تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
به همت انجمن هنرهای نمایشی اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش ، ششمین جلسه ی کارگاه فن بیان زیر نظر استاد کاظم شیاعی دارنده ی نشان درجه چهار از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ، کارگردان و بازیگر سینما ، سریال و تئاتر در سالن شهید احمد حیاری شوش برگزار شد .
به گزارش شوش نیوز ، از ساعت 17:30 الی 20:30 چهارشنبه 9 تیرماه 1400ششمین جلسه ی کارگاه فن بیان با محوریت « خوانش صحیح متن و شعر» به صورت تئوری و عملی زیر نظر استاد کاظم شیاعی در سالن شهید حیاری برگزار شد .
استاد کاظم شیاعی در ابتدا به رها شدن از وابستگی بر اسان سوره ی اسرا در قرآن کریم پیرامون تغییر قبله ی مسلمین جهان از مسجدالاقصی به مسجدالحرام اشاره کرد و گفت : آیه ی یک از سوره ی اسرا می فرماید : « سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ /// منزّه و پاک است آن [خدایی] که شبی بنده اش[ محمّد (صلی الله علیه وآله وسلم)] را از مسجدالحرام به مسجد الاقصی که پیرامونش را برکت دادیم، سیر [و حرکت] داد، تا [بخشی] از نشانه هایِ [عظمت و قدرت ]خود را به او نشان دهیم؛ یقیناً او شنوا و داناست.» به جز قبله که می بایست پنج بار برای خواندن نماز رو به آن بایستیم نباید مکان ها ما را به خود وابسته کنند .
وی در ادامه به فلسفه ی هنر از دیگاه افلاطون اشاره کرد و تصریح نمود : كهن ترين نظريه هاي معروف درباره ي هنر در فلسفه ي غربي ، از سوي افلاطون و شاگردش ارسطو ارائه شد. او در هنگام ترسيم سيماي مدينه ي فاضله ي خود ، به اين نتيجه رسيد كه شاعران و نمايشنامه نويسان بايد از اين آرمان شهر رانده شوند. زيرا جوهره ي هنري مانند شعر و نمايش، محاكات ( يعني تقليد از ظواهر بيروني ) بود. بازيگران نمايش به تقليد از اعمال هر كسي كه نقشش را ايفا مي كنند مي پردازند. اما ارسطو بر خلاف نظر افلاطون ، معتقد بود كه نمايش با برانگيختن احساسات و هيجانات مخاطبان ، موجب برانگيخته شدن احساس هاي ترحم و ترس در آنان مي شود كه اين امر نيز به پالايش هيجانات و تزكيه يا كاتارسيس(catharsis) مخاطبان مي انجامد. همچنين ارسطو بر خلاف افلاطون معتقد بود كه محاكات علاوه بر تأثيري كه بر روي هيجانات و احساسات مخاطبان دارد ، انديشه ی آنان را نيز بارور مي سازد. چرا كه مخاطبان از اعمال تقليدگرانه ي بازيگران كسب معرفت مي كنند و به نتايج اعمال ، واقف مي گردند. اساساً ارسطو بر خلاف افلاطون كه هنر را تقليد آينه وار طبيعت مي دانست ، معتقد بود كه كار هنرمند نه تقليد از طبيعت موجود بلكه تقليد از حوادث و امكاناتي است كه ممكن است وقوع يابند و احتمال دارد بر اساس منطق اتفاق بيفتند.
