تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
طی مراسمی از کتاب « سواران ایل » مجموعه اشعار لری شهید حسینقلی کیان علیخانی که توسط دخترش راحله کیان علیخانی گردآورده شده در سالن شهدای هسته ای اداره ی آموزش و پرورش شهرستان شوش رونمایی شد .
به گزارش شوش نیوز ؛ ساعت 21 یکشنبه 18 مهرماه1400 به همت اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش ، انجمن های شعر فارسی و نویسندگان و با همکاری اداره ی آموزش و پرورش و همیاری بنیاد شهید و امور ایثارگران از کتاب مجموعه شعر لری « سواران ایل » به قلم شهید حسینقلی کیان علیخانی که توسط دخترش راحله کیان علیخانی گردآوری و چاپ شده است با مجری گری رحمن ایزدی رئیس انجمن شعر فارسی در سالن شهدای هسته ای رونمایی شد .
دکتر مهدی عارف سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش ضمن عرض خیرمقدم به حاضرین در مراسم رونمایی در یک جمله ی کوتاه از دختر شهید حسین کیان علیخانی که مجموعه شعر پدرش را جمع آوری ، چاپ و منتشر نموده است قدردانی می کنم .
سپس حجت الاسلام شیخ مهدی علیزاده امام جمعه ی شهرستان شوش این مراسم را چند وجهی دانست و در این خصوص گفت : هم مراسم یاد و خاطره ی شهید است ، هم رونمایی کتابی از شهید است و هم مراسم در مورد افتخارآفرینی میلاد است ، وقتی بخواهیم به این مناسبت ها نگاه کنیم در مورد کدامیک از این مورد صحبت کنیم به خودی خود یک نکته را در بردارد لذا از عزیزان کسب اجازه می کنم در مورد بزرگی و عظمت این شهید عزیز نکته ای را که برگرفته از کلام خداوند عالم در ارتباط با شهید عرض می کنم و باقی نکات را متخصصین امر خودش می سپارم .
امام جمعه ی شهرستان شوش افزود : خداوند عالم مطلبی را در قرآن به اشاره می فرماید که گاهی اوقات ما از این مطلب غافل می شویم ، می گوییم به زبان می آوریم ولی اینکه معنا و مفهوم آن را بدانیم روی آن تعمد نمی کنیم ، خداوند عالم در آیه ی 169 سوره ی آل عمران می فرماید : « وَلَا تَحْسَبَنَّ ٱلَّذِينَ قُتِلُواْ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ أَمْوَتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ /// البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند (به حیات ابدی و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود.» خدا می فرماید شهدا زنده هستند من یک سئوال دارم « شهدا جسمشان زنده است یا روحشان؟ » جسم که قطعا زنده نیست و از این دنیا رفته در در خاک آرمیده است هر شهید مزاری دارد و ما جهت زیارت آن مزار به گلزار شهدا می رویم « روح زنده است » پس مگر باقی ارواح مرده هستند ؟دیگران هم جسمشان در خاک آرمیده است و مزار دارند ؛ روح همه بعد از مرگ زنده است منتظر است که وقت حساب کتاب برسد پس این چه وجهی است که خداوند عالم می فرماید « شهید زنده است؟» این یعنی چی؟
حجت الاسلام شیخ مهدی علیزاده اصل در ادامه تصریح نمود : وقتی به چیزی یا کسی می گوییم «صاحب حیات است » یعنی چی؟ یعنی صاحب اثر است ، شخصی حیات دارد و زنده است یعنی آثاری دارد بالاخره در جامعه وجود دارد نفس می کشد آب و برق و گاز استفاده می کند ، سوار وسیله ی نقلیه می شود ، گاز گلخانه ای تولید می کند ، این اثر داشتن می شود حیات .گاهی اوقات افرادی هستند که در زمان حیات ظاهری خودشان ، حیات واقعی هم ندارند ، زنده است نفس می کشدولی هیچ تأثیری در جامعه ندارد ، بودن و نبودنشان کلا بی تأثیر است ولی عده ای دیگر نه ، بودن و نبودنشان اثر دارد یعنی این اثر خیلی ملموس است ، اگر این اشخاص در جامعه نباشند در آن محله و خانه نباشند ؛ نبودنشان احساس می شود ؛ اگر وجود داشته باشند کار انجام می دهند و اثر دارند و وقتی نباشند آن اثر را ما حس می کنیم که از دستمان رفته اند . به این می گویند حیات . حیات واقعی . ما یه حیات ظارهری داریم همین که نفس می کشیم و راه می رویم و یک حیات واقعی داریم که آن صاحب اثر است .
