01292025چهارشنب
Last updateسه شنبه, 03 نوامبر 4505 7pm
کد خبر: ۰۳۱۱۰۶5444

آموزش فرزند ـ ماهیت

به قلم ـ استاد جعفر دیناروند

آموزش فرزند امری لازم و ضروری است.والدین باید آن را در زمره ی وظایف خود قرار دهند.تغییرات زمانه یکی از دلایل نیاز به این نوع فعالیت است.

یاد دهی برای بهتر زیستن و نیز هماهنگ با تغییرات شدن، از اهداف عمده ی این تلاش به حساب می آید.چگونگی فعالیت و نیز محتوایی که باید مورد توجه قرار گیرد از نکات مهم در این فرایند محسوب می شوند.

در واقع،ماهیت هر وجودی چیستی آن است یعنی، می توان گفت که در ماهیت آموزش فرزند چه چیزی قرار است یاد دهی شود؟ بدون تردید چیستی یاد دهی وابسته به عوامل بسیاری است.والدین باید بدانند که در آموزش فرزند خود به چه نکاتی نیازمندند.تفاوت های فردی را به طور جد مد نظر خود قرار دهند و بکوشند تا آنچه را می توان آموخت،مجزا سازند.

از طرفی،ماهیت آموزش در فرزند تابع زمان می گردد.برای توضیح بیشتر لازم است که دوران های زندگی فرزند ملاک قرار گیرند.در دوران جنینی که فرزند در حیات است اما در محیط بیرونی وجود ندارد،ماهیت آموزش جنبه ی عاطفی و ارتباطی دارد.عکس العمل های فرزند در درون رحم با جنب و جوش های بیرون از محیط او رابطه مستقیمی دارد.کسانی که دوران زندگی را از تولد در نظر می گیرند اشتباه محض می کنند.آرامش در درون رحم با آرامش عاطفی و روانی مادر در ارتباط است.


شاید برای بسیاری آموزش برابر با عمل های سخت و طاقت فرسا باشد.بر این اساس دوران جنینی و نوزادی برای آن ها جنبه ی یاد دهی و یاد گیری ندارد.اختلاف نظر در این باره فراوان است و ما قصد ورود به آن ها را نداریم اما معتقدیم که با شکل گیری جنین، انسان حیاتی می گیرد که دارای درک و لمس است و اگر اختلافی وجود داشته باشد مربوط به میزان آن هاست.

از طرفی دیگر،در دوران نوزادی ماهیت آموزش صرفا عاطفی و از طریق ارتباطات محبتی است.بوسیدن و در آغوش گرفتن فرزند و در پی آن بازی کردن با او ضمن دادن پیام دوستی و محبت، آرامش و تعادل ایجاد می کند.باید با روش های این دوره، یاد دهی مختصر در باره ی چگونگی شیردهی، عکس العمل های روانی و دادن پیام برای انعکاس نیاز ها باشد.

یاددهی مفاهیمی مانند بابا و ماما و قبل از آن، درآوردن صداهای بی مفهوم اما معنا دار مانند بیان محبت و کشش مادری از جمله آموزش هایی است که ماهیت دوست داشتن را منعکس می کنند.البته بیشتر این آموزش ها را مادر انجام می دهد و پدر تکمیل کننده و همراه با آن هاست.آنچه معیار این ماهیت را تشکیل می دهد نیازمندی فرزند است.نیازهایی مانند رفع گرسنگی یا در کنار مادر بودن از آن جمله است.

در دوران کودکی ماهیت آموزش تغییر می یابد و ضمن مهم دانستن ماهیت های نوزادی، احساسات را نیز وارد این یاددهی و یادگیری می کند.راه رفتن که جنبه ای از آموزش است باید براساس حس شنوایی،بینایی و‌لامسه در حداقل خود باشد.گرفتن دست فرزند، صدا کردن همراه با تشویق و شنیدن او باعث حرکت می شود.تلاش های اولیه ی فرزند با گذشت زمان تکمیل می گردد.

در بیان خطرها هم، احساسات پنجگانه نقش اساسی را بازی می کنند.گرما و سرما برای فرزند وجود خارجی ندارند .آن ها اموری انتزاعی هستند که کودک فاقد آن هاست.با لمس گرماست که او خطر را احساس می کند.این حس بدون تردید نیازمند به آموزش است.شاید اولین آموزش ها در این باب مربوط به حمام کردن او باشد.سردی و گرمی به مرور زمان آموخته می شوند.

ممکن است گفته شود که حس امری غریزی است و نیازمند به آموزش نیست.باید گفت که توانایی آن امری ژنتیکی است اما چگونگی استفاده از ان در برابر حوادث و خطرها، امری یاددهی است و نمی توان صرف داشتن احساسات پنجگانه، آن ها را قابل استفاده دانست.

با گذشت زمان و تغییرات جسمانی و رشدی کودک،ماهیت آموزش نیز از حالت تئوری به عملی تبدیل می گردد.احساسات پنجگانه بیشترین سهم را در آموزش دارا هستند.بسیاری از سئوالات دوران کودکی فرزند در باره ی امور غیر قابل مشاهده مانند هوا، خدا، سایه و نور،با آن ها پاسخ داده می شوند.

از این نظر،آموزش برای ادامه ی زندگی و سازگاری با تغییرات زمانه باید در دستور کار قرار گیرد.بعضی از آموزش ها در اواخر دوران کودکی جنبه ی اخلاقی دارند.توجه به سنت ها، پیروی از رسوم، احترام به بزرگ تر ها، رعایت حال دیگران و کمک و همراهی با سایر افراد، جنبه ی اخلاقی دارند.