این استاد دانشگاه به زیبا شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره) که در واقع همان خداوند عالم است اشاره کرد و خاطر نشان نمود : یکی از ویژگی های اساسی انسان غایت گرایی و حرکت به سمت هدف مطلوب است. این هدف به عنوان کمال و قدم نهادن در فضایی بهتر و بهتر از قبل، دائماً در برابر انسان قرار دارد. توجه به بحث کمال و ویژگی های آن، شیوه ی دستیابی به کمال و نیز ویژگی های انسان کامل از جمله مواردی است که هر کس بخواهد از انسان بحث کرده و به تبیین چیستی و حقیقت او بپردازد، به ناچار باید از این امور بهره جوید. اهمیت بحث کمال موجب شده تا این مسأله از دیرباز مورد توجه اندیشوران و صاحب نظران مکاتب مختلف قرار گیرد و در بسیاری از علوم، اعم از فلسفه، اخلاق، عرفان، انسان شناسی و روان شناسی به تناسب اهداف و موضوعات هر علم، جلوه هایی از بحث کمال انسان و انسان کامل مطرح شود. این بحث حتی در ادیان زرتشت، یهود و مسیحیت نیز رواج داشته و معرفی انسان کامل و شیوه های به کمال رسیدن انسان یکی از اهداف این ادیان به شمار می آمده است.
وی در ادامه به رقص سماع عرفانی پرداخت و اظهار داشت : تا به حال بارها این واژه ی آشنا را شنیده اید اما ممکن است برای شما سئوال پیش آمده باشد که رقص سماع چیست و چه فلسفه ای دارد؟ این نوع از عرفان به نوعی از حرکات روحانی گفته می شود که در آیین صوفیان جهت پرستش عارفانه خداوند صورت می گیرد و برای کسانی جز افرادی که ریاضت کشیده اند ممکن نخواهد بود. در واقع به آن رقص سماع گفته می شود اما به گفته ی برخی افراد، این آیین در دستهی هنری به نام رقص جای نمی گیرد و نوعی از عبادت و عرفان است که فرد را به خدا نزدیک می کند و شور اشتیاقی وصف ناشدنی در او به وجود می آورد در صورتی که رقص هنری است که در آن تمام بدن به صورت موزون در حرکت است. این رقص درواقع حالتی از خلسه است که برای افراد رخ می دهد و حرکاتی کاملا تکراری دارد. برای بیان این حرکات عرفانی دو واژه با معنای متفاوت اما با نوشتاری مشابه وجود دارد: اول خود واژه سماع به معنی شنیدن و آوایی گوش نواز است و دوم واژه سماء به معنی آسمان است(سماء یک واژه اوستایی است) که هردو، موافقان و مخالفانی دارند. واژه اول به این جهت گفته می شود که این حالت خلسه روحی از طریق "شنیدن" آوایی خوش و روحانی رخ می دهد و واژه دوم از این جهت گفته می شود که صوفیان درحال حرکت رو به آسمان می کنند و به اصطلاح گنج معنوی خود را از آسمان دریافت می کنند. برخلاف تور تفلیس گردشگران این شهر برای دیدن یک رویداد فرهنگی به این شهر مراجعه می کنند.
استاد کاظم شیاعی سپس به جایگاه «هنر برای هنر ، هنر برای جامعه و هنر برای خویش» اشاره کرد و یادآور شد : نیاز انسان امروز به هنر از جمله نیازهای است که احتیاج به استدلال ندارد زیرا هر انسانی، با هر سطحی از فرهنگ، فکر و اندیشه ای به این مساله واقف است. از زمانی که انسان را می شناسیم به همان میزان هنر را در کنار او می بینیم. بشر در طول تاریخ حیات اجتماعیاش هیچ وقت بدون هنر زندگی نکرده و هنر از آغاز زندگی تا به امروز همچنان با او و همراه او بوده و خواهد بود. هنرمند نیز مانند هر انسانی در جامعه زندگی می کند و با بقیه مردم به زندگی روزانه اش مشغول می شود و فرقی با دیگر افراد ندارد اما دو تفاوت اساسی در این موضوع وجود دارد که هنرمند را از دیگر افراد جامعه شاخص تر می کند. «یکی ابزار کار و «زبان بیانی» او و دیگری حساسیتش نسبت به پدیده ها و اتفاقاتی که دور و برش می افتد و نسبت به آن واکنش و رویکردی متفاوت با دیگر افراد دارد».و با استفاده از عوامل دیداری، شنیداری و نوشتاری واقعیت های بیرونی را تبدیل به اثر هنری می کند و وقتی که این مسائل و موضوعات در قالب هنر جای گرفت می تواند تاثیرش از خود واقعیت زیباترو بیشتر و بهتر باشد.