وی افزود : خداوند عالم نسبت به شهداء که می فرماید شهداء زنده هستند یعنی صاحب اثر واقعی هستند .یعنی چی؟ خداوند می فرماید : « فکر نکنید شهدا از بین شما رفته اند و دیگر شما نمی توانید کاری با آنها نداشته باشید » نه در دنیای شما هستند همان اثری که در زمان حیات ظاهری اش داشت در زمان این حیات هم می شوند آن اثر را از شهید خواست .به تعبیر یکی از بزرگان ؛ می فرماید : « اگر کسی از دنیا رفته و حیات دارد یا ندارد بروید از او خواسته ای داشته باشید اگر خواسته ی شما را برآورده کرد یعنی آن شهید صاحب حیات است » حضرت دانیال نبی(ع) در حیات است ، امامزاده هایی که صاحب اثر هستند صاحب حیات می باشند .شهدا هم صاحب حیات هستند شهدا در جامعه ی ما اثر دارند یعنی ما اگر چیزی از آنها خواستیم به ما می دهند ، راه را برای ما باز می کنند ؛ گاهی اوقات توسل به شهداء و خواسته از آنها داستان های زیادی وجود دارد ؛ شهدا خیلی از گره ها را باز کرده اند ، کارهایی را انجام داده اند ، راه های بن بستی را باز کرده اند از این همه داستان من فقط به یک خاطره اشاره می کنم .
امام جمعه ی شهرستان شوش اظهار داشت : تقریبا تابستانی بود ، اهواز در خانه ای که زندگی می کردیم ده بیست قدم که پیاده روی کردیم مسجدی به نام باب الحوائج در آن مسیر وجود داشت اگر اشتباه نکرده باشم پایه چهار یا پنج حوزه بودم ؛ من پنج سال درس خوانده بودم اما ناراحت بودم و ذهنم خیلی مشغول بود ، برای نماز ظهر داشتم سمت مسجد می رفتم ، همین طور که با ذهن مشغول داشتم می رفتم و به این موضوع فکر می کردم ؛ فردی کتابی سر کلاسم گذاشت ، نماز را به جماعت خوندیم ، آمدم خانه و کتاب را گذاشتم در کتابخانه بدون اینکه نگاهی به درون آن داشته باشم ، چند روزی گذشت به یاد آن کتاب افتادم درون این کتاب یک برگ پرس شده همراه با عکس شهیدی وجود داشت هنوز هم آن برگه ی پرس شده و عکس شهید را دارم ،کتاب مربوط به شهید حسن باقری بود ودر آن برگه ی پرس شده جمله ای با این مضمون « شما اگر می خواهید بمانی بمان اما چون کوه ؛ اگر می خواهی بروی برواما چون سیل» نوشته شده بود ؛ شهدا زنده اند هر وقت گره ای در کار ما ایجاد شد از شهدا بخواهیم خودشان گره گشایی می کنند .
سپس ایوب کیان علیخانی فرزند شهید حسینقلی کیان علیخانی درکقدمه ای گفت : خداوند را شاکرم که فرصتی به ما داد که بعد از چند سال بتوانیم «دست نوشته ها و اشعار» این شهید بزرگوار را چاپ کنیم و گوشه ای از دین پدرمان را ادا کرده باشیم .
وی در ادامه گریزی به زندگینامه ی شهید حسین قلی کیان علیخانی زد و یادآور شد : ایشان متولد اول اردیبهشت 1332 در یکی از روستاهای شمال شهرستان شوش دیده به جهان گشودند ؛ در دوران جوانی خود تا قبل از پیروزی انقلاب در برخی از شرکت های منطقه کار می کرد و وقتی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید ایشان با دیدن وضعیت آن زمان سعی داشتند که به جبهه بروند و به همین منظور در بسیج ثبت نام کرد ولی چون هنوز بسیج به مثل امروز ساماندهی نشده بود در همین شوش با دیگر عزیزان بسیج مردمی را تشکیل دادند . حسین قلی کیان علیخانی در تاریخ 11 آذرماه1360 هنگامی که داشتند به یکی از همرزم های خودش که مجروح شده بود کمک می کرد و خودش نیز از ناحیه ی گردن و دست راست مورد اصابت ترکش واقع شدو دچار عارضه ی نخاعی گردیدند و به مقام جانبازی با 70 درصد نائل گردید و بعد از آن دوسال در آسایشگاه تهران با درصد معلولیت 90 درصد بستری شده بود علاوه بر ضایع نخاعی تارهای صوتی خود را نیز از دست داده بود در مدتی که در آسایشگاه بستری شده بود از ناحیه ی چهار دست و پا فلج شده بود .