آموزش در دوران های مختلف زندگی به وسیله ی والدین به شکل های تئوری و عملی اجرا می شود.ماهیت و تنوع آن ها بدون شک با تفاوت های فردی و به خصوص فرهنگی در ارتباط است.شاید برای بسیاری، آموزش های اولیه چندان مشکل نباشند زیرا محیط زندگی و وجود والدینی با درک بالا این زمینه را به وجود می اورند. در بیان خطرها هم، احساسات پنجگانه نقش اساسی را بازی می کنند.گرما و سرما برای فرزند وجود خارجی ندارند .آن ها اموری انتزاعی هستند که کودک فاقد آن هاست.با لمس گرماست که او خطر را احساس می کند.این حس بدون تردید نیازمند به آموزش است.شاید اولین آموزش ها در این باب مربوط به حمام کردن او باشد.سردی و گرمی به مرور زمان آموخته می شود.

ممکن است گفته شود که حس امری غریزی است و نیازمند به آموزش نیست.باید گفت که توانایی آن امری ژنتیکی است اما چگونگی استفاده از ان در برابر حوادث و خطرها، امری یاد دهی است و نمی توان صرف داشتن احساسات پنجگانه، آن ها را قابل استفاده دانست.

با گذشت زمان و تغییرات جسمانی و رشدی کودک، ماهیت آموزش نیز از حالت تئوری به عملی تبدیل می گردد.احساسات پنجگانه بیشترین سهم را در آموزش دارا هستند.بسیاری از سئوالات دوران کودکی فرزند در باره ی امور غیر قابل مشاهده مانند هوا، خدا، سایه و نور،با آن ها پاسخ داده می شوند.

از این نظر،آموزش برای ادامه ی زندگی و سازگاری با تغییرات زمانه باید در دستور کار قرار گیرد.بعضی از آموزش ها در اواخر دوران کودکی جنبه ی اخلاقی دارند.توجه به سنت ها، پیروی از رسوم، احترام به بزرگ تر ها، رعایت حال دیگران و کمک و همراهی با سایر افراد، جنبه ی اخلاقی دارند.

آموزش در دوران های مختلف زندگی به وسیله ی والدین به شکل های تئوری و عملی اجرا می شود.ماهیت و تنوع آن ها بدون شک با تفاوت های فردی و به خصوص فرهنگی در ارتباط است.شاید برای بسیاری، آموزش های اولیه چندان مشکل نباشند زیرا محیط زندگی و وجود والدینی با درک بالا این زمینه را به وجود می اورند.

آنچه برای تمامی والدین مشترک است و بدون توجه به تفاوت های فردی باید مد نظر باشد ماهیت« عاطفی» در دوران جنینی و نوزادی و تا حدود زیادی در اوایل کودکی، «حسی»در دوران کودکی اول و « اخلاقی» در دوره ی کودکی دوم است.

یکی دیگر از نکات مهم در باره آموزش فرزندان، دوره ی نوجوانی است.ماهیت این یاد دهی و یاد گیری با دوره های قبلی بسیار متفاوت است.جنبه ی اخلاقی آموزش باید همراه با آزادی در تصمیم گیری باشد.نباید فرزند احساس تحمیل نماید.چیستی آموزش، جذب بیشتر و کشاندن آن ها به آرامش درونی است که با رشد جنسی دچار مشکل شده است.

باید پذیرفت که،آموزش در خانه با یاد دهی بیرون متفاوت است.جنبه ی مهم آن در خانه، غیر رسمی بودن و توافقی شکل دادن آن است.نظم و قانون چندان ناخوشایند جلوه نمی کند و والدین با ماهیتی ارتباطی و دوست داشتنی و وابسته ی به جنبه های عاطفی و علاقه مندی همراه با تایید کارهای مثبت فرزند،آموزش های لازم را می دهند.

باید توجه داشت که،آموزش در خانه بر اساس تغییرات درونی فرزند پایه گذاری می گردد.درگیری و حمله به رفتار فرزند به خصوص در دوران های کودکی و نوجوانی، جایی در ماهیت آموزش والدین ندارد.جذب بیشتر، حمایت از آن ها، تعادل سازی، اعتماد به نفس، قدرت تصمیم گیری، بیان خواسته ها،بروز آرزوها،رفع نیازها،ارتباط موثر و در نتیجه،مستقل بودن آن ها،اصلی ترین ماهیت آموزشی است که والدین می بایست به آن ها توجه خاصی داشته باشند.

ماهیت آموزش فرزند با گذشت زمان از حالت یک طرفه به دوطرفه متغیر می گردد.اگر در دوران نوزادی، فرزند سهمی در انتخاب ماهیت آموزش ندارد اما در دوران های بعدی و به تدریج،در آن تاثیر گذار می گردد.نیازهایی مانند گردش و تفریح را فرزند به والدین منتقل می کند و بر همین اساس، آموزش های لازم برای بازی فرزند شکل جدیدی به خود می گیرد.یادگیری امری غیر اجباری و خود خواسته می گردد.والدین به این نکته توجه خاصی داشته باشند.

کلیه حقوق این سایت متعلق به پایگاه خبری و تحلیلی شوش نیوز می باشد. تهیه و طراحی : 0171 هاست