين ويژگي يک بازيگران اين است که خود را نپوشانند، بلکه آزادانه نشان دهدو تمامي استعداد هاي خود را به عرضه نمايش گذارد و در برابر تمجيدها و تشويق از پا افتاده باشد و حتي و شدن برابر ناديدن انگاشتن» خود از سوي ديگران ترجيح مي دهد و زندگي خصوصي اش شايد وقطه ناخوشايندي در برنامه زندگي اش باشد .
درپایان 7 فروردین روز جهانی تئاتر را به سرپرستان گروه های نمایشی « عبدالحسین رسته خاک ، حسین یلالی ، بردیا آریانفر ، صادق اسماعیلی فر ، ناجی عباسی نیا ، احمد خدادادی و محمد سگوند » ، اعضای هسته ی مرکزی گروه های نمایشی و کلیه ی بازیگران و عوامل اجرایی گروه تئاتر اندیشه تبریک می گویم .