وی افزود : جامعه متشکل از افراد است و تاثیرات فردی به وضوح خودشان را در جامعه نشان خواهند داد به گونه ای که توجه به یک نفر کمتر از توجه به کل جامعه ای که فرد در آن زندگی می کند را ندارد. در آخرین مرحله ی تاثیرگذاری هنر بر روح، انسان از خود طبیعتی که ساکن در آن است رها شده و در نتیجه به قدرت والای روحی می رسد که حاصل این مرحله تاثیرگذاری هنرمند بر طبیعت است .از این به بعد دیگر هنرمند نیست که از طبیعت تاثیر می پذیرد بلکه با قدرتش در طبیعت تغییر ایجاد می کند; تغییری در راستای معنا و مفهومی که هنرمند آن را به سختی بدست آورده است. هنرمند توانمند کسی است که تاثیر می گیرد و تاثیر می گذارد اما اینکه هنرمند به دنبال چه تاثیری بر مخاطب است و یا چه مفهومی را به وسیله ی هنر می خواهد به مخاطبش منتقل کند چیزی است که به عقاید شخصی هنرمند بر می گردد .در واقع زندگی بدون هنر بی روح و کسل کننده است. نقش هنر در زندگی این است که به مردم امید و نشاط میدهد.و دوست داشتن زندگی را به انسان میفهماند هنر پدیدهای است که از دیرباز نقش موثری در زندگی انسان دارد واز آن به عنوان وسیلهای کارآمد و موثر، در جهت ترویج و تبلیغ اندیشه ها و رفتار ها استفاده شده و می شود. مهمترین اثر هنر تاثیر است و اگر هنر ماندگاری و تاثیر نداشته باشد ارزشی ندارد و اگر نتواند جامعه را به سوی رشد و آگاهی سوق بدهد هنری موفق نبوده است هنر یک ویژگی دارد که آن ویژگی زبان گویا و راحت آن برای انتقال مفاهیم است. که از این ویژگی هنر می توان در راستای انتقال مفاهیم فرهنگی و اعتقادی نسلی برای نسل دیگر استفاده کرد. ارتباط با هنر نقش موثری در تقویت روحیه دارد. لازم نیست همگی هنرمند شوند ولی همه می توانند با هنر تماس داشته باشند و می توانند با استفاده از هنر آرامش بگیرند و برای ارتقاء روحیه ی خود زیبایی های زندگی و دنیا را ببینند. هنر، اصولا دارای یک ارتباط خاص با انسان هاست.
شیاعی استاد دانشگاه در ادامه خاطر نشان نمود : هنر نوعی رستگاری است که ما را از خواستن یعنی نوعی درد و رنج، آزادی می بخشد. امروزه هنر نقش مثبت فراوانی در خیلی از بخش ها و حوزه ها بر عهده گرفته و هنردرمانی در خیلی از جوامع به عنوان یک الگو و معیار مورد اجرا قرار گرفته است. آرامش، نیرویی است که تمامی انسانها در زندگی به دنبالش هستندو هر کس به طریقی آن را به دست میآورد؛ بعضیها با کارکردن، بعضی با مهمانی رفتن، برخی با ورزش، درد دل کردن، مهمان دعوت کردن و… اینجا به راهکاری اشاره می شود که با هنر میتوانیم هم به آرامش روانی برسیم و هم تخلیه هیجانی بشویم و هر حسی که داریم (حس خوب ، حس بد، خشم، عشق، تنفر، مبارزه، انتقام، شادی و هزاران حس دیگر) را بروز دهیم و بیرون بریزیم و سبک شویم و آرامش و صبوری را بیاموزیم وآن هم خلق یک اثر هنری است.هنر مسیری است که به حقیقت منتهی می شود. هنر کلید فهم زندگی است. به شرطی که با ایمان همراه باشد. ارتباط هنر متعهد با اخلاق هم به همین صورت است. هنر در قبال ارزش های اخلاقی باید تعهد داشته باشد تا ارزش یابد. هنرمند وقتی در راه هنر پیش می رود ناچار باید به یک سری مقررات معتقد و پایبند باشد و آن ها را رعایت نماید. بنابراین رسالت هنر ایجاد رشد و کمال برای جوامع انسانی است و غیر این معنی از حیطه هنر خارج است.
