تهیه و تنظیم ـ عباس کرم الهی
وقتی که در آخرین جمعه ی سال 1395 شاهد حضور « عبدالعباس کرد ـ اسکندر برخورداری و امیر دانیالی» در بزرگترین همایش پیاده روی خانوادگی نبودیم ، بعد از پرسش و پاسخ دریافتیم که پس از 34 سال بازنشسته شده اند .
به همین منظور از این سه نفر خواستیم که روز شنبه 28 اسفند1395 با حضور در اداره ی ورزش و جوانان با آنها گفت و گویی کوتاه انجام دهیم که حاصل آن در زیر آمده است :
*لطفاً بیوگرافی خود را تشریح نمائید :
اسکندر برخورداری :
ـ بسم الله الرحمن الرحیم ـ اسکندر برخورداری هستم متولد 1337 متأهل دارای 4 نفر به نام های « یحیی ـ وحید ـ سمیه و زینب » یحیی ترم 2 ارشد مهندسی نفت را پشت سر گذاشته ـ وحید کارشناس میکروبیولوژی است ـ زینب کارشناس روانشناسی را اخذ نموده و سمیه کارشناس علوم آزمایشگاهی است و به عنوان کارمند در بیمارستان نظام مافی مشغول انجام وظیفه است ـ در تاریخ 1 دیماه 1362 در اداره ی تربیت بدنی استخدام شدم و اکنون پس از گذشت 33 سال حکم بازنشستگی ام صادر شده است .
عبدالعباس کرد معروف به عباس :
ـ با نام و یاد خداوند یکتا سخن آغاز می کنم ـ عبدالعباس کرد فرزند تیمور معروف به عباس هستم در سال 1343 در روستای ابوذرغفاری (عمله ی تیمور) متولد شدم ـ متأهل هستم دارای سه فرزند «2 پسر و یک دختر» که هر سه در حال کسب علم و دانش هستند ـ در تاریخ 1 مرداد 1362 در این اداره ی استخدام شده و تا واپسین روزهای سال 1395 مشغول به انجام وظیفه بودم .
امیر دانیالی :
ـ به نام خدا ـ امیر دانیالی هستم متولد 2 تیر ماه 1336 ـ متأهل دارای یک دختر هستم که از دخترم یک نوه ی پسر به نام یاسین دارم ـ در تاریخ 21 مرداد 1363در اداه ی ورزش و جوانان استخدام شده و از ابتدای استخدام تا به امروز یک مسیر 5 کلیومتری(رفت و برگشت) از خانه تا اداره و بلعکس را با دوچرخه تردد کرده ام و همیشه از ایجاد هوای پاک در شهرم حمایت کرده ام .
*از بدو استخدام تا کنون چه مسئولیت ها و عناوینی داشته ای ؟
اسکندر برخورداری :
ـ امین اموال ـ مسئول کمیسیون ماده 88 ـ بازرس ویژه ی باشگاه ها ـ مسئول امور فنی ـ مسئول امور اداری و اخیراً به عنوان جانشین رئیس اداره معرفی شده بودم .
عبدالعباس کرد :
ـ ماشین نویس ـ امور بایگانی ـ متصدی اماکن مختلف ورزشی ـ مسئول امور فنی ـ حسابدار ـ انباردار ـ کارپرداز و زمانی هم که هیئتی معلق می شد بنده به عنوان سرپرست آن هیئت را فعال نگه می داشتم تا رئیس جدید آن معرفی شود .
امیر دانیالی :
ـ با توجه به این که بی سواد هستم در حکم کارگزینی عنوان باغبانی را تا پایان خدمتم یدک کشیدم و در کنار آن سرایداری را نیز انجام دادم .
*در طول خدمت خود نام چند نفر از روئسای اداره ی تربیت بدنی و این روزها ورزش و جوانان در ذهنتان هم چنان مانده است ؟
پاسخ هر سه نفر به صورت مشترک :
ـ ما قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را به یاد نداریم اما قبل از این که ما استخدام شویم گفته شده که جعفر دیناروند اولین رئیس اداره بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده است اما از زمانی که ما در این اداره استخدام شده ایم به ترتیب « عزیز دانیالی ـ عبدالحسین مهرجویان ـ عظیم منزویان ـ فریدون شادفر ـ برهان زبیدی ـ پرویز کرد ـ هاشم ناصر ـ عبدالرضا عیدی ـ حمید بنی تمیم ـ عبدالعظیم آل کثیر و در نهایت رشید هدایتخواه » روئسای ادوار مختلف بوده اند که در این میان به جز عبدالحسین مهرجویان ازشهرستان اندیمشک ، عظیم منزویان و فریدون شادفر از شهرستان دزفول ؛ مابقی فرزندان همین شهرستان هستند و خوشبختانه کمتر سکان آن به دست غیر بومی ها افتاده است .
*شیرین ترین خاطره ی شما در اداره ی ورزش و جوانان چیست ؟
اسکندر برخورداری :
ـ با توجه به این که تیم های ورزشی شوش با سخت ترین شرایط به مسابقات استانی ـ کشوری ـ آسیایی و جهانی اعزام می شدند هر وقت که افتخار به دست می آمد بیش از حد خوشحال می شدم و این را می توان به عنوان شیرین ترین خاطره ام در اداره بدانم .