ایوب کیان علیخانی همچنین یادآور شد : آن زمان که پدرم در آسایشگاه تهران بستری شده بود برخی از رزمندگان شوشی از جمله اولین جانباز شهرستان شوش در منطقه ی جنگی شهید زنده غلامعباس قلاوند هم در آن آسایشگاه بستری بود ؛ من هر چه از آن آسایشگاه می گویم نقل قول از طرف جانباز 70 درصد قطع نخاعی غلامعباس قلاوند است ، ایشان می گفت : « حسینقلی به خاطر روحیه ی بالایی که داشت باعث می شد که بقیه ی کسانی که همراهش بودند در آن آسایشگاه احساس ناراحتی نکنند .»
وی افزود : مدتی گذشت تا این که به خاط عمل جر احی هایی که انجام شده بود توانستند از روی ویلچر بلند شوند و با عصا شروع به راه رفتن نمودند تا اینکه بهبودی نسبی خود را پیدا کردند ؛ بعد از بهبودی متوجه شد که باید در جبهه ای دیگر به کشور خدمت کند ؛ زمانی لازم بود که اسلحه در دست بگیریم و از مرزهای کشورمان دفاع کنیم ؛ زمانی هم جنگ اقتصادی بود ؛ ایشان شروع کرد به کشاورزی و سوی جهاد کشاورزی به عنوان کشاورز نمونه معرفی شدند و مدتی هم نماینده ی کشاورزان بود ؛ هم زمان آن موقع تا جایی که به یاد دارم یک سری دغدغه ی فرهنگی هم داشت ، همیشه از این ناراحت بود و می گفت : « تاریخی که آداب و رسوم تمام مردمان ایران زمین را تشکیل دهد ، وظیفه داریم این تاریخ را حفظ کنیم .» این شد که از آن زمان شروع کرد به نوشتن اشعاری به لهجه‌های لری و لکی و گاها آنها را برای خود خوانش می کرد چون هدفش زنده نگهداشتن آداب و سنن بومی محلی بود .
ایوب کیان علیخانی در ادامه به کتاب «سواران ایل» اشاره کرد خاطر نشان نمود : کتاب حاضر حاصل دست نوشته ها و اشعار پدرم می باشد ؛ این کتاب متعلق به قوم خاصی نیست بلکه متعلق به تمام اقوام ایرانی از «عرب و لر و بختیاری و دزفولی گرفته تا لک و کرد ترک و بلوچ و آذری و ایلیاتی و قشقایی و...» و هدف اصلی پدرم که آن زمان با ایشان صحبت می کردم می گفت : « هدفم بعد از این همه مدت ، زنده نگهداشتن آداب و سومی است که شالوده ی این مرز و بوم را تشکیل داده است و ما وظیفه داریم حال که جنگ گرم و خشنی وجود ندارد در بعد اقتصاد و فرهنگ کاری انجام دهم .»
وی افزود : زنده نگهداشتن یاد و خاطره ی شهدا وظیفه ی بدیعی همه ی ماست ؛ اما مهمتر از آن به نظر من «زنده نگهداشتن مکتب و فرهنگ شهید و شهادت است » ما باید سعی کنیم در هر زمان به خاطر «کشور ، انقلاب ، دین ، ولایت ، مرز و بوم » بتوانیم هر زمانی لازم باشد در هر جهتی که از دستمان بر بیاید بتوانیم کار مثبتی انجام دهیم .
ایوب کیان علیخانی در پایان سخنان خود به روز شهادت پدرش اشاره کرد و عنوان نمود : در تاریخ 3 تیرماه1395 مصادف با شانزدهم ماه مبارک رمضان سال 1437 هجری قمری در بیمارستان نظام مافی شوش بستری و سپس به آسمان پر کشید و پیکر پاکش بر روی دوش مردم ولایتمدار شوش تشییع و پس از سال ها تحمل درد ناشی از مجروحیت در گلزار شهدای شوش به خاک سپرده شد .