وی در پایان بخش تئوری خود به 12 نکته ی مهم برای صحیح خوانش کردن اشاره کرد و گفت : در این جلسه خوانش را بایدبه صورت تئوری و عملی کار کنیم ، پدر این راستا نیاز است که به نکات زیر پایبند باشیم :
1 ) ـ از متن و شعر به اندازه ای که بتوانیم درک ادبی را برداشت کنیم بهره ببریم
2 ) ـ نحوه ی درست و صحیح خوانش باعث می شود برای حس و حال معنا داشته باشیم
3 ) ـ برای خوندن متن و یا خوانش شعر به مهارت نیاز است که برای رسیدن به مهارت با تمرین و ممارست امکان پذیر است .
4 ) ـ دکلمه را تا می توانید گوش دهید که ذهنتان با ریتم و آهنگ آشنا می شود .
5 ) ـ صدای صاف و رسا بدون خش داشته باشید به خاطر اینکه به شما لحساس آرامش می دهد .
6 ) ـ سعی کنید در هنگام خوانش از بینی استفاده کنید که تنفس شما با بیانتان درگیر نشود .
7) ـ به خوردن و نوشیدنی خود دقت کنید و از خوردن «غذاهای پر چرب ـ خواب آور ، خشک و سنگین » دوری کنید .
8 ) ـ از آب ورم برای آماده کردن حنجره استفاده کنید .
9 ) ـ طوری شعر را خوانش کنید و یا متن را بخوانید که تشخیص دهید مخاطب از خواندن شما لذت می برد .
10 ) ـ هنگام خوانش دقت کنید که زبان بدنتان متناسب با متن و یا شعری باشد که خوانش می کنید .
11 ) ـ باید با قافبه و متون شعر و متن ادبیات فارسی آشنایی داشته باشید .
12 ) ـ درک کاملی از « وضعیت خود ـ متن ـ شعر و.... » داشته باشید که متناسب صوت و صدا و تلفظ صحیح اثر داشته باشید .
در ادامه دکتر فاطمه چنانی استاد دانشگاه و مترجم کتاب از عربی به فارسی با دادن چند جلد کتاب به هنرجویان در مورد مطالعه گفت : در کنار نوشتن حتما مطالعه کنید هر چند که کتاب گران شده و این کار باعث می شود درصد مطالعه روز به روز کمتر شود اما هیچ چیزی جای بوی کتاب را نمیگیرد و باید سعی کنیم که مطالب خود را از کتاب به دست آوریم نه از طریق فضای مجازی .
وی افزود : هر سخنی، اعم از نظم یا نثر را میتوان یک واحد زبانی به حساب آورد که پیامی را از گوینده به خواننده میرساند اما این پیام دارای محتوای خبری نیست، بلکه ابزار انتقالِ تجربه است. حتی اگر شعر یا نثرِ ادبی نتیجه ی نیاز شخصی شاعر باشد و آن را در پاسخ به نیازهای درونی خود خلق کرده باشد با خوانش آن تجربهای از شاعر یا نویسنده به خواننده یا مخاطب منتقل میشود و همین میزان و کیفیت انتقال تجربه است که یکی از ملاکهای خوب و بدی اثر به حساب میآید.
در پایان مرحله عملی «صامت ها و مصوت ها» با خوانش « متن ادبی ـ شعر و نوشته های خبری» توسط برخی از هنرجویان زیر نظر استاد کاظم شیاعی اجرا شد .
شایان ذکر است در این جلسه علاوه بر حضور 18 نفر جلسه ی قبل پروانه مرادی از بازیگران گروه تئاتر اندیشه و شاعران انجمن شعر فارسی به جمع هنرجویان اضافه شده بود .