عبدالعباس کرد :
ـ روزی که استخدام شدم در واقع شیرین ترین خاطره ی من در اداره است .
امیر دانیالی :
شیرین ترین خاطره ی من این است که توانستم دختری را تربیت کنم که تا به امروز حجاب خود را رعایت کرده و صدایش هیچ وقت بلند نشد که مرد نامحرمی صدای او را بشنود .
*تلخ ترین خاطره ی شما در اداره چیست ؟
اسکندر برخورداری :
ـ پس از این که آهی کشید و اشک را از گوشه ی چشمش پاک کرد گفت : همکاری داشتیم به نام غلام شعبانی وقتی در همین جاده ی ترانزیت یک خودوری سنگین هر دو پسرش را که به مدرسه می رفتند را زد و در دم جان سپردند تلخ ترین خاطره ی من هم در اداره و هم در زندگی است .
عبدالعباس کرد :
ـ امروز که بازنشست شده ام و از این به بعد همکارانم را خیلی کمتر می بینم در واقع تلخ ترین خاطره ی من در اداره ی ورزش و جوانان است .
امیر دانیالی :
ـ لحظه ای مکث کرد و سپس گفت : یکی از این روزها که با دوچرخه به محل اداره می آمدم در جاده ی ترانزیت با یک وسیله ی نقلیه سنگین تصادف کردم و مرا در یکی از بیمارستانها ی اهواز بستری کردند چون آن موقع بیمارستان نظام مافی امکانات به روزی نداشت ، دوچرخه هم که دیگر غیر قابل استفاده بود ، تا اینجا مهم نیست اما بعد از این که مرا به خانه آوردند و به جز رئیس اداره و همکاران ، هیچکدام از مربیان و یا ورزشکارانی که هر وقت می آمدند به آنها چای تعارف می کردم به عیادتم نیامدند دلم گرفت اما امروز که بازنشست شده ام به این دید که هر کسی مشکلاتی برای خود دارد دیگر نمی خواستم به این خاطر اشاره کنم اما چون خواسته شد یادآوری آن مرا به یاد آن روز تصادف برد .
*کدام خبرنگار بیشتر به اداره می آمد و اخبار ورزشی را منتشر می کرد ؟
اسکندربرخورداری :
ـ چند سال اول استخدام محمدرضا دیناروند که خبرنگار روزنامه ی کیهان بود اخبار ورزشی را منتشر می کرد ، اما بعداز آن شما«عباس کرم الهی» در چند نشریه از جمله «کارو کارگر ـ دنیای ورزش ـ ابرار ورزشی ـ خبر ورزشی و .. و پس از آن پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز » فعالیت قابل توجهی داشته و دارید هر چند در کنار این فعالیت ، مسئول اجرایی و روابط عمومی هیئت فوتبال ـ رئیس هیئت والیبال و عضو هیئت تنیس روی میز هم بودید و در اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به فعالیت بازیگری تئاتر می پرداختید ، ضمن این که شاغل گروه صنایع کاغذپارس هم بودید اما با این همه حجم کاری باز وقت اضافی هم در اختیارتان بود و البته فعالیت و پوشش خبری « زنده یاد اصغر شریفی در هفته نامه ی کیهان ورزشی ـ علی دهان در روزنامه ی اطلاعات و داریوش پارسا در هفته نامه ی فجر خوزستان را نباید فراموش کرد ولی همان طور که گفتم شما یک لیدرخستگی ناپذیر بوده هستید و خواهید بود .
عبدالعباس کرد :
ـ محمدرضا دیناروند ـ زنده یاد اصغرشریفی ـ داریوش پارسا ـ علی دهان ـ علیرضا سیلانی ـ مرادعلی رضوان و عسکر بهرامی هر کدام به صورت مقطعی از یک تا سه سال پوشش خبری ورزش شوش را بر عهده داشتند اما نظیر عباس کرم الهی را تاکنون من ندیدم ولی افسوس که مسئولین قدر زحمات شما را نمی دانند ، اما تنها دو چیز است که شما را روی پا نگهداشته است « روحیه و عشق به شهرستان شوش » .
امیر دانیالی :
ممکن است خبرنگار در شهرستان شوش زیاد باشد ولی به جز شما که حتی پائین ترین قشر جامعه را مدنظر دارید و به آنها هم بها می دهید نیست و اگر هم بوده من ندیده ام ـ این دومین بار است که شما مهربانانه پای حرفای یک سرایدار می نشینید و من هر دو بار را هیچ وقت از یاد نخواهم برد تا زنده هستم و از خداوند یکتا می خواهم که در تمام مراحل زندگی سربلند و عاقبت بخیر باشید .
*حرف آخر شما چیست؟
پاسخ مشترک هر سه نفر :
ـ در پایان ضمن تقدیر ویژه از پایگاه خبری تحلیلی شوش نیوز مردمی ترین نشریه ی این دیار که ما را غافلگیر کرد تا حرفمان را بزنیم ، فرصت را غنیمت شمرده و از همکاران خدمت در اداره ی ورزش و جوانان می خواهد اگر خواسته یا ناخواسته حرفی زده ام که باعث رنجشش شده است از تک تک شما و هم چنین سرپرستان مربیان و بازیکنان تمام رشته های ورزشی می خواهم که این حقیر را ببخشید و حلال کنید .