در ادامه دکتر کرم یعقوبی استاد دانشگاه ضمن شکرگذاری از خداوند سبحان که از برکت خون شهیدی در این شرایط کرونایی در زمانی که آدم ها از آدم ها می گریزند فرصتی مغتنم شده که عزیزان دور هم جمع شوند تا پاس بدارند اندیشه ی یک انسانی را که عاقبت بخیر شد .
وی افزود : همه ی ما آرزومون این است که همه ی انسان ها طبق فراز آخر آیه الکرسی که می فرماید : « اللَّـهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِ‌جُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُ‌وا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِ‌جُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَـئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ /// خداوند سرور كسانى است كه ايمان آورده‌اند. آنان را از تاريكي ها به سوى روشنايى به در مى‌برد. و[لى] كسانى كه كفر ورزيده‌اند، سرورانشان [همان عصيانگران] طاغوتند، كه آنان را از روشنايى به سوى تاريكي ها به در مى‌برند. آنان اهل آتشند كه خود، در آن جاودانند.» عاقبت بخیر شوند .
دکتر یعقوبی در اداگه گفت : شهید حسین قلی کیان علیخانی از زمره انسان های شریف و نجیبی بود که افتخار شهادت نصیبش شد و من می خواهم جمله ای در مورد فرهنگ قومی با شما سخن بگویم .
وی اظهار داشت : در پرورش انسان هایی که نمود آنها شهیدکیان علیخانی است بین اشعاری که این شهید سروده است آدرس « مهربانی ـ نجابت ـ دل پاکی ـ گذشت ـ نوع دوستی و اعتقاد به باورهای مذهبی و دینی» را در یک کلکسیون ، یک رنگین کمان که عزیزان « بختیاری ـ عرب ـ دزفولی و لر » و عزیزانی که شایداز نظر جمعیتی در شهرستان شوش در اقلیت باشند همانند « کرد ـ ترک ـ لک ـ بلوچ و...» در جمع ما حضور داند ؛ اما عصاره ی این قومیت این آدرسی است که در شعر رحمن ایزدی و بین اشعار شهید حسین قلی کیان علیخانی شفاف داده شده است .
ریحانه کیان علیخانی دختر شهید و گردآورنده ی دست نوشته ها و اشعار پدر ضمن قدردانی از «دکتر مهدی عارف سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ احمد الباجی سرپرست اداره ی آموزش و پرورش ، علی الهایی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران و رحمن ایزدی رئیس انجمن شعر فارسی» که از صفر تا صد رونمایی این کتاب با رهنمودها ، حمایت ها و پشتیبانی های خود ما را یار و یاور بودند در ادامه ابیاتی از اشعار پدر خود را خوانش نمود .
شایان ذکر است در این آیین رونمایی « حجت الاسلام شیخ مهدی علیزاده اصل امام جمعه ؛ حجت الاسلام عارف چعب نایب رئیس حوزه ی علمیه ی امام محمدباقر(ع) ،مهندس شرفی رئیس دفتر نماینده ی شهرستان شوش در مجلس شورای اسلامی ، اسکندر خطایی رئیس دادگستری ، دکتر مهدی عارف سرپرست اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی ، سروان پاسدار مصطفی میردورقی جانشین فرماندهی سپاه ناحیه ی شوش ، علی الهایی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگردان ، احمد الباجی سرپرست اداره ی آموزش و پرورش ، محمدحسن پورنعمت رئیس اداره ی اوقاف و امور خیریه ، عباس کرم الهی مدیر کانون بسیج رسانه ی سپاه ناحیه ی شوش ، رضا ذاکری و محمد دیناروند به ترتیب کارشناس فرهنگی و کارشناس هنری اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شوش ، رحمن ایزدی رئیس انجمن شعر فارسی ، امید کرمی رئیس انجمن نویسندگان ، جمعی از سادات ، شیوخ و سران طوایف ، خانواده ی شهید حسینقلی کیان علیخانی و جمعی از فرهنگیان» حضور داشتند .
لازم به توضیح است در پایان از کتاب سواران ایل توسط مسئولین رونمایی شد ، این کتاب مجموعه شعر لری و لکی شهید حسین کیان علیخانی به شماره ی شابک 3 ـ 03 ـ 0813 ـ 622 ـ 978 و شماره کتابشناسی ملی 8465877 در 98 صفحه با قطع وزیری به قیمت هر جلد 40000 تومان در 1000 نسخه در چاپ اول توسط راحله کیان علیخانی گردآوری شده و توسط انتشارات ارشدان تهران چاپ و منتشر شده است .
